روش تحلیل نمودار عمق بازار


پس در زمان شکستن یک خط مقاومت یا حمایت چه روی می دهد؟ به احتمال زیاد این امر حاکی از تقویت روند موجود می باشد. زمانی که سطح مقاومت تبدیل به سطح حمایت شود، این قضیه بیشتر تایید خواهد شد و مدت کمی بعد از شکست از بالا تست می شود.

اندیکاتور چیست؟

یکی از مهمترین و اصلی‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها می‌باشند. با توجه به تجربه مثبت تحلیلگران تکنیکال در استفاده از اندیکاتورها، همواره برخی روش تحلیل نمودار عمق بازار از آنها مورد توجه عموم تحلیلگران قرار گرفته‌ اند.

اندیکاتور یا شاخص، نمودارهای کمکی در تحلیل تکنیکال هستند که از مواد خام تحلیل تکنیکال یعنی قیمت، زمان و حجم و ترکیب آن با توابع ریاضی ترسیم می‌شوند. در واقع و به طور ساده، اندیکاتورها با استخراج اطلاعاتی از نمودار قیمت و زمان آنها را در توابع ریاضی مشخصی قرار می‌دهند که خروجی این فرایند اطلاعاتی جهت تصمیم گیری در آینده به تحلیلگران ارائه می‌دهد.

در تحلیل و تصمیم‌گیری اولویت با نمودار قیمت می‌باشد و اندیکاتورها صرفا به عنوان نمودارهای کمکی در نظر گرفته می‌شوند.

بهتر است کمی بیشتر در این مورد توضیح دهیم زیرا یکی از مهمترین نکاتی می‌باشد که در استفاده از اندیکاتورها میبایست به آن توجه ویژه‌ای داشته باشیم. خطوط عابر پیاده را در کف خیابان در نظر بگیرید، وقتی به آنها نزدیک می‌شویم از سرعت خود کاسته و یا حتی متوقف می‌شویم. در واقع این خطوط مبنای تصمیم‌گیری ما در حین رانندگی می‌باشند؛ همچنین در کنار خطوط عابر پیاده یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز قرار گرفته است که اشاره به همین موضوع دارد. ولی اگر خطوط عابر پیاده مبنای تصمیم‌گیری ما هست پس چه لزومی دارد که یک تابلوی راهنمایی و رانندگی نیز در کنار آن قرار بگیرد؟
در برخی از روزها که وضعیت جوی مناسبی حاکم نیست و ممکن است هوا مه آلود باشد و یا سطح جاده به وضوح قابل مشاهده نباشد این تابلو می‌تواند به ما کمک بزرگی کند.

اندیکاتورها نیز مانند مثال فوق مبنای تصمیم‌گیری ما نیستند و صرفا به ما کمک می‌کنند تا در تصمیم‌گیری بهتر عمل کنیم.

اندیکاتورها نمودار قیمت

انواع اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی

اندیکاتورها از حیث سیگنال زمانی به دو دسته پیشرو و پیرو (تاخیری) تقسیم‌بندی می‌شوند:

  1. اندیکاتورهای پیشرو(Leading Or Oscillator): این اندیکاتورها قابلیت حدس زدن تغییر روند را دارند و گاهی اوقات سطوح بازگشتی و سیگنال شکست را زودتر از نمودار قیمت به ما نشان می‌دهند.
  2. اندیکاتورهای پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و اکثرا روی نمودار قیمت قرار می‌گیرند و با کمی تاخیر نواحی برگشتی را تایید می‌کنند.

چهار دسته اصلی اندیکاتورها

اندیکاتورها به چهار دسته اصلی تقسیم بندی می‌شوند که هر کدام ویژگی های منحصر به فرد خود را دارند.
سه دسته از آنها در قالب اندیکاتورهای عمومی هستند و یک دسته نیز اندیکاتورهایی می‌باشند که توسط اسطوره بازارهای سرمایه‌گذاری جناب آقای بیل ویلیامز ایجاد شده‌ است.

  1. اندیکاتورهای روندی (Trend): این اندیکاتورها از نوع تاخیری هستند و معمولا بر روی نمودار قیمت ایجاد می‌شوند و عموما با میانگین‌گیری از نمودار قیمت اطلاعاتی را برای تحلیل و تصمیم گیری در اختیار تحلیلگر قرار می‌دهند.
  2. نوسانگرها (Oscillator): همانطور که از نام آنها پیداست نوسانگر هستند و در محدوده خاصی حرکت می‌کنند. نوسانگرها توانایی بررسی قدرت روند را دارند و در صورتی که ضعفی در روند ایجاد شود تا حدودی در نوسانگرها قابل مشاهده است. از دیگر ویژگی نوسانگرها بررسی هیجانات بازار است و زمانی که خرد جمعی واکنشی به قیمتها نشان دهد، نوسانگرها نیز به این موضوع واکنش نشان می‌دهند و تا حد زیادی به تحلیلگر کمک می‌کنند تا کیفیت تحلیل خود را افزایش دهد.
  3. حجم (Volume): دسته ای از اندیکاتورها هستند که حجم معاملات و ارزش آن را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند. حجم معاملات در تایم فریم های مشخص دارای معانی مهمی برای تحلیلگران محسوب می‌شود که استفاده از این اندیکاتورها در تصمیم گیری آنها تاثیر گذار می‌باشد.
  4. بیل ویلیامز (Bill Wiliams): دسته اندیکاتورهای بیل ویلیامز توسط شخص آقای ویلیامز طراحی و توسط دخترشون بهینه سازی شده‌اند. در طراحی این اندیکاتورها از فرمولهای ریاضی، فیبوناچی و اعداد واکنشگرا استفاده شده است.

آشنایی با مفهوم همگرایی و واگرایی

زمانی که نمودار قیمت و اندیکاتور در تغییرات با هم ناهماهنگ رفتار کنند شاهد واگرایی (Divergence) هستیم و در صورتی که نمودار قیمت و اندیکاتورها اتفاق نظر داشته باشند شاهد همگرایی (Convergence) خواهیم بود.

در صورتی که نشانه‌هایی از واگرایی در اندیکاتورها یافت شود بیانگر ضعف در روند میباشد و این موضوع می‌تواند منجر به تغییر روند گردد.
اگر واگرایی در نواحی برگشتی مشاهده گردد می‌تواند احتمال برگشت را افزایش داده و یکی از خبرهای مثبت برای تحلیلگرانی محسوب می‌شود که آن ناحیه برگشتی را شناسایی کرده‌اند.

مفهوم همگرایی و واگرایی

آشنایی با برخی از اندیکاتورهای پر طرفدار

اندیکاتور مکدی توسط آقای جرالد اپل طراحی شده است که به بررسی قدرت و شتاب روند می‌پردازد. این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک با نامهای خط مکدی و خط سیگنال می‌باشد که تقاطع این دو خط در شرایطی خاص سیگنالهایی برای تحلیلگران صادر می‌کند که می‌تواند مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد.

تجریه نشان داده است که اندیکاتورها در بهبود کیفیت تحلیل تاثیر بسزایی داشته‌اند؛ لذا تصمیم داریم تا در آینده به صورت کامل و با جزئیات بیشتری در مورد هر یک از اندیکاتورها توضیحاتی ارائه دهیم. قطعا بعد از یادگیری نحوه استفاده از اندیکاتورها کیفیت تحلیل شما نسبت به قبل افزایش قابل توجهی خواهد داشت.

