تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی


الگوی کنج صعودی ادامه دهنده و بازگشتی

آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایج‌ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرن‌هاست که برای شناسایی و پیش‌بینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. در ادامه می‌توانید با برخی از مهم‌ترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال خود از آن‌ها کمک بگیرید.

چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟

در واقع الگوهای شمعی بی‌شماری وجود دارد که معامله گران می‌توانند به کمک آن‌ها، ناحیه‌های موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیم‌گیری کنند. از این موارد می‌توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطه‌نظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشان‌دهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیم‌گیری باشند.

باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آن‌ها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانه‌ای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده می‌شود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانه‌های گسترده‌تر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، می‌تواند در این الگوها نمود پیدا کند.

به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیه‌وتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روش‌ها و تکنیک‌ها، کاربرد دارند. این تکنیک‌ها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.

مشهورترین الگوهای نمودار شمعی

الف – الگوهای بازگشت صعودی

چکش (Hammer)

شکل این الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیل‌شده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی می‌کند.

چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. به‌طورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش می‌تواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکش‌های سبز نشان‌دهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه می‌توان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.

چکش وارونه

این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته می‌شود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل می‌شود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.

یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و می‌تواند نشان‌دهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیل‌شده در شمع نشان می‌دهد که اگرچه فروشندگان تلاش کرده‌اند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. به‌این‌ترتیب، چکش وارونه ممکن است نشان‌دهنده این باشد که خریداران به‌زودی کنترل بازار را به دست می‌گیرند.

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل می‌شود، هر یک از آن‌ها در بدنه شمع قبلی باز می‌شوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته می‌شوند.

به طور ایده آل، در این شمع‌ها نباید فتیله‌های بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمع‌ها و اندازه فتیله‌ها می‌توان بازار را قضاوت کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی، تشکیل‌شده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا می‌شود.

هارامی صعودی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش به‌زودی پایان یابد.

ب – الگوهای وارونه نزولی

مرد به دار آویخته (Hanging Man)

الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. به‌طورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنه‌ای کوچک در بالای شمع و فتیله‌ای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل می‌گیرد.

فتیله به سمت پایین نشان‌دهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانی‌مدت، فروش این‌چنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران به‌زودی کنترل بازار را از دست می‌دهند و روند نزولی آغاز می‌شود؛ تلقی شود.

ستاره دنباله‌دار

الگوی ستاره دنباله‌دار نوعی از شمع‌ها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمی‌شود. بدنه شمع در اندازه‌ای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل می‌شود. ستاره دنباله‌دار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود.

این الگو نشان می‌دهد که بازار به بالاترین سطح رسیده است اما پس‌ازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول داده‌اند. برخی از معامله گران ترجیح می‌دهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابت‌شده و بر اساس آن تصمیم‌گیری می‌کنند.

سه کلاغ سیاه (Three black crows)

الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی قرمز متوالی ساخته‌شده است که هر یک از آن‌ها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز می‌شوند و در سطحی پایین‌تر از سطح شمع قبلی بسته می‌شوند.

این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمع‌ها نباید دارای فتیله‌های بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمع‌ها و طول فتیله‌ها می‌توان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی به‌احتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.

هارامی نزولی

هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچک‌تر تشکیل می‌شود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا می‌شود.

هارامی نزولی می‌تواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان می‌دهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار می‌شود.

پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)

الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیل‌شده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز می‌شود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته می‌شود.

اغلب این الگو می‌تواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشان‌دهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.

پ – الگوهای ادامه‌دار

الگو سه‌گانه صعودی(Rising three methods)

این الگو در یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنه‌هایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر می‌شوند. در حالتی ایده آل، شمع‌های قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.

ادامه‌دار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنه‌ای بلند تائید می‌شود، که نشان‌دهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.

