عرضه و تقاضا چیست؟ مبانی اقتصاد: بخش سوم
عرضه و تقاضا از چه قوانینی پیروی می کنند؟ تعادل و عدم تعادل در اقتصاد به چه معناست؟ مفهوم انتقال و حرکت چیست؟
- آموزش اقتصاد پایه
- اردیبهشت ۳, ۱۳۹۶
- ۱۲:۲۴ ق.ظ
- 11,443 بازدید
- 2 نظر
سجاد صفری
شما میتوانید نسخه ی صوتی این مقاله را نیز بشنوید:
دانلود فایل صوتی: لینک | گوینده: سجاد صفری
عرضه و تقاضا ، شاید یکی از اساسی ترین مفاهیم اقتصاد باشد، و به نوعی ستون فقرات اقتصاد و بازار است.
مقداری که درخواست شده است، در واقع میزانی از یک محصول است، که مردم مایل هستند در یک قیمت معین آن را خریداری نمایند.
ارتباط بین قیمت و مقدار تقاضا شده، به عنوان رابطه ی تقاضا شناخته می شود.
مقداری که عرضه میشود، بسته به تعداد تولید کنندگان یک محصول مشخص است، که مایل هستند محصولشان را در قبال یک قیمت معین عرضه نمایند.
همبستگی بین قیمت و اینکه چه مقدار از یک محصول یا خدمات به بازار عرضه میشود، به عنوان رابطه ی عرضه شناخته می شود.
با توجه به توضیحاتی که داده شد، قیمت، بازتابی از عرضه و تقاضا است.
ارتباط بین عرضه و تقاضا، زمینه ساز جهت دهی تخصیص منابع در پشت پردهی اقتصاد می باشد.
در نظریه ی اقتصاد بازار، نظریه ی عرضه و تقاضا منابع موجود را به بهترین و موثرترین راه و فرصت ممکن اختصاص می دهد، چطور؟
بیایید نگاهی نزدیکتر به قانون تقاضا و قانون عرضه بیاندازیم.
قانون تقاضا اظهار می دارد که، اگر تمامی فاکتورها و عوامل دیگر یکسان باشد، قیمت بیشتر یک محصول، باعث میشود که افراد کمتری برای آن محصول تقاضا داشته باشند.
به عبارت دیگر، قیمت بیشتر ، تقاضای کمتری را در پی خواهد داشت…
مقدار محصولی که خریداران در قیمت بالاتر خرید میکنند، کمتر است، زیرا همزمان که قیمت محصول بالا میرود، هزینه ی فرصت خرید آن محصول نیز افزایش خواهد یافت. ( هزینه ی فرصت را در بخش دوم کورس آموزشی مبانی اقتصاد توضیح دادیم که می توانید از اینجا بخوایند )
در نتیجه، افراد به طور طبیعی از خرید محصولی که آنها را مجبور کند تا از مصرف محصولات دیگری که ارزش بیشتری دارد صرف نظر کنند، اجتناب می ورزند. (پولشان را بصورت بهینه تر هزینه می کنند)
نمودار (۱) نشان میدهد که منحنی یک شیب منفی دارد.
A، B و C نقاطی روی منحنی تقاضا هستند. هر نقطه روی منحنی تقاضا، انعکاسی از یک رابطه ی مستقیم بین مقدار تقاضا (مثالی از قیمت عرضه و تقاضا Q) و قیمت (P) می باشد. بنابراین، در نقطه ی A، مقدار تقاضا شده برابر Q1 و قیمت برابر P1 می باشد، و برای باقی نقاط نیز به همین ترتیب می باشد…
منحنی رابطه ی تقاضا، نشان می دهد که رابطه ی عکسی بین قیمت و مقدار مورد تقاضا وجود دارد.
به طوری که قیمت بالاتر یک محصول مقدار مورد تقاضای کمتر یعنی نقطه ی A، و قیمت پایین تر، تقاضای بیشتری برای محصول را بدنبال خواهد داشت، (نقطه ی C)
قانون عرضه
مثل قانون تقاضا، قانون عرضه نیز مقادیری از یک محصول که در یک قیمت معین فروخته خواهد شد، را نشان میدهد. اما برخلاف قانون تقاضا، رابطه ی عرضه (منحنی عرضه) بر روی نمودار یک شیب مثبت را به خود می بیند. به این معنی که قیمت بیشتر، عرضه ی بیشتری از محصول را باعث می شود. تولیدکنندگان، در قیمت بالاتر بیشتر عرضه میکنند، زیرا که فروش مقادیر بالاتری از یک محصول، در قیمت بالاتر طبیعتا باعث افزایش درآمد آنها خواهد شد، اینطور نیست؟!
نمودار (۲) منحنی رابطه ی عرضه را نشان می دهد.
A، B و C نقاطی بر روی منحنی هستند. هر نقطه در منحنی، نشان دهنده ی یک رابطه ی مستقیم بین مقدار عرضه شده (Q) و قیمت (P) می باشد. در نقطه ی B، مقدار عرضه شده برابر Q2 و قیمت P2 است، و برای باقی نقاط نیز به همین ترتیب. همانطور که میبینید، قیمت بالاتر مقدار عرضه ی بیشتری را بدنبال داشته(نقطه ی C) و قیمت پایین نیز عرضه کمی را درخود خواهد دید(نقطه ی A)
برخلاف رابطه ی تقاضا، در هر حال رابطه ی عرضه عاملی از زمان است. زمان در عرضه مهم است، زیراکه عرضه کنندگان باید، البته همیشه نمی توانند، بسرعت نسبت به تغییرات در تقاضا یا قیمت واکنش نشان دهند. بنابراین، این مهم است که بررسی کنند و تخمین بزنند، که آیا یک تغییر قیمتی که به دلیل تقاضا رخ داده است، بصورت موقتی است یا دائمی؟
فرض کنید که در یک فصل بارانی غیرمنتظره، یک افزایش ناگهانی در تقاضا و قیمت چتر بوجود آمده است.
عرضه کنندگان ممکن است با اشتیاق بیشتر و با استفاده از ابزارآلات تولیدی خود، به آسانی خود را با تقاضای موجود وفق دهند. اما خوب تغییرات اقلیمی نیز وجود داشته، و مردم نیز بصورت سالانه به چتر نیاز پیدا خواهند کرد. تغییر در تقاضا و قیمت مطمئنن بصورت دراز مدت وجود خواهد داشت، که متعاقب آن عرضه کنندگان نیز، بایستی که امکانات تجهیزاتی و تولیدی خود را نیز به فراخور سطوح تقاضا در بلند مدت تغییر دهند.
ارتباط عرضه و تقاضا
حالا که ما قانون عرضه و تقاضا را میدانیم، اجازه دهید به ذکر یک مثال بپردازیم تا نشان دهیم که چگونه عرضه و تقاضا روی قیمت تاثیر میگذارد.
تصور کنید که یک نسخه ی ویژه از سی دی یکی از خوانندگان مورد علاقه ی شما با قیمت ۲۰ هزار تومان به بازار عرضه شده است. بدلیل اینکه تحلیل قبلی شرکت عرضه کنندهی سی دی نشان میدهد که مصرف کننده ها برای سی دی با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان تقاضایی برای خرید نخواهند داشت، فقط تعداد ۱۰ سی دی را منتشر میکنند، زیرا هزینه ی فرصت تولید بیشتر برای عرضه کننده بسیار بالا خواهد بود. با این حال، ۱۰ سی دی توسط ۲۰ نفر از مصرف کننده ها مورد تقاضا قرار میگیرد، قیمت نیز متعاقبا افزایش می یابد، زیرا بر اساس رابطه ی تقاضا، به محض اینکه تقاضا افزایش پیدا کند، قیمت نیز بالا می رود. در نتیجه، افزایش قیمت بر اساس رابطه ی عرضه، که نشان می دهد قیمت بالاتر مقدار عرضه ی بیشتری در پی خواهد داشت، سریعا باعث می شود که سی دی های بیشتری به بازار عرضه شود.