تایم فریم چیست؟ + انواع تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال

انتخاب تایم فریم مناسب اولین قدم در تحلیل تکنیکال است. تمامی نمودارها در تحلیل تکنیکال از دو جزء اصلی تشکیل شده‌اند: قیمت (Price) و زمان (Time). محور افقی بیانگر زمان و محور عمودی بیانگر قیمت است. هر کندل در نمودارهای شمعی 4 جزء دارد: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. حال سوال اینجاست این قیمت‌ها بر چه مبنایی سنجیده می‌شوند؟! پاسخ در Timeframe نهفته است. اینکه بتوانید تایم فریم مناسب برای تحلیل خودتان را انتخاب کنید نیازمند آموزش عمیق این مفهوم ساده است. در این مقاله از سری آموزش‌های تحلیل تکنیکال مفاهیمی فراتر از یک تعریف ساده را خدمت شما بیان میکنیم. با حوصله و دقت ادامه این مقاله آموزشی را مطالعه بفرمایید.

آموزش کامل تایم فریم در تحلیل تکنیکال

تایم فریم چیست؟

تایم فریم تلفظ عبارت انگلیسی Time Frame و به معنی “دوره زمانی” است. مفهومی ساده اما اهمیت زیادی در نتایج تحلیل تکنیکال و بازدهی معاملاتی شما دارد. فرقی نمی‌کند از چه نموداری (خطی، میله‌ای یا کندل استیک و…) در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنید تمامی اطلاعات قیمت‌ها بر اساس تایم‌فریم انتخابی شما پردازش شده و بر روی نمودار ظاهر می‌شود. بعد از دیدن هر چارت قیمتی باید اولین سوال شما این باشد که “تایم‌فریم نمودار چیست؟”

در شکل زیر نمودار “اونس طلا – دلار” در تایم فریم 1 دقیقه‌ای را مشاهده می‌کنید. هر کندل در این نمودار معرف اطلاعات قیمتی در 1 دقیقه است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر، مربوط به اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 25 مارس 2022 و ساعت 19:32 است. یعنی تغییرات قیمت از ساعت 19:32 تا 19:33 بصورت یک کندل در نمودار درج می‌شود. همچنین کندل قبلی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:31 و کندل بعدی مربوط به اطلاعات قیمتی در ساعت 19:33 است.

چارت دقیقه ای

چارت زیر مربوط به همان نمودار “اونس طلا – دلار” ولی بر اساس تایم فریم روزانه (Daily) است. در این نمودار هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در یک روز معاملاتی است. برای مثال کندل مشخص شده در شکل زیر بیانگر اطلاعات قیمت طلا در تاریخ 09 مارس 2022 است. هر کندل شامل 4 جزء است: قیمت آغازین و پایانی، بیشترین و کمترین قیمت. بنابراین این چهار دیتا در روز 9 مارس 2022 استخراج شده و به عنوان یک کندل در چارت قیمتی ظاهر می‌شود.

تایم فریم دیلی

به همین ترتیب در نمودار هفتگی (تایم فریم Weekly)؛ هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی در 1 هفته معاملاتی است. دقت بفرمایید در بازارهای جهانی شروع هفته معاملاتی از دوشنبه و پایان آن جمعه است. (شنبه و یکشنبه هم جزء تعطیلی‌های رسمی است)

انواع تایم فریم ها

در حالت کلی 5 نوع Timeframe داریم: دقیقه ای، ساعتی، روزانه (دیلی – Daily)، هفتگی (ویکلی – Weekly) و ماهانه. در حالت کلی انواع Timeframeهای معروف همراه علامت اختصاری آنها بشرح زیر است:

M1یک دقیقه — هر 1 دقیقه اطلاعات قیمتی آپدیت می‌شود.
M55 دقیقه
M1515 دقیقه
M3030 دقیقه
H11 ساعت — در تایم فریم یک ساعته، هر کندل مربوط به اطلاعات قیمتی 1 ساعت است.
H44 ساعت
D1روزانه — تایم فریم دیلی، تغییرات قیمت در هر روز معاملاتی را نشان می‌دهد.
W1هفتگی — مربوط به تغییرات قیمت‌ها در هر هفته معاملاتی است.
MNماهانه

در پلتفرم‌های معاملاتی مختلف، دوره‌های زمانی دقیقه‌ای و ساعتی متفاوت است. برای مثال در اکانت رایگان سایت تریدینگ ویو، تایم فریم دقیقه‌ای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 3، 5، 15، 30 و 45 دقیقه و 1، 2، 3 و 4 ساعت ارائه می‌شود. البته اگر اکانت پولی را خریداری کنید می‌توانید هر Timeframe دلخواهی را تعریف کنید. همچنین تایم‌فریم ثانیه‌ای در این پلتفرم وجود دارد اما به علت عدم کاربرد، از توضیح آن صرف نظر کردیم.

نحوه انتخاب تایم فریم در تریدینگ ویو

در پلتفرم معروف متاتریدر، دوره زمانی دقیقه‌ای و ساعتی به ترتیب بصورت 1، 2، 3، 4، 5، 6، 10، 12، 15، 20، 30 دقیقه و 1، 2، 3، 4، 6، 8 و 12 ساعت ارائه می‌شود. با کلیک راست روی نمودار و انتخاب گزینه Timeframes براحتی می‌توانید تایم فریم دلخواه خود در مفید تریدر را انتخاب کنید.

مفید تریدر و timeframe

انتخاب بهترین تایم فریم

انتخاب بهترین تایم فریم بستگی به پارامترهای متفاوتی دارد اما مهم‌تر از همه این موارد شخصیت فردی شما است. اگر شما شخصیتی پر جنب و جوش دارید و عاشق شروع فعالیت‌های جدید هستید قطعا معامله بر اساس چارت‌های هفتگی و یا حتی روزانه بدرد شما نمی‌خورد! یا مثلا اگر شما شخصیت استرسی دارید یا زود از کوره در می‌روید و عصبانی می‌شوید، ترید در تایم فریم یک دقیقه یا M5 برای شما سَم کشنده است!

همچنین دیدگاه شما به ترید نیز مهم است. اگر شما ترید را به عنوان شغل اول انتخاب کردید و زمان کافی برای معامله دارید با شخصی که روزانه فقط نیم ساعت به بررسی چارت‌ها می‌پردازد کاملا شرایط متفاوتی دارید. با همه این تفاسیر، در ادامه نکات کلی را خدمت شما بیان می‌کنیم تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید.

  • تایم‌فریم‌های کوتاه‌تر (مثل M1 و M5 و M10) جزئیات بیشتری از رفتار معامله‌گران را منعکس می‌کنند بنابراین نوسانات بیشتری دارد و ریسک معاملات را افزایش می‌دهد.
  • اما در طرف مقابل تایم فریم بزرگتر (مثلH1وD1) بیانگر جزئیات کمتر اما دقیق‌تری از رفتار تریدرها است بنابراین می‌توان اطمینان بیشتری به آن کرد و در نتیجه ریسک معاملات نیز کاهش می‌یابد.

دوره زمانی مناسب بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال

اگر صرفا در بورس تهران فعالیت می‌کنید تایم فریم روزانه برای تحلیل کافی است. چرا که عمق بازار و ارزش معاملات روزانه بورس تهران بسیار کم است به طوری که رسما نمی‌توانید تحلیل دقیقی در دوره‌های زمانی دقیقه‌ای و یا حتی ساعتی داشته باشید. قطعا اگر سرمایه‌گذاری بلندمدت مدنظر شماست بایستی نمودار هفتگی و ماهانه را نیز مورد بررسی قرار دهید.

