هزینه تولید چیست؟ (انواع و عوامل مؤثر بر آن)
هزینه تولید عامل مهمی در روند تولید یا ارائهی محصول در هر شرکتی است. درک نحوهی محاسبه، ثبت و کنترل هزینههای تولید بخشی اساسی در اطمینان از مقرونبهصرفه بودن و سودآوری محصولات شرکتها به شمار میآید. برای درک هزینههای تولید محصول باید بدانید که هزینه تولید چیست و چگونه بر موفقیت شرکت تأثیر میگذارد.
در همین راستا، در این مطلب هزینه تولید را تعریف میکنیم، انواع مختلف هزینههای تولید را بررسی میکنیم و درمورد عواملی که بر هزینه تولید شرکتها تأثیر میگذارند، بحث میکنیم.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
تعریف هزینه تولید
اصطلاح «هزینه تولید» به تمام هزینههایی گفته میشود که شرکت موردنظر هنگام ارائهی خدمات یا تولید محصول متحمل میشود. هزینههای تولید هزینههای مختلفی را شامل میشوند که از آن جمله میتوان به هزینهی مواد اولیه، حقوق و دستمزد کارکنان، تعمیر و نگهداری کارخانه و هزینهی حملونقل اشاره کرد؛ همچنین، هزینههایی همچون مالیاتبردرآمد که مربوط به فرایندهای تولید یا تسهیلات شرکتها هستند، جزء هزینههای تولید دستهبندی میشوند.
به طور معمول، شرکتها هزینه تولید را در قالب «هزینهی هر واحد محصول» محاسبه میکنند که شامل مقدار پول موردنیاز برای تولید یک مورد خاص است. حسابداران برای محاسبهی هزینهی هر واحد محصول، هزینه تولید را محاسبه میکنند و سپس آن را بر تعداد واحدهای تولیدشده تقسیم میکنند. پس از آن، آنها میتوانند هزینهی هر واحد محصول را در نظر بگیرند و درمورد نحوهی قیمتگذاری کالای فروشی تصمیم گیری کنند.
به طور معمول، شرکتها برای سودآوری به فروش اقلامی بیشتر از هزینه تولید آنها نیاز دارند. اگر هزینه تولید محصول برابر یا بیشتر از قیمت فروش آنها باشد، شرکت موردنظر با خطر ضرر یا شکست مواجه میشود؛ به همین دلیل، میتوان گفت که هزینهی تولید عامل مهمی است که شرکتها باید هنگام ارزیابی موفقیت شرایط مالی خود، آن را در نظر بگیرند. اگر هزینهی تولید محصول به طور مداوم بیشتر از سود حاصل از آن باشد، ممکن است شرکت برای حفظ بودجهی خود، به توقف تولید نیاز داشتهباشد. به همین ترتیب، اگر هزینههای مربوط به ارائهی سرویسی خاص بیش از حد زیاد شوند، شرکت باید ارائهی آن سرویس را متوقف یا برای کاهش هزینههای مربوط راهی پیدا کند.
انواع هزینه تولید
هزینه تولید را میتوان به ۲ دستهی مجزا تقسیم کرد که هزینههای مستقیم و غیرمستقیم را شامل میشوند.
۱. هزینه تولید مستقیم
هزینههای مستقیم هزینههایی هستند که به طور مستقیم به عنوان هزینهی محصولات خاص، خدمات، مشتریان یا سایر موارد محصولات تولیدی ارزیابی میشوند.
تیم حسابداری شرکتها به طور معمول هزینههای مستقیم را در هر مرحله از مراحل تولید ثبت میکنند و سپس آنها را با هم جمع میکنند تا هزینهی کلی تولید هر محصول به دست آید. هزینههای مستقیم اغلب متغیر هستند، به این معنی که ممکن است، بسته به عوامل مختلف، نوسان داشتهباشند؛ به عنوان مثال، ممکن است قیمت روغن موردنیاز دستگاههای تولیدی در هر سال بالاتر یا پایینتر باشد. به طور مشابه، تغییر در حداقل دستمزد کارکنان ممکن است باعث افزایش دستمزد ساعتی کارگران سطوح پایینتر شود.
در حالت کلی، هزینههای مستقیم موارد زیر را شامل میشوند:
- مواد خام؛
- لوازم تولیدی؛
- دستمزد کارگران؛
- کمیسیونها.
۲. هزینه تولید غیرمستقیم
هزینههای غیرمستقیم به هزینههایی گفته میشوند که با روند تولید همراه هستند، اما نمیتوان آنها را به طور مستقیم در روند تولید محصول ارزیابی کرد.
برخی از هزینههای غیرمستقیم را نمیتوان به عنوان عاملی دخیل در هزینه تولید محصولی خاص به شمار آورد؛ در عوض، این هزینهها به عنوان بخشی از هزینههای سربار تولید در نظر گرفته میشوند.
هزینههای سربار تولید شامل هزینههایی هستند که روند تولید محصول یا خدمات را، بدون تأثیرگذاری مستقیم روی این روند، تسهیل میکنند. تشخیص راههایی برای شناسایی، ثبت و کنترل هزینههای سربار غیرمستقیم تولید یکی از کارآمدترین راهها برای کاهش هزینهی تولید شرکت است.
برخی از مهمترین هزینههای سربار تولید عبارتاند از:
- هزینهی لوازم اداری؛
- پول آب و برق ساختمان؛
- حقوق ناظران یا کارکنان پشتیبانی؛
- هزینهی اجارهی مکان شرکت؛
- هزینههای نگهداری.
عوامل مؤثر بر هزینه تولید
چندین عامل خاص میتوانند هزینه تولید محصولی خاص یا سرویسی را به شدت تحتتأثیر قرار دهند؛ برخی از این عوامل عبارتاند از:
۱. تقاضا
با رشد موفقیت شرکتها، تقاضا برای محصولات خاصی از آنها نیز افزایش مییابد. ممکن است شرکت موردنظر برای پاسخگویی به سفارشهای مشتریان، به خرید مواد خام بیشتر، استخدام کارگران جدید، گسترش امکانات تولید یا حتی افتتاح جایگاه دومی نیاز داشتهباشد. در حالت ایدئال، این شرکت میتواند با استفاده از سود حاصل از مشتریان جدید خود، هزینههای اضافی ناشی از تولید بیشتر را جبران کند.
