آیا سرمایهگذاری با ریسک کم ممکن است؟- ۵ مثال از سرمایهگذاری کم ریسک
وقتی نوبت به سرمایهگذاری و به کارگیری منابع مالی میرسد٬ افراد بیشتر به دنبال راهکاری برای سرمایهگذاری هستند که مطمئن و قابل اعتماد باشد و آنها را از مواجهه با خطرات احتمالی این مسیر دور نگه دارد. این طرز تفکر٬ طبیعی به نظر میرسد چرا که همه ما میخواهیم پول و سرمایهای که با سختی و تلاش به دست آوردهایم را ایمن نگه داریم و در بهترین حالت هم زمان هم آن را رشد دهیم. تقریبا افراد تمایل ندارند که در طول زمان پول و سرمایهشان راکد بماند بلکه ترجیح میدهند در مقابل آن را به کار بگیرند و ارزش پول خود را افزایش دهند.
سرمایهگذاری کم ریسک یا سرمایهگذاری مطمئن در دستهای از فعالیتهای سرمایهگذاری قرار میگیرد که سرمایهگذار ریسک کمی را تجربه میکند و نگرانی چندانی از بابت سرمایه خود ندارد. بله٬ گزینههای سرمایهگذاری بسیاری وجود دارند که ریسک بالایی دارند اما دسته نه چندان کوچکی از سرمایهگذاران وجود دارد که نگران امنیت مالی سرمایه خود هستند و دائما در حال جستجو برای امنترین روشهای سرمایهگذاری هستند.
اما بهترین سرمایهگذاریهای بدون ریسک که میتوانید پول خود را با خیال آسوده به کار گیرید کدامند؟ در ادامه به این سوال بیشتر میپردازیم.
سرمایهگذاری کم ریسک چیست؟
میتوان به سادگی این دسته از سرمایهگذاریها را تعریف کرد. در این دسته از فعالیتهای سرمایهگذاری٬ تقریبا فقط شانسی جزئی برای از دست دادن همه یا بخشی از پول شما وجود دارد. سرمایهگذاری کم ریسک به سرمایهگذار یک پوشش امنیتی ارائه میدهد چرا که در این روش سرمایهگذاری به احتمال زیاد ارزش پول و سرمایه شما به طور ناگهانی کاهش نمییابد.
به هر حال٬ هر زمانی که شما تصمیم به سرمایهگذاری بگیرید باید بدانید که ریسک٬ عنصری است که به دنبال مثالی از نرخ بازگشت سرمایه این تصمیم خواهد آمد. در این موقعیت تنها ترفنر کاربردی در مقابل ریسک این است که بفهمید ریسک دقیقا کجاست. به همین دلیل بهتر است که ریسک سرمایهگذاری خود را در سبد سرمایه پخش کنید.
نکته مهم دیگری که درباره سرمایهگذاری با ریسک پایین باید بدانید این است که با این انتخاب بعید است که اصل سرمایه خود را از دست بدهید اما همین طور بعید است که نرخ بازدهی بالایی از فرایند سرمایهگذاری خود کسب کنید. همه اینها نتایجی است که از انتخاب افراد در مورد متغیرهای فرایند سرمایهگذاری نشات میگیرد.
بهتر است بدانید که اگر به دنبال رشد هستید٬ استراتژیهایی را باید در فرایند سرمایهگذاری خود به کار بگیرید مه با اهداف بلند مدت شما سازگاری بیشتری دارند. حتی در سرمایهگذاریهایی با ریسک بالاتر مانند سهام٬ بخشهایی (مانند سهام سود سهام) وجود دارد که ریسک سرمایهگذاری شما را کاهش میدهد و در عین حال بازده بلند مدت جذابی را به شما ارائه خواهد کرد.
سناریویی وجود دارد که بسته به میزان ریسک پذیری شما به عنوان یک سرمایهگذار میتوانید آنها را پیادهسازی کنید.
سرمایهگذاری بدون ریسک: با پیادهسازی این سناریو در فرایند سرمایهگذاری شما هرگز یک ریال از سرمایه خود را از دست نخواهید داد. سرمایهگذاری با متحمل شدن ریسک: با پیادهسازی این سناریو در فرایند سرمایهگذاری منطقی است که در طول زمان یا ضرر کنید یا میزان کمی از سرمایه خود را از دست بدهید.
با این حال در پیادهسازی سناریوهای تحمل ریسک در سرمایهگذاری نکات دیگری نیز وجود دارد. سرمایهگذاری کم ریسک بازدهی کمتری نسبت به انواع دیگر سرمایهگذاری دارد. در کنار این مسئله تورم هم میتواند به عنوان یک موضوع مهم به چشم بیاید. چرا که اگر انتخاب شما فقط شامل گزینههای کم ریسک باشد٬ به احتمال زیاد به علت میزان تورم موجود در بازار قدرت خرید خود را در طول زمان از دست خواهید داد. به همین علت سرمایهگذاریهای کم ریسک برای سرمایهگذاریهای کوتاه مدت مناسبترند و در مقابل سرمایهگذاریهایی با ریسک بالاتر برای بازدهی در بلند مدت٬ انتخاب بهتری محسوب میشوند.
نمونههایی از یک سرمایهگذاری کم ریسک
۱-نگهداری پول در بانک
احتمالا محبوبترین و در دسترسترین نوع سرمایهگذاری٬ نگهداری پولتان در بانک است. نکته جالب اینجا است که با احتمال بالا اگر در مورد سرمایهگذاری قصدی داشته باشید اولین گزینهای که در ذهنتان تداعی شود٬نگهداری پولتان در بانک است.
به راحتی میتوانید یک حساب پسانداز در بانک باز کنید و پول خود را آنجا نگه دارید. در این روش سرمایهگذاری ارزش حساب شما تغییری نخواهد کرد. با این حال شما به آهستگی در حال از دست دادن پول خود هستید. شاید با خود بگویید من هنوز همان ۱۰۰هزار تومانی که در حساب خود پسانداز کرده بودم را دارم و حتی سود هم به آن تعلق گرفته است؛ پس چطور ممکن است که سرمایه خود را از دست داده باشم؟
این مسئله دقیقا مثل عملکرد فرسایش است. تصور کنید میزان سودی که به حساب شما تعلق میگیرد ۱٪ باشد و در همین زمان تورم بازار ۳٪ باشد٬ در این حال شما سالانه ۲٪ از قدرت خرید را از دست میدهید.
حسابهای پسانداز بانکی بهترین انتخاب برای زمانی است که شما نیاز دارید به پول خود در هر زمانی دسترسی داشته باشید. بنابراین میتوانید یک حساب پسانداز انتخاب کنید و با مقایسه نرخهای بهرهای که بانکها ارائه میدهند بهترین حساب را برای خود انتخاب کنید.
۲-گواهی سپرده:
بانکها گواهی سپرده صادر میکنند و با صدور این گواهی در بازه زمانی مشخص افراد میتوانند پول خود را در این سپردهها به کار بگیرند. نرخ سود سپردههای بانکی معمولا از نرخ حسابهای دیگر بیشتر است و یکی دیگر از مزایای خرید سپردههای بانکی این است که سرمایهگذار هر زمان که اراده کند میتواندد تمامی مبلغ سپرده یا بخشی از آن را بفروشد و معادل نقدی آن را دریافت کند.
به علاوه این که امکان خرید گواهی سپرده به صورت مشترک با افراد دیگر هم وجود دارد. تخصیص پول یا سرمایهتان به گواهی سپرده مثل حسابهای پسانداز از سرمایهگذاریهای کم ریسک محسوب میشود.