اگر در بازار فارکس یا ارزهای دیجیتال فعالیت می‌کنید و صرفا قصد نوسانگیری روزانه دارید استفاده از تایم فریم M15، M30 یا H1 توصیه می‌شود. به شما توصیه می‌کنم اگر تجربه کمتر از 5 سال در بازارهای مالی دارید، هرگز از Timeframe کوچکتر از 15 دقیقه استفاده نکنید. میتوانید با معامله در تایم فریم 15 دقیقه بصورت دمو شروع کنید.

دقت بفرمایید هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد سیگنال‌های معاملاتی کمتری را دریافت خواهید کرد و قطعا صبر بیشتری هم نیاز دارد. برای مثال مطابق شکل زیر، در نمودار روزانه یک سقف و کف قیمتی مشاهده می‌کنیم. اما در چارت ساعتی چندین سقف و کف قیمتی وجود دارد که هر کدام می‌تواند یک سیگنال معاملاتی باشد. در واقع هر چه تایم فریم کوتاه‌تر باشد نوسانات قیمتی بیشتر است بنابراین پوزیشن‌های خرید و فروش نیز افزایش می‌یابد. البته دقت بفرمایید اعتبار این سیگنال‌ها نیز کمتر بوده و ریسک معاملات نیز بالاتر است.

نحوه خرید و فروش با Timeframe مناسب

  1. با استفاده از تایم فریم بزرگتر می‌توانید خط روند اصلی نمودار را شناسایی کنید.
  2. سپس به بررسی سطوح حمایت و مقاومت توسط تایم‌فریم اصلی بپردازید. در این مرحله، الگوهای کلاسیک و کندلی را نیز واکاوی کنید. دریافت سیگنال‌های معاملاتی مطلوب در این مرحله است.
  3. بعد از دریافت سیگنال خرید یا فروش، سراغ تایم فریم پایین‌تر بروید تا نقاط مناسب برای پوزیشن Sell یا Buy را شناسایی کنید. همچنین توجه به الگوهای کندل استیک هنگام خرید و فروش فراموش نشود.

دقت بفرمایید در هر مرحله بایستی از یک دوره زمانی مشخص استفاده کنید (روش مولتی تایم فریم) که در ادامه توضیح خواهیم داد.

تفاوت نمودار ساعتی و روزانه

مطابق شکل بالا، در چارت روزانه صرفا یک روند صعودی را مشاهده میکنید اما در نمودار ساعتی، انواع پولبک به خط روند قابل شناسایی است.

تایم فریم مناسب برای نوسان گیری

ممکن است با بررسی نمودار در تایم فریم 1 دقیقه‌ای، یک کف قیمتی و بالطبع موقعیت مناسب خرید شناسایی کنید. اما وقتی به سراغ چارت 30 دقیقه‌ای می‌روید یک سطح مقاومت مشاهده کنید. به نظر شما قیمت افزایش می‌یابد یا کاهش؟! شاید پاسخ دهید که در 1 دقیقه آینده قیمت افزایش می‌یابد اما در 30 دقیقه آینده احتمالا با کاهش قیمت روبه‌رو هستیم.

  • نکته اول اینکه همه تریدرها اینگونه نیستند که فقط 1 دقیقه آینده چارت را ببینند. در واقع پیش‌بینی حرکت قیمت در دوره‌های زمانی بالاتر، کاملا روی رفتار لحظه‌ای معامله‌گران موثر است. حتی نوسانگیرها نیز تایم‌فریم‌های مختلف را بصورت همزمان آنالیز می‌کنند. همچنین از آنجایی که چارت‌های M1 و M5 با نوسان زیادتری همراه است واکنش شما در چند دقیقه، نیازمند روانشناسی فردی قوی و دانش تحلیلی بالایی است. بنابراین ریسک معاملات و احتمال خطا در معاملات افزایش می‌یابد.
  • همچنین بخاطر اسپرد در بروکرهای فارکس و احتمال وقوع اسپیلیج، ترید بر اساس نمودارهای دقیقه‌ای (M1 و M5) و بصورت لحظه‌ای ممکن است ضررهای بیشتری به شما تحمیل کند.

مدنظر داشته باشید نکات بالا در رد این مفهوم نیست که برای مثال اگر در چارت M15، روند حرکتی ساید (خنثی) و در نمودار H1، روند صعودی پیش‌بینی کردید تحلیل شما در M15 غلط است. در واقع ممکن است هر دو تحلیل درست باشد. نکته مهم اینجاست که در حالت کلی هر چه تایم فریم شما بزرگتر باشد می‌توانید اطمینان بیشتری به تحلیل خود داشته باشید چرا که رفتارهای هیجانی کمتری را منعکس می‌کند. بنابراین ریسک معاملات کاهش می‌یابد. در نتیجه حتی اگر قصد نوسانگیری دارید 2 نکته زیر را حتما مدنظر قرار بدهید:

  1. هرگز از دوره‌های زمانی کمتر از 15 دقیقه مثل M1 و M5 استفاده نکنید!
  2. از مولتی تایم فریم استفاده کنید. برای مثال اگر قصد تحلیل و ترید بر اساس چارت M30 را دارید به بررسی نمودار در تایم‌فریم‌های H1 و M15 نیز بپردازید. در ادامه این روش را بیشتر توضیح خواهیم داد.

مولتی تایم فریم چیست؟

بررسی نمودار در تایم فریم بالاتر و پایین‌تر از دوره زمانی اصلی را استراتژی Multi Time frame گویند. در واقع تریدر با توجه به تیپ شخصیتی و استراتژی معاملاتی خویش و نگاهی به بازار مالی هدف، ابتدا یک تایم فریم مناسب را به عنوان Timeframe اصلی تحلیل انتخاب می‌کند. سپس به تحلیل همزمان در دوره‌های زمانی بالاتر و پایین‌تر نیز می‌پردازد. برای انتخاب دوره زمانی بزرگتر و کوچکتر از Timeframe اصلی می‌توانید از جدول زیر استفاده کنید. مدنظر داشته باشید این 3 دوره زمانی نباید فاصله زیادی از یکدیگر داشته باشند.

مولتی تایم فریم

تذکر: فرض کنید تایم فریم اصلی شما 15 دقیقه است. اگر بر اساس چارت M15 یک پوزیشن معاملاتی باز کنید آیا انتظار دارید در 15 دقیقه آینده این معاملات به سرانجام برسد و آن‌را ببندید؟ پاسخ قطعا خیر است! این تفکر را نداشته باشید که اگر بر اساس تایم فریم 5 دقیقه معامله می‌کنید هر پوزیشن معاملاتی شما نهایتا 5 دقیقه به طول بینجامد. برای مثال ترید بر اساس چارت H4 عموما چندین روز معاملاتی طول می‌کشد.

پُر واضح است اگر در هر سه دوره زمانی، یک روند حرکتی مشابه مشاهده کنید سیگنال‌های معتبرتری دریافت خواهید کرد. فرض کنید در چارت‌های M15 و M30 و H1 قیمت در یک روند صعودی در حال پیشروی است! بنابراین تفکر اکثر معامله‌گران این 3 دروه زمانی، یکسان است و در یک جهت ترید می‌کنند که نهایتا منجر به افزایش تقاضا و بالطبع رشد قیمت می‌شود.

تعیین استاپ لاس (Stop Loss) و حد سود باید بر اساس دوره زمانی اصلی انجام شود.