۲. تکنولوژی
با پیشرفت تکنولوژی، برخی از کسبوکارهایی که پیش از این به طور سنتی و با نیروی انسانی اداره میشدند، به سمت انجام کارها توسط ماشینها و سیستمهای خودکار پیش میروند. بسیاری از شرکتها ترجیح میدهند که به جای کارمندان، از رباتهای تولیدکننده استفاده کنند؛ به این ترتیب، هزینههای مربوط به حقوق و دستمزد نیروی کار انسانی در شرکتشان کاهش مییابد.
علاوه بر این، بهروزرسانی تجهیزات کارخانه، نصب سیستمهای کامپیوتری جدید یا آموزش کارکنان در استفاده از رابطهای دیجیتال جدید میتواند روند تولید را تسریع کند و همچنین هزینه تولید را کاهش دهد.
۳. نرخ ارز
اگر شرکتی مواد اولیهی خود را از خارج از کشور وارد کند، نرخ ارز در زمان خرید مواد تا حد زیادی میتواند روی هزینه تولید تأثیر بگذارد. در صورت افزایش نرخ ارز، مواد موردنیاز شرکت برای تولید محصولاتش ارزان میشوند؛ با وجود این، نرخ بالای ارز میتواند رقابت میان شرکتهای صادرکننده را کاهش دهد؛ به این ترتیب، ممکن است هزینهها ثابت بمانند یا حتی افزایش یابند.
۴. نرخ بهره
یکی دیگر از هزینههای غیرمستقیم شرکتها وام آنهاست؛ به عبارتی، اگر شرکتی برای پرداخت هزینهها از بانک یا نهاد دیگری وام گرفتهباشد، نرخ بهرهی وام میتواند افزایش یا کاهش یابد. در واقع، افزایش نرخ بهره مبلغ بازپرداختی از جانب شرکت موردنظر را افزایش میدهد. شرکتها هنگام محاسبه هزینه تولید باید در گزارشهای مالی خود امکان نوسان در نرخ بهرهی وامهای بانکی را در نظر بگیرند.
۵. هزینهی مواد
هزینهی مواد اولیهی لازم برای تولید، بسته به سال تولید، شرایط اقتصادی و محدودیتهای موجود، میتواند متغیر باشد؛ به عنوان مثال، ممکن است قیمت فولاد، بسته به ثبات مالی کارخانهی فولاد یا هزینههای حملونقل بینالمللی، افزایش یا کاهش یابد. از سوی دیگر، قیمت نفت و بنزین به دلیل ارتباط آنها با حملونقل و تحویل محصول، تقریبا در هر صنعتی بسیار تأثیرگذار است.
۶. نرخ مالیات
مالیات هزینه تولید غیرمستقیم کسبوکار است که میتواند هزینههای سربار سالانهی شرکت را به طور چشمگیری افزایش دهد. ممکن است مالیات شرکتها در طول ۱ سال، بسته به تغییرات قوانین دولتی، بیشتر یا کمتر شوند. به این ترتیب، عواملی مانند استخدام چند کارمند جدید در شرکت، افزایش حق بیمه کارکنان و مالیات کارگران میتوانند به افزایش هزینههای تولید منجر شوند.
حسابداری بهای تمام شده کالای فروش رفته
حسابداری بهای تمام شده کلیه هزینه هایی می باشد که یک واحد تجاری برای تولید محصول و یا یک خدمات فروش رفته، انجام می دهد. در واقع بهای تمام شده کالای فروش رفته عبارت است از هزینه های مستقیم مرتبط با تولید کالاهای فروخته شده توسط شرکت. این مقدار حاوی هزینه مواد مصرفی در تولید کالا و همچنین هزینه های مستقیم نیروی کار مورد استفاده در تولید آن است. پس هزینه هایی نگرش می شوند که به صورت مستقیم به تولید محصولات مرتبط می باشند و در این مراحل هزینه های غیرمستقیم مانند هزینه های توزیع، فروش و بازاریابی مورد نظر نمی باشد.
در واقع بهای تمام شده کالای فروش رفته در صورت سود و زیان آشکار می شود و می تواند برای محاسبه طراز سود ناخالص شرکت از درآمد کسر شود. دوره فروش انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها کالای ساخته شده بهای تمام شده کالای فروش رفته، از حساب موجودی کالای ساخته شده به حساب قیمت تمام شده کالای فروش رفته انتقال یافته و تا پایان دوره به خلاصه حساب سود و زیان منتقل می شود.
بهای تمام شده کالای ساخته شده
بهای تمام شده کالا حاوی موجودی های مواد اولیه و سربارهای ساخت در فرمول قیمت تمام شده می باشد. در سمت راست ترازنامه موجودی کالا با ماهیت دارایی ذخیره می شود. مواقعی که محصول به فروش می رسد، بهای تمام شده کالای فروش رفته و ساخته شده از طریق 3 روش میانگین، لایفو، فایفو محاسبه می گردد.
امروزه با توجه به گوناگونی کسب و کارها هزینه های دقیقی که در محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته موثر است فرق دارد و به نوع بیزینس کسب و کار مرتبط می شود. برای تولید محصول، بهای تمام شده مشتمل دستمزد مستقیم، مواد مستقیم و سربار در مشاغل خدماتی حاوی هزینه حقوق و دستمزد و مزایای پرداختی نیز می باشد. در خرده فروشی یا عمده فروش بهای کالایی است که از تولید کننده خریداری می شود. هزینههای توزیع و فروش و هزینه های اداری و تشکیلاتی جزئی از بهای تمام شده کالای فروش رفته به حساب نمی آیند.