با این حال، حالا تعداد ۳۰ سی دی تولید شده، ولی تقاضا هنوز همان ۲۰ عدد است. در اینصورت قیمت افزایش نخواهد یافت، زیرا که عرضه، بیشتر از تقاضای موجود است. در حقیقت بعد از اینکه ۲۰ مصرف کننده سی دی خود را خریداری کردند و نیاز خود را مرتفع ساختند، قیمت باقی سی دی ها موقعی که تولید کنندگان قصد فروش ۱۰ سی دی باقیمانده را داشته باشند، ممکن است پایین بیاید. قیمت پایین تر، باعث می شود که سی دی برای افرادی که قبلا عقیده داشتند که هزینه ی فرصت خرید سی دی در ۲۰ هزار تومان خیلی بالا است؛ قابل دسترس تر باشد.
تعادل
زمانی که عرضه و تقاضا مساوی هستند ( یعنی زمانی که منحی رابطه مثالی از قیمت عرضه و تقاضا مثالی از قیمت عرضه و تقاضا عرضه و رابطه ی تقاضا، همدیگر را از وسط قطع کنند)، گفته می شود که اقتصاد در تعادل است. در این زمان، توزیع محصولات در موثر ترین حالت خود است، زیرا که مقدار محصولات در حال عرضه، دقیقا به همان مقداری است که تقاضا برای آن محصولات وجود دارد. بنابراین، هرکس ( افراد، شرکت ها و کشورها) از وضعیت درحال تعادل اقتصادی فعلی خود راضی خواهند بود. در قیمت داده شده، عرضه کنندگان تمام محصولاتی که تولید کرده اند را مثالی از قیمت عرضه و تقاضا می فروشند و مصرف کننده ها نیز تمام محصولات و اجناسی که تقاضا کرده اند را بدست می آورند.
نمودار (۳) منحنی تعادل اقتصادی را نشان می دهد.
همانطور که در نمودار مشاهده می نمایید، تعادل، درست در نقطه ی برخورد منحنی های عرضه و تقاضا رخ میدهد. و نشان میدهد که دراین حالت هیچگونه ناکارآمدی در خصوص اختصاص منابع وجود ندارد.
در این نقطه، قیمت محصولات معادل P* و مقدار آن نیز برابر با Q* می باشد. این ارقام را قیمت و مقدار یا کمیت تعادل می گویند.
در بازار واقعی، تعادل فقط در حالت تئوری میتواند بدست بیاید. به خاطر اینکه قیمت محصولات و خدمات به طور دائم به دلیل وجود نوسانات در عرضه و تقاضا در حال تغییر است.
عدم تعادل، در واقع هر زمانی که قیمت و مقدار از اعداد P* و Q* فاصله بگیرد، اتفاق می افتد.
اگر که قیمت خیلی بالا باشد، این امر موجب خواهد شد که عرضه ی مازاد بر نیاز توسط اقتصاد بوجود بیاید، که باعث ناکارآمدی در تخصیص منابع موجود میگردد. به نمودار (۴) توجه نمایید:
در قیمت P1 مقدار محصولاتی که تولیدکنندگان مایل به عرضه هستند، با Q2 نشان داده شده است. در این قمیت، مقداری که مصرف کنندگان میخواهند مصرف کنند برابر با Q1 است، مقداری که کمتر از Q2 است. به دلیل اینکه Q2 بزرگتر از Q1 است، میتوان اینطور گفت که در حقیقت تولیدات اضافه بر نیاز موجود مصرف کنندگان ارائه شده است، و تمام تولیدات مورد استفاده ی مصرف کنندگان قرار نخواهند گرفت. عرضه کنندگان سعی دارند که محصولات بیشتری تولید کنند، چون آنها امید دارند که موفق به کسب سود بیشتری خواهند شد، اما مصرف کنندگان محصولات را بدلیل قیمت خیلی زیادشان، زیاد جذاب نمیبینند، و در نتیجه خرید کمتری انجام می دهند.
تقاضای مازاد زمانی ایجاد می شود که قیمت پایین تر از قیمت تعادل باشد. بدلیل اینکه قیمت خیلی پایین است، مصرف کنندگان خیلی زیادی نیز می خواهند که محصولات را خریداری و یا مصرف کنند، در حالیکه تولیدکنندگان به اندازه ی کافی قادر به تولید نیستند.
نمودار (۵) را مشاهده کنید:
در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار محصولات تقاضا شده توسط مصرف کنندگان برابر با Q2 است. در مقابل، مقدار محصولات که تولیدکنندگان مایل هستند که در این قیمت تولید کنند برابر با Q1 است. بنابراین، محصولات خیلی کمی تولید می شود که نمیتواند جوابگوی خواسته های مصرف کنندگان باشد. در این حالت مصرف کنندگان بایستی به منظور خرید محصولات در این قیمت با یکدیگر رقابت کنند، و در نتیجه تقاضا قیمت را به سمت بالا سوق می دهد، و باعث می شود که عرضه کنندگان بخواهند محصولاتشان را بیشتر عرضه کنند، و قیمت را به قیمت تعادل نزدیکتر کنند.
در اقتصاد، “حرکات” و “تغییرات” در ارتباط با منحنی های عرضه و تقاضا پدیده های مختلف بازار را نشان میدهند:
یک حرکت، به تغییر در امتداد منحنی اشاره می کند. در منحنی تقاضا، یک حرکت، نشان دهنده ی تغییر در مثالی از قیمت عرضه و تقاضا هر دو کمیت قیمت و مقدار تقاضا شده از یک نقطه به نقطه ی دیگر روی منحنی می باشد. حرکت این نکته را می رساند که رابطه ی تقاضا که قبلا در موردش صحبت شد، ثابت است.
از این رو، یک حرکت در امتداد منحنی تقاضا، زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت یک محصول تغییر کند، و مقدار تقاضا شده نیز براساس تابع تقاضای اصلی تغییر یابد.
به عبارت دیگر، یک حرکت در این نمودار زمانی رخ میدهد، که تغییر در مقدار تقاضا شده فقط بدلیل تغییری که در قیمت اتفاق افتاده است، ایجاد شود و برعکس.
نمودار (۶) نشان دهنده ی یک حرکت بر روی منحنی تقاضا می باشد:
همانند یک حرکت در امتداد منحنی تقاضا، یک حرکت در امتداد منحنی عرضه نیز بیان میکند که رابطه ی عرضه ثابت است.
از این رو، حرکت در امتداد منحنی عرضه زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت محصول تغییر کند و مقدار عرضه شده نیز براساس تابع عرضه ی اصلی تغییر یابد. به عبارت دیگر، یک حرکت در این منحنی زمانی رخ میدهد، که تغییر در مقدار عرضه شده تنها به دلیل تغییر در قیمت بوجود آمده است و برعکس.
نمودار (۷) فرآیند حرکت بر روی منحنی عرضه را نشان می دهد:
یک انتقال در منحنی عرضه و تقاضا زمانی رخ میدهد که مقدار یک محصول تقاضا شده یا عرضه شده، تغییرکند، درحالیکه قیمت آن ثابت بماند. برای مثال، اگر قیمت یک بطری نوشابه ۲ هزار تومان باشد، و مقدار تقاضا برای نوشابه از Q1 به Q2 افزایش یابد، پس یک انتقال در خصوص تقاضا برای نوشابه خواهیم داشت.
انتقال در منحنی تقاضا نشان می دهد که تابع اصلی تقاضا دچار تغییر شده است. به این معنی که مقدار تقاضا تحت تاثیر فاکتور دیگری از قیمت قرار گرفته است. انتقال وقتی در رابطه ی تقاضا رخ می دهد که، بعنوان مثال، نوشابه تنها نوشیدنی قابل دسترس برای مصرف بشود! (عامل غیر قیمت برای تحت تاثیر قرار دادن تابع تقاضا)
نمودار (۸) این انتقال در تقاضا را برای نوشابه نشان می دهد:
در مقابل، اگر که قیمت یک بطری نوشابه ۲ هزار تومان باشد، و مقدار عرضه شده از Q1 به Q2 کاهش یابد، طبیعتا یک انتقال نیز در عرضه ی نوشابه خواهیم داشت. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه، اشاره دارد که رابطه ی اصلی عرضه دچار تغییر شده است، به این معنی که مقدار عرضه شده تحت تاثیر فاکتور دیگری از قیمت قرار گرفته است.