الگو سه‌گانه نزولی (Falling three methods)

این الگو نقطه عکس الگو سه‌گانه صعودی است و نشان‌دهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.

دوجی (Doji)

الگو دوجی زمانی تشکیل می‌شود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت می‌تواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی بسته می‌شود. به‌این‌ترتیب،از یک الگو دوجی می‌توان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.

در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق می‌افتد ، می‌توان دوجی را به شکل‌های زیر تفسیر کرد:

۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone Doji) :

شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیل‌شده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر می‌شود.

۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :

شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر می‌شود.

۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :

الگویی است که بسته به شرایط هم می‌تواند صعودی باشد و تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساخته‌شده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان می‌شود.

طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجایی‌که بازار رمزارزها می‌تواند بسیار بی‌ثبات باشد ، یک دوجی دقیق خیلی نادر رخ می‌دهد. به‌این‌ترتیب تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده می‌شود.

سخن پایانی

حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آن‌ها برای هر معامله‌گری ضروری است.

علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آن‌ها نیز به‌هیچ‌عنوان توصیه نمی‌شود. آن‌ها می‌توانند بدون شک برای تجزیه‌وتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونی‌ای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.

تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی

الگوهای کندلی ژاپنی چیست؟

الگوهای کندلی ژاپنی چیست؟ مفهوم کامل آن

ممکن است بسیاری از شما ندانید که نام کامل آن کندل هایی که برای تجارت حود استفاده میکنید، در واقع کندل های ژاپنی میباشند و چهار قرن پیش اختراع شده اند. در این مقاله ما به مفهوم کامل الگوهای کندلی ژاپنی میردازیم. با تیم فیبوتک همراه باشید.

کندل‌های ژاپنی و الگوهایی که ایجاد میکنند، تصویری از داده‌های مالی را نشان میدهند که در میان معامله‌گران مالی و تحلیلگران تکنیکال بسیار محبوب است. این ابزارها که بر اساس ظاهرشان به عنوان کندل‌ها شناخته میشوند، نشان میدهند که چگونه قیمت دارایی بین دو حد نوسان میکند و بنابراین ممکن است بینش‌های صعودی یا نزولی در مورد رفتار آتی دارایی معامله‌شده ارائه دهد که میتواند برای سود مالی استفاده شود. کندل در صرافی‌های کریپتو میتواند حرکت قیمت را در بازه‌های زمانی مختلف، به کوچکی یک دقیقه، و به مدت یک ماه یا بیشتر، نشان دهد.

تاریخچه الگوهای کندلی ژاپنی

در حالی که استفاده از کندل ها قبلاً در گوشه و کنار جهان گسترش یافته بود، کندل های ژاپنی در واقع زاییده فکر Munehisa Homma، تاجری است که چهار قرن پیش زندگی میکرد. در دهه 1700، هوما، یک تاجر برنج ژاپنی، ارتباطی بین اینکه چگونه قیمت برنج از سه چیز پیروی میکند، مشاهده کرد. عرضه، تقاضا و احساسات معامله گران.

پس از معرفی موفقیت آمیز آن در بازار سهام ژاپن، این روش راه خود را به بازار ایالات متحده باز کرد، جایی که برای اولین بار در کتابی نوشته استیو نیسون، تحلیلگر تکنیکال به نام “نمودار کندلی ژاپنی به دنیای غرب” ظاهر شد.

نکته قابل توجه، ورود آن به ایالات متحده، راه را برای پذیرش جهانی این تکنیک در تعامل با ابزارهای مالی هموار کرد. در حال حاضر تعداد بیشماری از معامله گران به طور منظم از کندل به عنوان ابزار اصلی برای تعیین زمان ورود یا خروج از یک موقعیت معاملاتی استفاده می کنند.

