کندل مارابوزو چیست؟ آشنایی با الگوی Marubozo در تحلیل تکنیکال
کندل مارابوزو یا Marubozo یک الگوی تحلیل تکنیکال است، این الگو میتواند در دو نوع روندهای صعودی و نزولی تشکیل شود. در ادامه این مقاله شما را با مفهوم کندل مارابوزو بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
کندل مارابوزو چیست؟
یک کندل مستطیلی شکل با بدنهای بسیار بلند و کشیده است اندازه بدن حداقل ۳ الی ۴ برابر متوسط طول کندل های قبلی است.
مارابوزو اغلب فاقد شاخ و دم است یا اگر داشته باشد اندازه آنها بسیار کوچک و قابل اغماض خواهد بود.
این الگو میتواند در دو نوع روندهای صعودی و نزولی تشکیل شود و در هر دو حالت نشانگر قدرت روند جاری خواهد بود.
مارابوزو یک الگوی ادامه دهنده است و نشان میدهد روند جاری بسیار پر قدرت بوده و حداقل برای ۲ الی ۳ کندر دیگر نیز ادامه خواهد یافت.
الگوی مارابوزو که در روندهای صعودی ظاهر میشود بدنه ای سبز و الگوی مارابوزو نزولی که در روندهای نزولی تشکیل میشود بدنه قرمز دارد.
روانشناسی مارابوزو
الگوی مارابوزو نشانه تداوم وضع فعلی است بدنه مستطیلی و بلند آن قدرت خریداران و فروشندگان را نشان میدهد.
هر چه این بدنه بلندتر و کشیده تر باشد اعتبار الگو بیشتر خواهد شد .
دقت کنید که الگوی مارابوزو حتماً باید با روند قبلی در بازار همخوانی داشته باشند مارابوزو صعودی صرفاً در پس زمینه روندهای صعودی قابل تعریف است مارابوزو نزولی نیز صرفاً در روندهای نزولی تعریف میشود پس به یکسان بودن رنگ بدنه مارابوزو با رنگ کندل های قبلی اش توجه داشته باشید.
بدنه مستطیلی و بلند مارابوزو صعودی نشان میدهد خریداران به طور کامل بازار را در دست گرفته اند و از ابتدا تا انتهای روز بی مهابا اقدام به خرید سهام یا کالای مورد علاقه خود کردهاند.
خریداران آن قدر نسبت به وضع آینده بازار خوشبین بوده اند که علیرغم افزایش شدید قیمت عطش اشتیاق آنها هرگز فروکش نکرده است.
عدم وجود شاخ در الگوی ماربوزو صعودی به مراتب مهمتر از دم ان است زیرا نشان می دهد خریداران تا آخرین لحظه از تصمیم خود منصرف نشده اند.
اگر بازار اندکی دیرتر تعطیل می شد سطح قیمتی حتی بالاتر از این هم میرفت پس فرض را بر این میگذاریم که خریداران احتمالاً در کندل بعدی ادامه دهنده حرکت فعلی هستند.
نحوه معامله گری بر روی Marubozo
همخوانی مارابوزو با روند جاری نکتهای بسیار حائز اهمیت است که اغلب مورد غفلت قرار می گیرد به این منظور به رنگ ۲ الی ۳ کندل انتهایی توجه نمایید و دقت کنید که حتماً با رنگ مارابوزو مشابه باشند.
همچنین از یک اندیکاتور روندنمای ساده مانند میانگین متحرک استفاده کنید تا از صحت روند مطمئن شوید به عنوان مثال در تصویر زیر نامگذاری کندل سبز رنگ تحت عنوان مارابوزوی صعودی کاملاً غلط است زیرا هیچ روند قدرتمندی در بازار وجود نداشته و صرفاً نظارهگر یک کندل بلند در میانه بازاری راکت و بیرمق بوده ایم که نباید ما را به خطا بیندازد.
(تصویر یک)
متاسفانه به دلیل محدودیت نوسانات روزانه در بورس ایران معمولاً الگوهای کندل استیک در تایم فریم روزانه چندان قابل تشخیص نیستند بنابراین بهتر است در بورس ایران از الگوهای شمعی ترجیحاً در تایم فریم های بلند مدت مانند تایم فریم های هفتگی و ماهیانه مورد توجه قرار دهید.
خوشبختانه الگوهای کندل استیک هرچه در تایم فریم های بالاتری رخ داشته باشند از میزان قدرت و اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود .
بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با بهترین روش سرمایهگذاری
برای ورود به بازار سرمایه باید با انواع روشهای تحلیل تکنیکال آشنا شد و کارآمدترین آنها را استفاده کرد. به این منظور ابتدا باید انواع روش تحلیل تکنیکال را شناخت و سپس در میان آنها به دنبال بهترین روش تحلیل تکنیکال گشت. به همین منظور امروز در این مقاله قصد داریم با هم نگاهی بر روشهای تحلیل تکنیکال بیندازیم. پس از آشنایی با این روشها باید به یک سوال نهایی پاسخ داد: بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟
رسیدن به بهترین پاسخ برای این پرسش هدف اصلی کلینیک سرمایه در این مقاله است، چرا که بسیاری از تازه واردان در دنیای سرمایهگذاری همواره به دنبال بهترین روش میگردند.
فهرست عناوین مقاله
آشنایی با روشهای آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت تحلیل تکنیکال برای یافتن بهترین روش تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم برای یافتن بهترین روش ابتدا باید با انواع روشها آشنا شد. روشهای تحلیل تکنیکال به طور کلی به هشت دسته تقسیم میشوند که در ادامه به بررسی هر یک به صورت جداگانه میپردازیم.
پیش از آن به یاد داشته باشید که به طور کلی روش تحلیل تکنیکال برای پیشبینی حرکات آینده سهام بورس یا ارز دیجیتال به کار میروند و هرگز به صورت 100 صحیح نیستند. این روشها همگی با کمک سوابق پیشین سهام به کار گرفته میشوند.
نمودارهای سهام
یکی از روشهای تحلیل تکنیکال استفاده از نمودارها است. نمودارها تمامی سوابق قیمتی یک سهام را در خود جای میدهند. این نمودارها به سه شکل شمعی، میلهای و خطی ایجاد میشوند و هر یک در بازههای زمانی متفاوت به ترتیب زمانی شکل میگیرند. تحلیلگر میتواند هر نمودار را مطابق میل خود طی بازههای زمانی ساعتی، روزانه، ماهیانه، فصلی، سالیانه و حتی دههای یا سدهای بررسی کند.
معاملهگر با توجه به اهداف خود زمان مورد نظر را بررسی میکند. برای تریدینگ در بازههای زمانی کوتاه مدت باید بازههای کوتاه یک سهام همچون روزانه یا ماهیانه را بررسی کرد. اما اگر قصد سرمایهگذاری بلند مدت دارید، بررسی نمودارهای بازههای زمانی بزرگتر کمک بیشتری به شما خواهد کرد.
در نمودارها شما چهار فاکتور اصلی قیمت یعنی قیمت شروع، پایان، سقف و کف را مشاهده میکنید. این فاکتورها با توجه به بازه زمانی شما نشان داده میشوند.
برای مثال اگر به بررسی روند یک سهام طی یک ماه گذشته بپردازید، این چهار فاکتور مطابق هر یک روز شکل میگیرند. به این ترتیب اگر نموداری شمعی را انتخاب کنید، شما 30 شمع با 30 قیمت آغازی و پایانی متفاوت یا گاهی یکسان خواهید داشت، که هر شمع یک کف قیمت و یک سقف قیمت مختص به خود را دارد.
در نهایت شما قادر به مشاهده آخرین تغییرات و همچنین حجم معاملات در نمودارها نیز هستید. حجم تغییرات به شما نشان میدهد چه میزان سهام طی هر بازه خریداری یا فروخته شدهاند؛ و آخرین تغییرات نمایانگر کوچکترین تغییرات در قیمت سهام است.
به این ترتیب شاید استفاده از نمودارها بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.
میانگین متحرک
یکی از قدیمیترین، شناختهشدهترین و پرکاربردترین روشها و شاخصها در تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خطی است که برای از بین بردن نوکهای تیز در نمودار استفاده میشود. این شاخص همانطور که از نامش پیداست میانگین قیمت را نشان میدهد. به علاوه از آنجاییکه برای از بین بردن نوکهای تیز مکرر در نمودار است، در نتیجه خود به صورت انحنا شکل میگیرد.
میانگین متحرک صرفاً از قیمتهای پیشین بازار استفاده میکند و تحلیلگر با توجه به میانگین قیمت هر سهام، برای خرید یا فروش آن تصمیمگیری میکند. این شاخص برای تشخیص جهت روند بسیار کاربرد دارد و با استفاده از آن جهت قیمت نزولی، صعودی یا خنثی به راحتی نمایان میشود.