یک انتقال در منحنی عرضه اتفاق می افتد اگر که، برای مثال نوشیدنی های جایگزین مانند دلستر یا دوغ بیشتر تولید شده و مورد اقبال بیشتری قرار گیرند، در این صورت تولیدکنندگان نوشابه مجبور خواهند شد که نوشابه ی کمتری با همان قیمت عرضه کنند.
این حالت را می توانید در نمودار (۹) مشاهده نمایید:
دانش مالی، و هوش اقتصادی از ضروری ترین عناصر زندگی همه ی ما هستند، علم پول با شعار علم پول، امید دارد که با انتشار این سری آموزش ها به رشد شما در مهارتهای یاد شده، کمک نماید.
گام سیزدهم آموزش ; عرضه و تقاضا در بازار سرمایه
اگر ذهنت درگیر این موضوع است ولی نمیدونی چکار کنی ؛ با ما همراه شو . . .
تقاضا
به تمایل و قدرت مصرفکننده یا مشتری برای خرید یک کالا یا دریافت خدمات به مقدار مشخص، با توجه به قیمت و سایر عوامل تاثیرگذار بر آن، تقاضا گفته میشود. قانون تقاضا بیانگر این است که با کاهش قیمت یک کالا، در صورت ثابتبودن سایر عوامل معمولا تقاضا برای آن افزایش پیدا میکند و برعکس. یعنی بین قیمت و تقاضا برای یک محصول در صورت ثابت بودن سایر عوامل رابطه معکوس و منفی وجود دارد.
عوامل متعددی بر میزان تقاضای افراد در زمان تاثیر میگذارند. مهمترین عامل تاثیرگذار بر میزان تقاضای یک کالا یا اوراق بهادار، قیمت آن کالا است. درآمد افراد، سلیقه و تعداد مصرفکنندگان، انتظارات افراد در رابطه با تغییرات قیمتی آینده آن محصول، قیمت کالاهای مرتبط با کالای مورد نظر و. همگی از عوامل موثر بر تقاضای یک کالا، محصول یا خدمت است.
معمولا با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای خرید آن پایین میآید، اما محدود بودن تعداد تولیدکنندگان و وجود بازار انحصاری، از عملکرد طبیعی بازار جلوگیری میکند.
عرضه
در مقابل تقاضا، عرضه قرار دارد. منظور از عرضه، مقدار کالا یا خدمتی است که توسط شرکتها یا بنگاههای خدماتی به ازای قیمتی خاص و سایر عوامل موثر، در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد.
عوامل متعددی بر میزان عرضه تاثیر میگذارد. قیمت کالا، قیمت مواد اولیه و نهادههای تولیدی، هزینههای تولید، تعداد رقبا و تولیدکنندگان موجود در یک صنعت، یارانهای که روی برخی از کالاها توسط دولت وضع میشود و. همگی بر میزان عرضه تاثیر میگذارند.
به رابطه مثبت و مستقیمی که بین عرضه یک کالا و قیمت آن وجود دارد، قانون عرضه گفته میشود.
شرط تعادل در بازار
شرط برقراری تعادل در یک بازار این است که میزان عرضه با تقاضا برابر باشد. زمانی تعادل پایدار میماند که هیچ عامل و محرکی برای تغییر مثالی از قیمت عرضه و تقاضا مثالی از قیمت عرضه و تقاضا رفتار مصرفکننده و عرضهکننده وجود نداشته باشد.
عوامل موثر بر تعیین عرضه و تقاضا
در بازار سرمایه عواملی مانند، گزارشات مربوط به عملکرد شرکتها، میزان سودسازی و فروش آنها، اخبار مربوط به افزایش سرمایه، نرخ بهره در سایر بازارها، نرخ بازده بدون ریسک، اخبار مربوط به ورود پول به بازار و تصویب قانونهای حمایتی از بازار، همه و همه بر تقاضای افراد تاثیر میگذارند.
برای مثال افزایش نرخ بازده بانکی (نرخ بدون ریسک) باعث میشود که تقاضا برای سهامداری کاهش پیدا کند. دلیل آن هم این است که بیشتر سرمایهگذاران ریسکگریز هستند و یک سود مطمئن با مقدار کم را به بازدهی بالای همراه با ریسک ترجیح میدهند.
شرایطی مانند توسعه و عمق یافتن بازار، تغییر در شرایط و سیاستهای اقتصادی و. بر میزان عرضه در بازار موثر هستند.
در بازار سرمایه عرضهکنندگان اولیه، شرکتهایی هستند که نیاز به تامین مالی دارند. تقاضاکنندگان هم میتوانند افراد حقیقی یا حقوقی باشند که با هدفهای مختلف اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
در شرایط عادی و نه هیجانی، میبینیم که تغییرات در میزان عرضه و تقاضا به آرامی اتفاق میافتد. اما در روزهای هیجانی بازار، این تغییرات بهسرعت اتفاق میافتد که میتواند باعث بهوجود آمدن صفهای خرید و فروش سنگین شود.
میزان عرضه و تقاضای موجود برای یکی از سهمهای بازار سرمایه را در شکل فوق بررسی کنیم. همانطور که میدانید برای مشاهده این صفحه باید به سایت Tsetmc مراجعه کرده و نماد مربوط به شرکت را جستجو کنیم.
در انتهای تابلوی فوق، در سمت راست، قیمت پیشنهادی متقاضیان، برای خرید سهم را مشاهده میکنید. در سمت چپ تابلو هم قیمت پیشنهادی سهامداران برای فروش (قیمت عرضه) را میبینید. زمانی که قیمت تقاضا شده با قیمت عرضه شده برابر باشند، یک معامله انجام میگیرد.
در بازار سهام نیز، همانند سایر بازارها میزان عرضه و تقاضای موجود باعث تغییر قیمت سهم میشود. برای مثال اگر اخبار خوبی در رابطه با عملکرد و میزان سودسازی یک شرکت منتشر شود، تقاضا برای خرید سهام آن افزایش پیدا میکند و سهامداران آن شرکت دیگر حاضر نیستند سهام ارزنده خود را در قیمتهای فعلی به فروش برسانند. بنابراین با افزایش تقاضا برای خرید آن سهم و کاهش عرضه آن مواجه میشویم. در این حالت کمبود عرضه و افزایش تقاضا برای سهام شرکت باعث افزایش قیمت سهام میشود.
اگر هیچ سهامداری حاضر به فروش سهام خود نباشد، به اصطلاح صف خرید تشکیل میشود و قیمت تقاضا بهطور روزانه بالا میرود. این افزایش قیمت تا زمانی ادامه پیدا میکند که سهامداران حاضر به عرضه سهام خود باشند و یا دیگر نگهداری سهم در آن قیمت برای آنها جذاب نباشد. در صورت متناسب بودن میزان عرضه و تقاضا، قیمتها به تعادل میرسند
چگونه متوجه شویم که تقاضا برای یک سهم بالا است؟
برای اینکه متوجه شویم آیا تقاضا برای خرید یک سهم بالا است یا خیر باید به میانگین حجم معاملات روزانه سهم توجه کرد. در روزهایی که حجم معاملات بیشتر از متوسط حجم روزانه باشد و بهدنبال آن سهم با قیمت بالایی معامله شود، نشاندهنده تقاضا بالا برای خرید سهم است. در این مواقع معمولا قدرت خریدار نیز از فروشنده بیشتر است. یعنی تعداد کمتری از افراد، مقدار بیشتری از سهام را خریداری میکنند.