۳-اوراق بهادار:
دولتهای مختلف٬ انواع متعددی از اوراق بهادار را منتشر میکنند که همگی جز سرمایهگذاریهای کم ریسک محسوب میشوند. زمانی که تصمیم میگیرید پول خود را در اوراق قرضه سرمایهگذاری کنید٬ مانند این است که پولتان در یک بازه زمانی مشخص در ازای دریافت میزان مشخصی سود ماهیانه به دولت (یا ناشر اوراق قرضه) قرض دهید. اگر بپرسید که چرا ریسک این نوع سرمایهگذاری کم است. پاسخ این است که در هنگام فروش اوراق بهادار تضمین بازگشت سرمایه است. همین مسئله باعث شده تا ریسک این نوع سرمایهگذاری پایین باشد.
۴-صندوقهای درآمد ثابت:
رویکرد صندوقهای درآمد ثابت شباهت زیادی به رویکرد بانک دارد اما بین این دو نوع٬ تفاوتهایی نیز دیده میشود. هنگام سرمایهگذاری در این صندوقها٬ سرمایهگذار به جریان کم تغییری از سود دسترسی پیدا میکند.
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که مگر ممکن است هم در بازارهای مالی فعالیت کرد و هم تغییرات سود و زیان را کنترل کرد؟ در مورد صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت سعی شده تا ریسک معاملات به حداقل نزدیک شود و در مقابل میزان سوددهی از برنامههای مشابه سرمایهگذاری در بانکها بیشتر باشد.
۵-سرمایهگذاری در طلا:
طلا از دیرباز جز مواردی بوده است که افراد تمایل به سرمایهگذاری در آن را داشتهاند. علاوه بر نگهداری فیزیکی طلا٬ امروزه صندوقهایی برای سرمایهگذاری روی این فلز گرانبها ایجاد شدهاند که افراد میتوانند به راحتی و بدون دغدغه نگهداری فیزیکی طلا٬ روی آن سرمایهگذاری کنند. سوددهی حاصل از سرمایهگذاری بر روی طلا تقریبا جز سرمایهگذاریهای کم ریسک محسوب میشود.
به صورت کلی در مورد سرمایهگذاری٬ ریسک امری اجتناب ناپذیر است. هر روشی در راه سرمایهگذاری به ناچار با دستاندازهایی به نام ریسک مواجه خواهد شد٬ اما با شناخت و تجربه کافی میتوان میزان آسیب از این عامل را کنترل کرد. اپلیکیشن نزدیک فرایند سرمایهگذاری شما را در راستای اهداف شما و با کنترل مخاطراتی مثل ریسک سرمایهگذاری به صورت کاملا هوشمند و ساده پیگیری میکند. به راحتی میظ توانید اهداف خود را مشخص کنید و فرایند سرمایهگذاری در نزدیک را آغاز کنید.
ارزش فعلی خالص و سایر معیارهای ارزیابی سرمایه گذاری
فرایند تخصیص یا بودجه بندی سرمایه معمولا از یک تصمیم گیری ساده در مورد خرید یا عدم خرید یک دارایی ثابت خاص، پیچیده تر است. در بودجه بندی سرمایه ای با موضوعات گسترده تری مانند تولید یا عدم تولید یک محصول جدید و یا وارد شدن به یک بازار جدید مواجه هستیم. چنین تصمیم هایی ماهیت عملیات و محصولات شرکت را در سالهای آینده تعیین می کنند؛ زیرا سرمایه گذاری در داراییهای ثابت اصولأ بلندمدت است و پس از تصمیم گیری، نمی توان به راحتی آنها را لغو کرد یا تغییر داد.
شرکت خدمات مالی مهم ترین تصمیمی که هر شرکت باید اتخاذ کند را به خط تولید آن شرکت ارتباط می دهد: چه خدماتی عرضه خواهیم کرد با چه محصولاتی خواهیم فروخت؟ در چه بازارهایی رقابت خواهیم کرد؟ چه محصولات جدیدی معرفی خواهیم کرد؟ پاسخ به هریک از این سؤالها شرکت مورد نظر را ملزم می کند که سرمایه کمیاب و ارزشمند خود را به انواع خاصی از داراییها اختصاص دهد. در نتیجه، تمامی این موضوعات راهبردی در سرفصل کلی بودجه بندی سرمایه ای قرار می گیرد. بنابراین، می توان به فرایند بودجه بندی سرمایه ای عنوان دیگری هم داد که آن را بهتر توصیف می کند:
تخصیص راهبردی داراییها
بنا به دلایلی که برشمردیم، احتمالا سؤال بودجه بندی سرمایه ای مهم ترین موضوع در مدیریت مالی است. البته، اینکه یک شرکت چگونه فعالیتهای خود را تأمین مالی می کند (سؤال مربوط به ساختار سرمایه) و چگونه فعالیتهای عملیاتی کوتاه مدت خود را مدیریت می کند (سؤال مربوط به سرمایه در گردش) هم اهمیت خاصی دارند، ولی داراییهای ثابت هر شرکت، مشخص کننده ماهیت عملیات شرکت است. مثلا شرکتهای هواپیمایی، صرفا به دلیل استفاده از هواپیماهای خود برای ارائه خدمت و جابه جایی مسافران، شرکت هواپیمایی هستند، صرف نظر از اینکه چگونه این هواپیماها را تأمین مالی می کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به تخصیص راهبردی دارایی ها با شرکت خدمات مالی آینده سازان فراز کام در ارتباط باشید.
هر شرکت تعداد بسیار زیادی طرح سرمایه گذاری بالقوه دارد. هر یک از این سرمایه گذاریهای بالقوه، گزینه ای است که در اختیار شرکت قرار دارد. برخی از این گزینه ها ارزشمند و برخی دیگر بی ارزش هستند. البته، اساس مدیریت مالی موفق این است کدام سرمایه گذاریها ارزشمند و کدام یک بی ارزش است. با توجه به این موضوع، هدف ما در این فصل معرفی فنونی است که با استفاده از آنها بتوانید سرمایه گذاریهای بالقوه را تجزیه و تحلیل کنید و بر اساس آن تصمیم بگیرید که کدام یک از آنها ارزش اجرا کردن دارد.
در این راستا، چندین روش عملی مختلف را معرفی و مقایسه می کنیم. هدف اصلی از معرفی این روشها آن است که با نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها آشنا شوید. همان طور که خواهیم دید در این زمینه، مهم ترین روش، ارزش فعلی خالص است که اکنون به آن می پردازیم.
الف.ارزش فعلی خالص
همانطور که قبلا گفتیم هدف مدیریت مالی ایجاد ارزش برای سهامداران است. بنابراین، مدیرمالی باید یک طرح سرمایه گذاری بالقوه را از نظراثر احتمالی آن بر قیمت سهام شرکت، مورد بررسی قرار دهد. در این قسمت، رویه ای را که در بررسی طرح های سرمایه گذاری بالقوه کاربرد گسترده ای دارد، یعنی روش ارزش فعلی خالص، تشریح می کنیم.
ب.روش دوره بازگشت سرمایه
در عمل، به دوره بازگشت سرمایه توجه زیادی می شود. به طور کلی، دوره بازگشت سرمایه مدت زمانی است که طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود. از آنجا که درک این روش ساده و استفاده از آن بسیار رایج است، آن را بررسی و به صورت نسبتا مفصل نقد می کنیم.
تجزیه و تحلیل روش دوره بازگشت سرمایه
دوره بازگشت سرمایه در مقایسه با روش ارزش فعلی خاص، چندین ایراد نسبتا جدی دارد: اولآ، دوره بازگشت سرمایه صرفا با جمع کردن جریانات نقدی آتی به دست می آید. در این روش هیچ یک از جریانات نقدی آتی تنزیل نمی شود. بنابراین ارزش زمانی پول ناديده گرفته می شود. ثانيا، در این روش تفاوتهای موجود در ریسکها در نظر گرفته نمی شود یعنی دوره بازگشت، هم برای پروژه های پرریسک و هم برای پروژه های کم ریسک، به یک شکل محاسبه می شود.