فرض کنید یک تغییر روند قیمتی در یک دوره زمانی مشخص اتفاق افتاد. اگر آغاز این تغییر روند را در تایم فریم بالاتر مشاهده کردید تحلیل شما از اعتبار و دقت بالاتری برخوردار خواهد بود. برای مثال مطابق شکل زیر، در تایم فریم 15 دقیقه‌ای، شکست خط روند و برگشت آن را مشاهده می‌کنید حال آنکه کندل دوجی در دوره زمانی 30 دقیقه‌ای نویدبخش این تغییر بوده است. چرا که ترکیب دو کندل 15 دقیقه‌ای، یک کندل 30 دقیقه‌ای می‌شود و شاید تغییرات این دو کندل همراه با یکدیگر، یک الگوی بازگشتی تشکیل دهد.

استراتژی معاملاتی Multi Time frame

تریدر یا قمار؟

قمارباز دیوانه‌ای را درنظر بگیرید که از لفظ قمارباز خسته شده است. اگر بخواهد اعتبار علمی به کار خود بدهد، راهکار چیست؟ پاسخ: ثبت‌نام در یک بروکر فارکس یا ارزهای دیجیتال و استفاده از لوریج‌های بالا مثل 1000 و معامله در تایم‌فریم 1 دقیقه‌ای و بدون دانش تحلیل تکنیکال است. عاقبت این دوست عزیز هم چیزی نخواهد شد جز این بیت مولانا “بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر!”

اگر برای یک دوره پرایس اکشن، مبلغ هنگفتی را پرداخت کرده‌اید لزومی ندارد در انتهای آن دوره، شما یک تریدر حرفه‌ای شوید. در بحث آموزش بازارهای مالی این ضرب المثل کارایی چندانی ندارد که “هر چی پول بدی آش میخوری!” قرار نیست یک دوره چند ساعته معجزه کند. همیشه به یاد داشته باشید که “در تحلیل تکنیکال، هیچ عصای موسی‌ای وجود ندارد!” چرا که اگر وجود داشت خود دوستان مدرس از آن بهره می‌بردند بنابراین فریب تبلیغات هیجان‌انگیز را نخورید.

چیزی که در بازارهای مالی از شما یک تریدر موفق و حرفه‌ای می‌سازد “آموزش مستمر، صبر، داشتن استراتژی مناسب و شناخت کامل خویشتن!” است. اصرار نداشته باشید که در بازارهای مالی (بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و…) ره صد ساله را یک شبه بروید. سعی کنید تحلیلگر باشید نه قمارباز.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

تحلیل سنتیمنتال (Sentimental) چیست؟

تحلیل سنتیمنتال چیست

روش‌های تحلیلی انواع مختلفی دارند. از تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و اخیرا تابلوخوانی به عنوان معروف‌ترین روش‌های تحلیلی برای بازار‌های مالی از جمله بازار بورس سهام نام برده میشود. اما روش‌های تحلیلی روز به روز در حال پیشرفت هستند و یکی از جدیدترین روش‌ها تحلیل سنیمنتال است. این روش بر پایه علم نوین اقتصاد و روانشناسی بازار (مالی رفتاری) استوار است و روش‌های اقتصاد کلاسیک را منسوخ شده قلمداد میکند. با ما در این مقاله همراه باشید تا با معرفی روش تحلیلی سنتیمنتال (Sentiment analysis) بیشتر آشنا شوید. نکته مهمی که در مورد این روش وجود دارد این است که سنتیمنتال در واقع روش تحلیل نیست بلکه یک روش معامله‌گری است.

توجه کنید روش و رویکرد معرفی شده در این مقاله کاملا شخصی شده است و ممکن است با آنچه که در منابع خارجی وجود دارد کمی متفاوت باشد.

سهم شناس

مقدمه‌ای بر روش تحلیل سنتیمنتال (Sentiment)

در این مقاله می‌خواهیم در مورد روش تحلیل سنتیمنتال با شما صحبت کنیم و ببینیم این روش برگرفته از چه چیزی است و اصل و هویتش از کجا آمده است. دلیل این امر آن است که وقتی شما بدانید اصالت یک موضوع و پایه و اساس علمی و معتبر آن موضوع بر چه اساسی است خیلی بهتر می‌توانید متوجه مسائل مرتبط با آن شوید.

روش سنتیمنتال چه در دوره‌های رونق و رشد بازار و چه در دوره رکود بازار می‌تواند به شما کمک کند و شما را یک گام از بازار و معامله گران بازار جلوتر نگه دارد چرا که شما در این روش حرکات معامله‌گران بزرگ و حرفه‌ای بازار را شناسایی خواهید کرد. این روش بر این موضوع تاکید دارد که یک معامله گر باید زبان قیمت و حرکات قیمت یک سهم را بفهمد و عمیقا دلیل آن را متوجه شود.

دانش اقتصاد نوین در تحلیل سنتیمنتال

یکی از کلید واژه های تحلیل سنتیمنتال دانش اقتصاد نوین است. منظور از دانش اقتصاد نوین چیست؟ بعد از سال 2000 و با رشد بازارهای مالی و نقدینگی و عمق معاملات فوق العاده بالای بازارهای مختلف، سیاست‌ها و ترفندهای جدید و راهکارهای جدیدی در دانش اقتصاد بوجود آمد که منجر به این شده است که تعاریف قدیمی اقتصاد تغییر زیادی کند. مثلاً در علم اقتصاد سنتی همه معتقد به این بودند که وقتی عرضه در بازار زیاد شود موجب کاهش و ارزانتر شدن قیمت آن دارایی خواهد شد و هرگاه تقاضا زیاد شود قیمت هم بالا خواهد رفت اما در دانش اقتصاد نوین هر نوع عرضه‌ای باعث ارزان تر شدن قیمت نخواهد شد و هر تقاضایی منجر به بالا رفتن قیمت نیست.

در عمل اقتصاد نوین، ما سه نوع رویکرد اقتصادی داریم:

  • اقتصاد کلاسیک
  • اقتصاد رفتاری
  • اقتصاد عصبی

در اقتصاد کلاسیک معامله‌گران در یک بازار سعی می‌کنند بر اساس گذشته و تاریخچه الگوها و تکنیک‌هایی که بر رفتار قیمت در گذشته تاثیر گذار بوده است، رفتارهای تکراری را در حال حاضر شناسایی کنند و بر اساس آن، رفتار آینده قیمت را پیش بینی نمایند. در واقع تحلیلگران سعی میکنند بر اساس گذشته، روش و قوانینی را استخراج کنند و بر اساس آن ضوابطی را مکتوب کنند که اگر در آینده قیمت دوباره بر اساس این قوانین حرکات و رفتار تکراری از خود نشان داد، بتوانند رفتار بعدی قیمت را پیش بینی کنند.

اساس و پایه این رویکرد جمله “تاریخ تکرار می‌شود” است. برای مثال افراد در گذشته مشاهده‌ کرده‌اند که از 1000 باری که فلان الگو در قیمت شکل گرفته است، 700 بار پس از آن قیمت رفتار مشابه داشته است. بنابراین اگر دوباره آن الگو در قیمت تکرار شوند می‌توانیم با احتمال 70 درصد رفتار بعدی قیمت را درست پیش بینی کنیم.

این در حالی است که در اقتصاد رفتاری هر گونه عرضه و تقاضا باعث کاهش یا افزایش قیمت نخواهد شد. همچنین اقتصاد عصبی به تصمیم گیری‌های سازمانی برای یک رفتار مالی اشاره دارد.