الگوی کندلی ژاپنی چه اطلاعاتی را نشان میدهد؟

یک کندل جهت قیمت یک کالای خاص را نشان میدهد. شاخص های مهم شامل قیمت های باز و بسته شدن است. علاوه بر این، آنها نشان میدهند که آیا افزایش یا کاهش قیمت در یک بازه زمانی انتخاب شده وجود داشته است؟

بدنه کندل سبز یا سفید، قیمت مثبت را نشان میدهد، در حالی که حرکت منفی قیمت، رنگ بدنه را به مشکی یا قرمز تبدیل میکند. پلتفرم‌های معاملاتی مدرن به معامله‌گران اجازه میدهند تا رنگ‌های دلخواه خود را برای نمایش حرکات صعودی یا نزولی انتخاب کنند.

الگوهای مختلف کندل ژاپنی

کندل ها به طور واقع بینانه شرایط بازار را با شکل گرفتن در الگوهای مختلف نشان میدهند. آن ها را میتوان به الگوهای کندلی تک، دوتایی و سه گانه تقسیم کرد.

الگوهای تک کندلی

این ها اساس الگوهای دیگر را تشکیل میدهند. قابل ذکر است که درک الگوهای تک کندلی به استخراج روندهای بازار از الگوهای دوتایی و سه گانه کمک میکند. به غیر از Marubozu (که در زیر توضیح داده خواهد شد)، بقیه الگوهای تک نشان دهنده معکوس شدن روند فعلی هستند.

در این دسته، هشت الگوی پایه کندلی وجود دارد.

Doji – ابتدا توجه داشته باشید که Doji در ژاپنی به معنای “همان” است. دوجی شکلی را نشان میدهد که با باز شدن و بسته شدن قیمت برابر است یا تفاوت بسیار کمی دارد. در این حالت، بدنه کندل فشرده میشود (تقریباً مانند یک خط تیره)، و سایه برجسته تر میشود.

برخلاف بازارهای سنتی که اغلب در ساعات برنامه ریزی شده از دوشنبه تا جمعه کار میکنند، کندل استیک ها در کریپتو در واقع میتوانند تجسم واقعی تری از حرکت دارایی معامله شده را نشان دهند، زیرا معاملات کریپتو منحصراً آنلاین است و حرکت قیمت در تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی بازه های زمانی کوتاه تر، به عنوان مثال. 15 دقیقه، 30 دقیقه، 1 ساعت و 4 ساعت، بر خلاف بورس های سنتی، میتواند بدون هیچ گونه وقفه ای در فعالیت معاملاتی به تصویر کشیده شود.

استراتژی تشخیص شروع روند صعودی

سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.

بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)

به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.

زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.

برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.

روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.

بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.

در یک روند صعودی :

  • برآیند حرکت به سمت بالا تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی است.
  • روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
  • در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود

سمازن

در یک روند نزولی:

  • برآیند حرکت به سمت پایین است.
  • روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
  • در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.

فولاد

در یک روند خنثی:

  • برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
  • روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
  • در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود

بانک

با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟

ابزار تشخیص روند صعودی سهم

1)خطوط روند

خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.

برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.

خط روندها از وصل کردن پایین‌ترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست می‌آیند.

خط روند نزولی از وصل کردن سقف‌های قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کف‌های قیمت بدست می‌آید.

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :

1.شیب خط روند:

هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.

شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:

هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:

در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.

برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.

4. بازه زمانی بررسی سهم:

شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.

2)کانال ها و الگوهای قیمتی

معامله‌گران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی

خط روندی برای اتصال قیمت‌های بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمت‌های پایین رسم می‌کنند.

کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.

مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند

تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.

نقطه شکست کانال و الگو می‌تواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.

3)خطوط میانگین متحرک

میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند

طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد

میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد

همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد

به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.

میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.

از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.

4)اندیکاتورها

یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.

  • اندیکاتور Bollinger Band

5)سیستم ایچیموکو

سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قوی‌ترین استراتژی‌های معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.

این اندیکاتور دارای ویژگی‌های منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،

سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.

ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B می‌شود،

تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده می‌شود.

این عنوان در بسیاری از موارد می‌تواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.

تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .

اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟

استراتژی تشخیص شروع روند صعودی

ابزار مورد استفاده در این استراتژی

  • مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
  • سیستم ایچیموکو
  • خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
  • خطوط فیبوناچی

دقت کنید که در بررسی روند تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.

یک روند نزولی پیدا کنید.

همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.

در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.

نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.

سیگنال اول صادر شد.

وغدیر

مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.

نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته

به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته

سیگنال دوم صادر شد.

وغدیر

سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.

نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.

منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.

سیگنال سوم صادر شد.

چند رشته ای

مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.

با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.

آشنایی با الگوی مثلث و تفاوت آن با الگوی کنج

در معرفی الگوی کنج می توان گفت که این الگو هم زیر مجموعه ای از الگوهای ادامه دهنده و هم جزء الگوهای برگشتی دسته بندی می شود، و مانند سایر الگوهایی که بیان شد، دارای روند صعودی و نزولی می باشد.

الگوی کنج از نظر ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد. با توجه به کمبود مطالب آموزشی در این مورد، مصمم شدیم که الگوی کنج و تفاوت آن با الگوی مثلث را در این بخش از سایت یارسرمایه خدمت شما همراهان گرامی ارائه نماییم، در ادامه برای توضیح این مطلب همراه مان باشید.

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

این الگو از دو خط که هر دو به سمت بالا حرکت کرده اند تشکیل شده است. اگر ما این دو خط را ادامه دهیم در نهایت در یک نقطه هم دیگر را قطع می کنند. در تصویر زیر الگوی کنج صعودی را در هر دو روند بازگشتی و ادامه دهنده مشاهده می کنید.

الگوی کنج صعودی ادامه دهنده و بازگشتی

الگوی کنج صعودی ادامه دهنده و بازگشتی

آنچه از تصویر بالا استنباط می شود این است که معمولا پس از تکامل الگو در هر روندی (ادامه دهنده یا برگشتی)، یک حرکت قدرتمند در پیش خواهد بود.

در الگوی کنج صعودی ادامه دهنده، پس از تشکیل کامل الگو، باید منتظر بازگشت قیمت باشیم، تا الگو بر خلاف حرکت نزولی خود، اصلاح قیمت را انجام دهد، و مسیر نزولی خود را در پیش بگیرد.

در الگوی کنج صعودی برگشتی، روند قیمت پس از رشد شارپی ای که داشته است در این الگو از سرعت رشد خود کاسته و پس از نوسان و تکمیل الگو، قیمت روند نزولی را در پیش میگیرد.

نکته 1: در صورت مشاهده و تشخیص صحیح الگوی کنج صعودی، روند پس از تکامل الگو حتما نزولی خواهد بود.

نکته 2: وجود حداقل دو برخورد قیمت به هر دو خط روند در این الگو، ضروری است. در صورتی که برخورد فقط به یکی از خطوط روند باشد، الگو فاقد اعتبار قلمداد می شود، و در صورتی که تعداد برخوردهای موجود به خطوط روند بیش از دو مورد باشد، اعتبار آن الگو بسیار بیشتر خواهد بود. برای مطالعه ی بیشتر کلیک کنید.

الگوی بازارساز برای دلار

دنياي اقتصاد : مشاهده بازار در روز گذشته نشان می‌دهد که معاملات دلار به نسبت نخستین روز هفته جان بیشتری گرفته است. اگرچه قیمت‌ها از ابتدای هفته روند نزولی را آغاز کرده و به نسبت شنبه ۱۶ مهر، حدود ۳/ ۱ درصد کاهش قیمت داشته است؛ اما در مقیاس روزانه، روند قیمتی معاملات صعودی بوده است. به این معنا که اسکناس دلار در ابتدای روز با قیمت‌های پایین‌تر معامله شد، اما در ادامه قیمت‌ها افزایشی بود.

