محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات چگونه انجام میشود؟
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد همانند یک معاملهگر حرفهای
زمانی که در بازار فارکس یا هر بازار مالی دیگری معامله میکنید یعنی برای کسب سود در بازار، در حال ریسک بر روی سرمایه خود هستید. به طور خلاصه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد (risk reward ratio-R/R) یعنی مشخص کردن میزان پولی که حاضر هستید برای بدست آوردن میزان مشخصی از سود در یک معامله تحت خطر قرار دهید.
اگر در فارکس مبتدی هستید به احتمال زیاد نمیدانید که محاسبه دقیق ریسک چه معنایی دارد. حتی بسیاری از معاملهگران با تجربه قبل از باز کردن معامله، برای محاسبه صحیح نسبت ریسک به ریوارد در هر معامله، وقت کافی نمیگذارند. در این مقاله، نسبت ریسک به ریوارد را مورد بررسی قرار میدهیم تا متوجه شوید که چرا این موضوع در مدیریت سرمایه شما اهمیت بسیار زیادی دارد. شما یاد خواهید گرفت تا مثل یک معاملهگر حرفهای نسبت ریسک به ریوارد را به درستی در معاملات خود محاسبه کنید.
درک اهمیت مدیریت ریسک در فارکس
اگر شما یک معاملهگر مبتدی باشید احتمالا سودهای خوبی را از معاملات اولیه خود به دست آوردهاید، اما تنها با یک معامله اشتباه، تمام سودی که به دست آورده بودید را از دست دادهاید. این پدیده در میان معاملهگران بیتجربه بازار فارکس معمولا رایج است، چرا که اهمیت مدیریت ریسک در بازار فارکس را درک نکردهاند.
یکی از کلیدهای موفقیت در بازار فارکس ایجاد تعادل بین میزان ریسک و مقدار سود مورد نظر در هر معامله است. علاوه بر این، این تعادل باید واقعبینانه باشد و با استراتژی تکنیکال شما مطابقت داشته باشد. برای مثال، به صورت تصادفی حد سودی سه برابر حد ضرر در نظر گرفتهاید. نسبت ریسک به ریوارد میشود ۱ به ۳. اما اگر استراتژی شما قادر نباشد در بلند مدت چنین نسبت ریسک به ریواردی را بدست بیاورد، در نهایت پول خود را از دست خواهید داد.
از طرف دیگر اگر استراتژی شما بتواند نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۵ را بدست آورد، اما هر وقت که معامله شما به نسبت ۱ به ۲ واحد سود رسید، معامله خود را ببندید، در واقع پول از دست دادهاید. به همین دلیل باید زمان زیادی را صرف بک تست گرفتن از استراتژی خود کنید و سعی کنید میانگین سود واقعی قابل دستیابی را نسبت به حد ضرر در هر معامله را در استراتژی معاملاتی خود بدست آورید. تنها در این صورت میتوانید رابطه بین ریسک و ریوارد را به درستی درک کنید و نسبت ریسک به ریوارد را در استراتژی معاملاتی شخصی خودتان با موفقیت آنالیز کنید.
چگونه نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کنیم؟
در این قسمت مکانیزم چگونگی محاسبه نسبت ریسک به ریوارد توضیح داده میشود. فرمول محاسبه نسبت ریسک به ریوارد نسبتا ساده است. اگر در یک معامله ۵۰ پیپ ریسک میکنید و هدف شما ۱۰۰ پیپ ریوارد است، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد شما در آن معامله ۱ به ۲ است.
۵۰ پیپ ریسک برای دست آوردن ۱۰۰ پیپ سود = نسبت ۱ به ۲
در ضمن در حساب حقیقی باید اسپرد بروکری را که در آن معامله میکنید در نظر بگیرید تا محاسبه نسبت ریسک به ریوارد درست انجام شود. اگر به اسپرد توجه نکنید، در نهایت نسبت ریسک به ریواردی که در معاملات خود استفاده میکنید دقیق نخواهد بود. برای مثال اگر معاملات اسکالپ انجام میدهید و دوست دارید در هر معامله نهایتاً ۵ پیپ ریسک کنید تا ۱۰ پیپ سود بدست بیاورید، حتما فکر میکنید که نسبت ریسک به ریوارد شما ۱ به ۲ است اما بهتر است دوباره محاسبه کنید.
به طور مثال اگر بروکر شما در جفت ارز EURUSD مقدار ۲ پیپ اسپرد از شما بگیرد، در واقع شما ۷ پیپ (۲+۵) ریسک میکنید تا ۸ پیپ (۲-۱۰) سود بدست بیاورید. یعنی نسبت خالص ریسک به ریوارد شما ۱ به ۱.۱۴ است، نه ۱ به ۲. اینجا چون هزینه تراکنش را در نظر نگرفتهاید، در نتیجه نسبت ریسک به ریوارد را اشتباه محاسبه کردهاید.
بنابراین طبق این مثال ۷ پیپ ریسک در برابر ۸ پیپ ریوارد مساوی با نسبت ۱ به ۱.۱۴ است. لازم نیست نابغه ریاضی باشید تا بفهمید که برای جبران اسپرد در چنین نسبت ریسک به ریواردی، باید درصد برد بسیار بالاتری داشته باشید. اسپرد در معاملات اسکالپرها و معاملهگران روزانه تاثیر زیادی دارد، اما عموما در معاملات سویینگ که در تایمفریمهای بالاتر انجام میشوند تاثیر خاصی ندارد.
تصور کنید که جفت ارز پوند انگلیس را در برابر ین ژاپن (GBPJPY) معامله میکنید و بروکر شما ۵ پیپ اسپرد از شما میگیرد. چنین اسپرد بالایی به راحتی نسبت ریسک به ریوارد معاملات شما را خراب میکند. بخصوص اگر در معاملات اسکالپ، حد ضرر و حد سود خیلی کوچکی قرار دهید. حالا نگاهی به مثالی در تصویر شماره یک میاندازیم. اگر نسبت ریسک به ریوارد معاملهای که حد ضرر ۱۰۰ پیپی و حد سود ۲۰۰ پیپی دارد را محاسبه کنیم، این بار باید به نتیجهای کاملا متفاوت برسیم. دوباره فرض میکنیم که اسپرد جفت ارز GBPJPY، پنج پیپ است.