شاید مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه پیدا کردن مدت زمان مناسب به عنوان مبنای مقایسه باشد، چون در واقع هیچ مبنایی عینی برای انتخاب این مدت زمان وجود ندارد. به عبارت دیگر، اصولا هیچ منطق اقتصادی برای تعیین دوره بازگشت مطلوب وجود ندارد. پس رهنمودی برای انتخاب مدت زمان مناسب در اختیار نداریم. در نتیجه، از عددی استفاده می کنیم که به صورت اختیاری انتخاب شده است.
خلاصه روش دوره بازگشت سرمایه
به طور خلاصه، دوره بازگشت سرمایه نوعی معیار «سربه سری» است. از آنجا که در این روش ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود، می توانید دوره بازگشت سرمایه را طول مدت زمانی تلقی کنید که پروژه از نظر حسابداری به نقطه سربه سری می رسد ولی از نقطه نظر اقتصادی نمی توانید چنین تفسیری از دوره بازگشت داشته باشید. مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه این است که به سؤال اصلی (در بودجه بندی سرمایه ای) نمی پردازد. (در بودجه بندی سرمایه ای) موضوع مهم، تاثیر انجام دادن سرمایه گذاری مورد نظر بر ارزش سهام شرکت است، نه اینکه چند سال طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود.
به هر حال چون این روش بسیار ساده است، شرکتها غالبا آن را به عنوان یک ابزار نظارتی (برای کنترل مخارج سرمایه ای)، در تعداد بسیار زیادی از سرمایه گذاریهای کم اهمیت که باید در مورد آنها تصمیم گیری کنند، به کار می گیرند. البته این کار هیچ ایرادی ندارد. مانند هر روش ساده سرانگشتی دیگری، استفاده از این روش هم با خطاهایی همراه خواهد بود، اما اگر روش مفیدی نبود، سالهای سال از آن استفاده نمی شد. اکنون که این روش را درک کرده اید، می توانید هوشیارانه مراقب موقعیتهایی باشید که در آنهاء استفاده از این روش می تواند به مشکل منجر شود. جدول زیر به شما کمک می کند تا مزایا و معایب این روش را مرور کنید:
مزایا و معایب روش دوره بازگشت سرمایه:
1.درک آن آسان است.
2.عدم قطعیت جریانهای نقدی دورتر را تعدیل می کند.
3.به نقدینگی گرایش دارد.
1.ارزش زمانی پول را نادیده می گیرد.
2.مبنایی اقتصادی برای تعیین مدت زمان مطلوب وجود ندارد.
3. جریانات نقدی که پس از دوره برگشت سرمایه اتفاق می افتد را نادیده می گیرد.
4. پروژه های بلند مدت مانند پروژه های تحقیق و توسعه و پروژه های جدید را رد می کند.
پ.روش دوره بازگشت تنزیلی
دیدیم که یکی از ایرادهای معیار دوره بازگشت سرمایه این است که در آن، ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود. نوع دیگری از دوره بازگشت هم وجود دارد که این مشکل خاص را برطرف می کند و دوره بازگشت تنزیلی نامیده می شود. دوره بازگشت تنزیلی طول مدت زمانی است که مجموع جریانات نقدی تنزیل شده با سرمایه گذاری اولیه برابر می شود. قاعده دوره بازگشت تنزیلی به صورت زیر است:
براساس قاعده دوره بازگشت تنزیلی، یک سرمایه گذاری زمانی پذیرفته می شود که دوره بازگشت تنزیلی آن از تعداد سال هایی که قبلا معین شده است کمتر باشد.
دوره بازگشت تنزیلی را چگونه تفصیر می کنید؟ به یاد دارید که دوره بازگشت معمولی طول مدتی است که پروژه از نظر حسابداری به نقطه ی سربه سری می رسد. به طورکلی، در این مثال اصل پول و فرع مبلغ سرمایه گذاری را می توانیم پس از 4سال از محل جریانات نقدی آن به دست آوریم.
ت.نرخ بازده داخلی
اکنون به مهم ترین جایگزین ارزش فعلی خالص، یعنی نرخ بازده داخلی میرسیم. خواهیم دید که نرخ بازده داخلی ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. با تعیین نرخ بازده داخلی سعی می کنیم یک نرخ بازده خاص بیابیم که ویژگی های پروژه را خلاصه کند. در ضمن تمایل داریم این نرخ یک نرخ داخلی باشد، از این نظر که صرفا به جریانات نقدی یک سرمایه گذاری خاص بستگی داشته باشد نه به نرخ هایی که برای سرمایه گذاری های دیگر پیشنهاد می شود.
ث.محاسبه نرخ مشترک
نرخ مشترک، نرخ تنزیلی است که در آن، ارزش فعلی خالص دو پروژه باهم برابر است.
ویژگیهای توجیه کننده استفاده از نرخ بازده داخلی
علی رغم اشکالاتی که برای روش نرخ بازده داخلی ذکر کردیم، این روش در عمل، حتی از ارزش فعلی خالص هم بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد؛ احتمالا به این دلیل که نیازی که روش ارزش فعلی خالص قادر به برآوردن آن نیست را برآورده می کند: به نظر می رسد که در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاریها، افراد عادی به طور عام و تحلیل گران مالی به طور خاص ترجیح می دهند در مورد نرخ بازده صحبت کنند تا در مورد ارزش بر حسب واحد پول.
به همین ترتیب، به نظر می رسد که استفاده از روش نرخ بازده داخلی برای انتقال اطلاعات مربوط به یک پروژه، راهی ساده فراهم می آورد. مثلا ممکن است یک مدیر به مدیر دیگری بگوید: «تغییر سیستم رایانه ای شرکت ۲۰ درصد بازده دارد. در چنین جمله ای ساده تر از درک این جمله است: «در نرخ تنزیل ۱۰ درصد، ارزش فعلی خالص 4000 دلار است.
سرانجام، در شرایط اطمینان، از بعد عملی ممکن است روش نرخ بازده داخلی بر روش ارزش فعلی خالص، برتری داشته باشد: بدون داشتن نرخ تنزیل (نرخ بازده مورد توقع) نمی توانیم ارزش فعلی خالص را برآورد کنیم، در حالی که می توانیم نرخ بازده داخلی را تخمین بزنیم. مثلا فرض کنید نرخ بازده مورد توقع از یک سرمایه گذاری مشخص نیست، ولی می دانیم که نرخ بازده آن مثلا ۴۰ درصد است. به احتمال زیاد، نرخ بازده مورد توقع پایین تر از ۴۰ درصد است و بنابراین، این پروژه را خواهیم پذیرفت. مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی در جدول زیر خلاصه شده است:
مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی:
1.ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. و عموما این دو روش به نتایج یکسانی
برای تصمیم گیری منتهی می شوند.
2.درک آن ساده و انتقال اطلاعات یک پروژه با استفاده از آن آسان است.
1.در صورت وجود جریانات نقدی نامتعارف، ممکن است نتیجه آن، جواب چند گانه باشد یا جواب نداشته باشد.
2.ممکن است در مقایسه سرمایه گذاری های مانعة الجمع به تصمیمات نادرست منجر شود.