برای به دست آوردن میانگین متحرک ابتدا باید میانگین 4 قیمت هر بخش را به دست آورد. برای مثال اگر میانگین یک ماه را میخواهیم به دست آوریم، ابتدا میانگین قیمت آغازین، قیمت پایانی و قیمتهای سقف و کف را برای هر روز به صورت جداگانه به دست میآوریم.
پس از آن میانگینهای به دست آورده را با هم جمع میکنیم و بر تعداد آنها تقسیم میکنیم.
این میانگین به تحلیلگر کمک میکند دادههای قیمتی بازههای زمانی گذشته را راحتتر درک کند و زمان کمتری را برای تجزیه و تحلیل اعداد بسیار صرف کند.
شاخصهای تکنیکال
شاخصهای تکنیکال با گستردگی بالا قابلیت استفاده به عنوان بهترین روش تحلیل تکنیکال را دارند. این شاخصها از بررسی فاکتورهایی همچون قیمت و حجم معاملات انجام شده در گذشته شکل میگیرند. شاخصها با استفاده از فرمولها و محاسبات ریاضی به بررسی، تجزیه و تحلیل دادهها میپردازند. همچنین این شاخصها به صورت سیگنالهایی روی نمودارها قرار میگیرند.
با استفاده از فرمولهای ریاضی متفاوت تحلیلگر روند آینده سهام و جهت حرکت روند را تا حدودی پیشبینی میکند. به این صورت زمان ورود و خروج مناسب هر سهام را مییابند.
این شاخصها خود به دو دسته بزرگ دیگر تحت عنوانهای شاخصهای مومنتوم و شاخصهای قیمت تقسیم میشوند.
شاخصهای مومنتوم
شاخصهای مومنتوم قدرت یا ضعف قیمت را نشان میدهند. این شاخصها به تحلیلگر کمک میکنند که وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش را پیدا کنند و در زمان درست برای خرید یا فروش سهام خود تصمیم بگیرند. به بیانی دیگر مومنتوم میزان صعود یا ریزش هر سهام را نشان میدهد. برخی از شاخصهای مومنتوم عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI) شاخص میانگین حرکت جهتدار ( اندیکاتور MACD ).
شاخص کانال کالا تفاوت بین قیمت حاضر سهام و میانگین قیمت پیشین آن را نمایان میسازد. زمانیکه عدد این شاخص بالاتر از صفر باشد به معنای این است که قیمت سهام از میانگین آن در گذشته بیشتر است. زمانی که قیمت سهام از میانگین آن کمتر باشد، CCI عددی کمتر صفر را نشان میدهد.
شاخص قدرت نسبی سیگنالهایی از قیمتهای خرسی (نزولی) و گاوی (صعودی) ارائه میدهد. این شاخص اغلب در زیر نمودار قرار میگیرد. زمانی که RSI بالاتر از 70% باشد، به معنای اشباع خرید و زمانی که پایینتر از 30% باشد، به معنای اشباع فروش سهام است.
شاخص میانگین حرکت جهتدار ارتباط بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. تحلیلگر با استفاده از این شاخص متوجه میشود چه زمانی باید از خرید یا فروش یک سهام دست بکشد. همچنین سرعت این خطوط بیانگر اشباع خرید و فروش است. علاوه بر آن قدرت یا ضعف روندهای صعودی و نزولی را میتوان به سادگی با MACD به دست آورد.
این شاخصها بیشتر در زمان صعود قیمت کاربرد دارند، چرا که به طور کلی روند صعودی دوام بیشتری نسبت به روند نزولی دارد.
شاخصهای قیمت
شاخصهای قیمت همانطور که از نامشان پیداست بر پایه قیمت هستند. شاخصهایی همچون میانگین متحرک (MA) و باندهای بولینگر از دسته شاخصهای قیمت به شمار میروند. میانگین متحرک به طور مداوم از قیمتهای هر روز بازار به دست میآید، سپس میانگینهای هر روز با دیگر روزها میانگینی دیگر برای بازه رمانی بزرگتر تشکیل میدهند.
باند بولینگر از ترکیب میانگین متحرک و دو خط منحنی دیگر تشکیل میشود. با این شاخص تحلیلگر قیمت میانی، تغییر مسیرها در سقف و تغییر مسیرها در کف را مشاهده میکند. به این ترتیب بهترین زمان ورود و خروج به بازار را میتوان دریافت. شاخصهای قیمت به نوعی یکی از پرکاربردترین و بهترین روش تحلیل تکنیکال به شمار میروند.