بهای تمام شده کالای فروش رفته در صورتحساب سود و زیان گزارش می شود و بایستی به عنوان هزینه ی دوره مالی تعبیر شود. در حقیقت باید هزینه و درآمد کالای فروخته شده با هم مطابقت داشته باشند تا اصل همگونی حسابداری رعایت شود. هنگامی بهای تمام شده کالای فروش رفته از فروش خالص کسر می شود، باقیمانده سود یا زیان ناخالص می باشد.
روش میانگین
قیمت کالا در این روش قیمت گذاری طبق مجموع خریدها و موجودی اول دوره تقسیم بر تعداد محاسبه می شود . همچنین فرقی نمی کند که کالای موجود در انبار از چه زمانی وارد انبار شده چرا که با هر خرید بهای کالا تحول پیدا می کند.
روش گذاری فایفو
به معنی اولین صادره است. یعنی اینکه هر کالایی که زودتر وارد انبار شود ابتدا از انبار خارج می شود و سپس موجودی پایان دوره حاوی کالاهایی است که دیرتر خریداری می شوند. این روش برای محصولاتی است که دارای تاریخ انقضا می باشند و برای مصرف آن ها محدودیت زمانی تعیین شده است.
روش لایفو
به معنی اولین صادره است. یعنی اینکه هر کالایی که دیرتر وارد انبار می شود زودتر از انبار خارج می شود و موجودی کالای پایان دوره شامل کالاهایی می شود که اول خریداری شده اند.
نکته: این روش در حسابداری ایران قابل استفاده نیست.
انواع حسابداری بهای تمام شده
- بهای تمام شده حاشیه ای
- بهای تمام شده بر اساس فعالیت ها
- حسابداری بهای تمام شده استاندارد
حسابداری بهای تمام شده استاندارد
در حسابداری بهای تمام شده استاندارد به علت اینکه بتوان در شرایط استاندارد کارایی استفاده از نیروی انسانی، مواد اولیه موردنیاز بر تولیدات، ارائه خدمات و دیگر موارد را مقایسه کرد، نسبت هایی به کار گرفته خواهد شد. به چنین عملیات هایی تجزیه و تحلیل “واریانس” می گویند.
بهای تمام شده بر اساس فعالیت ها
با پیشرفت در ابعاد متعدد صنعت و تکنولوژی در فعالیت شرکت ها و سازمان ها موجب شده که یک سیستم هزینه یابی طراحی بشود که این سیستم توانایی شناخت فعالیت ها و بررسی تاثیر فعالیت ها بر هزینه را در یک مجموعه بر عهده دارد..
در شیوه بهای تمام شده بر اساس فعالیت ها، فعالیت های عمده شناخته و شناسایی می شوند و متناسب با منابعی که در فعالیت ها مصرف می شود، یک هزینه سربار به فعالیت ها اختصاص داده می شود. بعد از آنکه هزینه سربار به فعالیت ها اختصاص داده شد، محرک های هزینه هر فعالیت بررسی می شود و متناسب با مقدار مصرف شدن محرک هزینه در هر فعالیتی، هزینه ای به محصولات تعلق می گیرد.
بیشتر بخوانید: حسابداری فروش
بهای تمام شده حاشیه ای
مدل ساده ی حسابداری بهای تمام شده، بهای تمام شده حاشیه ای است که به بررسی ارتباط میان هزینه فروش یک محصول، میزان فروش، مزان تولید شده از محصول، بها و سود پرداخته می شود. بررسی ارتباط میان هزینه فروش یک محصول و یا یک کالا به مسئولان کمک می کند تا با ایجاد تغییر در هزینه ها، نوع کمپین تبلیغاتی، نوع انتشار قیمت های فروش در حوزه بهای تمام شده نتیجه های خوب را به دست بیاورند.
برای تعیین قیمت تمام شده چندین نکته وجود دارد که در ادامه آن ها را نام می بریم:
- گزینه اول هزینه ثابت
- هزینه متغییر
- گزینه دوم هزینه مختلط
- هزینه نیمه متغیر
- هزینه نیمه ثابت
نحوه محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته
بهای تمام شده کالای فروش رفته با جمع موجودی کالای اول دوره و خرید انجام شده در دوره و سپس کسر موجودی پایان دوره محاسبه و به دست می آید.
موجودی اول دوره حاوی مواد اولیه و کالاهای ساخته شده موجود در انبار در اول دوره گزارش است.
خریدهای انجام شده در طول دوره گزارش مشتمل تمامی مواد اولیه، اجزا و همچنین کالاهای خریداری شده در طول دوره می باشد.
موجودی پایان دوره کالایی است که در پایان دوره گزارش در انبار موجود است.
شرکت حسابداری حسابا “حسابداری آنلاین” را برای مطالعه بیشتر به شما پیشنهاد می کند.
عامل تشکیل بهای تمام شده کالا چه هستند؟
تمام هزینه های مستقیمی است که صرف تولید محصولات یک کسب و کار نیز می شود. بیشتر این موارد هزینه های متلون تولید محصول می باشند. برای نمونه مواد و نیروی کار در حالی که دیگر موارد ممکن است هزینه های ثابت محسوب شوند. همانند هزینه های سربار.
در واقع عامل های تشکیل دهنده بهای تمام شده کالای فروش رفته مطابق موارد زیر است:
مواد اولیه: که به 2 بخش مواد مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شود که در تولید کالا اهمیت بسیاری نیز دارد.
مواد غیرمستقیم: موادی که مستقیم در تولید مصرف نمی شوند ولی تولید کالا بدون استفاده از آن ها امکان پذیر نمی باشد.
دستمزد: حق الزحمه ای که به کارگران در زمان تولید پرداخت می شود.
دستمزد غیرمستقیم: هزینه ای که به اشخاصی که بی واسطه هستند و در تولید دخالت ندارند پرداخته میشود. همانند دستمزد نگهبانان.
دیگر هزینه ها: که شامل هزینه هایی مانند اجاره بها، قبض آب و … هستند.