1.معیارهای مبتنی بر جریانات نقدی تنزیل شده
الف)ارزش فعلی خالص(NPV ): ارزش فعلی خالص یک سرمایه گذاری عبارتست از مابه التفاوت بین ارزش بازار و بهای تمام شده ی آن. باتوجه به این معیار چنانچه NPVیک پروژه مثبت باشد، آن پروژه پذیرفته می شود. ارزش فعلی خالص معمولا با محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی تنزیل شده (برای برآورد کردن ارزش بازار) و سپس کسر کردن بهای تمام شده از آن، برآورده می شود. روش ارزش فعلی خالص هیچ اشکال خاصی ندارد و معیار ارجح برای تصمیم گیری است.
ب)نرخ بازده داخلی (IRR): نرخ بازده داخلی نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص برآورد شده یک سرمایه گذاری برابر با صفر می کند. گاهی اوقات نرخ بازده داخلی، نرخ بازده جریانات نقدی تنزیل شده هم نامیده می شود. این معیار، با ارزش فعلی خالص ارتباط نزدیکی دارد و چنانچه جریانات نقدی پروژه ها متعارف باشد یا پروژه ها از یکدیگر مستقل باشند، استفاده از هر دو روش مذکور به نتیجه واحدی ختم می شود. در صورتی که جریانات نقدی پروژه ها متعارف نباشد، ممکن است نرخ بازدهی وجود نداشته باشد یا تعداد نرخ بازده داخلی بیش از یک باشد. مهم تر اینکه نمی توان با استفاده از نرخ بازده داخلی، پروژه های مانعة الجمع را رتبه بندی کرد. پروژه ای که دارای بالاترین نرخ بازده داخلی باشد، لزوما بهترین پروژه نیست.
ج) شاخص سود آوری(PI) : شاخص سودآوری که به نام نسبت منفعت به هزینه هم شناخته می شود، برابراست با حاصل تقسیم ارزش فعلی جریانات نقدی پروژه بر بهای تمام شده آن باشد، باید آن پروژه را پذیرفت. شاخص سودآوری ارزش فعلی یک سرمایه گذاری را به ازای هر دلاری که سرمایه گذاری شده است می سنجد. این روش به روش ارزش فعلی خالص شباهت زیادی دارد، ولی مانند نرخ بازده داخلی، نمی توان از آن در رتبه بندی پروژه های مانعة الجمع استفاده کرد. با وجود این، در صورتی که یک شرکت چندین پروژه مستقل با ارزش فعلی خالص مثبت در اختیار داشته باشد و نتواند همه آنها را تأمین مالی کند، می تواند از این شاخص برای رتبه بندی پروژه های مذکور استفاده کند
2. معیارهای مبتنی بر دوره بازگشت
الف) دوره بازگشت سرمایه: دوره بازگشت سرمایه، مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات نقدی یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت سرمایه، چنانچه دوره بازگشت سرمایه پروژهای از مدت زمان مورد نظر کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. اصولا این معیار نقایصی دارد، چون ریسک، ارزش زمانی پول و جریانات نقدی را که پس از دوره بازگشت اتفاق می افتد، نادیده می گیرد.
ب) دوره بازگشت تنزیلی: دوره بازگشت تنزیلی مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات تقدي تنزيل شده یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت تنزیلی، اگر دوره بازگشت تنزیلی پروژه ای از مدت زمان معینی کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. این معیار هم ناقص است چون در این روش جریانات نقدی که پس از دوره بازگشت اتفاق می افتد، نادیده گرفته می شود.
3. معیارهای حسابداری
میانگین بازده حسابداری (AAR): میانگین بازده حسابداری معیاری برای سنجش سود حسابداری سرمایه گذاری نسبت به ارزش دفتری آن است. این معیار با نرخ بازده داخلی ارتباطی ندارد، ولی شبیه نسبت بازده دارایی ها (ROA) است. قاعده میانگین بازده حسابداری بیانگر آن است که چنانچه میانگین بازده حسابداری یک سرمایه گذاری از میانگین بازده حسابداری تعیین شده بیشتر باشد، باید آن سرمایه گذاری را پذيرفت. روش میانگین بازده حسابداری به چندین دلیل دارای اشکالات جدی است و دلایل اندکی برای استفاده از آن وجود دارد.
در این بخش معیارهای مختلفی که در ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری به کار می روند، معرفی شدند. شش معیاری که مورد بررسی قرار گرفت، عبارت است از :
1. ارزش فعلی خالص NPV
2.دوره بازگشت سرمایه
3. دوره بازگشت تنزیلی
4.میانگین بازده حسابداری AAR
5.نرخ بازده داخلی IRR
6. شاخص سود آوری (PI)
همچنین، نحوه محاسبه هر یک از معیارهای فوق توضیح داده شد و نحوه تفسیر نتایج هم
مورد بحث قرار گرفت. مزایا و معایب هر یک از آنها نیز توضیح داده شد. در نهایت به این
موضوع پرداختیم که یک معیار معتبر در بودجه بندی سرمایه ای باید دو موضوع را مشخص
کند: ۱) آیا یک پروژه خاص، سرمایه گذاری مناسبی است؟ ۲) اگر بیش از یک پروژه
مناسب وجود داشته باشد ولی ناگزیر به انتخاب فقط یکی از آنها باشیم، کدام یک را
انتخاب کنیم؟ نکته اصلی این فصل آن است که فقط ارزش فعلی خالص می تواند به درستی
به دو سؤال فوق پاسخ دهد.
به همین دلیل، ارزش فعلی خالص، یکی از دو یا سه مفهومی است که در علوم مالی بیشترین اهمیت را دارند. در سایر فصلهای این کتاب، بارها و بارها از آن استفاده خواهیم کرد. در این زمینه دو نکته را به خاطر بسپارید: ۱) همیشه ارزش فعلی خالص، تفاوت بین ارزش یک پروژه یا یک دارایی و بهای تمام شده آن است و ۲) مدیر مالی با شناسایی و اجرای پروژه هایی که ارزش فعلی خالص آنها مثبت است، به بهترین شکل درجهت منافع سهامداران عمل می کند.
در نهایت اشاره کردیم که به طور طبیعی نمی توان ارزشهای فعلی خالص را در بازار مشاهده کرد، بلکه باید آنها را تخمین زد. از آنجا که احتمال ضعیف بودن برآوردها وجود دارد، مدیران مالی در ارزیابی پروژه ها از چندین معیار مختلف استفاده می کنند. این معیارها، اطلاعات بیشتری در مورد اینکه آیا واقعا ارزش فعلی خالص یک پروژه مثبت است یا خیر، فراهم می آورند.
برای کسب اطلاعات بیشتر با مشاوران مالی شرکت مالی تماس بگیرید
نرخ بازگشت سرمایه ویژگی های crm با بالاترین میزان سود و بهروری
مکان شما: خانه 1 / وبلاگ 2 / مقالات 3 / نرم افزار CRM 4 / نرخ بازگشت سرمایه ویژگی های crm با بالاترین میزان سود و بهروری.
نرم افزار crm | سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان crm | سیستم crm
نرخ بازگشت سرمایه ROI در نرم افزارcrm چیست و چگونه محاسبه می شود؟
نرخ بازگشت سرمایه ROI سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان crm برگرفته Return on Investment است که از مقدار پول به دست آمده به نسبت سرمایه گذاری که به صورت درصدی بیان می شود قابل تعریف است. نرخ بازگشت سرمایه گذاری در نرم افزار crm مبنایی برای اندازه گیری می باشد و به شخص سرمایه گذار این توانمندی را می دهد تا کارکرد و کارایی خود را برای سرمایه گذاری بازبینی و قیاس کند.