برعکس این موضوع نیز صادق است. همانطور که اخبار خوب بر افزایش تقاضا تاثیر میگذارد، اخبار بد هم باعث کاهش تقاضا و یا افزایش عرضه میشود. برای مثال کاهش تولید یا کاهش فروش یک شرکت، عدم تقسیم سود نقدی قابل توجه و. میتواند باعث کاهش تقاضا برای یک سهم شود.
یعنی در بعضی مواقع برای یک سهم صف فروش تشکیل میشود. زمانی صف فروش ایجاد میشود که میزان عرضه سهم بیش از تقاضای موجود برای آن باشد. معمولا زمانی که قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن باشد، معمولا سرمایهگذاران تمایل چندانی برای خرید آن ندارند و سهامداران نیز بهدنبال فروش سهم هستند. در این مواقع معمولا قیمت سهم تا چند روز بهطور مداوم کاهش مییابد. این کاهش قیمتی تا زمانی ادامه پیدا میکند که قیمتها به ارزش ذاتی خود نزدیک شوند و تقاضا برای خرید سهم ایجاد شود.
برخی از مواقع دیده میشود که میزان کاهش قیمتی بیش از ارزش ذاتی سهم است، در این حالت قیمت سهم برای سرمایهگذاران جذاب میشود. یعنی میزان تقاضا برای آن افزایش مییابد و سرعت افزایش تقاضا از عرضه پیشی میگیرد و باعث افزایش قیمتها میشود.
بهطور کلی قانون عرضه و تقاضا هر روز در بازار سهام به نمایش در می آید. تقاضای زیاد برای عرضه محدود سهام باعث افزایش قیمت سهم خواهد شد. عرضه بیش از حد سهام و تقاضای ضعیف برای آن باعث افت قیمت می شود. علت بهوجود آمدن صفهای خرید و فروش را میتوان به عدم وجود عرضه و تقاضا در بازار نسبت داد.
چه عواملی بر قیمت عرضه و تقاضا تاثیر میگذارند؟
نوسانات قیمت عرضه و تقاضا به متغییرهای زیادی وابسته است و گاهی این متغیرها چنان با یکدیگر مرتبط میشوند که کاملا شما را گیج خواهد کرد. اما عوامل و متغیرهایی که بیشتر از دیگر متغیرها می تواند بر قیمت عرضه و تقاضا تاثیر بگذارند را در اینجا بیان خواهیم کرد. یکی از این متغیرها عوامل روانشناختی است که بر اساس سن و سال سرمایه گذاران تغییر خواهد کرد. افراد با سنین بالا و بازنشسته ها اکثرا تمایل زیادی به سرمایه گذاری در بازار بورس و سهام ندارند و ترجیچ میدهند سرمایه خود را یا در صندوق های بازنشستگی و یا بانک و یا خرید ملک سرمایه گذاری کنند اما افراد میانسال چون قدرت ریسک پذیری بالاتری مثالی از قیمت عرضه و تقاضا دارند و ایده آلهایشان برای اینده با افراد با سن بالاتر تفاوت دارد بیشتر ترجیح میدهند در بازار بورس سرمایه گذاری کنند.
که این خود می تواند میزان تقاضا را در بازار سهام تحت تاثیر قرار دهد. از دیگر عوامل تاثیر گذار می توان به اخبار و رویدادهای اقتصادی و سیاسی کلان در زمینه بازار سهام اشاره کرد . برای مثال اگر اخباری در مورد تحریم شنیده شود میزان تقاضای مردم برای سرمایه گذاری در بورس کاهش می یابد و یا اگر شرکتی یا شرکتهای خاصی که در بورس فروشنده هستند در شرایط بد اقتصادی باشند میزان عرضه سهام آنها تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. اگر بخواهیم تعریف درستی از عرضه و تقاضا ارائه دهیم، هیچ تفاوتی نمیکند که این تعریف برای بازار بورس باشد یا یک محصول خاص و یا یک خدمت خاص. هر گاه افرادی بخواهند محصول یا خدمت یا سهام خود را به فروش برسانند عرضه اتفاق افتاده است و هر گاه افرادی قصد داشته باشند آن محصول یا خدمت و یا سهام را بخرند تقاضا اتفاق افتاده است. اینکه عرضه و تقاضا بتوانند به تعادل برسند به قیمت و ارزش آنها بستگی دارد.
برای مثال اگر شرکتی سهامی را بخواهد بفروشد که از قابلیت نقد شوندگی بالایی برخوردار است یعنی آن سهم این توانایی را دارد که بلافاصله پس از خرید میتوان آن را به پول نقد تبدیل کرد، تقاضا برای آن زیاد است زیرا اکثر افراد خواهان سهامی هستند که این قابلیت را داشته باشد. اما اگر برای مثال سهامی با قیمت خیلی بالا وارد بازار شود و مثلا قیمت آن بیش تر از قیمت تعیین شده بازار باشد مثلا قیمت تعیین شده برای آن سهم 100 تومان باشد و شرکت بخواهد سهام به قیمت 120 تومان بفروشد، در نتیجه تقاضا برای این سهم کم میشود و همچنین بالعکس اگر سهامی دارای ارزش 100 تومان باشد و شرکت آن را با قیمت 90 تومان بفروشد، تقاضا برای آن سهم به سرعت افزایش می یابد .
یکی دیگر از عواملی که بر روی قیمت عرضه و تقاضا تاثیر گذار است تحلیل های تکنیکال و بنیادی است که از طرف مشتریان صورت میگیرد. برخی خریداران که می خواهند به صورت کوتاه مدت در بازار سهام معامله کنند معمولا از تحلیل های تکنیکال استفاده می کنند و برخی دیگر که برنامه های سرمایه گذاری بلند مدت دارند از تحلیل های بنیادی. که این امر خود می تواند بر جمعیتی که از هر روش برای خرید سهام استفاده می کنند و میزان تقاضا را مشخص می کنند تاثیر گذار است. حال اگر فرض کنیم که قیمت سهام یک شرکت به همان اندازه به فروش میرسد که بازار آن را منطقی تلقی کرده و خریداران هم قصد خرید آن سهام را داشته باشند، عرضه و تقاضا با یکدیگر در حالتی متناسب قرار میگیرند در غیر این صورت با توجه به میزان عرضه و تعداد عرضه و قیمت آن و همچنین تعداد خریداران و انتظار آنان از قیمت خرید می تواند تناسب عرضه و تقاضا را بر هم بزند که در این حالت معمولا خرید و یا فروشی اتفاق نمی افتد.
در واقع هر گاه عرضه بیشتر از تقاضا باشد قیمت سهام کم میشود و هر گاه تقاضا بالاتر از عرضه باشد قیمت سهام تحت شرایطی بالا میرود. ناگفته نماند که این میزان با تورم رابطه ای معکوس دارد. یعنی هر گاه نرخ تورم بالا برود قیمت پایین می اید و بالعکس . اما عرضه و تقاضا با صنعت رابطه ای مستقیم دارد . یعنی اگر شرایط اقتصادی و مالی و فنی یک صنعت خوب باشد وضعیت قیمت نیز در حالتی مناسب به سر می برد.
مقدمه
دردو فصل قبل يعني عرضه و تقاضا به صورت مصنوعي اقتصاد را بررسي كرديم يعني در فصل تقاضا بدون درنظر گرفتن عرضه و عوامل موثر برآن فقط جنبه تقاضاي اين اقتصاد بررسي شد از طرفي در فصل عرضه بدون در نظر گرفتن تقاضا فقط به جنبه هاي مختلف عرضه نظر داشتيم. كه در علم اقتصاد اين دو را نمي توان به طور كامل ازهم تفكيك نمود اين فصل سعي دارد كه دو نفر عرضكننده و تقاضاكننده يك كالا را دركنار يكديگر قرار دهد. و مشاهده كند در صورتي كه واكنشي از يك طرف صورت گيرد طرف مقابل چه عكس العملي را نشان مي دهد و اين واكنشها چه اثراتي را در اقتصاد خواهد داشت. اين فصل ابتدا به بررسي تعادل و انواع آن مي پردازد و سپس به تغيير نقاط تعادلي نظرخواهد داشت. در انتها جهت ارزيابي خواننده سوالاتي مطرح خواهد شد.