۱۰۵=۱۰۰+۵ پیپ ریسک
۱۹۵=۲۰۰-۵ پیپ ریوارد
۱:۱.۸۵ نسبت ریسک به ریوارد
تصویر ۱: معامله سویینگ در جفت ارز GBPJPY با نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱.۸۵
همانطور که میبینید، اسپرد بروکر در اینجا تاثیر کمی بر روی نسبت ریسک به ریوارد دارد و همچنان سود این معامله در مقایسه با ریسک آن نسبتاً بالاتر است. این یکی از مزیتهای معامله در تایمفریمهای بالاتر است. بنابراین اگر به معاملات اسکالپ یا کوتاه مدت علاقهای ندارید و اهل معاملات سویینگ یا پوزیشن هستید، تاثیر منفی اسپرد به عنوان هزینه تراکنش معاملات بسیار ناچیز خواهد بود.
تاثیر نرخ برد یا وین ریت (Win Rate) بر نسبت ریسک به ریوارد
به غیر از درک کلی در مورد نسبت ریسک به ریوارد در استراتژی معاملاتی، باید در مورد تاثیر وین ریت نیز اطلاع داشته باشید، وین ریت بخش جداییناپذیر از نسبت ریسک به ریوارد است. اگر از قبل، نسبت ریسک به ریوارد استراتژی خود را از طریق انجام بکتست بدست آورده باشید، با یک فرمول ساده میتوانید وین ریت لازم برای حفظ سودآوری در بلند مدت را بدست بیاورید.
فرمول زیر برای بدست آوردن حداقل وین ریت بکار میرود:
وین ریت لازم = (نسبت ریسک به ریوارد + ۱) ÷ ۱
برای مثال اگر بعد از ساعتها بکتست فهمیدید که نسبت ریسک به ریوارد استراتژی معاملاتی شما یک به یک است، پس با قرار دادن آن در فرمول زیر به نتیجه زیر خواهید رسید:
۰.۵ = (۱+۱) ÷ ۱ میشود ۵۰ درصد
پس برای اینکه حداقل ضرر نکنید باید وین ریت ۵۰ درصد باشد. با این استراتژی معاملاتی، اگر بتوانید وین ریت ۵۵ درصدی را حفظ کنید، در بلند مدت سودآور خواهید بود. اما اگر وین ریت شما به حتی ۴۹ درصد کاهش یابد، مطمئن باشید که با این استراتژی معاملاتی متضرر خواهید شد، یعنی صرف نظر از عملکرد کوتاهمدت، در بلند مدت پول از دست خواهید داد.
حالا اگر وین ریت استراتژی معاملاتی شما تنها ۵۰ درصد باشد اما نسبت ریسک به ریوارد آن یه طور ثابت ۱ به ۲ باشد، در نهایت بعد از ۱۰۰ معامله، با تنها یک درصد ریسک کردن، ۵۰ درصد بازده روی سرمایه خود خواهید داشت.
اگر وین ریت سیستم استراتژی معاملاتی خود را بعد از ساعتها بکتست پیدا کرده باشید اما هنوز نمیدانید برای سودآور بودن در بلند مدت باید چه نسبت ریسک به ریواردی داشته باشید، میتوانید از فرمول دیگری برای بدست آوردن نسبت ریسک به ریوارد لازم استفاده کنید.
فرمول بدست آوردن حداقل نسبت ریسک به ریوارد مورد نیاز:
حداقل نسبت ریسک به ریوارد مورد نیاز = ۱ – (وین ریت ÷ ۱)
برای مثال اگر میدانید که وین ریت استراتژی شما ۴۰ درصد است، بنابراین نتیجه قرار دادن آن در فرمول زیر به شرح زیر است:
۱-(۰.۴÷۱) = ۱.۵
پس برای سودآوری با این استراتژی در بلند مدت، باید نسبت ریسک به ریوارد حداقل ۱.۵ به ۱ را حفظ کنید، یعنی برای مثال اگر حد ضرر ۱۰۰ پیپی در نظر گرفتید، هدف شما باید حداقل ۱۵۰ پیپ باشد. همانطور که میبینید، وین ریت استراتژی شما نقش مهمی در معادله کلی ریسک به ریوارد ایفا میکند.
استفاده از ابزارهای دیگر برای تعیین ریسک و ریوارد
محاسبه دستی نسبت ریسک به ریوارد گاهی میتواند کاری خستهکننده به نظر برسد. میتوانید از یک ماشین حساب برای به دست آوردن آن استفاده کنید، یا اینکه ابزارهای مختلفی را برای ساده کردن این فرآیند بکار بگیرید، مثل برنامه اکسل شیت مایکروسافت یا یک ماشین حساب آنلاین مخصوص محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بازار فارکس. اما اگر از برنامهای مثل متاتریدر۴ استفاده میکنید باز هم راهی سادهتر وجود دارد.
اگر در گوگل عبارت mt4 risk reward indicator را جستجو کنید، اندیکاتورهایی سفارشیسازی شده را پیدا خواهید کرد که توسط معاملهگران دیگر ساخته شدهاند. این معاملهگران آنقدر سخاوتمند بودهاند که این اندیکاتورها را به طور رایگان برای دانلود در اختیار شما قرار دادهاند. به علاوه اینکه، یک ابزار داخلی در اکثر برنامههای معاملاتی مثل متاتریدر۴ وجود دارد، به اسم ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracement) که میتوانید به وسیله آن نسبت ریسک به ریوارد را در معاملات خود محاسبه کنید.
استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
در حالی که بسیاری از معاملهگران از این ابزار برای محاسبه سطوح فیبوناچی در حرکات سویینگ قیمتی استفاده میکنند، شما میتوانید با تغییرات جزئی در آن نسبت ریسک به چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ ریوارد را به صورت چشمی تشخیص دهید.
تصویر ۲: تغییر در ابزار فیبوناچی اصلاحی برای ساختن سطوح دلخواه خودتان
در متاتریدر۴ میتوانید سطوح دلخواه خود را مثل ۲، ۳، ۴ و بیشتر اضافه کنید. فقط کافیست سطوح را اینگونه نامگذاری کنید: سطح ۲ نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱، سطح ۳ نسبت ۱ به ۲، سطح ۴ نسبت ۱ به ۳، مثل تصویر بالا (شکل ۲). لطفا توجه داشته باشید که این سطوح ربطی به سطوح فیبوناچی ندارند و فقط به عنوان یک یادآور بصری در مورد نسبت ریسک به ریوارد در معاملات به شما کمک میکنند.