در حقیقت نرخ بازگشت به شما می گوید که در کاری سرمایه گذاری کنید یا نه. بهترین کاربرد این مفهوم این است که امکان افزایش هزینه و مجاب کردن سرمایه داران به هزینه کردن برای سیستم crm در مجموعه را دارد.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI در نرم افزار crm
محاسبه نرخ بازگشت سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان crm از معادله زیر به دست می آید:
(سود حاصل از سرمایه گذاری – هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری |
نقطه مهم آغاز کار بدست آوردن سرمایه گذار برای سرمایه گذاری برای نرم افزار crm است. در بیشتر کسب و کارها ابتدا تصویر کاملی از وضعیت درآمد یا سود را در صدر اقدامات خود قرار می دهند و از معیار نرخ بازگشت سرمایه سیستم crm به ندرت سخن می گویند. هم چنین دید واضح و روشنی از وضعیت کسب و کار خود ندارند. در حالی که مهمترین نقطه شروع تعیین مبلغ سرمایه گذاری و نرخ بازگشت سرمایه است.
هزینه سرمایه گذاری در مدیریت ارتباط با مشتریان و نرم افزار crm
با شکل گرفتن جریان اصلی سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان crm، در حال مثالی از نرخ بازگشت سرمایه حاضر بهره مندی از یک مدل اشتراک، هزینه سرمایه گذاری را به شکل معمولی انجام می دهد.می توان برای توصیف جامع برای هزینه سرمایه گذاری در نرم افزار crm یک کسب و کار موفق به این اشاره کرد که این هزینه از مدیریت زمان و سرمایه تشکیل شده است. فهرست زیر نشان از این دارد که برای کسب و کار نیاز به سرمایه گذاری فراتر از هزینه اشتراک است:
- هزینه های آموزش (مواد داخلی و مشاوران خارجی)
- از دست دادن بهره وری در آموزش
- سفارشی سازی هزینه ها
- زمان صرف شده در فرآیند تدارکات
- ذخیره سازی
- ارتقاء سیستمcrm
شکل 1 نرم افزار یکپارچه مدیریت ارتباط با مشتری
هزینه سرمایه گذاری برای کسب و کار و پیاده سازی نرم افزار crm
شما برای شروع نیاز دارید تا هزینه سرمایه گذاری برای پیاده سازی کسب و کار و نصب نرم افزار crm را داشته باشید و از زمان پیاده سازی اولین crm تا به روز رسانی آن بهتر است تا برای این کار اطلاعات بیشتری کسب کنید. برای سرمایه گذاری در پیاده سازی سیستم crm معیارهای زیر را در نظر داشته باشید.
- درآمد
- پارامترهای بهره وری (تماس های ساخته شده و ایمیل هایی که ارسال می شود)
برای این که کاملا مفهوم و خصوصیات نرخ بازگشتی سرمایه را متوجه شوید با یک ارزیابی کوتاه شما متقاعد می شوید که شامل موارد زیر است:
- توصیف ویژگی ها: تقسیم بندی مشتریان به گروه های مختلف بر اساس عادات خرید آن ها و با توجه به هدف کسب و کار شما و نحوه ارتباط برقرار کردن با وب سایت و اطلاعات جمعیت شناختی است.
- کمک در کسب و کار: یک تیم بازاریابی این قابلیت را دارد تا کمک به این کند که چگونه با داشتن مدیریت پاسخگویی ایمیل بهتر و موثرتر از فروش بالایی برخوردار شوید.
- شیوه اندازه گیری به چه صورتی است و این ویژگی چه اثراتی بر عملکرد دارد؟ با تعیین هزینه ها و مشخص کردن آن قبل از اجرا و به طور منظم در طول زمان شما توانایی این را دارید که هرگونه تغییری را در عملکرد سیستم مدیریت ارتباط با مشتریانcrm بررسی کنید.
10 ویژگی های که ROI برای پیاده سازی crm ارائه می دهد.
- اطلاعات تمرکز
- تقسیم بندی
- منجر به ثمر رساند
- خط لوله مشاهده
- بازاریابی ایمیل
- بهره وری ردیابی
- گزارش سفارشی
- مدیریت موجودی
- مدیریت مرکز تماس
- مرکز مدیریت
که به توضیح چهار مورد از آن ها در ادامه می پردازیم.
تمرکز اطلاعات نخستین ویژگی نرخ بازگشت سرمایه
سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان crm یک ابزار موثر برای بازاریابی و فروش است. مجله اکونومیست جدیدا در یکی از نشریات خود اطلاعات را ارزشمند تر از نفت مطرح کرده است.چرا که کسب و کارهای جدید و نو و مجموعه هایی که در این بازار سر در گم در حال رقباتند برای ماندن در این بازار نیاز به گرد آوری و مدیریت اطلاعات کارآمد دارند.
سرمایه گذاری کردن در پیاده سازی سیستم crm اکثرا یک دلیل اصلی دارد و آن این است که امکان دارد بالاترین سطح یک مجموعه دارای مشکلاتی شود. که در زیر به آن اشاره شده است. که به مدیریت اطلاعات ارتباط پیدا می کند
- اطلاعات از دست رفته
- عدم همکاری
- تکرار وظایف
اما پیاده سازی نرم افزار crm این قابلیت را دارد تا با مدیریت بهتر داده ها در یک مجموعه باعث افزایش روند و راندمان کارایی و فروش بیشتر و موثر تر در سازمان شود.
شکل 2 پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتریان
یک مثال در رابطه با نرخ بازگشت سرمایه در مدیریت ارتباط با مشتریان crm
قانونی که در مجموعه های بزرگ حاکم می باشد. این است که اطلاعات بیشتری را از مشتریان گردآوری کنند. اما دو نکته مهم وجود دارد: باید جمع آوری اطلاعات به صورت متمرکز و قابل دسترس باشد که این برای مجموعه امتیاز بزرگی محسوب خواهد شد.
مثلا یک وکیل کارکشته که مسئول یک پرونده پیچیده است و مدیریت این پرونده کم کم مراحل سخت و دشواری را پیش روی او خواهد گذاشت چرا که با پیشرفت پرونده مدیریت اطلاعات به مراتب سخت تر و دشوارتر خواهد شد.
همان وکیل می تواند کاری مشابه با شرکت ها را انجام دهد تا برای گرفتن بهترین نتیجه از مزایای نرم افزار crm استفاده کند. این کار در دراز مدت قابلیت این را دارد تا در روند کسب کارتان انقلابی را بوجود آورد. و باعث خواهد شد تا در پول و زمان خود صرفه جویی کرده و در زمان های بحرانی استراتژی سیستم crm نتیجه خوبی را برای شما رقم بزند.
تقسیم بندی دومین ویژگی نرخ بازگشت سرمایه
تقسیم بندی متشکل از بانک اطلاعاتی از خریداران به دسته بندی های کوچکتر است که باعث شده تا مشتریان از این نحوه کار سود زیادی ببرند. که این کار باعث خواهد شد تا در تمام امور به آزادی و تصمیمات استرتژیک قابل قبول برسند. مانند آنچه مجموعه ها به ترویج و تبلیغات تولیدات و خدمات خود خواهند پرداخت.
تقسیم بندی خریداران این امکان را به شما خواهد داد تا در مجموعه با قرار دادن آن ها به عنوان هدف مناسب این قابلیت را برای شما فراهم است تا با اطلاعات دقیق جمعیت شناسی که برپایه مشتری می باشد به مجموعه کمک کنید تا برای دادن اطلاعات، ایده های راهبردی در گسترش محصولات به بهترین شکل عمل شود.
داده های جمعیت شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است که به بازاریابان کمک خواهد کرد تا اهداف مشتریان را شناسایی کنند. به این ترتیب همیشه بهترین ها را به مشتریان ارائه دهند.