تعريف تعادل:
جدول تقاضا به صورتي تشكيل مي شد كه شخص را جهت خريد يك كالا درقيمت هاي مختلف بيان مي نمود. كه مثال آن آدامس بود و شخص با توجه به قانون تقاضا هرچه قيمت ها بالاتر مي رفت تمايل به خريد آدامس كمتري داشت. اين جدول براي عرضه كننده نيز وجود داشت به طوري كه فروشنده آدامس طوري عمل مي كند كه هرچه قيمت آدامس بالاتر مي رود تمايل به عرصه بيشتري دارد. ولي وقتي كه وارد بازار مي شويم انواع قيمت براي آدامس خاصي وجود ندارد و دراين قيمت عرضه كننده و تقاضاكننده اقدام به فروش و خريد از آن كالا خواهند نمود. برخورد تقاضا كننده و عرضه كننده در بازار را تعادل گويند و دريك تعريف تخصصي تر تعادل يعني برابري نيروهاي عرضه و تقاضا هرگاه منحنيهاي عرضه و تقاضا در اقتصاد يكديگر را قطع نمايد، محل برخورد اين منحني ها را نقطه تعادلي گويند قيمت متناظر با اين نقطه را قيمت تعادلي و مقدار متناظر با اين نقطه را مقدار تعادلي گويند. قيمت تعادلي همان قيمتي است كه به عنوانقيمت تثبيت شده آدامس در بازار ميشناسيم و مقدار تعادلي نيز همان مقداري است كه با توجه به قيمت تعادلي تقاضاكنندگان اقدام به خريد ميكنند.
انواع تعادل:
دانستيم هرگاه مقدار تقاضا و مقدار عرضه با هم برابر شوند تعادل به وجود ميآيد. اما خود تعادل به دو دسته اصلي تقسيم ميگردد بعضي از تعادلها، پايدار مي باشند و برخي ديگر ناپايدار. در ادامه هريك از موارد فوق را با كشيدن شكل توضيح خواهيم داد.
الف- تعادل پايدار
بازار كالاي نمونه اي را در نظر داريم كه در آن منحني عرضه وتقاضا داراي شيبهاي معمولي طبق قوانين عرضه و تقاضا باشند. جدول و شكل منحنيهاي عرضه و تقاضا در زير مشخص شده است.
طبق تعريف، جايي كه مقدار عرضه و تقاضا با هم برابر باشند تعادل به وجود آمده و متناظر با آن مقادير قيمت تعادلي تعيين خواهد شد از روي شكل مي توان نقطه تعادلي E را بدست آورد(جايي كه منحني عرضه و تقاضا همديگر را قطع نموده اند). در اين نقطه مقدار تعادلي 20 و قيمت تعادلي 10 مي باشد. اين يك نمونه تعادل در اقتصاد است حال به بررسي نوع تعادل مي پردازيم. جهت تعيين نوع تعادل فرض مي كنيم نيرويي به صورت كوتاه مدت بر اين اقتصاد وارد مي گردد و قيمت را از حالت تعادلي خارج مي نمايد. اين نيرو قيمت را به سطح 15 مي رساند(قيمتي بالاتر از قيمت تعادلي 10). طبق جدول با توجه به قوانين عرضه و تقاضا هرگاه قيمت بالاتر مي رود عرضه كننده تمايل به عرضه بيشتر از خود نشان مي دهد و درقيمت15حاضراست 30 واحد عرضه كند از طرفي تقاضاكننده تمايل به خريد كمتر خواهد داشت و در اين قيمت فقط حاضر به خريد 10 واحد كالا خواهد بود لذا در قيمت 15 اصطلاحا مازاد عرضه بوجود مي آيد كه تعداد اين مازاد 20 عدد است. در اين قيمت عرضه كننده با مازاد در موجودي انبار مواجه شده است جهت از بين بردن اين مازاد عملي جز كاهش قيمت وجود ندارد. چون هر گاه كاهش قيمت صورت بگيرد عرضه كننده تمايل كمتري به عرضه و تقاضاكننده تمايل بيشتري به خريد داشت اين فعل و انفعالات باعث مي گردد رفته رفته شكاف مازاد عرضه كاهش يابد تا جايي اين عمل ادامه خواهد داشت كه به طوركلي مازاد عرضه از بين برود و اين فقط در قيمت 10 عملي خواهد شد. از طرفي عكس عمل بالا نيز مي تواند بيفتد و آن در صورتي است كه نيرويي براقتصاد به صورت كوتاه مدت وارد گردد و قيمت را به پايينتر قيمت تعادلي منتقل نمايد.(قيمت5) دراين حالت چون در قيمت پايينتر عرضه كنندگان تمايل به عرضه كمتري دارند مقدار عرضه كم خواهد شد.(10واحد) از طرفي تقاضاكنندگان تمايل به خريد بيشتري خواهند داشت(30واحد). اين حالت اصطلاحا مازاد تقاضا يا كمبود عرضه است. هرگاه عرضه كنندگان به چنين حالتي در اقتصاد برخورد كنند رفته رفته قيمت خود را افزايش مي دهند اين افزايش قيمت سبب ميگردد مقدار عرضه افزايش يابد و مقدار تقاضا كاهش و در نتيجه شكاف مازاد تقاضا كمتر خواهد شد تا جايي اين افزايش قيمت ادامه خواهد داشت كه به طوركلي هيچگونه مازاد عرضهاي در اقتصاد وجود نداشته باشد. و آن همان نقطه تعادلي است كه قيمت در اين حال 10 خواهدبود اين گونه تعادلات در اقتصاد، تعادل پايدار خوانده مي شوند طبق تعريف، تعادلي پايدار است كه اگر نيرويي به صورت كوتاه مدت بر اقتصاد وارد گردد و اقتصاد را از حالت تعادل خارج نمايد اقتصاد خود بخود به سطح تعادل قبلي برگشت نمايد. و در تعريف ديگر تعادلي پايدار است كه درقيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد عرضه يا كمبود تقاضا و در قيمت هاي پايين تر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا يا كمبود عرضه وجود داشته باشد.
ب- تعادل ناپايدار
نمونه ديگري از تعادلها، تعادل ناپايدار مي باشند. بدين صورت كه در اين تعادلها هم، نقطه تعادل وجود دارد و بالطبع قيمت تعادلي و مقدار تعادلي نيز مشخص مي گردد ولي برخلاف نمونه بالا در صورتي كه نيرويي از خارج براقتصاد واردگردد و سيستم را از تعادل خارج نمايد خودبخود اقتصاد به سمت تعادل حركت نخواهدنمود و رفته رفته از نقطه تعادل اوليه دور خواهيم شد. نمونه هاي زير تعادل ناپايدار را نشان مي دهند.
1- هرگاه شيب منحني عرضه نزولي باشد و اين شيب
كمتر از شيب منحني تقاضا نيز باشد طب ـ ق ش ـ ك ـ ل اگ ـ ر
قيمتي بالاتر از قيمت تع ـ ادل ـ ي در ن ـ ظ ـ ر گ ـ رف ـ ته ش ـ ود
مثلا p1 در اين قيمت مقدار ت ـ ق ـ اضا بيش ـ ت ـ ر از م ـ ق ـ دار
عرضه خواهد بود كه طبق تعري ـ ف اي ـ ن ح ـ ال ـ ت م ـ ازاد
تقاضا ياكمبود عرضه را در اقتصاد به وجود مي آورد هرگاه عرضهكنندگان با مازاد تقاضا در بازار مواجه باشند سعي مي نمايند كه قيمت ها را رفته رفته بالا ببرند تا اين مازاد از بين برود و در صورتي كه قيمت از سطح p1 فراتررود شكاف مازاد تقاضا دوره به دوره زيادتر شده و هرگز اقتصاد به سمت نقطه تعادل E حركت نمي كند در قيمت پايين تر از قيمت تعادلي نيز مقدار عرضه بيشتر از مقدار تقاضا است طبق شكل در قيمت p2 مقدار عرضه q2S و مقدار تقاضا q2D است كه q2S> q2D مي باشد كه اين حالت را مازاد عرضه مي ناميم در اين حالت عرضه كنندگان سعي مي نمايد قيمت را پايين بياورند تا شايد مازاد عرضه كاهش يابد و هرچه قيمت ها از سطح p2 كمتر شود شكاف مازاد عرضه بيشتر شده و هيچگاه به سمت تعادل اوليه و نقطه E برگشت نخواهيم داشت. اين نمونه اي از يك تعادل ناپايدار است.