تصویر ۳: رسم ابزار فیبوناچی اصلاحی در چارت برای یافتن سطوح بالقوه ریسک به ریوارد
سپس ابزار فیبوناچی را مثل تصویر بالا وارونه رسم کنید بهطوریکه سطح ۱۰۰ فیبوناچی نقطه ورود شما و سطح صفر حد ضرر شماست. در تصویر ۳ ابزار فیبوناچی اصلاحی را با سطوح تغییر یافته بر روی یک پینبار صعودی رسم کردهایم، نقطه ورود بالای پینبار است و حد ضرر پایین پینبار. همانطور که در نمودار میبیندید، سطح دوم به عنوان نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۱ و سطح سوم به عنوان نسبت ریسک به ریوارد ۱ به ۲ عمل کردهاست.
اگر اصول اولیه نسبت ریسک به ریوارد را درک کنید، تسلط بر آن کار مشکلی نخواهد بود. اما بسیاری از معاملهگران حرفهای نسبت ریسک به ریوارد را کمی متفاوتتر از معاملهگران مبتدی در فارکس بکار میگیرند. اول از همه اینکه آنها معمولاً به نسبت ریسک به ریوارد از پیش تعیین شدهای، که بسیاری از کتابهای معاملاتی محبوب از آن حمایت میکنند، پایبند نیستند. این معاملهگران زمان زیادی را صرف آزمایش و بکتست ابزارهای معاملاتی خود کردهاند تا وین ریت استراتژی خود را بر اساس نسبتهای مختلف سود به ضرر بدست بیاورند.
بجای داشتن نسبت ریسک به ریوارد ثابت مثل ۱ به ۳ یا ۱ به ۲، معاملهگران باتجربه از آنالیز گسترده دادهها استفاده میکنند تا نسبت ریسک به ریوارد مناسب یک استراتژی معاملاتی خاص را تعریف کنند. علاوه بر این، معاملهگران حرفهای در فارکس میدانند که قرار دادن حد سود بزرگ و حد ضرر کوچک دلیل موجهی برای ورود به معاملات پر ریسک نیست. در عوض معاملهگران باتجربه، هر معامله را براساس احتمال موفقیت آن مورد بررسی قرار میدهند و تنها زمانی معامله میکنند، که همه معیارهای استراتژی آنها برآورده شدهباشد.
صرفنظر از نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد، چه به صورت دستی و چه با استفاده از روشهای دیگر، ضروری است که قبل از ورود به هر معاملهای، زمان بگذارید و نسبت ریسک به ریوارد معامله خود را محاسبه کنید. توصیه میشود که ابتدا رابطه نسبت ریسک به ریوارد را با استراتژی معاملاتی خود درک کنید. سپس باید زمان بگذارید و با انجام بکتستهای گسترده بهترین نسبت ریسک به ریوارد را برای روش خود پیدا کنید. بعد از پیدا کردن ترکیب مناسب، حداقل وین ریت لازم را براساس نسبت ریسک به ریوارد محاسبه کنید، تا بتوانید اندازه آنها را در معاملات خود زیرنظر داشته باشید.
برای پیگیری اخبار روز و فوری فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرام UtoFX بپیوندید.
سود مرکب؛ روش رشد ویروسی سود در معاملات
سود مرکب؟ واژهای که بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران را به وسوسه سرمایهگذاری در بورس و بازارهای مالی میاندازد. آیا واقعا میتوان با سرمایهای اندک به سرمایهداری بزرگ تبدیل شد؟ آیا سود مرکب همان فرمولی است که معاملهگران را به آرزوها و رویاهایشان در بازار های مالی میرساند؟ نحوه محاسبه سود مرکب به چه شکل است؟ آیا در مقابل سود مرکب، زیان مرکب هم وجود دارد؟ اگر رویای کسب سود مرکب تبدیل به زیان مرکب شد چه کنیم؟ آیا امکان کسب سود مرکب در بورس ایران نیز وجود دارد؟ آیا سایت سود مرکب برای محاسبه وجود دارد؟ تمام این پرسشها سوالاتی هستند که ممکن است در حوزه سود مرکب برای شما پیش آمده باشد. در این مقاله میتوانید به پاسخ تمامی این پرسش ها برسید.
سود مرکب چیست؟
سود مرکب، سودی ترکیب شده و مضاعف است، به عبارت دیگر در محاسبه سود مرکب علاوه بر محاسبه سودی که به اصل سرمایه تعلق میگیرد، سودی که به خود سودها تعلق میگیرد هم در نظر گرفته میشود.
اجازه دهید سود مرکب را کمی بازتر کنیم. در واقع واژه مرکب در ترکیب سود مرکب به این معنا است که به سود هم سود تعلق میگیرد. سود مرکب در سرمایهگذاری بلند مدت تاثیر خود را بیشتر نشان میدهد و در واقع نشان میدهد که چگونه با سرمایهای اندک میتوان سودهای کلانی را به دست آورد.
تفاوت بهره ساده و سود مرکب چیست؟
بهره ساده، وقتی تنها به سرمایه اولیه شما سود تعلق میگیرد و سود معاملات شما درگیر معاملات بعدی نمیشود. به این حالت بهره ساده گفته میشود. این در حالی است که در سود مرکب، سود هر معامله زمینه ساز سود معامله بعدی شما میشود.
مثالی برای سود مرکب و بهره ساده
فرض کنید که شما مبلغ 100 میلیون تومان در اختیار دارید و قرار است طی 1 سال 2 معامله انجام دهید. فرض کنید که در هر 2 معامله قرار است شما 50 درصد سود دریافت کنید. خب، در معامله اول 100 میلیون شما با 50 درصد سودی که به آن تعلق میگیرد به 150 میلیون تومان تبدیل میشود.