وظایف حسابدار بهای تمام شده
- ایجاد روش های مختلف برای کنترل هزینه
- ارزیابی موجودی
- گردآوری، ثبت، تقسیم بندی هزینه
- بررسی موجودی کالاها جهت قیمت گذاری و کنترل مقدار موجودی
- ارائه راهنمایی به مدیران و مسئولان برای انتخاب بهترین گزینه های موجود
- تصمیمی گیری برای آینده
ضرورت استفاده از حسابداری بهای تمام شده
حسابداری بهای تمام شده که به عبارتی حسابداری صنعتی هم شناخته می شود، یک ابزار مهم در اختیار مدیریت محسوب می شود. چرا که مدیران با استفاده از آن می توانند بهای تمام شده تولیدات و یا کالاهای خریداری شده یا فروش رفته را محاسبه کنند. علت نامگذاری حسابداری صنعتی این است که معمولاً از این علم در شرکت های تولیدی و یا صنعتی استفاده می شود.
حسابداری بهای تمام شده موجب می شود مدیران کنترل خود را روی هزینه های تولید ازجمله خرید مواد اولیه، هزینه استفاده از ماشین آلات، دستمزد پرسنل و دیگر موارد اعمال کنند و همچنین با نشان دادن مدیریت قدرتمند، کاهش هزینه های سازمانی، افزایش بهره وری، ارتقای سطح انگیزه پرسنل را مهیا کنند.
مهم ترین تفاوت حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مالی
در حسابداری مالی به مجموعه هایی همانند خلاصه سازی، گزارش کلیه معاملات یک کسب و کار و همچنین ثبت آن ها پرداخته می شود. به زبان ساده تصویری دقیق و مو شکاف از عملکرد و وضعیت مالی یک کسب و کار نیز به دست می آید. حسابداری بهای تمام شده نوعی حسابداری هزینه است. که فرآیندی برای به تملک درآوردن هزینه های یک شرکت در حوزه تولید هدف این نوع حسابداری ها می باشد.
سود پرورش مرغ گوشتی | آموزش نکات مهم برای افزایش سود زیاد
پرورش پرندگان این روزها به یکی از مشاغل پر درآمد تبدیل شده است. بسیاری از صاحبان مزرعههای پرورش پرنده، در حوزه تخصصی پرورش مرغ گوشتی فعالیت دارد. در این شاخه پرندگان برای استفاده از گوشت بدنشان پرورش داده میشوند. در این مطلب قصد داریم شما را با میزان سود پرورش مرغ گوشتی آشنا کنیم. همچنین تا انتهای مطلب با نکات مهمی آشنا میشوید که میتواند روی رشد سود پرورشگاه شما تاثیر بسیاری بگذارند.
پرورش مرغی گوشتی چقدر هزینه دارد؟
قبل از شروع کسب و کار خود، باید شناخت کافی از هزینههای جانبی داشته باشید. قطعا فرد با دانستن هزینهها، از صرفه اقتصادی کسب و کاری که قرار است راه اندازی کند مطمئن میشود. در پرورش مرغ هم این موضوع کاملا برقرار است. به همین دلیل قبل از اینکه سود پرورش مرغ گوشتی را برای شما شرح دهیم، ابتدا هزینههای راه اندازی یک مرغداری صنعتی را بگوییم.
ایجاد فضای کافی برای پرورش مرغها و جوجهها یک روزه مهمترین کاری است که باید انجام دهید. همچنین ساختمان یا محل مورد نظر باید دارای ویژگیهای خاصی باشد تا بتواند جوازهای قانونی را کسب کند. فرض کنید که قصد دارید مزرعه پرورش مرغهای گوشتی خود را در یک فضای بزرگ 10 هکتاری راه اندازی کنید. برای تامین چنین فضای بزرگی باید هزینه حدود 200 تا 250 میلیون تومانی در نظر بگیرید. با توجه به شرایط تورم و هزینهها، تامین چنین مبلغی چندان سخت نخواهد بود. همچنین مساحتی به مراتب کمتر از ده 10 هکتار برای پرورش مرغ گوشتی کافی خواهد بود.
اگر بخواهید که پرورش مرغ را در ابعاد صنعتی شروع کنید، مبلغی حدود 130 میلیون جهت خریداری تجهیزاتی مانند لوازم سرمایشی و گرمایشی، سیستم روشنایی، دانخوری و قفسها در نظر داشته باشید. البته در صورتی که فضای کمتری برای شروع کار خود انتخاب کنید، تامین تجهیزات خرج زیادی برای شما نخواهد داشت.
سود پرورش مرغ گوشتی
هزینههای راه اندازی تاثیر مستقیم روی افزایش سود پرورش مرغ گوشتی دارد. بدیهی است که هر چقدر فضا و تجهیزات بیشتری در اختیار داشته باشید، میتوانید پرورش را در ابعاد بزرگی انجام دهید. قطعا با افزایش تولید میزان سود و جبران سرمایه اولیه در زمان کمتری انجام خواهد شد. همچنین تجهیزات روی راندمان رشد مرغها تاثیر زیادی دارند.
سود پرورش مرغ گوشتی
سود به معنای درآمدی است که با کم کردن هزینههای انجام یک کار به دست میآوریم. سود در مزارع پرورش طیور به صورت سالانه یا ماهیانه محاسبه میشود. در این بخش از مطلب قصد داریم تا میزان سود یک پرورشگاه مرغ گوشتی را با ذکر مثال توضیح دهیم. همچنین با محاسبه نسبت ابعاد این مثال با مزرعه خود میتوانید به صورت حدودی سود خالص کسب و کار خود را محاسبه کنید.
فرض کنید که یک مرغداری در ابعاد 10 هکتار راه اندازی شده است. برای راه اندازی یک مرغداری در چنین ابعاد باید مبلغ حدود 600 میلیون انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها تومان پرداخت کرد. یک مزرعه پرورش مرغ گوشتی با این ابعاد به صورت سالیانه توانایی تولید 120000 تن گوشت مرغ دارد. یعنی میزان تولید گوشت در هر ماه حدود 10000 تن خواهد بود. قیمت خرید مرغ از مرغداری با آن مبلغی که در فروشگاههای میبینید. تفاوت زیادی خواهد داشت. تصور کنید که مزرعهدار مرغ را به مشتری 10 هزار تومان به ازای هر کیلو بفروشد.