2- هرگاه شيب منحني تقاضا صعودي باشد و اين
شيب كمتر از شيب منحني عرضه باشد. ب ـ ا ت مثالی از قیمت عرضه و تقاضا ـ وج ـ ه
به شكل در نقطه E تع ـ ادل برق ـ رار اس ـ ت و ق ـ ي ـ م ـ ت
تعادلي Pe و مقدار تعادلي qe است اما اگر ن ـ ي ـ رويي
قيمت را به سطح P1 يعني بالاتر از قيمت تعادلي برساند در اين قيمت مقدار عرضه q1S و مقدار تقاضا q1D است كه q1D> q1S بوده و مازاد تقاضا برقرار است جهت از بين رفتن اين مازاد تقاضا قيمت ها رفته رفته افزايش مي يابد و اقتصاد هرگز به سمت تعادل برگشت نخواهد داشت و اگر قيمت در سطح P2 باشد و مقدار عرضه q2S و مقدار تقاضا q2D است كه q2S> q2D بوده و مازاد عرضه بوجود آمده براي از بين بردن اين مازاد عرضه قيمت ها رفته رفته بايد كاهش يابد كه در صورت انجام اين عمل اقتصاد از نقطه تعادل اوليه دورتر خواهدشد. از جمع بندي مطالب بالا مي توان تعادل ناپايدار را چنين تعريف كرد، تعادلي ناپايدار است كه اگر نيرويي بر اقتصاد وارد شود وآن را از تعادل خارج كند ديگر به هيچ وجه به سمت تعادل اوليه حركت ننماييم و در تعرف بعدي تعادلي ناپايدار است كه در قيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا(كمبودعرضه) و يا در قيمت هاي پايين تر از قيمت تعادلي مازاد عرضه(كمبود تقاضا) برقرار باشد.
شناسايي نقطه تعادل و نوع تعادل از روي معادلات عرضه و تقاضا
براي يافتن نقطه تعادل و به تبع آن قيمت و مقدار تعادلي ابتدا بايد دو معادله عرضه و تقاضا را با هم برابر كرد. از برابري آن دو قيمت و مقدار تعادلي بدست مي آيد بعد از بدست آوردن نقطه تعادلي براي شناسايي نوع تعادل بايد قيمتي بالاتر يا پايين تر از قيمت تعادلي را در نظر گرفت و در اين قيمت مقدار عرضه و تقاضا را بدست آورد و سپس طبق تعريف نوع پايدار يا ناپايدار به راحتي مشخص خواهد شد جهت روشن شدن مطلب تمرين هاي زير را حل مي نماييم.
QS=5+3 ´ 2 ⇒ Q=10 مقدار تعادلي
چون در قيمت بالاتر از قيمت تعادلي مازاد عرضه وجود دارد طبق تعريف اين تعادل پايدار است.
چون در قيمت هاي بالاتر از قيمت تعادلي مازاد تقاضا برقرار است اين تعادل ناپايدار خواهد بود. قبل از حل نيز مي توانستيم نوع تعادل را مشخص نماييم. در اين تعريف معادله عرضه داراي شيب3- و معادله تقاضا داراي شيب1- است كه چون معادله عرضه تقاضا شيب منفي دارد و از طرفي3- كمتر از 1- است يعني شيب عرضه كمتر از شيب تقاضا است لذا تعادل ناپايدار است.
تغيير نقاط تعادلي:
در فصلهاي قبلي عواملي كه باعث حركت و جابجايي منحني هاي عرضه و تقاقضا مي شد را شناختيم. بيشترين استفاده اين جابجايي ها در تغيير نقاط تعادلي مي باشد كه بالطبع تغيير مقدار و قيمت تعادلي خواهدشد. در اين قسمت با نمونه هايي از اين تغيير نقاط تعادلي آشنا خواهيم شد.
الف- فقط تغيير تقاضا
در اين حالت بدون در نظرگرفتن عوامل جابجاكننده عرضه فقط تقاضا را تغيير مكان مي دهيم در اين حالت در صورتي كه تـقـاضـا
زياد شود باعث افزايش مقدار تعادلي افزايش
قيمت تعادلي خواهدشد و اگر عاملي تقـاضا
را كاهش دهد باعث كاهش مقدار تعـادلـي و
كاهش قيمت تعادل خواهدشـد. شـكـل زيـر
اين جابجايي ها را نشان مي دهد فرض كنيم نمودار SX و DX مربوط به عرضه و تقاضاي موز است كه آن را كالايي عادي در نظر مي گيريم. هرگاه عرضه ثابت باشد و درآمد مصرفكننده افزايش يابد باعث جابجايي منحني تقاضا به سمت راست خواهد شد نقطه تعادل به E ʹ جابجا مي گردد در اين حالت قيمت تعادلي p ʹ و مقدار تعادلي q ʹ است كه هردو افزايش يافته اند. D ʺ X حالت عكس موارد بالا را بازگو مينمايد.
ب- فقط تغيير عرضه
در اين قسمت فرض مي كنيم منحني تقـاضـا
بدون حركت است و فقط تغيير عوامل باعــث
جابجايي منحني عرضه خواهد شد. هرگـونه
افزايش در عرضه باعث كاهش قيمت تعادلي
و افزايش مقدار تعادلي و كاهش در عرضـه
نيز قيمت تعادلي را افزايش و مقدار تعادلي را كاهش خواهد داد. فرض ميكنيم SX و DX منحني عرضه و تقاضاي ميز و صندلي است هرگاه تقاضاي ميز و صندلي تغييرنكند ولي قيمت عوامل توليدي افزايش يابند باعث جابجايي منحني عرضه به سمت چپ خواهد شد كه اين جابجايي نقطه تعادل E ʺ و قيمت تعادلي را به p ʺ افزايش مي دهد و از طرفي مقدار تعادلي q ʺ كاهش خواهد يافت.
ج- تغيير عرضه و تقاضا
در بعضي مواقع هم منحني عرضه و تقاضا جابجا مي شوند. در اين حالت به راحتي نميتوان روي قيمت و مقدار تعادلي جديد نظر داد. با مثالهاي زير تغييرنقاط تعادلي را بررسي مي كنيم.
1-افزايش قيمت كالاي جانشين x و افزايش كمكهاي دولت به بخش توليدي
دراين تغييرات حتما مورد ت ـ ع ـ ادل ـ ي اف ـ زاي ـ ش
خواهد يافت ولي روي تغييرات قيمت تع ـ ادلي
نمي توان اظهار نظرنمود.(دراين حالت خاص
با توجه ـ به جاب ـ ج ـ اي ـ ي م ـ ن ـ ح ـ ن ـ ي ع ـ رض ـ ه و
تقاضا امكان دارد قيمت تعادلي ه ـ ي ـ چ ـ گ ـ ون ـ ه
تغييري نكند يا افزايش يابد و يا حتي كاهش يابد).
2 -كاهش قيمت كالاي مكمل x درخروج تكنولوژي از چرخه توليد
با توجه به شكل قيمت تعادلي حتما افزايـش
مي يابد ولي روي مقدار تـعـادلـي جــديـد
نمي توان اظهارنظرنمود.