حال در 6 ماهه دوم سال شما قرار است معامله دوم را انجام دهید اگر در این معامله دوم فقط اصل سرمایه اولیه را که مبلغ 100 میلیون تومان است، درگیر معامله کنید، در این صورت به آن بهره ساده گفته میشود که در معامله دوم هم شما 50 میلیون سود دریافت کرده و سرمایه شما جمعا در معامله اول و دوم به 200 میلیون تومان تبدیل میشود. اما اگر سود معامله اول را هم درگیر معامله دوم کنید یعنی با 150 میلیون تومان معامله دوم را انجام دهید و طبق فرضی که گذاشته شد 50 درصد سود نصیب شما شود سود کسب شده از معامله دوم 75 میلیون تومان میشود که جمعا در حال حاضر دارایی شما به 225 میلیون تومان میرسد.
به این نوع معامله، معامله از طریق سود مرکب گفته میشود.
نکته: همانطور که مشاهده میکنید معامله کردن به روش سود مرکب بسیار سودآورتر است. اما معامله به روش بهره ساده با ریسک کمتری همراه است و در مقابل سود آن نیز کمتر است. افراد ریسک گریز میتوانند به روش بهره ساده معاملات خود را انجام دهند و افراد ریسکپذیر میتوانند از سود مرکب استفاده کنند.
فرمول محاسبه سود مرکب
فرمول محاسبه سود مرکب | کالج تی بورس
متغیرهای این فرمول به شرح زیر هستند:
A: مبلغی که در پایان خواهید داشت.
P: سپرده اولیه شما، به عنوان الگو و قاعده اصلی در این فرایند شناخته میشود.
R: نرخ سود سالانه.
N: تعداد دورهها در سال (بهعنوانمثال، ماهانه ۱۲ و هفتهای ۵۲ است)
T: مدت زمانی که پول شما پسانداز میشود.
محاسبه سود مرکب با سایت سود مرکب
اپلیکیشن ها و سایت سود مرکب نیز وجود دارد که شما با دادن اعداد و ارقام به آنها میتوانید سود مرکب را به دست بیاورید.
مانند وین سیگنال که از طریق این لینک میتوانید مستقیما وارد صفحه سایت سود مرکب شوید.
همچنین اپلیکیشنهایی نیز هستند که میتوانید از آنها استفاده کنید مانند savings and finance studio که میتوان آن را از گوگلپلی دانلود کرد.
سود مرکب در بورس ایران
سود در بورس ایران به جهت وجود قوانینی مثل دامنه نوسان و حجم مبنا مقداری متفاوت است.
یادآوری حجم مبنا: حجم مبنـا، حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول روز، معامله شود تا قیمت آن سهم، بتوانـد براساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد.
اما در باطن تفاوتی ندارد و همان دریافت سود از سود است. برای سود مرکب در بورس ایران مثال دیگری هم میتوان ذکر کرد.
فرض کنید از سهمی 10 میلیون تومان خریداری کردهاید، (با فرض این که سهم هر روز مثبت 5 خورده و حجم مبنای خود را کامل کند)، (با فرض این که کارمزدی وجود ندارد) در روز دوم معاملاتی شما 5 درصود سود خواهید کرد و سرمایه شما به مبلغ 10500000 تومان خواد رسید و در روز معاملاتی بعد سودی که دریافت خواهید کرد از 10500000 تومان محاسبه خواهد شد.
به همین ترتیب که مشاهده میکنید در بورس ایران سود مرکب تفاوت چندانی ندارد و باطن همان است.
زیان مرکب چیست؟
زیان مرکب در بورس چیست؟ | کالج تی بورس
در مقابل سود مرکب، زیان مرکب قرار دارد؛ بسیاری از افراد تازه وارد به بازار های مالی درک درستی از این موضوع ندارند و زیان مرکب را به اشتباه تعریف میکنند. اجازه دهید برای درک بهتر این موضوع با مثالی زیان مرکب را توضیح دهیم:
فرض کنید 100 میلیون تومان در اخیتار دارید، و معاملهای در بورس ایران انجام میدهید که در همین زمان سهم خریداری شده شما درگیر اصلاح قیمتی میشود. و هر روز دچار صف فروشهای متوالی میشود تا ضرر شما به 40 درصد برسد، در این شرایط شما به هر دلیل سهم را به فروش میرسانید تا سهم دیگیری بخرید. اکنون از سرمایه شما 60 میلیون باقی مانده است، اگر از شما پرسیده شود که از سهم خریداری شده چه مقدار باید سود کنید تا سرمایه شما به 100 میلیون برسد به احتمال زیاد با خود میگویید من 40 درصد متضرر شدهام پس باید 40 درصد سود کنم تا سرمایه اولیه من بازگردد، این جمله به ظاهر درست به نظر میآید اما در باطن غلط است.
40 درصد از 60 میلیون برابر با 24 میلیون میشود در حالی که 40 میلیون از سرمایه شما کم شده است پس با 40 درصد سود قابل جبران نیست! در واقع شما باید 67 درصد سود کنید، تا به سرمایه اولیه خود بازگردید.
همان طور که توضیح داده شد با مقایسه سادهای میتوان فهمید که همان قدر که سود مرکب میتواند شیرین و دلچسب باشد، زیان مرکب تلخ و جبران آن دشوار است.
نکته: زیان مرکب در بورس باعث میشود تا سهامدار ضرر کمتری متحمل شود چون هر بار ضرر به سرمایه ضررکرده وارد می شود و نه به سرمایه اولیه. این موضوع باعث می شود تا سرمایه اولیه فرد با سرعت کمتری از بین برود چون هر بار که سهمی منفی میشود، این منفی به سرمایه فعلی وارد میشود و نه به اصل سرمایه.
در جدول زیر میتوانید سودهای لازم جهت جبران زیان مرکب های متفاوت را مشاهده کنید.
نحوه محاسبه سود مرکب در بورس و زیان مرکب | کالج تی بورس
لات در فارکس چیست؟ کاربرد لوریج در فارکس چیست؟
در این مقاله از مجموعه مقالات آموزش فارکس قصد داریم شما را با مفاهیم لات در فارکس و لوریج در فارکس آشنا کنیم. فارکس معمولا در مقادیر مشخصی به نام “لات” معامله میشود.
در واقع واحد اندازی گیری حجم معاملات در فارکس لات است. اندازه استاندارد برای یک لات 100،000 واحد از ارز پایه است و در حال حاضر، اندازه های مینی، میکرو و نانو نیز وجود دارند که به ترتیب بصورت واحدهای 10،000 و 1000 و 100 تایی هستند.
برخی از بروکرهای فارکس مقدار و کمیت را به “لات” نشان داده و برخی دیگر از کارگزاران، خود واحدهای ارزی را نشان میدهند. سرفصل های این مقاله را میتوانید در جدول ببینید.