مزیت معامله‌گری به روش سنتیمنتال

بنا بر ادعای افرادی که در این حوزه کار می‌کنند (و البته ادعای ما 🙂 )، معامله گری سنتیمنتال روشی است که می تواند شما را از شر همه روش‌های تحلیل تکنیکال و تکنیک‌ها و شاخه‌های مختلف آن نظیر الگوهای هارمونیک، الگوهای کلاسیک، امواج الیوت، روش گن، اندیکاتورها، الگوهای کندل استیک استیو نیسون، روش چنگال اندرو، ستاره شناسی و حتی تحلیل بنیادی و هر چیز دیگری که شما می‌شناسید و در این لیست نیامده است، راحت کند و چنان آرامش و قدرتی را در معاملات شما ایجاد کند که تصور کردنش برایتان سخت باشد!

در معامله گری به روش سنتیمنتال هیچ اثری از هیچ ابزاری نیست و شما یاد می گیرید که خیلی ساده و تنها با نگاه کردن به وضعیت فعلی چارت قیمت در کمتر از 5 ثانیه، متوجه مسائل زیر شوید:

  • بهترین زمان برای ورود به معامله چه زمانی است؟
  • بهترین زمان خروج چه زمانی است؟
  • چطور بیشتر سود ممکن را کسب کنید و تا انتهای روند در معامله باشیم؟
  • چطور کمترین خواب سرمایه را تجربه کنید؟
  • چطور رد پای پول‌های بزرگ را در بازار تجربه کنید؟
  • چطور روند را قبل از تشکیل آن تشخیص و معامله کنید؟
  • چطور بدون قرار گرفتن در صف خرید و صف فروش معامله کنید؟
  • و ده ها مورد دیگر …

شگفتی معامله گری به روش سنتیمنتال در نتایج و سادگی آن است که می‌توانید بعد از یادگیری و دست یافتن به مهارت کافی در آن، در کمتر از 6 ماه حداقل به 70 درصد معاملات موفق در هر بازاری برسید.

در این روش تنها چیزی که مورد توجه قرار می‌گیرد چارت خالی قیمت است و تحلیلگر تمامی مطالب بالا را می‌تواند تنها با نگاه کردن بر نمودار قیمت (در کمتر از 5 ثانیه) متوجه شود و این مهارت را بدست آورد که همراه با پول‌های بزرگ در روند‌های جاری وارد معامله شد.

تفاوت پرایس اکشن و تحلیل سنتیمنتال

همان طور که احتمالا می‌دانید در پرایس اکشن نیز ما تنها با چارت قیمت سر و کار داریم ولی به سطوحی مثل مقاومت و حمایت داینامیکی (خطوط مورب روی چارت) و الگوهای کندل استیک توجه زیادی داریم در حالی که این موارد نیز در تحلیل سنتیمنتال وجود ندارد.

سنتیمنتال در واقع ترکیبی از پرایس اکشن (با بسیاری از حذفیات) و روانشناسی معامله‌گران حاضر در بازار است و به دنبال کشف حرکت معامله گران موثر است. همچنین در سنتیمنتال توجه به اخبار و شم معامله گر می‌تواند تاثیر گذار باشد که در این خصوص بعدا بیشتر صحبت می‌کنیم.

از طرفی یک فردی که به روش پرایس اکشن کار می‌کند بعد از اینکه با تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال کار کرده است به تجربه دریافته است که هر چقدر چارت خالی تر باشد و تمرکز خود را بر روی حرکات خود قیمت بگذارد نتیجه بهتری می‌گیرد، ولی در سنتیمنتال اصولا از ابتدا آموزش‌ها و تکنیک‌ها همگی با چارت خالی انجام می‌شود.

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

زبان قیمت

بزرگترین تفاوت پرایس اکشن و سنتیمنتال در این است که سنتیمنتال بر اساس زبان قیمت (جریان سفارشات معامله گران موثر در بازار) پایه ریزی شده است. برای اینکه منظور ما از زبان قیمت را به خوبی متوجه شوید ویدئوی زیر را که در پیج اینستاگرام سهم شناس بارگذاری شده است را مشاهده کنید. در این ویدئو این موضوع را روشن کرده‌ایم.

فلسفه‌ی تحلیل سنتیمنتال و نحوه‌ی نگرش یک سنتیمنتالیست

Sentiment-analysis

در اینجا خیلی کوتاه قصد داریم به فلسفه و نحوه نگرش یک سنتیمنتالیست بپردازیم. در تحلیل سنتیمنتال معامله‌گر به دنبال چهار موضوع زیر است:

  • چه کسانی در بازار حضور دارند (فروشنده‌ها یا خریداران خرد، سازمانی یا حرفه‌ای)
  • با چه میزان سرمایه در بازار هستند
  • در کدام جهت هستند
  • تا کی در بازار باقی می‌مانند

معامله‌گر سنتیمنتال تنها با دیدن چارت میتواند 4 مطلب بالا را متوجه شود و در جهت روند با بازیگران اصلی وارد معامله شود.

در این روش چیزی به نام حد سود و نسبت ریسک به ریوارد وجود ندارد و معامله‌گر تا نشانه‌های ضعف را در خریداران مشاهده نکند در معامله خواهد ماند.

نکته بسیار مهم در بحث سنتیمنتال این است که در این روش معامله گر هیچ پیش بینی خاصی از بازار نمیکند و تنها به همان لحظه و جهت جریان سفارشات توجه دارد. در واقع سنتیمنتال یک روش معامله گری است نه یک روش تحلیل گری!
برای این منظور مقاله زیر را مشاده کنید:
تفاوت سرمایه گذاری، تحلیلگری و معامله‌گری

آموزش کامل تحلیل سنتیمنتال

برای آموزش کامل این روش می‌توانید در کانال vip تلگرامی سهم شناس عضو شوید. با عضویت در این کانال آموزشی، به مجموعه آموزش صفر تا صد معامله‌گری به روش سنتیمنتال دسترسی خواهید داشت و همچنین در یک گروه اختصاصی در مورد موقعیت‌های بازار بر اساس این روش تبادل نظر میکنید و در کنار مربی و دیگر دانشجویان در کمتر از 6 ماه به مهارت لازم در این زمینه خواهید رسید. قطعا تجربه بسیار متفاوتی برای شما خواهد بود و بعد از یادگیری این روش تمام دانسته‌های قبلی خود را کنار خواهید گذاشت.

نمونه‌ای از آموزش‌های معامله‌گری به روش سنتیمنتال (ویدئویی)

ویدئوی بالا تنها نمونه‌ای از سری آموزش های معامله گری به روش سنتیمنتال است که در اینجا برای شما بار گذاری شده است. این روش جزئیات زیادی دارد که در کل شامل سه بخش است:

  • استراتژی ورود
  • مدیریت معامله
  • استراتژی خروج

سنتیمنتال در بورس ایران

این روش مخصوص هیچ بازاری نیست و در همه بازارهای مالی میتوان از آن استفاده کرد.

ویدئوی بالا در زمان اوج ریزش بازار بورس ایران در تاریخ 12 خرداد 1400 روش تحلیل نمودار عمق بازار ضبط شده که تقریبا در هرجایی صدای نارضایتی افراد از بورس به گوش میرسید. ولی می‌بینید که برای یک معامله‌گر حرفه‌ای بهانه‌ای وجود ندارد. یک معامله‌گر پیروز هیچ گاه از وضعیت بازار گله ندارد و همیشه به دنبال فرصت‌های معاملاتی مناسب حتی در بدترین شرایط است.

در این ویدئو مشاهده کردید که چگونه بدون هیچ ابزاری شروع روند صعودی بورس در خرداد 1400 شناسایی شد.