تمرين: نقاط تعادلي جديد را با كشيدن شكل بدست آوريد.
الف-افزايش درآمد كالاي پست و افزايش ماليات
ب-افزايش جمعيت وافزايش قيمت عوامل توليد
ج-انتظار افزايش قيمت نسبي در آينده براي مصرفكننده و توليدكننده
د- ورود تكنولوژي و انجام تبليغات روي يك كالاي خاص
تستهاي طبقهبندي شده فصل تعادل بازار
1- فرض كنيد دولت واردات اتومبيلهاي خارجي را ممنوع نمايد، اين سياست باعث ميشود كه(مديريت-71)
الف) قيمت و مقدار تعادلي پيكان افزايش يابد.
ب) قيمت و مقدارتعادلي پيكان كاهش يابد.
ج) قيمت تعادلي پيكان كاهش و مقدارتعادلي افزايش يابد.
د) قيمت تعادلي پيكان افزايش و مقدار تعادلي كاهش يابد.
2- اگر عرضه در بازار يك كالا در حالي كه در وضعيت تعادل پايدار است، كاهش يابد اما تقاضاي بازار بدون تغيير بماند(مديريت-73)
الف) قيمت تعادلي كاهش مي يابد. ب)مقدار تعادلي افزايش مي يابد.
ج) هم قيمت تعادلي و هم مقدار تعادلي كاهش مي يابد.
د)قيمت تعادلي افزايش مي يابد
3- سيستم جيره بندي موجب: (مديريت-73)
الف) كاهش توليدو افزايش تقاضا مي گردد.
ب)كاهش توليد و تقاضا ميشود.
ج) افزايش توليد و تقاضا ميگردد.
د)عدم تغيير توليد و كاهش تقاضا ميشود.
4- در صورت وجود كمبود كالا در بازار .… اقدام به … .كند.(مديريت-75)
الف) توليدكننده- افزايش قيمت ب)توليدكننده-عرضه بيشتر(افزايش عرضه)
ج)مصرفكننده-تقاضاكمتر(كاهش تقاضا) د)مصرف كننده-افزايش قيمت
5- با فرض ثابت ماندن سايرشرايط در بازار، بهبود تكنولوژي مورد استفاده در توليد كالا منجر به (اقتصاد-74)
الف)قيمت بالاتر و مقدارتعادلي بيشتري براي كالا مي شود.
ب) منحني عرضه ثابت مي ماند.
ج) منحني عرضه به سمت چپ منتقل مي شود.
د) منحني عرضه به سمت راست منتقل مي شود.
6- توابع عرضه وتقاضا x به صورت x=100-p و x=p مي باشند. قيمت و مقدار تعادلي عبارتند از:(اقتصاد-78،77)
الف) x=50 و p=50 ب) x=98 و p=2 ج) x=100 و p=0 د)نقطه تعادل وجود ندارد.
7- برقراري يك قيمت حمايت(كف قيمت يا حداقل قيمت) براي گندم(اقتصاد-70)
الف)منجر به كمبود گندم در بازار مي شود.
ب) بازارگندم را به تعادل مي رساند.
ج)باعث رانده شدن كشاورزان گندم كار از مزارع مي شود.
د) منجر به مازاد گندم در بازار مي شود.
8- دركدام مورد اثر روي قيمت تعادلي نامعين است.(اقتصاد-80)
الف)تقاضا و عرضه افزايش يابد. ب) تقاضا افزايش يابد و عرضه ثابت باشد.
ج)عرضه افزايش و تقاضا كاهش يابد. د)عرضه كاهش يابد و تقاضا ثابت باقي بماند.
9- در صورتي كه معادلات عرضه و تقاضا براي كالايي به صورت مقابل باشد مقدار كالايي كه در شرايط تعادل و خريد و فروش مي شود چقدراست.(حسابداري-75)
الف)4200 ب)1750 ج)1600 د)2100
10- اگر تقاضا براي كالايي كه مصرف عام دارد به ميزان قابل توجهي افزايش يابد، كدام عامل از تغييرات قيمت اين كالا جلوگيري مي كند.(حسابداري-76)
عرضه و تقاضا؛ قطبهای نیرومند قیمتگذاری در بورس
بازار سهام به عنوان یک زیرمجموعه مهم نظام اقتصادی، از اصولی پیروی میکند که در اقتصاد حاکم هستند. یکی از اصول پایه در اقتصاد، تقابل عرضه و تقاضا است که مبنای قیمتگذاری در بازار را شکل میدهد. در بورس نیز همین عرضه و تقاضا است که ارزش سهمهای مختلف را تغییر میدهد و نمودارها را جابهجا میکند.
تغییراتی که در میزان عرضه و تقاضا پدید میآید، به طور مستقیم در قیمت سهام اثر میگذارد. به طور کلی میتوان گفت، افزایش عرضه موجب پایین آمدن قیمت و افزایش تقاضا موجب افزایش قیمت میشود. بازیگران اصلی تشکیل صف خرید و فروش و ایجاد سطوح حمایت و مقاومت هم همین عرضه و تقاضا هستند. در ادامه نقش تعیینکننده عرضه و تقاضا در روند قیمت سهام را تشریح میکنیم و به بررسی دلایل افزایش یا کاهش عرضه و تقاضا در بورس میپردازیم.
مفهوم عرضه و تقاضا در بورس
رابطه عرضه و تقاضا با قیمت شبیه یک الاکلنگ عمل میکند. فرقی نمیکند درباره یک کالا صحبت میکنید یا سهام یک شرکت در بازار بورس؛ هر گاه عرضه زیاد شود، قیمت پایینتر میآید و هر گاه تقاضا بیشتر شود، قیمت افزایش مییابد. با در نظر گرفتن این اصل، به بررسی عرضه و تقاضا و ساختار و تاثیرگذاری آن در بازار بورس میپردازیم.
عرضه سهام
در بازار بورس، سفارشهایی که سهامداران برای فروش سهام خود در قیمتهای مختلف ثبت میکنند، نشاندهنده عرضه است. به طور مثال اگر ۱۰ سهامدار را در نظر بگیریم، ممکن است هر یک، سهام خود را در قیمتهای مختلف به فروش برسانند. یعنی شاید یک نفر سهام خود را به مبلغ ۱۳۰ تومان بفروشد. در حالیکه فرد دیگری در قیمتی بالاتر یا پایینتر سفارش خود را ثبت کند.مثالی از قیمت عرضه و تقاضا
مشخص است که خریدار، همواره خرید در قیمت پایینتر را ترجیح میدهد. پس در هنگام فروش سهم نیز باید توجه داشت که اگر سهامدار قیمت پایینتری را برای فروش سهم خود پیشنهاد دهد، شانس به فروش رسیدن سهامش بیشتر خواهد شد. اما ثبات قیمت در هر سهم تا جایی ادامه دارد که تعادل در عرضه و تقاضا حاکم باشد.
اگر یک نگاه کلی به بازار سهام داشته باشیم، میتوان گفت زمانی که تغییرات قیمت در جهت مثبت باشد (یعنی شاهد افزایش قیمتها باشیم) تعداد سهمهایی که برای فروش عرضه میشوند نیز افزایش پیدا میکند. زیرا سهامدار علاقه دارد سودی که از روی سهام به دست آورده را نقد کند. به عنوان مثال زمانی که قیمت بازار ۱۰۰ تومان است، تعداد سهام اندکی عرضه میشود. اما وقتی این قیمت به ۱۲۵ تومان برسد، تعداد سهام بیشتری عرضه خواهد شد.
تقاضای سهام
سفارشهای خریدی که در سامانه معاملاتی ثبت میشوند، نشاندهنده میزان تقاضا هستند. یعنی کل خریداران بالقوهای که تمایل دارند سهام را در قیمتهای مختلف خریداری کنند، متقاضیان سهام محسوب میشوند. در اینجا هم اگر ۱۰ سهامدار مختلف را در نظر بگیرید، هر یک ممکن است سفارش خریدی با قیمت متفاوت ثبت کنند. اما نکتهای که در اینجا مطرح است، این است که با افزایش قیمتها، تمایل به خرید کمتر میشود. یعنی اگر در قیمت ۱۰۰ تومان، ۵ نفر تمایل به خرید داشته باشند، در قیمتهای بالاتر این تعداد کم خواهد شد.