در درس قبل توضیح دادیم پیپ در فارکس چیست و دانستید که تغییرات ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر با “پیپ” اندازه گیری میشود، که درصد بسیار بسیار کمی از ارزش یک واحد از آن ارز است. برای سود بردن از این تغییر کوچک در ارزش، باید مقادیر زیادی از یک ارز خاص را معامله کرد تا سود یا زیان قابل قبول شود. چون به طور معمول نوسانات در بازار ارزهای خارجی بسیار کم است و انجام معامله با حجم کم توجیه ندارد.
لات چیست؟
سادهترین روش توضیح لات در فارکس این است: LOT واحد سرمایه یا میزان خرید و فروش در بازار فارکس است. همانطور که برای خرید لباس از واحد “یک دست”، یا برای خرید ماشین از واحد “یک دستگاه” و … استفاده میشود، واحد مبنای محاسبات در Forex نیز لات نامیده میشود.
لات استاندارد چیست؟
هر لات استاندارد معادل 100،000 واحد از ارز پایه است. برای مثال، اگر یک لات دلار/یورو خریداری کنید، در حقیقت 100،000 واحد از ارز پایه که یورو است خریداری کردید. به بیان ساده تر یعنی 100 هزار یورو خرید کردید. برای سادگی کار، به این حجم معامله، یک لات استاندارد گفته میشود. اکثر تریدرهای فارکس عموما معاملات خود را در واحدهایی کوچکتر از لات استاندارد انجام داده و میزان سود آنها نیز تغییر می کند. نحوه محاسبه لات سایز (مینی، میکرو و نانو) در ادامه توضیح داده میشود.
محاسبه لات سایز
قبلا در مورد نحوه محاسبه ارزش پیپ برای هر جفت ارز توضیح دادیم. فرض کنید قصد معامله بر روی EUR/USD را داریم:
- اگر با یک لات استاندارد (100،000) معامله کنیم، هر پیپ تغییر 10 دلار سود یا زیان در پی دارد.
- اگر با یک مینی لات (10،000) معامله کنیم, هر پیپ تغییر 1 دلار سود یا زیان دارد.
- اگر یک میکرولات (1،000) معامله کنیم, هر پیپ 0.10 سود یا زیان درپی دارد.
- و اگر یک نانو لات (100) معامله کنیم, هر پیپ نوسان تنها 0.01 دلار سود یا زیان دارد.
با حرکت بازار و قیمت ها، ارزش پیپ نیز بسته به نوع ارزی که معامله می کنید ممکن است تغییر کند.
لوریج چیست؟
لوریج یا همان Leverage به معنای اهرم بوده و خدمت ویژهای است که توسط بروکرهای فارکس در اختیار کاربران و مشتریان قرار میگیرد. به صورت کلی، تریدر میتواند به کمک بروکر، معاملاتی بیشتر از موجودی حساب معاملاتی خود انجام دهد. برای مثال، اگر فرد تنها 100 دلار در حساب خود داشته باشد، میتواند مبلغی را از بروکر قرض گرفته و با آن وارد معامله شود. این مبلغ قرض گرفته شده که به صورت ضریبهای 10، 100، 200 و … الی 3،000 برابر سرمایهی اولیه هستند، همان لوریج است.
لوریج، اعتباری است که بروکر در اختیار تریدر قرار داده و در حقیقت، با استفاده از آن، موجودی حساب معاملاتی وی، چندین برابر خواهد شد. برای مثال، اگر فردی تنها 100 دلار در حساب خود داشته و از اهرم 1،000 استفاده کند، معادل داشتن 100،000 دلار در حساب معاملاتی است. این ویژگی هم بسیار جذاب است و هم بسیار خطرناک است که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
لوریج در فارکس
مبلغ 100،000 دلار و یا حتی 10،000 دلار برای خیلی ها مبلغ سنگینی است. شاید می پرسید چگونه یک سرمایه گذار کوچک همچون شما می تواند چنین مقدار زیادی از پول را معامله کند. بروکر چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ خود را همچون بانکی در نظر بگیرید که 100،000 دلار برای خرید ارز در اختیار شما می گذارد. تنها چیزی که بانک از شما می خواهد این است که شما 1000 دلار به عنوان سپرده حسن نیت بدهید. این مبلغ برای شما نگهداری می شود اما لزوماً حفظ نمی شود. با سود و زیان شما در معاملات این مبلغ کم یا زیاد می شود.
زیادی خوب به نظر میرسد؟ معامله کردن در فارکس با استفاده از اهرم (لوریج) دقیقا به همین ترتیب است.
یک سوال اساسی: بروکرها چقدر آدمهای خوبی هستند. این مقدار سنگین را قرض می دهند بدون اینکه بهره ای بگیرند؟! جواب ساده است! بروکرها از معاملات شما کمیسیون (اسپرد) دریافت می کنند و هر چه حجم معاملات شما بیشتر باشد کمیسیون بیشتری خواهند گرفت، پس وقتی به شما قرض چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ می دهند شما حجم معامله بالاتری خواهید داشت و در نتیجه سود بروکر بیشتر خواهد شد. به همین راحتی ! 🙂
مقدار لوریجی که استفاده می کنید بستگی به کارگزار و راحتی خودتان دارد. زیادی خوب به نظر میرسد؟ معامله کردن در فارکس با استفاده از اهرم (لوریج) دقیقا به همین ترتیب است.
به طور معمول بروکر فارکس سپرده ای از شما می خواهد که به آن “مارجین” چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ می گویند.
آیا استفاده از لوریج در فارکس اجباری است؟
خیر. لوریج زمانی استفاده میشود که تریدر تحلیل دقیقی داشته و میخواهد علیرغم سرمایهی نسبتا محدود خود، وارد معاملهی بزرگی شود. همانطور که پیشتر مطرح شد، میزان نوسانات بازار فارکس نسبتا محدود بوده و برای سودآوری بیشتر، استفاده از اهرم تقریبا اجتناب ناپذیر است. اما این به معنای اجباری بودن استفاده از اهرم نیست. بلکه تریدر باید به استراتژی معاملاتی خود مطمئن بوده و سپس میزان اهرم را انتخاب کند.