برای آموزش کامل تحلیل سنتیمنتال می‌توانید در کانال vip تلگرامی سهم شناس عضو شوید و از پشتیبانی کامل تیم سهم شناس تا کسب مهارت لازم در این روش بهره مند شوید.

بنده مصطفی دهقان با سابقه 15 سال فعالیت در بازارهای مالی و البته تمامی همکارانم در مجموعه سهم شناس، معاملات شخصی خود را بر اساس این روش انجام می‌دهیم. اگر قصد دارید به صورت جدی حرفه‌ی معامله گری را ادامه دهید توصیه میکنم حتما در کانال ما عضو شوید، قطعا دیدتان نسبت به معامله‌گری به طور کامل تغییر خواهد کرد.
واتساپ و تلگرام
09229322075

آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.

تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.

تفاوت اصلاح و ریزش در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟

تفاوت اصلاح و ریزش در بازار ارزهای دیجیتال نه‌تنها برای تریدرهای تازه‌کار که برای تحلیل گران قدیمی بازار نیز چالش‌برانگیز است. زمانی که بحث از تشخیص سقوط قیمت و اصلاح قیمتی به میان می‌آید؛ نقطه نظرات، اصطلاحات و تعبیرهای متفاوتی شنیده می‌شود که هرکدام جای بحث دارد.

تفاوت اصلاح و ریزش قیمتی را چگونه تشخیص دهیم؟

زمانی که قیمت بیت کوین کاهش پیدا می‌کند؛ معمولاً برای تشریح وضعیت از اصطلاحات «سقوط» و «اصلاح» به‌جای یکدیگر استفاده می‌شود. بااین‌حال باید خاطرنشان کرد، این دو واژه از نظر معنایی و کاربرد در بازارهای مالی با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. در ادامه به این خواهیم پرداخت که اصلاح و ریزش قیمتی با یکدیگر چه تفاوت‌هایی دارد و چه طور می‌توانید آن‌ها را از یکدیگر تشخیص دهید.

ریزش قیمت بیت کوین

اگر تعاریف امور مالی سنتی را به‌عنوان یک معیار در نظر بگیریم، ریزش زمانی است که قیمت در یک روز بیش از ۱۰ درصد کاهش پیدا کند.

این مسئله اغلب منجر به تغییرات تأثیرگذار و ناگهانی در بازار رمزارزها خواهد شد و در نتیجه این تغییرات بسیاری از سرمایه‌گذاران وحشت‌زده از بازار خارج می‌شوند.

با اینکه عوامل تکنیکال می‌توانند تأثیرات بسیار زیادی بر قیمت بیت کوین داشته باشند؛ اما به نظر می‌رسد که سقوط‌های بزرگ اغلب به خاطر مسائل فاندامنتال اتفاق می‌افتد. اتفاقاتی مانند رویدادهای اقتصاد کلان، بیانیه‌های شرکت‌های بزرگ و تغییرات ناگهانی در قوانین و سیاست‌های بین‌المللی از جمله این عوامل است.

بزرگ‌ترین سقوط ثبت‌شده در نمودار بیت کوین در ۱۰ آوریل ۲۰۱۳ است. این تاریخ به زمانی بازمی‌گردد که شبکه مبارزه با جرائم مالی ایالات‌متحده (FinCEN) صرافی رمزارز Bitfloor را تعطیل کرد و پس‌ازآن صرافی‌های بیت کوین ملزم به ثبت به‌عنوان “انتقال‌دهنده پول” شدند. بر اساس داده‌های Bistamp، قیمت بیت کوین در ۲۴ ساعت بیش از ۷۳.۱ درصد سقوط کرد و از سقف ۲۵۹.۳۴ دلاری به کف ۷۰ دلاری رسید.

در رخدادی تازه‌تر، سقوط بدنام «پنج‌شنبه سیاه» در ۱۲ مارس ۲۰۲۰ اتفاق افتاد. دلیل این ریزش اعلامیه سازمان بهداشت جهانی درباره ویروس کرونا و رسمیت یافتن این پاندمی بود. پس‌ازآن افت ۴۰ درصدی قیمت‌ها در بیت کوین نمایان شد و قیمت از ۷۹۶۹.۹۰ دلار به ۴۷۷۶.۵۹ دلار رسید.

اصلاح قیمت بیت کوین چیست و چه طور تشخیص داده می‌شود؟

بزرگ‌ترین نشانه یک اصلاح این است که قیمت با کاهش تدریجی طی چند روز به سمت قیمتی پایین‌تر حرکت می‌کند. در تعریفی دیگر اگر قیمت در طی چند روز بیش از ۱۰٪ کاهش یابد، در این صورت با یک اصلاح روبرو هستیم.

نشانه‌های اصلاح زمانی در نمودار نمایان می‌شود که معامله‌گرانی که نگرش صعودی (گاوی) دارند دچار خستگی شده و برای تثبیت و بازگشت به روند نیاز به مقداری زمان دارند. فرسودگی یا خستگی زمانی اتفاق می‌افتد که اکثر افرادی که به دنبال خرید دارایی بودند، خرید خود را انجام داده‌اند و دیگر خریدار جدیدی در بازار وجود ندارد که در ازای خرید جدید آن‌ها از ادامه مسیر صعودی حمایت شود. اگر سفارشات فروش بدون اینکه کسی در طرف دیگر دفتر سفارش‌ها آن‌ها را بخرد به انباشته شدن ادامه دهند؛ قیمت شروع به ریزش می‌کند.

اصلاحات قیمتی بیشتر تحت تأثیر رویدادهای جزئی به وجود می‌آیند؛ اما معمولاً ریشه‌ای تکنیکال در آن‌ها نهفته است. برای نمونه زمانی که قیمت به سطوح مقاومت قوی می‌رسد یا زمانی که حجم معاملات کاهش پیدا می‌کند و رابطه معکوس میان قیمت بیت کوین و شاخص‌هایی که مومنتوم یا حرکت آن را اندازه‌گیری می‌کنند (مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)) به وجود می‌آید باعث به وجود آمدن اصلاحات در نمودار می‌شود. برای قیمت لحظه‌ای بیت کوین می‌توانید به روش تحلیل نمودار عمق بازار صفحه اصلی بازار نوبیتکس مراجعه کنید.

تفاوت اصلاح و ریزش؛ کلیدواژه‌های مهم یک بازار متلاطم

بیت کوین به‌عنوان یک دارایی بسیار پر نوسان شناخته‌شده است. این بدان معناست که قیمت آن در یک دوره زمانی نسبتاً کوتاه در مقایسه با دیگر دارایی‌ها به‌طور قابل‌توجهی در نوسان است. به همین دلیل است که بسیاری از سرمایه‌گذاران سنتی مانند وارن بافت و کارل ایکان، بیت کوین را یک سرمایه‌گذاری بسیار پر ریسک در نظر می‌گیرند.

بر اساس داده‌های اخیر، نوسانات یک‌ساله بیت کوین ۳۲.۷ درصد است. این رقم در مقایسه با دیگر کلاس دارایی‌ها نوسان زیادی دارد. پس از دارایی بیت کوین، نفت، بورس ایالات‌متحده و املاک و مستغلات ایالات‌متحده به ترتیب ۱۸.۸٪، ۸.۴۱٪ و ۷.۱۵٪ بیشترین میزان نوسان را به خود اختصاص داده‌اند.

این نوسانات بالا اثرات مثبتی نیز دارند و باعث می‌شود که در چرخه‌های صعودی، قیمت‌ها بتوانند به‌طور چشمگیری افزایش پیدا کنند. با توجه به این مسئله طبیعی است که تعداد سقوط‌ها و اصلاح قیمتی نیز به همین میزان افزایش پیدا کند.