با یک محاسبه سر انگشتی میتوان گفت که مرغ اری در هر ماه درآمدی 100000000 تومانی خواهد داشت. یعنی فرد سرمایهگذار با مدیریت صحیح مزرعه و عدم رخ دادن اتفاقات ناگهانی، در شش ماه کل سرمایه اولیه را دوباره به دست میآورد. همچنین این مبلغ تنها سود پرورش مرغ گوشتی در فروش گوشت است و میتوان از راههای دیگری نیز سودآوری کرد.
سودآوری با فضولات مرغها
شاید شما هم تصور کنید که سود پرورش مرغهای گوشتی فقط به فروش گوشت آنها محدود میشود. اما با قاطعیت میتوانیم بگوییم که این طرز فکر کاملا اشتباه است. دارندگان مزرعههای پرورش طیور از هر فرصتی برای کسب درآمد استفاده میکنند. جالب است بدانید که حتی با فضولات مرغها در هنگام رشد هم میتوانید سود بیشتری به دست بیاورید.
سود پرورش مرغ گوشتی
کارخانههای کودسازی از فضولات مرغها برای تولید محصولات خود استفاده میکنند. دارندگان این کارخانهها بهترین خریدار برای فضولات مزرعه شما هستند. با عقد قرارداد و توافق با کارخانههای کودسازی میتوانید مبلغی را به درآمد خود اضافه کنید. همچنین درآمدی که با فروش فضولات مرغ به دست میآورید، سود خالص است؛ زیرا هیچ مبلغی برای تولید آن خرج نکردهاید.
استفاده از دورریزهای مرغ
مرغ نسبت با سایر دامهای گوشتی مانند گوسفند و گاو 75 درصد دورریز کمتری دارد. یعنی از هر قسمتی از این موجود پر برکت میتوانید برای کسب درآمد و افزایش سود استفاده کنید. برای مثال هنگامی که مرغها کشته میشوند، پرهای آن را میکنند. شما با فروش پر به برخی مشاغل خاص میتوانید روی میزان سود مزرعه تاثیر مثبتی بگذارید. همچنین سایر قسمتهای مرغ که معمولا توسط افراد زیادی مصرف نمیشوند، باز هم مشتریان خود را دارند. به عنوان مثال حتی پای مرغ گوشتی شما هم قابل فروش خواهد بود. البته این نوع درآمدها سودهای جانبی مزرعه هستند و فقط برخی از هزینهها را پوشش میدهند.
افزایش سود به مرور زمان
سود پرورش مرغ گوشتی شاید در سالهای اول راه اندازی مزرعه چندان چشمگیر نباشد. همچنین افراد زیادی با سرمایه و زیر ساخت کمتری در این حرفه مشغول به کار میشوند. در واقع سوددهی پرورش مرغ گوشتی بعد از دو سال ابتدایی آغاز میشود. در سالهای بعد راه اندازی مزرعه دیگر نیازی به پرداخت هزینههای مربوط به خرید تجهیزات یا تامین فضای مرغداری نخواهد بود.
سود پرورش مرغ گوشتی
مزرعه داران حدود دو سال بعد افتتاح باید هزینههای جانبی پرورشگاه را تامین کنند. پرداخت قبوض، حقوق نیروی انسانی، هزینه نگهداری تجهیزات، هزینههای نگهداری صحیح پرندگان، تامین دان و ویتامینها مورد نیاز پرنده جزو مواردی هستند که تا انتهای اداره پرورشگاه مرغ گوشتی خود باید در نظر بگیرید. به همین دلیل مقدار سود به مرور زمان بیشتر میشود و میتوانید درآمد خوبی با این حرفه کسب کنید.
محاسبه سود و نکات راه اندازی یک پرورشگاه مرغ گوشتی
در این بخش از مطلب قصد داریم کلیه هزینهها و نکات مهم برای راه اندازی پرورشگاه مرغ گوشتی را با یک جدول در دید شما قرار دهیم. توجه داشته باشید که برای راه اندازی حتما به فضای خیلی بزرگ و سرمایه کلان نیست. همچنین تمامی اعداد و ارقام جدول تقریبی هستند و شاید در استانهای مختلف و فصول سال با اندکی تغییر همراه باشند.
فضای کافی برای راه اندازی | از 100 متر به بالا با توجه به سرمایه اولیه |
ظرفیت پرورش با توجه به ابعاد | 1000 قطعه مرغ به ازای هر 100 متر |
هزینه تامین فضا | با توجه به استان و حدود 100 میلیون تومان |
سرمایه جهت خریداری تجهیزات | حداقل 30 میلیون تومان |
میزان سوددهی در سال اول | 25 درصد بیشتر از سرمایه اولیه |
بودجه اضطراری برای پرداخت هزینههای احتمالی | 50 میلیون تومان |
مدت سرمایهگذاری و شروع سوددهی واقعی | بلند مدت و بعد از دو سال |
نیروی انسانی برای راه اندازی | 1 تا 3 نفر برای مرغداری با فضای انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها 100 متری |
عوامل مهم در افزایش سود پرورش مرغ گوشتی
با انجام چند ترفند ساده میتوان میزان سوددهی مزارع پرورش مرغ گوشتی را افزایش داد. با آموزش صحیح نکات و اجرای دقیق آنها میتوانید تاثیر مثبتی روی میزان درآمد خود بگذارید. متاسفانه افراد بسیاری به دلیل عدم شناخت کافی، با ورود به این حرفه نمیتوانند سود مناسبی کسب کنند. به همین دلیل در پایان با شکست مواجه میشوند. در این بخش از مطلب قصد داریم تا شما را با برخی نکات مهم آشنا کنیم.
پرورش صحیح جوجههای یک روزه
جوجه 30 گرمی که به مزرعه شما وارد میشود، در 45 روز به وزن 2500 گرمی خواهد رسید. اما جوجه باید به گونهای نگهداری شود تا در این بازه زمان بتواند به وزن بیشتری برسند. استفاده از دانهای استاندارد و داندهی با جیره منظم، یکی از مهمترین عواملی است که روی رشد بهتر پرنده تاثیر میگذارند.