این سیستم باعث خواهد شد تا بهترین نتیجه را بگیرید
پیاده سازی این سیستم همیشه بهترین نتیجه را برای شما خواهد شد که این کار سبب خواهد شد تا سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان crm از بزرگترین چالش هایی که برای یک تیم فروش امکان دارد رخ دهد ممانعت به عمل آورده و تصمیم گیری را ساده کرده و به مدیریت زمان و انرژی شما کمک خواهد کرد و این باعث خواهد شد تا روند خرید و فروش تولیدات و خدمات شما به بهترین کیفیت به مشتریان عرضه گردد.
این نرم افزار crm یک نمودار ارائه می دهد که این نمودار یک روشی مطمئن برای نشان دادن عملکرد خرید و فروش می باشد که باعث گرفتن بهترین نتیجه در کمترین زمان ممکن است و با تنوع اشکال و اندازه ها همیشه یک نمودار جامع برای روند عملکرد و کارایی طرح است. که وابسته به چند عامل می باشد:
- اطلاعاتی که تا به امروز مجموعه دریافت کرده است.
- درک روشنی از معیارهای کلیدی در مجموعه مورد نظر
- طراحی خوب این نمودار اجازه می دهد تا به بینندگان برای تصمیم گیری کمک کند.
شکل 3 نمودار پیشرفت مدیریت ارتباط با مشتریان
بازاریابی ایمیل و ویژگی هایی که این سیستم به شما ارائه می دهد.
گزارشی که مجله معتبر اکونومیست ارائه کرده این است که، برای هر یک دلار هزینه شده در بازاریابی که توسط ایمیل انجام شده باشد تقریبا 40 دلار برای مجموعه برگشت هزینه دارد این نوع بازاریابی که توسط ایمیل شکل می گیرد در سیستم crm قادر است بهترین نتیجه را ارائه کند. اکثر کسب و کارها که با سیستم مدیریت ارتباط با مشتریان crm در تعامل اند یک ایمیل جداگانه برای بازاریابی ارائه می دهند که آن را تبدیل به ایمیل مارکتینگ می کند.
این نوع از ایمیل ارائه شده روشی صمیمیانه برای ارتباط با مشتریان است که اکثر بازاریابان بر این باورند که این نوع بازاریابی که توسط ایمیل انجام می شود بزرگترین بازگشت سرمایه را دارد که در اینجا چند تاکتیک را برای شما بازگو خواهیم کرد.
- ارسال به موقع ایمیل برای مشتریان
- خبرنامه که موجب ایجاد روابط با مشتریان می شود.
- مطالب مفید که خوانندگان را درگیر خود خواهد کرد.
با یکپارچه سازی، یک نرم افزار crm این قابلیت را دارید تا در مدیریت اطلاعات مشتریان خود توانمند گردید. این سیستم طوری برنامه ریزی شده تا به بهترین نحو مدیریت اطلاعات را برعهده گرفته و با ارسال ایمیل های زمان بندی شده برای مشتریان تعامل بهتری را با آن ها گرفته و بهترین خدمات را به آنها ارائه دهد.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی آنلاین را بهبود دهیم؟
زمانی که صحبت از نحوه شروع تجارت بازاریابی آنلاین میشود، معیارهای متفاوتی به ذهن میآیند که به خوبی نمیتوانند تصویر واضحی از چگونگی تاثیر زمان، پول و تلاش شما برای کمپین بازاریابی آنلاین ارائه دهند. اگر میخواهید درک کنید که بخشهای مختلف رایجترین روشهای بازاریابی آنلاین چه تاثیری بر تجارت شما میگذارد، لازم است که نرخ ROI یا همان بازگشت سرمایه خود را محاسبه کنید.
اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه تنها راهی است که میدانید اگر بودجه خود را به طور موثر تخصیص داده باشید، از حداکثر هزینهها برای کمپین بازاریابی خود استفاده خواهید کرد.
منظور از نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی آنلاین، اندازهگیری سود و یا زیانی است که شما در کمپینهای بازاریابی دیجیتال خود ایجاد میکنید و بر اساس میزان پولی که سرمایهگذاری کردهاید، محاسبه میشود.
به عبارت دیگر این عدد به شما میگوید که آیا از روشهای بازاریابی موثر برای افزایش سود خود استفاده کردهاید و یا خیر. اگر بازده مثبتی از سرمایهگذاری داشته باشید، بدین معنی است که نسبت به هزینهای که انجام دادهاید، سود بیشتری دریافت خواهید کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ بسیار مهم است، چرا که بدون آن شما نمیتوانید به طور دقیق از موثر بودن روشهای خود اطمینان حاصل کنید.
به عبارت بهتر اگر میزان موفقیت خود را اندازهگیری نکنید، بدون شک نمیدانید که چگونه میتوانید بودجه خود را به طور عاقلانه خرج کنید.
نحوه اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی آنلاین
قدم گذاشتن در مسیر بازاریابی دیجیتال به آسانی نیست. از طرفی اندازهگیری هزینههایی که انجام شده و اثربخشی آنها نیز متفاوت خواهد بود. برخی از کمپینها با هدف ایجاد آگاهی انجام میشود، در حالی که برخی از افراد سعی میکنند که مشتریان را به قیف فروش خود وارد کنند.
بازاریابی دیجیتال به اهداف منحصر به فرد شما بستگی دارد. با این حال ابزارهای متعددی وجود دارد که میتواند میزان موفقیتی را که در نظر داشتهاید، تخمین بزند.
به همین دلیل لیستی از متداولترین معیارها در بازاریابی دیجیتال وجود دارد که به شما کمک خواهد کرد:
1. نرخ تبدیل
نرخ تبدیل یکی از متداولترین معیارهایی است که برای ردیابی بازده سرمایهگذاری در طول زمان، از آن استفاده میشود. اگر هدف از کمپین بازاریابی اینترنتی شما، افزایش تبدیل مخاطبان به مشتریان باشد، معیارهای تبدیل به شما میگویند که تا چه میزان در این مسیر موفق عمل کردهاید.
پس از آن درک خواهید کرد مثالی از نرخ بازگشت سرمایه که چه کاری انجام میدهید و در کدام بخشها میتوانید منابع خود را برای نتایج بهتر و بازده بیشتر سرمایهگذاری اختصاص دهید.
زمانی که صحبت از نرخ تبدیل میشود، مواردی وجود دارد که این معیار را به صورت مشخصتری نشان میدهد.
به عنوان مثال به کمک کانالهای ارتباطی متوجه خواهید شد که کدام یک از آنها، بهترین نرخ را تبدیل را ایجاد کردهاند.
علاوه بر آن، لازم است که نرخ تبدیل به وسیله دستگاهها را بررسی کنید. اگر متوجه شوید که یک دستگاه عملکرد کمتری دارد، لازم است که مجددا نحوه اجرای تبلیغات را بر روی آن ارزیابی کنید.
به عنوان مثال موبایل ترافیک زیادی را به همراه خود میآورد. با این حال برخی از برندها، در تبدیل کاربران راه دشواری در پیش دارند. به همین دلیل لازم است که از روشهای متفاوتی برای کمپینهای بازاریابی دیجیتال خود بر روی موبایل استفاده کنید.
2. هزینه برای مشتری جدید
این نرخ به شما میگوید که برای به دست آوردن مشتری جدید، به طور متوسط به چه میزان هزینهای نیاز دارید. برای محاسبه هزینه برای هر بخش، لازم است که کل هزینههای بازاریابی خود را بر تعداد فروشهای به دست آمده تقسیم کنید.
دانستن اینکه به دست آوردن مشتریان جدید چقدر هزینه در بر دارد، به شما کمک میکند تا بازده سرمایهگذاری خود را بهتر بشناسید. اگر برای به دست آوردن مشتریان جدید نیاز است تا بیش از اندازه هزینه صرف کنید، بازده سرمایهگذاری شما منفی خواهد بود. این بدان معناست که برای بازنگری فعالیتهای بازاریابی خود و یافتن راههایی برای کاهش هزینهها، نیاز به سرمایه زیادی دارید.