معایب استفاده از لوریج در فارکس چیست؟
اولین و مهمترین بخش استفاده از لوریج، درک میزان ریسکی است که به همراه استفاده از اهرم ایجاد میشود. اگرچه بروکر میزان سرمایهی شما برای ورود به معاملات را افزایش میدهد، اما فقط میتوانید از این سرمایه برای کسب سود استفاده کنید. بنابراین، بروکر هیچگاه با شما در ضرر همراه نخواهد شد. لوریج در فارکس ضریب سودآوری یا ضرردهی شما را چندین برابر خواهد کرد (بسته به میزان ضریب). دقت داشته باشید که هم سود چندین برابر شده و هم ضرر چندین برابر خواهد شد.
اگرچه بروکر به شما اجازه میدهد تا هزاران برابر سود کنید، اما میزان ضرری که شما میتوانید متحمل شوید، فقط به اندازهی موجودی حساب معاملاتی شما است. بنابراین، اگر از اهرم 100 استفاده کنید و بازار 0.01 درصد در جهت پیشبینی شما حرکت کند، موجودی شما یک برابر افزایش خواهد یافت (مثلا 100 دلار شما به 200 دلار افزایش مییابد). اما اگر بازار فقط 0.01 در جهت عکس تحلیل شما حرکت کند، موجودی شما صفر شده و معاملات بسته خواهد شد.
بیشترین میزان لوریج در فارکس چقدر است؟
میزان و حداکثر لوریج در فارکس بستگی به بروکری که انتخاب میکنید خواهد داشت. برای مثال، بیشینه اهرم قابل استفاده در بسیاری از بروکرها تا نهایتا 400 برابر بوده، اما بروکرهای دیگر ممکن است این اهرم را تا 3،000 برابر نیز افزایش دهند. از آنجاییکه بالا رفتن میزان لوریج در فارکس مستقیما باعث افزایش ریسک میشود، بسیاری از نهادهای نظارتی (رگولاتوریها)، به بروکرهای تحت نظر خود اجازهی افزایش اهرم را نمیدهند.
در نقطهی مقابل، اکثر بروکرهایی که تحت نظر رگولاتوریهای آفشور هستند، برروی میزان اهرم سختگیری نکرده و کاربر میتواند آن را تا 2،000 برابر (مثلا روبو فارکس) یا حتی 3،000 برابر (مثلا آلپاری ) افزایش دهد. دقت داشته باشید که حداکثر لوریج برای داراییهای مختلف فارکس متفاوت بوده و این میزان، عموما برای جفت ارزها است. در داراییهای دیگر (خصوصا برای سهام و رمزارزها)، حداکثر اهرم قابل استفاده چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ بسیار کمتر است.
نحوه استفاده از لوریج در متاتریدر
بمحض اینکه پول خود را واریز کردید، می توانید معامله کردن را شروع کنید. کارگزار همچنین تعیین می کند که برای هر موقعیت معامله شده (بر حسب لات) چه مقدار مارجین نیاز است. به عنوان مثال، فرض کنید لوریج مجاز 100 است (یا 1٪ معامله لازم است) و شما می خواهید معامله ای به ارزش 100،000 دلار بگیرید، در حالیکه فقط 5000 دلار در حساب خود دارید.
مشکلی نیست زیرا کارگزار شما 1000 دلار به عنوان سپرده کنار می گذارد و به شما اجازه می دهد مابقی را “قرض” بگیرید. قطعا هرگونه سود، به مانده پول نقد موجود در حساب شما اضافه یا در صورت ضرر از آن کسر می شود. حداقل مارجین مورد نیاز برای هر لات در هر کارگزاری متفاوت است. لوریجی که شما انتخاب می کنید نیز تاثیر مستقیم در مارجین مورد نیاز دارد.
در مثال بالا ، کارگزار به 1٪ مارجین نیاز داشت. این بدان معناست که به ازای هر 100،000 دلار معامله ، کارگزار 1000 دلار به عنوان سپرده برای هر معامله طلب می کند. فرض کنید شما می خواهید 1 لات استاندارد (100،000) USD / JPY بخرید. اگر حساب شما لوریج (اهرم) 100 داشته باشد ، باید 1000 دلار به عنوان مارجین در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که 1،000 دلار هزینه نیست، بلکه سپرده است.
بنابراین وقتی معامله خود را ببندید آن را به شما پس می دهند. دلیل این که کارگزار از شما سپرده می خواهد این است که تا زمانی که معامله باز است ، این ریسک وجود دارد که در طول باز بودن این معامله شما ضرر کنید! کارگزار این سپرده را برای جبران ضرر احتمالی شما نگه می دارد.
با فرض اینکه این معامله ی USD / JPY تنها معامله بازی است که در حساب خود دارید، تا زمانی که این معامله باز است باید 1000 دلار در حساب شما موجود باشد و اجازه برداشت آن را ندارید. اگر USD / JPY ریزش کند و ضررهای معاملاتی شما باعث شود موجودی حساب شما به زیر 1000 دلار سقوط کند ، سیستم کارگزاری معامله شما را به طور خودکار قبل از اینکه ضررهای شما به 1000 دلار برسد می بندد تا از ضررهای بیشتر جلوگیری شود.
این یک سازوکار ایمن برای جلوگیری از منفی شدن مانده حساب شما است. درک صحیح نحوه معامله کردن با مارجین بسیار مهم بوده و بعداً در بخش کاملی به آن خواهیم پرداخت. اگر نمی خواهید حساب شما نابود شود، توصیه اکید به خواندن آن بخش داریم!
چگونه سود و زیان را محاسبه می کنیم؟
حال که می دانید چگونه ارزش پیپ و لوریج را محاسبه کنید ، بهتر است با نحوه محاسبه سود یا زیان آشنا شوید.
به طور کلی، تعداد پیپ نوسان * ارزش هر پیپ = سود یا زیان شما
نحوه تعیین حد ضرر
این سه سوال از مهم ترین سوالهایی هستن که جواب دادن به هریک از آنها فرق بین مبتدی بودن یا حرفهای بودن شما را مشخص میکند. این سه پرسش به ترتیب اهمیت نوشته نشدهاند بلکه به ترتیب توجه افراد مبتدی به آنها نوشته شدهاند و شاید یکی از اصلیترین دلایلی که افراد بعد از مدتی سرمایهگذاری در بازارهای مالی دچار ضرر و با از دست دادن سرمایه خود با ناراحتی مجبور به ترک آن میشوند، توجه نکردن به همین موضوع ساده باشد. کجا باید فروخت؟ کجا باید فروخت. و یا به اصطلاح تعیین کردن حد ضرر یکی از مهم ترین مواردی است که هر معاملهگر حرفهای قبل از ورود به سهم باید به طور خاص به این مهم توجه داشته باشد. زیرا این مورد تنها موضوعی است که باعث بقای شما در بازارهای مالی میشود و بقا در اینگونه بازارها چیزی نیس جز حفظ کردن ارزش سرمایه خودتان.