اما به طور کلی افزایش قیمت موجب کاهش تقاضا و مثالی از قیمت عرضه و تقاضا افزایش عرضه خواهد شد. در نتیجه میتوان دریافت که عرضه و تقاضا دو نقطه مقابل یکدیگر هستند. یعنی بر خلاف شیب نمودار عرضه که با بالا رفتن قیمت صعودی میشود، شیب نمودار تقاضا با افزایش قیمت نزولی خواهد بود.
نقش عرضه و تقاضا در تعادل بازار سهام
زمانی که عرضه و تقاضا با هم برابری کنند، میگوییم تعادل برقرار است. یعنی خریداران و فروشندگان بالقوه، تا زمانی درخواستهای خرید و فروش خود را ثبت میکنند که هیچ فرد دیگری باقی نمانده باشد که معامله را در قیمت مطلوب خود انجام نداده باشد. اگر با این توضیحات کمی سردرگم شدید، نگاهی به شکل زیر بیندازید. به این ترتیب میتوانید تعادل را به صورت کاملا مشخص مشاهده کنید.
در ادامه مثالی بیان میکنیم که میتوانید بر اساس آن متوجه شوید بازار دقیقا در چه نقطهای متعادل میشود. اینگونه در نظر بگیرید که خریداران میخواهند سهام یک شرکت را در قیمتهای زیر خریداری کنند.
در سمت دیگر سهامدارانی که اکنون یک سهم را دارند، قصد عرضه آن را به قیمتهای زیر دارند.
قیمت پیشنهادی هر فرد برای خرید سا فروش سهام در زیر آن نوشته شده است. افرادی که با دایره مشخص شدهاند، خرید یا فروش خود را انجام دادهاند. این تصویر نشان میدهد که عرضه و تقاضا در بورس در قیمت ۱۲۷ تومان و با تعداد ۵ خریدار و فروشنده به تعادل رسیده است. اگر بخواهیم توضیح دقیقتری در این خصوص بیان کنیم، میتوانیم بگوییم خریدارانی که تمایل بیشتری به خرید داشتهاند، درخواستهای خود را با قیمتهای بالاتری ثبت کردهاند. از همین رو معامله آنها انجام شده است.
از سوی دیگر فروشندگانی که سهام خود را با قیمت پایینتری ثبت کردهاند، موفق به فروش آن شدهاند. در نتیجه سهامدارانی که میخواستند سهم خود را در قیمت بیشتری به فروش برسانند، نتوانستهاند معاملهای انجام دهند. اگر نگاهی به تصویر بیندازید، درمییابید که فروشنده بعدی که میخواهد سهام خود را بفروشد، قیمت آن را ۱۲۸ تومان تعیین کرده است. اما خریداری که سفارش خود را در بیشترین قیمت موجود ثبت کرده است، حاضر به پرداخت ۱۲۵ تومان است و نه بیشتر. به این ترتیب معاملهای صورت نخواهد گرفت.
قیمت سهام در بورس چگونه تغییر میکند؟
اکنون که با مفهوم عرضه و تقاضا در بورس آشنا شدیم، میتوانیم بهتر به سازوکار معاملات در بورس پی ببریم. حال میدانیم که جریان عرضه و تقاضا عاملی است که منجر به تغییرات قیمت میشود.
در مثالی که ارائه کردیم اینگونه در نظر بگیرید که تنها یک نفر سهام خود را به مبلغ ۱۳۸ تومان عرضه کند. همچنین هیچیک از دیگر سهامداران، دارایی خود را در کمتر از این قیمت نفروشد. اتفاقی که در این شرایط میافتد این است که تنها یک نفر میتواند سهام این شرکت را بخرد. اما اگر سایرین نیز تمایل داشته باشند سهام این شرکت را بخرند، باید سفارش خود را در مبالغ بالاتر از ۱۳۸ تومان ثبت کنند. به همین ترتیب قیمت سهام رشد میکند.
یک قاعده کلی در این خصوص وجود دارد. هر گاه تقاضا در قیمتی بیشتر از عرضه باشد، نقطه تعادل جابجا میشود. به این ترتیب سهام در قیمتهای بالاتر معامله خواهد شد. این مسئله هنگام عرضه نیز اتفاق میافتد. اما در جهت معکوس. یعنی اگر در یک قیمت مشخص، تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، میان آنها رقابتی تنگاتنگ شکل میگیرد. همین امر موجب میشود که فروشندگان قیمتهای خود را پایینتر بیاورند. به این ترتیب شانس فروش بالاتر خواهد رفت. در نتیجه این امر موجب تغییر قیمت و کاهش آن خواهد شد.
قیمتهایی که در این مقاله درباره افت و رشد آن صحبت کردیم، قیمت یا ارزش بازاری سهام هستند. اما ارزشگذاری سهام به روشهای متنوعی صورت میگیرد که برای آشنایی با آن میتوانید مقاله «سهام در بورس چگونه ارزشگذاری میشوند؟» را بخوانید.
چگونه عرضه و تقاضا در بورس حمایت و مقاومت ایجاد میکند؟
زمانی که میزان تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت سهم روندی صعودی خواهد داشت. به این نقطه که روند صعودی از آنجا آغاز میشود، نقطه حمایت گفته میشود.
در سمت مقابل، نقطه مقاومت را داریم. هر گاه عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت سهم کم میشود. این نقطه را نقطه مقاومت سهم مینامند. در این نقطه قیمت سهم شروع به ریزش میکند.
در تحلیل تکنیکال، نقاط حمایت و مقاومت در واقع سطحی از قیمت را ایجاد میکنند که سهم به سمت آنها میل میکند و برای عبور از آن، باید این سطوح را بشکند. هر گاه قیمت سهمی از یک سطح مقاومتی عبور کند، آن سطح به حمایت تبدیل میشود. همچنین اگر قیمت سهم یک سطح حمایتی را بشکند، آن سطح به مقاومت تبدیل خواهد شد. برای شناخت کاملتر سطوح حمایت و مقاومت و تشخیص آنها، مقاله «حمایت و مقاومت سهم در تحلیل تکنیکال بیانگر چیست؟» را بخوانید.
فراموش نکنید که زمانی که خریداران یا فروشندگان زیادی در یک سهم درخواست خود را ثبت کنند، صف خرید و صف فروش تشکیل خواهد شد. اگر این صف متشکل از خریداران باشد، به آن صف خرید گفته میشود و افزایش قیمت سهم را در پی خواهد داشت. اما اگر فروشندگان تشکیل صف داده باشند، افت قیمت را شاهد خواهیم بود. به این ترتیب میتوان دریافت که عرضه و تقاضا در بورس، تغییرات قیمت را در جهت مثبت و منفی به دنبال خواهد داشت.
جمعبندی
میزان عرضه و تقاضا در بورس یکی از اساسیترین مبانی این بازار است که نوسانهای قیمتی را شکل میدهد. به طور کلی با افزایش تقاضا در یک سهم، قیمت آن افزایش پیدا میکند و در سمت مقابل، هر چه عرضه بیشتری در یک سهم وجود داشته باشد، تغییرات قیمت در جهتی است که منجر به کاهش قیمت سهام خواهد شد.
افزایش عرضه یا تقاضا در شرایطی که دیگر خریدار یا فروشندهای برای سهم وجود ندارد، ایجاد صف خرید و فروش را باعث میشود. نقاط حمایت و مقاومت نیز در نتیجه تقابل عرضه و تقاضا شکل میگیرند. زمانی که میزان عرضه و تقاضا با هم برابر باشد اما بازار در شرایط تعادل به سر خواهد برد.
دیدگاه شما