همچنین آب دادن به مرغها با مواد انرژیزایی مانند شکر، روی افزایش سود و رشد بهتر پرنده موثر خواهد بود. طبق تحقیقات اخیر،پرندگانی که آب با 5 درصد شکر در طول رشد مصرف میکنند، 5 درصد وزن بیشتر و انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها 55 درصد احتمال بیماری کمتری دارند.
تامین تجهیزات نگهداری استاندارد
بدون شک استاندارد بودن محل رشد پرنده روی افزایش سود پرورش مرغ گوشتی اهمیت زیادی دارد. در هنگام خرید تجهیزات بهتر است که به هیچ عنوان سمت دستگاههای غیر استاندارد یا معیوب نروید. با خرید حتی یک لامپ روشنایی که نور استانداردی نداشته باشد، میتوانید روی سوددهی تاثیر منفی بگذارید.
سود پرورش مرغ گوشتی
محیطی که پرندگان در آن پرورش داده میشوند، باید از لحاظ دما و برخی پارامترهای دیگر شرایط خاصی داشته باشد. به همین دلیل باید تمرکز ویژهای روی وضعیت مرغداری داشته باشید. همچنین مرغها باید توسط دامپزشک مرتبا معاینه شوند تا بتوان از شیوع بیماریهای واگیردار در بین پرندگان جلوگیری کرد.
آموزش صحیح برای سوددهی بیشتر
افرادی که قصد راه اندازی پرورشگاه یا افزایش سود پرورش مرغ گوشتی را دارند، باید به خوبی آموزش ببیند. در مدیریت و نگهداری مزرعه پرورش طیور خود باید نکات مختلفی را بلد باشید تا بتوانید به حداکثر بازدهی برسید. آموزش نکات و ترفندهای نگهداری از مرغهای گوشتی، راهی است که شما را به این هدف میرساند. سایت آرش کرمانی شرایطی را فراهم کرده تا بتوانید این نکات را به خوبی آموزش ببینید.
حاشیه سود رستوران
در واقع حاشیه سود رستوران امری تعین کننده در میزان موفقیت شما در این حرفه است. هیچ کسب و کاری را نمی توان متصور شد که بتواند بدون داشتن کسب سود کافی پا برجا بماند. افرادی که می خواهند در زمینه رستوران داری کسب و کاری را شروع کنند یا چندین سال است که در این حرفه مشغول هستند بایستی با نحوه محاسبه و تقویت حاشیه سود آشنایی کافی داشته باشند. پس با پانی که مسئول پخش کباب ترکی در سراسر کشور می باشد، همراه باشید.
انواع سود
قبل از پرداختن به نحوه محاسبه و تقویت حاشیه سود رستوران با چند مولفه اساسی و بسیار مهم در زمینه حسابداری رستوران آشنا می شویم:
سود ناخالص
شاخص مربوطه در واقع به میزان کارایی تولید شما اشاره دارد که شامل مواردی مانند هدف گذاری و تعیین قیمت فروش می شود و با کم کردن هزینه کالاهای فروخته شده نسبت به کل فروش حاصل می گردد.
حاشیه سود ناخالص
شاخص حاشیه سود ناخالص به شما می گوید که میزان درآمد رستوران تان از هزینه های مستقیم عملیاتی اش چه مقدار است و محاسبه آن به این ترتیب است که سود ناخالص را در درآمد تقسیم کرده و آن را در عدد 100 ضرب می کنند. با استفاده از این شاخص می توانید درصد درآمد رستوران را بعد از اینکه هزینه کالاهای فروخته شده را کسر کردید بدست آورید. در بهترین حالت حاشیه سود ناخالص یک رستوران 60 درصد می باشد.
سود عملیاتی
برای بدست آوردن این شاخص هزینه های مربوط به نیروی کار، اجاره و دیگر هزینه ها از کل سود ناخالص کسر می شود. بر اساس یک قاعده کلی هزینه مربوط به نیروی کار نباید بیشتر از 35% سود ناخالص باشد و هزینه اجاره هم با در نظر گرفتن کیفیت ساختمان و محل رستوران بین 5 الی 10 درصد % در نظر گرفته شود.
سود خالص
سود خالص در واقع همان شاخص نهایی و اصلی برای ارزیابی میزان موفقیت مالی کسب و کار شما می باشد. سود خالص از طریق کسر مالیات و هزینه های دیگر از سود عملیاتی بدست می آید و نشان دهنده این است که آیا کسب و کار شما سوددهی داشته یا متضرر شده است؟ در واقع تعریف و محاسبه سه شاخصه قبلی نیز به منظور دستیابی به این شاخص نهایی انجام می گیرد.
نحوه محاسبه حاشیه سود رستوران
رستوران ها غالبا دارای حاشیه سود متفاوتی هستند حاشیه سود برای یک رستوران مناسب و در حد قابل قبول بایستی بالای 20 % باشد. برای محاسبه این سود ها ابتدا مواردی را که بیشترین هزینه ها را در رستوران شامل می شوند مشخص می کنند. این هزینه ها عبارتند از:
قبل از اقدام به محاسبه میزان حاشیه سود ناخالص بایستی تمام هزینه های فوق را محاسبه نمایید. در محاسبه حاشیه سود خالص برای یک رستوران در طی یک دوره میزان درآمد خالص را تقسیم به میزان فروش می کنند.
حاشیه سود خالص= درآمد خالص/فروش ناخالص*100
درآمد خالص=درآمد ناخالص-هزینه های اجرایی
درآمد ناخالص شامل درآمد بدست آمده از فروش غذا، نوشیدنی و کالاهای اضافی دیگر انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها می شود که این درآمد را در عملیات حرفه ای معمولی نمی توان بدست آورد. به عنوان مثال موردی مانند سود بدست آمده از فروش وسایل یا تجهیزات قدیمی آشپزخانه را نمی توان به لیست درآمد ناخالص رستوران اضافه کرد. هزینه های اجرایی نیز شامل هزینه هایی می شود که صرف راه اندازی رستوران می شود. مانند اجاره، دستمزد، تجهیزات و انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها استهلاک آنها، قیمت هر کدام از اشیا، ابزارآلات، بهره، مالیات، تعمیرات و پشتیبانی.