از نظر روانشناسی این در طبیعت انسانهاست که شکست را نپذیرند و با آن مخالفت کنند. برای همین، زمانی که قیمتها برخلاف انتظار آنها حرکت میکند سعی در پیدا کردن نشانههایی برای قانع کردن خود مبنی بر برگشت قیمت هستند این موضوع درمواردی که شخص در ضرر باشد بیشتر نمود پیدا میکند. نمونه دیگر از غیر حرفهای عمل کردن چنین است، براساس احساسات تصمیم گرفتن. در شرایط ضرر به دلیل فشار روانی که بر معاملهگر وارد میشود، حتی حدضرر خود را نیز تغییر میدهد. اما برای بیان واضحتر این موضوع که درنهایت مانند ربات عمل نکردن و پایبند نبودن به حد ضرر خود چقدر میتواند برایمان گران تمام شود و حتی در مواردی خساراتی جبران ناپذیر به ما وارد کند توجه شما را به جدول زیر جلب میکنم:
این جدول به ما نشان میدهد که به ازای درصدی ضرر چه مقدار باید سود کسب کنیم، تا تنها به سرمایه اولیه خود بازگردیم! درنتیجه برای بقاء داشتن در بازار بهتر است که قبل از وارد شدن به معامله برای خود حدضرر تعیین کنیم و تحت هر شرایطی به حدضرر خود عمل کنیم. مانند یک ربات، بدون احساس. اما آیا ضرر کردن تنها به معنای از دست دادن اصل سرمایه است؟
در بازارهای مالی ضرر کردن تنها به از دست رفتن اصل سرمایه شما ختم نمیشود بلکه کسب سود کم در بازه زمانی طولانی نیز نوعی ضررمحسوب میشود (هزینه زمان) همچنین از دست دادن سود کسب شده نیز نوعی ضرر است و باید از آن جلوگیری کرد.
در رابطه با زمان و از دست ندادن آن تماماً بستگی به دانش شما از علم تکنیکال دارد که بتوانید با استفاده از آن حداقل فاصله زمانی خرید تا شروع روند صعودی را بدست آورید یعنی بتوانید نقطه ورود را پیدا کنید. اما درخصوص از دست ندادن سودهای کسب شده و اصل سرمایه خودتان باید از حدضرر متحرک استفاده کرد. اجازه بدین با یک مثال توضیح بدهم. فرض کنید شما سهمی را با قیمت 400 تومان خریداری کردهاید و حدضرر خود را با تقبل 10% زیان 360 تومان در نظر گرفتهاید. حال سهم شما روند صعودی میگیرد و به مبلغ 480تومان میرسد. در اینجا شما حدضرر خود را به 456تومان انتقال میدهید. در این مثال حدضرر اول شما حدضرر ثابت و حدضرر دوم شما حدضرر متحرک نام دارد که باتوجه به رشد سهمِ شما بالاتر میآید. اما سوال اینجاست که چگونه باید حدضرر را تعیین کرد و به چه نکاتی باید توجه داشت؟
نحوه تعیین کردن حدضرر روشهای متفاوتی را دربرمیگیرد که با روحیات و شخصیت فرد معاملهگر رابطه مستقیم دارد بنابراین نمیتوان یک نسخه واحد برای تمام افراد پیچید اما به هرحال دارای نکاتیست که در ذیل به اختصار به آنها خواهیم پرداخت و توجه به آنها خالی از لطف نیست.
حجم خرید شما و محدوده تعیین کردن حدضرر نباید به نحوی باشد که بیشتر از دو تا سه درصد از کل سرمایه شما در خطر باشد.
جزءِ حدضررهای ثابت محسوب میشوند و معمولا در شروع معامله از آنها بهره میگیرند از جمله مهم ترین این نواحی کف و سقف تاریخی نمودار است. برای تعیین نواحی حمایتی رویه نمودار قیمت میتوان از نمودار تعدیل نشده و تایم فرمهای بالاتر نیز کمک گرفت که میزان معتبر بودن این نواحی و خطوط حمایت به چهار عامل بستگی دارد: 1- درگیری نمودار قیمت با حمایت 2- برگشت نمودار قیمت پس از برخورد با حمایت 3- بالا رفتن حجم معاملات در آن نواحی نسبت به گذشته 4- نزدیکتر بودن حمایت رسم شده به قیمت فعلی سهم. چهار عامل ذکر شده از جمله عواملی هستند که به حمایت رویه نمودار قیمت اعتبار بیشتری میبخشند و هرچه این اتفاقات بیشتر رویه حمایت رخ داده باشد برای تعیین حد ضرر قابل اتکاتر و معتبرتر هستند.
شکل 1: نمودار قیمت شرکت سرمایه گذاری غدیر که روی سقف تاریخی خود حمایت شده است.
شکل 2: درگیری زیاد و افزایش حجم معاملات در نمودار قیمت بانک اقتصاد نوین نشان از معتبر بودن حمایت دارد.
تنظیمات این اندیکاتور بستگی به خود فرد دارد اما معقول ترین آنها در تصویر 3 مشخص شده است. استفاده از این اندیکاتور برای تعیین کردن حد ضرر متحرک در بازارهای دارای روند بسیار مرسوم است.
شکل 3: درگیری نمودار قیمت شرکت فولاد خوزستان با ناحیه حمایت پارابولیک سار (ناحیه آبی مشخص شده در شکل3)
که با از دست رفتن آن نمودار روند نزولی به خود گرفته است.
بسته به نگاه سرمایهگذاری، فرد میتواند از میانگین های 100، 50 و 20 روزه استفاده کند. تقاطع هر یک ازمیانگینها توسط نمودار قیمت یا کراس رو به پایین هریک از آنها برای مثال 20 از 50 میتواند هشداری برای تغییر روند باشد و در تعیین کردن حد ضرر متحرک میتوان از آنها استفاده کرد.