3. میانگین مقدار سفارش
نرخ بازگشت سرمایه میتواند به شما در درک بهتر ارزش متوسط سفارشات دیجیتال کمک کند. در این روش کل درآمد بر تعداد سفارشات تقسیم میشود.
هر کسب و کار مایل است که تعداد سفارشاتی که دریافت میکند، با گذشت زمان افزایش یابد. بررسی این نرخ باعث میشود شما درک کنید که کدام مشتریان حتی با افزایش هزینهها، ارزش سرمایهگذاری را دارند.
علاوه بر این موارد، روشهای دیگری نیز وجود دارد که به کمک نرم افزارهای آنالیز گوگل میتوانید به این ارقام و آمار دست یابید.
نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال
علاوه بر معیارهایی که به آن اشاره کردیم، تاکتیکهایی نیز وجود دارد که بنا بر اهدافی که کمپین تبلیغاتی خود را بر آن استوار کردهاید، بستگی دارد.
به عنوان مثال رسانههای اجتماعی یکی از گزینههایی است که به کمک آن میتوانید بازخورد مخاطبان را دریافت کنید، هر چقدر که آنها تعامل بیشتری داشته باشند و آن را نشان دهند، به این معنی خواهد بود که در این روش موفق عمل کردهاید.
از طرفی بازاریابی و تولید محتوا و وبلاگهایی که در سایت خود منتشر میکنید، هر چقدر که مخاطب زمان بیشتری را به آن اختصاص داده باشد و یا حتی آن را با دیگران به اشتراک گذاشته باشد، به این معنی است که نرخ بازگشت سرمایه شما در این روش بیشتر خواهد بود.
مقایسه سالیانه
هنگام مقایسه و بررسی نرخ بازگشت سرمایه، نمیتوانید دادههای یک ماه را با ماه قبل مقایسه کنید. در عوض میتوانید نگاهی به آمار سال جاری و سال گذشته خود بیندازید تا متوجه شوید که چگونه کمپینهای بازاریابی آنلاین شما با گذشت زمان در حال بهبود هستند.
پس از آنکه بازاریابی آنلاین خود را آغاز نمودید و اهداف خود را از انجام آن مشخص کردید، میتوانید برای بررسی بازده آن به مرور زمان اقدام کنید. این کار به شما کمک میکند تا نقاط ضعف خود را بهتر بشناسید و روشهایی که منجر به افزایش هزینه برای شما میشوند را به مرور حذف کنید و از روشهای بهتر برای آنها استفاده نمایید. به یاد داشته باشید که اهداف شفاف و مشخصی را برای این مهم به کار بگیرید، هر چقدر که این اهداف هوشمندانه انتخاب شوند، نتایج بهتری را به همراه خواهند داشت.
راهنمای سنجش بازگشت سرمایه در کمپین های دیجیتال مارکتینگ
در دنیای آنلاین امروز، مصرفکنندگان با چگونگی خرید از کسبوکار آنلاین آشنایی پیدا کرده و در نهایت به آن عادت کردهاند. بنابراین اجرای استراتژیهای بازاریابی دیجیتال میتواند برگ برندهی کسبوکارها محسوب شود. با این وجود، بازاریابی دیجیتال جادوی کسبوکار شما نیست بلکه برای استفاده از مزایای آن باید به طور مداوم عملکرد خود را کنترل و اندازهگیری کنید. یکی از بهترین راههای اندازهگیری میزان موثر بودن تلاشهای بازاریابی دیجیتال، نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ است که به اختصار آن را با نام ROI میشناسند. در این مطلب با سنجش نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال ماکتینگ، ثابت میکنیم که چگونه کمپینهای بازاریابی دیجیتال و تلاش برای آنها، نتایج پر بازدهی را به ارمغان می آورند.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
چرا سنجش نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال ماکتینگ مهم است؟
اختراع کامپیوترها به بازاریابان مرزهای جدیدی را برای دستیابی به مشتریان جدید نشان داده است. با فراهم شدن روز افزون امکان دسترسی تعداد زیادی از مصرفکنندگان به دستگاههایی مانند تلفن همراه هوشمند، تبلت و لپتاپ، بازاریابی دیجیتال هر روز ارزشمندتر از دیروز است. میتوان به جرئت گفت که در حال حاضر، دیجیتال مارکتینگ به عنوان یکی از مهمترین برنامههای بازاریابی کسبوکارها شناخته میشود.
یکی از مزایای مهم بازاریابی دیجیتال که آن را از بازاریابی سنتی متمایز میکند، امکان سنجش نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ است. در بازاریابی سنتی، نرخ بازگشت سرمایه فقط با معیارهایی مانند میزان فروش محصولات و خدمات اندازهگیری میشد. بنابراین اگر کسبوکارها بعد از تبلیغات، فروش بالاتری را تجربه میکردند، به تکرار بدون تغییر همان تلاشها یا روشهای بازاریابی میپرداختند. همچنین اگر میزان فروش کاهش مییافت، مدیران بازاریابی آنچه را که انجام میدادند متوقف میکردند و به سایر روشها رو میآورند.
در سوی دیگر ماجرا، تلاشها و روشهای بازاریابی دیجیتال بهراحتی قابل اندازهگیری و پیگیری هستند. بنابراین میتوانید نقاط قوت و ضعف کمپینهای تبلیغاتی خود را بشناسید تا در تلاشهای بعدی شرایط را بهبود دهید. همچنین براساس شاخصهای کلیدی عملکرد که برای کمپینهای خود تعیین میکنید، میتوان نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ را محاسبه کرد.
در ادامهی این مطلب، با نحوهی سنجش و محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ آشنا میشویم و نکاتی را معرفی میکنیم که باید در هنگام اندازهگیری ROI به آنها توجه کنید.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ را محاسبه کنیم؟
نرخ بازگشت سرمایه، در حقیقت سود حاصل از یک کمپین بازاریابی دیجیتال را نسبت به هزینهی برگزاری کمپین محاسبه میکند. هرچقدر نرخ بازگشت سرمایه بالاتر باشد، کمپین بازاریابی شما به شرایط ایدهآل نزدیکتر خواهد بود. با استفاده از فرمول زیر میتوانید نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ را محاسبه کنید:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود خالص / هزینهی کل)*۱۰۰
با این وجود، اگر:
- هیچ هدف مشخصی برای کمپین خود ندارید
- اعداد نادرستی را در محاسبات خود وارد میکنید
- شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) را اشتباه اندازهگیری میکنید
محاسبه بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ برای شما معنی دقیقی نخواهد داشت. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم که قبل از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یک کمپین، موارد زیر را در نظر بگیرید.
۱. اهداف خود را بشناسید
شما می خواهید به مدیریت ثابت کنید که استراتژیهای بازاریابی مفید میتوانند موفقیتهای بسیاری را به ارمغان بیاورند. بازاریابان، اثبات خوب بودن عملکرد خود از طریق اعلام نرخ بازگشت سرمایه را دوست دارند اما اگر بگوییم ROI تنها معیاری نیست که موفقیت تلاشهای بازاریابی شما را تعیین میکند چه اتفاقی رخ میدهد؟ در اینجا بسیار مهم است که اهداف بازاریابی را قبل از گسترش کمپین و استراتژی بازاریابی خود مشخص کنید.