حاشیه سود رستوران شما می تواند به شدت از یک رویداد یا تغییر غیر منتظره تاثیر بپذیرد. به عنوان مثال افزایش اجاره بهای رستوران یا تغییر در قیمت مواد غذایی خام می تواند تاثیر زیادی در میزان حاشیه سود رستوران شما ایجاد نماید. تنها روش ایمنی که می تواند منجر به افزایش حاشیه سود شما شود افزایش فروش به شرط عدم افزایش هزینه هاست.
اولین گام برای میل به این هدف این است که تمامی هزینه های رستوران را لیست کرده و سپس به دنبال راهکاری کارآمد برای کاهش هزینه ها و بدنبال آن افزایش درامد رستوران باشید.
حاشیه سود رستوران چقدر باید باشد؟
تعیین میزان حاشیه سود برای رستوران بستگی به چند عامل تعیین کننده دارد یکی موقعیت قرار گیری رستوران شماست اینکه رستوران شما در چه جایی قرار گرفته است و دوم اینکه چه غذاهایی در آن به فروش می رسند. حاشیه سود صنعت رستوران داری از سال 2008 به بعد به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت به طوری که طبق برآوردی که در سال 2017 بدست آمد رستوان های ایده آل و خیلی موفق توانستند به حاشیه سود حدود 6% برسند. همچنین شما می توانید برای بررسی مقالات بیشتر درباره رستوران و مدیریت رستوران به سایت پانی مراجعه نمائید.
استراتژی های افزایش دهنده حاشیه سود رستوران
1_ غالبا در صنعت رستوران داری بیشترین میزان حاشیه سود برای رستوران های ایتالیایی که در آنها نوشیدنی الکلی سرو می شود می باشد. اغلب غذاهای ایتالیایی کم هزینه هستند، بنابراین شما با جای دادن یک بشقاب غذای ایتالیایی مانند پاستا در منوی رستوران خود می توانید گامی موثر در جهت تقویت حاشیه سود رستوران خود بردارید.
2_ تا جای ممکن سعی کنید هزینه مواد غذایی را کاهش دهید؛ بخش اعظم بودجه رستوران صرف تامین مواد غذایی می شود، پس کاهش هزینه مواد غذایی یک راهکار موثر برای افزایش میزان این سود است. کاهش ضایعات هزینه های غذایی و پرهیز از دور ریختن مواد غذایی مفید از جمله راهکارهای کاهش هزینه های مواد غذایی می باشند.
3_ افزایش فروش رستوران موثرترین راهکار افزایش درامد رستوران است و این نحوه برخورد و تعامل شما با مشتریان است که می تواند در افزایش میزان فروش شما تعیین کننده باشد.
4_ جدول کاری مشخصی را برای کارکنان خود در نظر بگیرید؛ بالطبع استخدام هر کارمندی مستلزم صرف هزینه زیادی است، بنابراین بهتر است با تنظیم یک جدول کاری، برای اجرایی کردن آن از تعداد کارمندان کافی استفاده نمایید. در مواقعی که مشتریان کمتری دارید به ازای آن از نیروی کاری کمتری استفاده کنید. می توانید برخی کارکنان مانند گارسون ها را به خانه بفرستید و اینگونه میزان هزینه ها را کاهش دهید.
موفقیت و رسیدن به حاشیه سود بالا در هر کسب و کاری نیازمند کار و تلاش است ولی استفاده از چندین استراتژی متفاوت که بتواند شما را به بازخورد بهتری در کسب و کارتان برساند نیز می تواند در کنار تلاش و کار سخت نتیجه بخش باشد.
ماشین حساب حسابداری و نحوه استفاده از آن
همانطور که میدانید ماشین حساب ها انواع مختلفی از قبیل حسابداری، مهندسی، گراف ، ساده و…. دارند و هرکس بسته به نیاز خود نوعی از آن را انتخاب میکند. ماشین حساب حسابداری اصلی ترین ابزار یک حسابدار است.
اما متاسفانه در هیچ دانشگاه یا مرکز آموزشی نحوه استفاده از ماشین حساب حسابداری و کاربرد کلیدهای مختلف آن آموزش داده نمی انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها شود .بسیاری از حسابداران از اکثر امکانات ماشین حساب خود اطلاعی ندارند.
ما در این مقاله تلاش می کنیم تا تمامی اجزا یک ماشین حساب حسابداری را به شما معرفی کنیم و نحوه ی استفاده از آن را به شما آموزش دهیم.
۱-کلید C:
C مخفف کلمه ی CLEAR می باشد و از این دکمه برای پاک کردن عملیات جاری استفاده می شود.همچنین این کلید برای روشن کردن ماشین حساب نیز استفاده می شود.
۲- کلید CE:
CE یا CLEAR ENTRY دکمه ای است که در هر مرحله از عملیات برای پاک کردن آخرین عدد روی صفحه ماشین حساب استفاده می شود.
۳- کلید CA:
CA به معنی CLEAR ALL است .این دکمه تمامی محاسبات از جمله محاسبات قبلی وارد شده در حافظه موقت ماشین حساب را پاک می کند. توجه داشته باشید که برای انجام محاسبات جدید حتما باید از این دکمه استفاده شود و نباید اشتباها از دکمه C استفاده گردد زیرا این دکمه فقط اخرین عدد وارد شده را پاک خواهد کرد.
۴- کلید BACK SPACE :
این کلید معمولا با یک فلش به سمت عقب نمایش داده می شود و انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها عملکردی کاملا مشابه کلید BACK SPACE کامپیوتر دارد .یعنی یک کاراکتر به عقب بر میگردد.