شکل 4: مقاومت و حمایت میانگین 100 روزه در نمودار قیمت شرکت سرمایه گذاری دارویی تامین
شکل 5: کراس رو به پایین نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 روزه در ناحیه A. در ادامه کراس رو به بالای
نمودار قیمت و میانگین 20 از 50 در ناحیه B.
براساس این استراتژی میتوان خط حمایتی کیجونسن –Kijun_Sen- یا برای افراد با قدرت ریسکپذیری کمتر حمایت تنکانسن –Tenkan_Sen- را به عنوان معیاری برای تعیین حد ضرر خود قرار دهند. به عنوان نکته در نظر داشت باشید که همپوشانی کیجونسن و سنکواسپنبی –Senkou Span B- فلت –Flat- یک ناحیه حمایتی بسیار قوی برای ما میتواند باشد. به شکل زیر دقت کنید:
شکل 6: در ناحیه A با از دست رفتن Tenkan_Sen و در ناحیه B با از دست رفتن Kijun_Sen روند نزولی و اصلاح قیمت داشتهایم.
در ادامه نمودار قیمت شرکت ملی صنایع مس ایران در محدوده هم پوشانی Kijun_Sen با Senkou_Span B حمایت شده است.
از نواحی فیبوناچی چه اصلاحی Retracement و چه گسترشی Extension نیز میتوان استفاده کرد اما مهمترین آنها سطوح 38.2%، 50%، 61.8%، 100%و %161.8 هستند.
شکل 7: واکنشها به سطوح گسترشی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Extension)
شکل 8: واکنش ها به سطوح اصلاحی فیبوناچی در نمودار قیمت شرکت فولاد مبارکه اصفهان (Fib Retracement)
برای داشتن بقاء در بازارهای مالی تعیین کردن حدضرر و پایبند بودن به آن تحت هر شرایطی الزامی است. باید پس از فعال شدن حد ضرر بدون هیچ احساسی و مانند ربات عمل کرد.دقت کنید، حد ضرر باید در جایی باشد که اولا آستانه تحمل زیان شما، بیش از آن نباشد و سیستم مدیریت سرمایه شما رعایت شود، ثانیا روند حرکت قیمت پس از لمس حد ضرر شما، معکوس شود.(به دوره آموزشی پرایس اکشن رجوع شود.) نکته مهم تنها در حفظ چگونه سود و ضرر را محاسبه کنم؟ اصل سرمایه نیست بلکه از دست دادن سود و حتی بدست آوردن سود در بازه زمانی کم نیز نوعی ضرر محسوب میشود، که برای جلوگیری از این قبیل اتفاقات در معاملات شما نکاتی در این مقاله ذکر شد. لذا باید خاطر نشان کرد که هریک از موارد ذکر شده برای راهنمایی شما عزیزان در تعیین کردن حد ضرر، خود جزئی از کل بودند. که برای آشنایی نحوه صحیحتر استفاده از آنها معاملهگر باید در رابطه با هریک مطالعاتی داشت باشد.
تحلیل صورت سود و زیان در نرم افزار حسابداری سازه حساب
برای دریافت مشاوره، دمو رایگان و دانلود لیست قیمت لطفا اطلاعات فرم ذیل را وارد نمایید.
صورت سود و زیان یکی از صورت های مالی اساسی است که چگونگی و نتیجه عملکرد مالی کسب و کار را مشخص میکند.
این صورت حساب با ارائه خلاصه ای از اینکه کسب و کارها چگونه درآمدها و هزینه های خود را از طریق فعالیت های عملیاتی و غیر عملیاتی کسب می کنند محاسبه می شود.
در نرم افزار حسابداری سازه حساب صورت سود و زیان در منوی گزارشات مدیریتی و تحلیلی و در قسمت حساب عملکرد سود و زیان می باشد.
ما در اینجا قصد داریم که صورت سود و زیان مربوط به موسسات بازرگانی را شرح دهیم.
در موسسات بازرگانی فرمول محاسبه سود و زیان به صورت زیر محاسبه می شود (از راست به چپ خوانده شود):
سود و زیان ناخالص = فروش خالص – قیمت تمام شده کالای فروش رفته
حال به بررسی تک تک قسمت ها در فرمول بالا می پردازیم:
۱-فروش خالص
همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است، فروش خالص از فرمول زیر محاسبه می شود (از راست به چپ خوانده شود) :
فروش خالص کالا = فروش ناخالص کالا – تخفیفات و برگشت از فروش
مفهوم این فرمول است که میزان فروشی که برگشت و تخفیفات از آن کسر شده باشد.
۲-قیمت تمام شده کالای فروش رفته:
قیمت تمام شده کالای فروش رفته = قیمت تمام شده کالای آماده برای فروش – موجودی پایان دوره
مفهوم این فرمول این است که برای بدست آوردن قیمت کالای فروش رفته باید قیمت تمام شده کالای آماده برای فروش را از مانده پایان دوره کسر کنیم.
قیمت تمام شده کالای آماده برای فروش = موجودی اول دوره + خرید خالص
خرید خالص = خرید ناخالص – برگشت از خرید و تخفیفات
به زبان ساده تر برای بدست آوردن قیمت کالای فروش رفته می بایست قیمت تمام شده کالا آماده برای فروش را از مانده پایان دوره کسر کنیم.
به این مفهوم که میزان کالایی که در انبار در انتهای سال باقی مانده را از کل کالاهای اول دوره و خرید خالص طی دوره کسر کنیم.
حال با استفاده از فرمول:
سود و زیان ناخالص = فروش خالص – قیمت تمام شده کالای فروش رفته
توانستیم سود و زیان ناویژه(ناخالص) خود را محاسبه کنیم.
در نظر داشته باشید که در نرم افزار حسابداری سازه حساب منظور از سود ناویژه، سود قبل از کسر هزینه ها و اضافه شدن درآمدهاست.
پس برای بدست آوردن سود ویژه(خالص)کافی است از فرمول زیر استفاده شود:
سود ناویژه – هزینه ها + سایردرآمدها
در انتها و در صورت برداشت سهامداران کافی است عدد مورد نظر را از سود ویژه کسر کنیم تا سود قابل برداشت محاسبه گردد.
دیدگاه شما