در حقیقت تمام دستاوردهای مثالی از نرخ بازگشت سرمایه کمپین بازاریابی شما، به طور مستقیم در فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه جا نمیگیرند. بهطور مثال، جذب مشتری راغب و دریافت کلیک هم میتوانند معیارهایی برای نشان دادن موفقیت یک کمپین بازاریابی باشند اما ارزش نقدی مشخصی ندارند که در نرخ بازگشت سرمایه اندازهگیری شوند. اگر همه چیز را فقط با میزان درآمد بسنجید، اثربخشی حقیقی تلاشهای بازاریابی خود را درک نخواهید کرد.
۲. شاخصهای کلیدی عملکرد مورد نظرتان را شناسایی کنید
کسبوکار شما منحصر به فرد است و حتی با سایر رقبای شما در بازار متفاوت بهنظر میرسد. بنابراین شاخصهای کلیدی عملکرد شما نیز باید این ویژگی را منعکس کنند. اگر سعی کنید از شاخصهای کلیدی عملکرد سایر کسبوکارها استفاده کنید، در نهایت به اطلاعاتی دستیابی خواهید داشت که برای خودتان مفید نیستند.
در ادامه، به معرفی شاخصهای کلیدی عملکردی میپردازیم که باید برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ به آنها توجه شود.
- تعداد بازدیدهای ماهانهی منحصربهفرد: این شاخص کلیدی عملکرد به شما این امکان را مثالی از نرخ بازگشت سرمایه میدهد که بدانید در یک ماه، چند نفر از وبسایت شما بازدید کردهاند. برای دریافت اطلاعات دقیقتر، این شاخص را میتوان براساس منابع گوناگون ترافیک سایت مانند ارگانیک، پولی یا شبکههای اجتماعی تقسیمبندی کرد. توجه داشته باشید که در این شاخص کلیدی عملکرد، اگر یک فرد در ماه ۱۰ بار از سایت شما بازدید کرده باشد، تنها یکبار شمرده میشود.
- هزینه بهازای هر مشتری راغب: این شاخص بهطور خودکار در گوگل ادوردز (Google Adwords) محاسبه میشود و نشان میدهد که برای به دست آوردن هر مشتری راغب چقدر هزینه پرداختهاید.
- هزینه بهازای بهدست آوردن مشتری (Acquisition): برای این که متوجه شوید چقدر برای بهدست آوردن هر مشتری هزینه میکنید، باید به دنبال اندازهگیری این شاخص کلیدی عملکرد باشید. هزینه بهازای بهدست آوردن مشتری (CPA OR CAC) با تقسیم کل هزینهی بازاریابی بر تعداد مشتریان کسب شده محاسبه میشود.
- میزان بازگشت هزینهی تبلیغات (ROAS): این شاخص کلیدی عملکرد به سود حاصل از تبلیغات و هزینهی کلی ایجاد آگهی نگاه میکند. با ضرب کردن نسبت درآمد به کل هزینهی تبلیغات در عدد ۱۰۰ میتوانید این شاخص را محاسبه کنید.
- میانگین ارزش سفارش (AOV): این شاخص برای کسبوکارهای تجارت الکترونیک، B2B و ارائهدهندهی خدمات مفید است. میانگین ارزش سفارش به شما این اجازه را میدهد که ارزش خرید هر مشتری در هر بار سفارش را تخمین بزنید.
- افزایش جستجوی برند: این شاخث به بررسی تعداد افرادی که به طور خاص برند شما را جستجو کردهاند میپردازد. با تثبیت و شناختهشدن برند شما، این معیار به مرور زمان افزایش خواهد یافت. همچنین افزایش جستجوی برند یک معیار عالی برای اندازهگیری افزایش آگاهی برند شما نیز محسوب میشود.
- جایگاه متوسط در نتایج جستجو (Average Position): موقعیت و جایگاه وبسایت شما در میان نتایج جستجو میتواند تفاوت قابل توجهی در میزان ترافیک دریافتی سایتتان ایجاد کند. این شاخص، رتبهبندی صفحات شما را در میان نتایج جستجوی کلمات کلیدی مورد نظرتان بررسی میکند. گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) میتواند این عدد را برای جستجوی ارگانیک محاسبه کند. هر چه رتبهی شما بالاتر باشد، کلیک ها، درآمد و نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین، داشتن رتبههای هرچه بهتر در میان نتایج جستجو، درنهایت منجر به درآمد و بازگشت سرمایه بیشتر میشود.
۳. مطمئن شوید که از روشهای جمعآوری اطلاعات درستی استفاده میکنید
استفاده از یک سیستم جمعآوری اطلاعات حسابشده و بهکارگیری روشهای درست، برای اندازهگیری شاخصهای کلیدی عملکرد – که کمی قبلتر در مورد آنها صحبت کردیم – ضروری است. اگر هرگونه مشکل یا ناهماهنگی در نحوهی ورود، جمعآوری، انتقال یا محاسبهی دادهها وجود داشته باشد، در نهایت به دادهها و اطلاعاتی خواهید رسید که اعداد شاخصهای کلیدی عملکرد و نرخ بازگشت سرمایه شما را تغییر میدهند. شاخصهای کلیدی عملکرد نادرست نمیتوانند در ارزیابی میزان مؤثر بودن تلاشهایتان برای یافتن، جذب و تبدیل مشتریان آنلاین به شما کمک کنند.
همچنین باید قبل از جمعآوری دادهها، شاخصهای کلیدی عملکردی که میخواهید پیگیری و ارزیابی کنید مشخص شده باشند. همسو بودن این شاخصها با استراتژی کلی بازاریابی، اهداف و مقاصد شما ضروری است.
نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ باید چقدر باشد؟
زمانی که نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ را اندازهگیری میکنید، بررسی معیارهای مرتبط با کسبوکار شما نیز میتواند مفید باشد. بهطور مثال، اگر در گوگل ادوردز (Google Adwords) تبلیغ میکنید، میانگین نرخ تبدیل شما باید حدود ۲.۴ درصد باشد.
همچنین مهم است که بدانید شاخص «ارزش سفارش» شما برای ترافیک مستقیم، جستجو و بازاریابی ایمیلی در بالاترین مقدار خواهد بود. از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی بهطور معمول کمترین ارزش سفارش را دارند. برای محاسبهی نرخ تبدیل ایمیل مارکتینگ، ابزارهای اتوماسیونی مانند میل چیمپ (MailChimp) گزارشهایی را منتشر میکنند که از معیارهای نرخ بازگشت سرمایهی مناسب با توجه به اندازهی شرکت، صنعت، نرخ لغو اشتراک، نرخ باز کردن و نرخ کلیک خبر میدهند.
علاوه بر بررسی معیارهای صنعت خود، میتوانید به اعداد و دادههای عملکرد گذشتهی شرکت خود نیز نگاهی بیندازید. به شاخصهای کلیدی عملکردی که مثالی از نرخ بازگشت سرمایه پیش از این، از آنها برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ استفاده کردهاید توجه نشان دهید. همچنین ارزیابی کنید که آیا این شاخصهای کلیدی عملکرد هنوز به کسبوکار شما مرتبط هستند یا خیر. از سوی دیگر، میتوانید به جهشها و افتهای عملکرد بازاریابی دیجیتال خود نگاه کنید و در تلاش باشید تا تشخیص دهید چه چیزی در گذشته برایتان خوب بوده و چه چیزی خوب نبوده است. همچنین مدل کسبوکارتان به شما کمک میکند تا مشخص کنید کدام معیارها برای ارزیابی و محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه تلاشهای بازاریابی شما مفید هستند.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
در نهایت، امیدواریم با کمک این مطلب بتوانید نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ را بهدرستی محاسبه کنید. شما چه نکاتی را در این زمینه میشناسید که ما به آن اشاره نکردهایم؟ نظرات و تجربیات خود را در انتهای همین صفحه با ما و سایر خوانندگان بهاشتراک بگذارید.
دیدگاه شما