5

به عبارت دیگر می‌توان گفت که بازارساز با تزریق دلار در صبح قیمت را یک پله پایین می‌آورد، اما روند به صورتی است که تا بعدازظهر قیمت‌ها افزایشی می‌شود، اما این افزایش در حدی است که قیمت از روز گذشته فراتر نمی‌رود. به این ترتیب به نظر می‌رسد دست سیاستگذار ارزی برای تزریق باز است و هدفمند حرکت می‌کند. از سوی دیگر، کاهش پلکانی قیمت دلار بر کاهش قیمت سکه نیز موثر بوده است، به‌طوری که در مدت یک هفته‌(از 10 مهر ماه) 4 درصد از قیمت سکه کاسته شده و به نرخ 14 میلیون و 820 هزار تومان رسیده است.

مشاهده معاملات انجام شده در صبح روز گذشته حاکی از این است که قیمت دلار روند خود را با یک نرخ کاهشی شروع کرد و قیمت تا 32 هزار و 100 تومان هم پایین آمد؛ این کاهش به نحوی بود که برخی از معامله‌گران انتظار داشتند کانال 32 هزار تومانی از دست برود و قیمت دلار به کانال 31 هزار تومان ریزش کند. اما با ادامه بازار، شرایط تغییر کرد به‌طوری که فشار نوسان‌گیرها باعث شد قیمت‌های نقدی تا 32 هزار و 270 تومان نیز افزایش پیدا کند. این روند سبب شد معاملات فردایی هم روند افزایشی به خود بگیرد. آخرین نرخ‌هایی که برای معاملات فردایی عنوان شد تا 32 هزار و 450 تومان نیز رسید. به این ترتیب قیمت دلار از 11 مهر ماه که قله تاریخی به حساب می‌آید حدود 2/ 3 درصد کاهش را ثبت کرده است.

به نظر می‌رسد تاکتیک سیاستگذار برای کنترل نوسان نرخ ارز به این صورت است که بیشتر بر معاملات اول وقت تمرکز دارد و قیمت آنها را تنظیم می‌کند و هرچند در ادامه معاملات نرخ تغییراتی پیدا می‌کند، اما با تقویت عرضه در ابتدای روز، نرخ‌شکنی انجام می‌شود. احتمال اینکه این تاکتیک بازار‌ساز در روزهای آینده نیز ادامه داشته و نرخ دلار به کمتر از 32 هزار تومان برسد نیز وجود دارد.

کاهش 4 درصدی قیمت سکه در یک هفته

سکه در روز گذشته یعنی هجدهمین روز از نخستین ماه پاییز، 14 میلیون و 820 هزار تومان معامله شد که به نسبت 10 مهر که 15میلیون و 420 هزار تومان بوده 600 هزار تومان کاهش داشته است. به عبارت دیگر در مدت 8 روز حدود 4 درصد از قیمت سکه کاسته شده است. اما اگر با قیمت تاریخی سکه که در 22 خردادماه سال جاری رقم خورده و حدود 16 میلیون و 390 هزار تومان بوده مقایسه کنیم، کاهش 6/ 9 درصدی را ثبت کرده است. قیمت سکه طلا در ایران متاثر از دو عامل، قیمت اونس طلا و قیمت دلار است. اما به‌طور تجربی می‌توان گفت که اثر نوسانات دلار بر قیمت سکه بیشتر است.

محاسبات نشان می‌دهد ارزش ذاتی سکه در روز گذشته حدود 13 میلیون و 300 هزار تومان بوده که به این ترتیب حباب سکه که از تفاوت قیمت روز سکه و ارزش ذاتی سکه به دست می‌آید حدود یک میلیون و 520 هزار تومان بوده است. فرمول ارزش ذاتی سکه از مولفه‌هایی مانند وزن سکه، نرخ دلار آزاد، قیمت اونس جهانی طلا و حق ضرب سکه به دست می‌آید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.