از اول ژانویه ۲۰۲۱، هفت حرکت قیمتی قابل‌توجه در معاملات نمودار روزانه بیت کوین در برابر دلار آمریکا رخ‌داده است. چهار مورد از این حرکات در جهت نزولی ( بخش‌های قرمز) با میانگین ضرر ۲۵.۹۴ درصد رقم خورده است، درحالی‌که سه مورد دیگر در جهت صعودی (بخش‌های آبی) و با میانگین سود ۵۸.۳۶ درصد رقم خورده است.

دانستن اینکه در روندهای نزولی کدام‌یک اصلاح و کدام‌یک سقوط است، می‌تواند به درک بهتر بازار و نحوه واکنش معامله گران بیت کوین به عوامل بنیادین و تکنیکال کمک کند. در برخی رویدادها، سقوط‌ها می‌توانند ورود به یک بازار خرسی شدیداً ریزشی و طولانی را پیش‌بینی کنند. درحالی‌که اصلاحات اغلب می‌تواند نشانه از سلامت بازار و روند صعودی باشند و همچنین بیانگر این موضوع است که قیمت پیش از آزمایش مجدد سقف قیمتی گذشته خود، در حال بازیابی یک سطح حمایتی است.

سخن پایانی

با توجه به آنچه مرور شد؛ می‌توان عمده‌ترین تفاوت ریزش و اصلاح را در حجم تغییرات قیمتی به نسبت زمان دانست. اگر تغییر قیمت در مدت‌زمان کم، زیاد باشد به‌احتمال‌زیاد با یک ریزش طرف هستیم و ریزش‌ها اغلب منبع فاندامنتال دارند. این در حالی است که تغییر قیمت کم در مدت‌زمانی بیشتر مرتبط با اصلاح بازار است و می‌توان امیدوار بود که بازار به روند صعودی خود بازگردد.

گام به گام با آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال (بخش اول)

تریدر های ارز دیجیتال چندین ابزار برای ارزیابی بازار در اختیار دارند. یکی از این ابزار ها رویکردی است که به تحلیل تکنیکال شناخته شده است. با استفاده از این روش، تریدر ها می توانند درک بهتری از احساسات بازار داشته باشند و روند های برجسته در بازار را شناسایی کنند. از این داده ها می توان برای پیش بینی های عالمانه تر و ترید های منطقی تر استفاده کرد.تریدر های ارز دیجیتال چندین ابزار برای ارزیابی بازار در اختیار دارند. یکی از این ابزار ها رویکردی است که به تحلیل تکنیکال شناخته شده است. با استفاده از این روش، تریدر ها می توانند درک بهتری از احساسات بازار داشته باشند و روند های برجسته در بازار را شناسایی کنند. از این داده ها می توان برای پیش بینی های عالمانه تر و ترید های منطقی تر استفاده کرد.

تحلیل تکنیکال تاریخ یک کوین را با نمودار قیمت و حجم ترید مورد بررسی قرار می دهد و کاری به این ندارد که کوین یا پروژه چه کار می کند و چه هدفی در آینده دارد. بر خلاف تحلیل تکنیکال، در تحلیل بنیادین (فاندامنتال) بیشتر تمرکز بر این است که کوین بیش از حد خود ارزش دارد یا زیر قیمت واقعی خود می باشد. در تحلیل های فاندامنتل غالبا تیم پروژه، اهداف بلندمدت و میزان عملی شدن طرح مورد بررسی قرار میگیرد.

برای دستیابی به درک بهتری از تحلیل تکنیکال، لازم است که ایده های بنیادین تئوری Dow را بدانیم زیرا تحلیل تکنیکال بر اساس آن شکل گرفته است:

۱. قیمت همه چیز بازار را نشان می دهد. همه جزئیات موجود، قبلی و آینده در قیمت لحظه ای یک دارایی ادغام شده اند. در ارتباط با بازار بیت کوین و ارز دیجیتال، این متشکل از متغیر های متعددی مانند تقاضای حال، گذشته و آینده و هر نوع قانون گذاریی می باشد که بازار کریپتو را تحت تاثیر قرار می دهد. قیمت موجود پاسخی به تمام جزئیات حال حاضر می باشد که شامل انتظارات و دانش هر کوینی است که در بازار ترید می شود. اهل فن آنچه را که قیمت در مورد احساسات بازار نشان می دهد، تعبیر می کنند و پیش بینی های محاسبه شده و عاقلانه ای در مورد آینده قیمت می دهند.

۲. از نگاه تحلیلگران تکنیکال، حرکت قیمت ها تصادفی نیست. بلکه آن‌ها اغلب از روند ها تبعیت می کنند که این روند ها ممکن است دراز مدت یا کوتاه مدت باشند. بعد از اینکه روند توسط یک کوین شکل داده شد، احتمال اینکه به دنباله روی از آن روند بپردازد بیشتر از احتمال مخالفت با آن روند است. تکنیکال کارها سعی می کنند که روند ها را تشخیص دهند و با استفاده از تحلیل تکنیکال از آن روند ها سود ببرند.

۳. چه چیزی مهم‌تر از چرا است. تکنیکال کارها بیشتر بر قیمت یک کوین متمرکزند تا هر متغیری که حرکت را در آن قیمت ایجاد می کند. گرچه جنبه های متعددی می توانند بر قیمت یک کوین برای حرکت در جهت خاصی تاثیر گذار باشند اما تکنیکال کارها قاطعانه عرضه و تقاضا را مورد بررسی قرار می دهند.

۴. تاریخ تکرار خواهد شد. پیش بینی روانشناسی بازار امکان پذیر است. تریدر ها وقتی با محرک های مشابه مواجه می شوند با استفاده از تجربه گذشته واکنش نشان می دهند.

خطوط روش تحلیل نمودار عمق بازار روند

خطوط روند

خطوط روند یا جهت معمولی که یک کوین به سمت آن می رود، معمولا مهمترین فاکتور را برای تریدر های ارز دیجیتال می تواند داشته باشد. در عمل جدا کردن این روند ها مشکل تر از گفتار است. دارایی های کریپتو ممکن است اساسا دارای نوسان باشند و نگاه کردن به یک نمودار قیمت ارز دیجیتال یا بیت کوین احتمالا مجموعه ای از فراز و نشیب ها را افشا می کند که یک الگوی خطی را شکل می دهد. با در نظر گرفتن این مورد، تکنیکال کارها می فهمند که آنها می توانند از نوسانات چشم پوشی کنند و یک روند صعودی را با دیدن قله های قیمتی بلند تر و برعکس یک روند نزولی را با مشاهده مجموعه ای از کف قیمت های پایین تر شناسایی کنند.

علاوه بر آن روند هایی نیز وجود دارند که در یک گستره خاص حرکت رفت و برگشت انجام می شود. در این گونه موارد، کوین حرکت صعودی و یا نزولی در جهتی خاص ندارد. تریدر ها باید توجه داشته باشند که روند ها به شکل های مختلفی می آیند از جمله روند های دراز مدت، کوتاه مدت و میان مدت.