۵- کلید GT:
این دکمه که مخفف کلمه Grand Total میباشد جمع تمام محاسبات قبلی انجام شده با ماشین حساب را نشان میدهد. برای استفاده از این امکان ابتدا با استفاده از دکمه AC محاسبات قبلی را از حافظه کوتاه ماشین حساب پاک میکنیم و محاسبات مورد نظر را وارد میکنیم.برای مثال میخواهیم جمع مبلغ فاکتوری را محاسبه کنیم، فاکتور شامل محاسبات زیر است:
این محاسبات رو پشت سر هم انجام میدهیم و بین آنها هیچ دکمه ای را فشار نمیدهیم. پس از پایان محاسبات دکمه GT را فشار داده و جمع نتایج محاسبات قبلی را مشاهده میکنیم. در این مثال بعد از دکمه GT عدد ۲۴ نمایش داده خواهد شد.
۶- کلید TAX+ و TAX-:
این کلید برای افزودن یا کم کردن مالیات به مبلغ پایانی فاکتور استفاده خواهد شد. برای استفاده از این کلید، پس از محاسبه فاکتور نهایی با فشردن این دکمه ها به صورت اتومات مبلغ مالیات از مبلغ نهایی فاکتور کم شده و یا به مبلغ نهایی اضافه میشود. لازم به ذکر است که مبلغ مالیات به صورت درصد در حافظه ماشین حساب قابل ذخیره سازی است.
۷- کلید SET:
برای ذخیره کردن میزان مالیات از دکمه SET استفاده میکنیم به این صورت که نرخ مالیات را وارد میکنیم مثلا برای ۹ درصد مالیات عدد ۹را وارد کرده و کلید TAX- و یا TAX+ را بسته به اینکه میخواهیم مالیات را کم یا اضافه کنیم، میفشاریم. اگر نیاز به تغییر نرخ داشتیم نیز همین مراحل را طی میکنیم. و البته باید توجه داشته باشیم که فقط یک نرخ برای مالیات میتوانیم ذخیره نماییم.
۸- کلید MU:
MU یا MARK UP در واقع این کلید وظیفه ی محاسبه ی حاشیه سود چند درصدی را بر عهده دارد. به طور مثال میخواهیم به عدد ۱۰۰ بیست درصد از خودش را اضافه کنیم در این صورت پس از وارد کردن عدد ۱۰۰، دکمه MU و سپس عدد ۲۰ را وارد کرده و عدد حاصل همان ۱۲۰ خواهد بود.
کاربرد دیگر این کلید برای زمانی است که می خواهیم بدانیم چه عددی است که پس از کسر ۵درصد از آن عدد ۱۰۰ حاصل میشود. برای محاسبه این مورد باید اول دکمه MU سپس عدد ۵ سپس دکمه تقسیم و سپس عدد ۱۰۰ را وارد کنیم و جواب حاصل خواهد شد. برای تست کردن درستی جواب، از عدد بدست آمده ۵٪ کم کرده و به عدد ۱۰۰ خواهیم رسید.
۹-کلید M ، +M – و MRC:
این سه کلید MEMORYو حافظه ی ماشین حساب را تشکیل می دهند. یه این صورت که M + اعداد را جمع ودرحافظه داخلی ذخیره میکند و M – عددی را از حافظه داخلی کسر میکند . در واقع این کلید ها و حافظه مکمل برای جمع یا تفریق چندین عبارت به کار میروند. مثلا میخواهیم دو عبارت را با هم جمع و سومی را از مجموع آنها کسر نماییم. برای اینکار پس از محاسبه دو عبارت اول دکمه M+ و پس از انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها عبارت سوم دکمه M- را وارد میکنیم و در پایان با زدن کلید MRC نتیجه را مشاهده میکنیم.
۱۰-کلید correct:
ممکن است برای شما هم پیش آمده است که پس از محاسبات فراوان و وارد کردن متوالی اعداد در ماشین حساب، یکی از اعداد را اشتباهی وارد کنید و فکر کنید که باید از ابتدا همه محاسبات را انجام دهید در حالی انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها که کلید correct در اینجا به کمک شما خواهد آمد. برای تصحیح عدد اشتباه وارد شده، ابتدا کلید correct را فشرده و سپس دکمه CE را میفشاریم تا عدد قبلی حذف شود و عدد صحیح را وارد میکنیم و پس از پایان دوباره کلید correct را میفشاریم.
۱۱- کلید IC:
این کید که مخفف کلمه ITEM COUNT می باشد وظیفه ی شمارش تعداد اعداد وارد شده را دارد و به ما میگوید که برای محاسبه ی عدد نهایی چند عدد وارد شده است.کاربرد این دکمه برای گرفتن میانگین اعداد بسیار مهم است به این شکل که پس از انجام کلیه جمع ها دکمه تقسیم را زده و بعد IC را میزنیم و عدد حاصل میانگین اعداد وارد شده می باشد.
۱۲-کلیدهای کشویی :
کلیدهایی که در بالاترین قسمت و دقیقا پایین صفحه نمایش ماشین حساب قرارگرفته اند و از نظر ظاهری با بقیه کلیدها تفاوت دارند.
الف) کلید رند کننده:
یکی از این کلیدها که تنها دارای ۳ حالت میباشد . یک فلش رو به بالا یک فلش رو به پایین در طرفین و عدد ۵ در وسط مشخص شده است.سمت فلش رو به بالا برای رند کردن اعداد اعشاری به بالا ، و سمت فلش رو به پایین برای رند کردن اعداد به پایین می باشد بخش وسط و عدد ۵ براساس این که مقادیر کمتر از ۵ به پایین و مقادیر بیشتر از ۵ به بالا رند شوند تنظیمات ماشین حساب را تغییر می دهند.
ب) کلید اعشاری:
این کلید که به این شکل F230A مشخص شده است تعیین کننده تعداد اعشار ارقام می باشد. به این صورت که حالت F اعداد را تا آخرین رقم اعشار نمایش می دهد. کلید۲ تا دو رقم اعشار، کلید ۳ تا سه رقم اعشار و کلید صفرارقام را بدون اعشار نمایش می دهد.کلید A به صورت پیش فرض تمام اعداد را با دو رقم اعشار در نظر میگیرد.
دیدگاه شما