وقتی که این خطوط روند را ترسیم می کنید باید دقیق باشید. چگونه این کار را به طور دقیق انجام دهیم؟ با ملاحظه هر کندل متوجه می شوید که پایین ترین قیمت آن به عنوان L در میله بالایی نشان داده شده است و یا اگر جهت به سمت پایین باشد، بالا ترین قیمت یعنی H در نظر گرفته می شود. حال خط خود را دقیقا در آنجا قرار دهید. حال خط را ادامه دهید تا کندل بعدی را در روند قطع کند، همین روند را ادامه دهید و L را دقیقا برای آن کندل بررسی کنید. حال به اصلاح خط خود بپردازید. مرحله آخر این است که با استفاده از تنظیمات خط، به ادامه خودکار خط بپردازید. در این حالت خط به سمت مطلوب (احتمالا سمت راست) توسعه می یابد. این توضیح برای نمودار های Coinigy بود اما باید با برنامه های دیگر هم به خوبی کار کند.

سطوح مقاومت و حمایت

سطوح مقاومت و حمایت

همچنان که خطوط روند وجود دارند، خطوطی افقی نیز موجود می باشند که سطوح مقاومت و حمایت را نشان می دهند. با شناسایی ارزش این سطوح، می توانیم در مورد عرضه و تقاضای اخیر کوین نتیجه گیری کنیم. در سطح حمایت، به نظر می رسد که تعداد قابل توجه ای از تریدر ها موجود هستند که مایل به خرید کوین هستند، یعنی انها اعتقاد دارند که قیمت در این سطح، پایین است و بنابراین به دنبال خرید در آن قیمت هستند. زمانی که کوین به آن سطح نزدیک شد، سطحی از خریداران ایجاد می شود. این تقاضای عظیم معمولا نزول را متوقف می کند و گاها حتی حرکت آنی را به روند صعودی تغییر می دهد. سطح مقاومت دقیقا بر عکس این می باشد، ناحیه ای که بسیاری از فروشندگان صبورانه منتظر آن هستند در واقع یک سطح عرضه عظیم را شکل می دهد. هر زمانی که کوین به آن سقف می رسد، با عرضه بسیار مواجه می شود و برمی گردد.

اغلب در این موقعیت است که بده بستان می تواند بین سطوح مقاومت و حمایت روی دهد. در این حالت در اطراف خطوط حمایت خرید انجام می شود و در اطراف خط مقاومت اقدام به فروش می شود. این موقعیت معمولا زمانی اتفاق می افتد که حرکت جانبی شناسایی شده باشد.

پس در زمان شکستن یک خط مقاومت یا حمایت چه روی می دهد؟ به احتمال زیاد این امر حاکی از تقویت روند موجود می باشد. زمانی که سطح مقاومت تبدیل به سطح حمایت شود، این قضیه بیشتر تایید خواهد شد و مدت کمی بعد از شکست از بالا تست می شود.

توجه داشته باشید که زمانی که شکست روی می دهد، شکست های دروغین هم اتفاق می افتند اما روند تغییر نمی کند. بنابراین ما باید از اندیکاتور های بیشتری مانند حجم ترید برای شناسایی روند استفاده کنیم.

میانگین های حرکت

میانگین های حرکت

یکی دیگر از ابزار تحلیل تکنیکال برای ارز های دیجیتال به طور عمومی و به منظور تسهیل شناخت روند، میانگین حرکت نام دارد. میانگین حرکت بر اساس میانگین قیمت کوین در خلال دوره ای معین می باشد. به عنوان مثال، میانگین حرکت یک روز خاص بر طبق قیمت آن کوین برای ۲۰ روز ترید قبل از آن روز خاص، محاسبه می شود. با متصل کردن همه میانگین های حرکت یک خط ایجاد می شود.

شناسایی شاخص میانگین حرکت نمایی (EMA) نیز مهم است که این میانگین حرکت در محاسبات خود ارزش بیشتری برای قیمت چند روز گذشته قائل می شود. به عنوان مثال، ضریب محاسباتی پنج روز تجاری گذشته در EMA ۱۵ دو برابر ضریب ده روز قبل می باشد.

در نمودار بالا می توانیم یک مثال عملی را مشاهده کنیم: اگر یک میانگین حرکت ۱۰ روزه به بالای میانگین حرکت ۳۰ روزه گذر کند، این ممکن است حاکی از آمدن یک روند مثبت باشد.

حجم ترید

حجم ترید

حجم ترید نقش مهمی در شناسایی روند ها بازی می کند. روند های برجسته همراه با حجم ترید بالایی هستند و این در حالی است که روند های ضعیف همراه با حجم ترید پایینی هستند. وقتی قیمت کوینی پایین می رود، توصیه می شود که حجم نیز همراه با این نزول مورد بررسی قرار گیرد. یک روند دراز مدت از رشد سالم، همراه با حجم بالایی از افزایش ها و حجم پایینی از کاهش ها می باشد. دیدن افزایش حجم به مرور زمان نکته مهمی است. اگر در خلال افزایش قیمت ها، حجم کاهش یابد، روند صعودی احتمالا به پایان خود نزدیک شده است و در زمان روند های نزولی نیز این امر برعکس می باشد.

تنها متکی بر تحلیل تکنیکال نباشید

تریدر ها می توانند با استفاده از تحلیل تکنیکال روند ها و احساسات بازار را شناسایی کنند وهمچنین آنها دارای توانایی تصمیم گیری عاقلانه تر برای سرمایه گذاری خواهند شد. اما تعدادی نکات مهم وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد.

تحلیل تکنیکال یک روش عملی است که قیمت های گذشته و حجم ترید کوین های معینی را می سنجد. زمانی که تصمیم ورود به یک معامله را داریم، توصیه نمی شود که تنها متکی بر تحلیل تکنیکال باشیم. مخصوصا در حوزه کریپتو که حوزه ای است پر از اخبار و حواشی. تحلیل های فاندامنتال تاثیر برجسته ای بر بازار دارند که از جمله این عوامل می توان قوانین، گواهی نامه های ETF، هش استخراج و غیره را نام برد. تحلیل تکنیکال از چنین عامل هایی غافل است و نمی تواند انها را پیش بینی کند. بنابراین توصیه می شود که تحلیل تکنیکال را با تحلیل بنیادی ترکیب کرده و با استفاده از هر دوی آنها تصمیم گیری های عاقلانه ای برای سرمایه گذاری گرفته شود.

تحلیلگری که برای خرید کوین خاصی بر اساس تحلیل بنیادین تصمیم گیری می کند، از تحلیل تکنیکال می تواند برای پیدا کردن نقطه مناسب برای ورود استفاده کند و سودآوری و بازگشت سرمایه خود را استحکام بخشد.

از تئوری تا پیاده سازی: چگونه شروع کنیم و روند ها را شناسایی کنیم؟

به منظور شروع، نیاز به یک ابزار تجزیه و تحلیل داریم که سریعا و به آسانی نمودار ها را رسم کند. می توان از نمودار های موجود در صرافی های کریپتو بهره جست اما آنها خطوط روند را فراهم نمی کنند و تنها شاخص های جزئی را فراهم می آورند.

TradingView سرویسی معروف برای نمودار و چارت است که گستره وسیعی از انتخاب ها را در دسترس قرار می دهد. اکثر امکانات آن رایگان است و برای بهره گرفتن از تمامی امکانات می توانید در اشتراک پولی آن ثبت نام کنید.

Coinigy یک سرویس جامع نمودار را برای همه کوین ها و صرافی ها فراهم می آورد. می توانید در آن ثبت نام کنید و از ۳۰ روز عضویت رایگان بهره بگیرید.

راهنمای حاضر مفاهیم اصلی تحلیل تکنیکال را در حیطه کریپتو ارائه داده است. توصیه می شود که اگر می خواهید تحلیل تکنیکال را پیاده کنید، در زمینه شاخص ها، سطوح فیبوناچی، الگو ها و غیره به دانش خود عمق و وسعت بخشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.