حمایت و مقاومت
تحلیلگر با استفاده از نمودارها نقاطی را تحت عنوان نقاط حمایت و مقاومت شناسایی میکند. این نقاط اغلب به دنبال عدم تعادل بین عرضه و تقاضا ایجاد میشوند. این نقاط با کمک خط روند و میانگین متحرک به دست میآیند. حمایت زمانی رخ میدهد که سهامهای بسیاری از یک عرضه خریداری میشوند و آن عرضه با کمبود سهام مواجه میشود.
مقاومت برعکس حمایت است. در این حالت عرضه بیش از تقاضا است و در نتیجه سهام قادر به ادامه روند صعودی نخواهد بود. به این ترتیب مقاومت اتفاق میافتد و از ریزش سهام جلوگیری میشود.
در هر یک از نقاط حمایت و مقاومت احتمال معکوس شدن بازار وجود دارد. به این ترتیب تریدر با یافتن این نقاط میتواند سرمایهگذاری موفقتری را داشته باشد.
حجم سهام
یکی دیگر از روشهای تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار حجم سهام است. این نمودار تمامی سهامهای خریداری شده و فروخته شده طی یک روز یا یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد. هر یک از خطها نشان دهنده یک ترید هستند و برای به دست آوردن حجم تریدینگ به آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت کار میروند.
این نمودار اغلب در زیر صفحه قیمتها نمایش داده میشود. تاثیر حجم سهام بر نقاط شکست قیمت نمایان میشود. در صورتیکه خرید بسیار بالاتر از فروش باشد، شاهد بریک اوت (breakout) خواهیم بود، این اتفاق منجر به افزایش ناگهانی قیمتها میشود. در صورتیکه فروش بیشتر باشد بریک داون (breakdown) اتفاق میافتد، که این اتفاق باعث کاهش ناگهانی قیمت خواهد شد.
با این وجود، نمودار حجم سهام هم میتواند بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.
روندها
روند خطی است که جهت حرکت بازار را نشان میدهد. این روند میتواند به یکی از حالتهای صعودی، نزولی یا خنثی باشد. روند صعودی به معنای افزایش خریداران با افزایش سهام است و بالعکس.
روند را به صورت خطی بر نمودار نشان میدهیم. این خط با اتصال نقاط کف و سقف قیمت به دست میآید. با کمک خط روند تحلیلگر نقاط حمایت و مقاومت، نقاط شکست یا چرخش بازار و جهت قیمت بازار را پیدا میکند. علاوه بر این با استفاده از میانگین متحرک نیز میتوان روند بازار را مشخص کرد. برای اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنیم مقاله خط روند را مطالعه کنید.
کدام روش تحلیل تکنیکال بهتر است؟
حال که با هشت روش تحلیل تکنیکال آشنا شدید، میدانید که هر کدام از این روشها به نوعی میتواند جایگاه بهترین روش تحلیل تکنیکال را از آن خود کنند.
هر کدام از این روشها مزیتها و کاربردهای خود را دارند و بهترین روش میتواند کاملاً فردی آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت باشد. بدین معنا که بهترین شیوه با توجه به خصوصیات فردی و کاربردهای مورد نیاز هر شخص میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.
در نتیجه بهترین روش به یکی از این روشها منتهی نمیشود. با این حال شاید بتوان گفت بهترین روش ترکیبی از چند روش است. به این صورت فرد با ادغام روشها و بررسی سرمایهگذاری از چندین جهت میتواند با ریسک کمتر و پیشبینی دقیقتر تریدینگ کند.
کلام آخر
امروز با هم برای یافتن بهترین راه تحلیل تکنیکال تلاش کردیم. در این راه با انواع روشهای تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و شاخصها و معیارهای متعددی را با توجه به کاربردهای آنها شناختیم.
برخی از روشها همچون حمایت و مقاومت با کمک دیگر روشها همچون نمودارها و قیمتها به دست میآیند و برخی دیگر پایه و اساس نمایان شدن دیگر روشها هستند مانند نمودارها.
الگوی مثلث چیست؟ (5 الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال) Triangle pattern
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال دارای مدل های مختلفی است، که هر کدام از آنها می توانند به نوبه خود در تعیین زمان مناسب برای خرید و فروش سهام، به سهامداران اطلاعات لازم را ارائه کنند. از میان این الگوها باید به الگوی مثلث اشاره کنیم، که خود به نمونه های مختلفی تقسیم می شود. انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال بسیار کاربرد دارند و می توان از هر کدام از آنها برای تحلیل بازار استفاده کرد.
انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
از جمله الگوهایی که می توانید از آنها برای تحلیل بازار بورس استفاده کنید، باید به موارد زیر اشاره کنیم:
- الگوی مثلث افزایشی یا الگوی مثلث صعودی
- الگوی مثلث کاهشی یا الگوی مثلث نزولی
- الگوی مثلث پهن شونده یا انبساطی
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث کنج
الگوی مثلث (متقارن) چیست ؟
مثلث متقارن یک الگوی نمودار است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که یک سری قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند. این خطوط روند باید در یک شیب تقریباً یکسان جمع شوند. خطوط ترندی که در شیب های نابرابر همگرا هستند ، به عنوان یک گوه در حال افزایش ، گوه سقوط ، مثلث صعودی یا آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت مثلث نزولی نامیده می شوند. investopedia
الگو های مثلث را باید از جمله الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم، که می توانند در برخی مواقع نیز عملکردی همچون الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال داشته باشند. زمانی که این الگو در تحلیل تکنیکال دیده می شود، که فعالیت های قیمت یک سهام، در روند های خنثی، تنها یک توقف مقطعی داشته باشد. پس از آن روند قیمت در همان جهت قبلی خود اقدام به حرکت نماید.
هر یک از الگوهای مثلثی که بر روی نمودار تحلیل تکنیکال مشاهده می کنید، بیانگر یک حالت خاص از قیمت سهام در بازار بورس است. مثلث ها اصولا نشان دهنده کاهش نوسان هستند، اما در نهایت این الگوها می توانند مجددا روند افزایشی خود را در پیش بگیرند. افرادی که درگیر یافتن زمان مناسب برای خرید و فروش سهام در بازارهای مالی از جمله بازار بورس هستند، معمولا به تحلیل بازار با الگوها می پردازند.
بهتر است پیش از آنکه با عملکرد الگوهای مثلث آشنا شویم، بدانیم انواع الگوی مثلث کدامند و هر یک چه کاربردی در بازار بورس دارند.
انوع الگوی مثلث
الگوی مثلث افزایشی یا صعودی
الگوی مثلث یا افزایشی(صعودی) چیست ؟
این نمونه که به الگوی مثلث صعودی نیز شهرت دارد، زمانی بر روی نمودار تشکیل می شود که یک خط مقاومت، در بالا و خط حمایت در پایین نمودار به صورت افقی شکل گیرد. در اصل باید بگوییم این الگو زمانی بر روی نمودار ایجاد می شود، که خریداران دیگر قدرت کافی ندارند که از سطح مقاومت بازار عبور کنند.
از سوی دیگر خریداران دیگر قادر نیستند که از سطح مشخصی، اقدام به سفارش گذاری نموده و به همین دلیل قیمت به سمت بالا صعود می کند. اگر بر روی نمودارهای تحلیل تکنیکال انواع الگوی مثلث افزایشی را مورد بررسی قرار دهید، متوجه می شوید که خریداران قادر نیستند از خط مقاومت عبور کنند. اما با این حال کف های ایجاد شده بر روی این الگو نیز، کوتاه تر از کف های قبلی خواهند بود.
در نهایت خریداران موفق خواهند شد که خط مقاومت را درهم شکسته، و مجددا مسیر حرکت صعودی قبلی را در پیش گیرند.
الگوهای مثلث بازار بورس
الگوی مثلث کاهشی یا نزولی
الگوی مثلث یا کاهشی (نزولی) چیست ؟
یکی دیگر از انواع الگوی مثلث که می توانید در نمودارهای تحلیل تکنیکال با ان مواجه شوید، الگوهای کاهشی یا نزولی هستند. در این دسته از الگوها، خط افقی حمایت در پایین و خط مقاومت در بالا قرار می گیرد. اگر بر روی نمودار شاهد الگوهای نزولی باشید، متوجه این نکته می شوید که قیمت سهام در بازار به آهستگی حالت نزولی خود را در پیش گرفته است.
در چنین حالتی بیشتر فروشندگان قدرت بازار را در دست می گیرند، و در بیشتر مواقع با شکستن خط حمایت، منجر می شوند که بازار حالت نزولی در پیش گیرد. البته بهتر است این نکته را که این الگوها نیز همچون دیگر الگوها و اندیکاتورهای بازار بورس، 100 درصدی نیستند. از این رو ممکن است در برخی مواقع خط مقاومت آنها به قدری قوی شود که قیمت با اصابت به آن روند بازگشتی را در پیش گیرد و منجر به آغاز روند صعودی شود.
انواع الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن:
این نمونه زمانی اتفاق می افتد، که حرکت های نزولی و صعودی قیمت دارایی، در طول زمان به ناحیه ای کوچک تبدیل شود. معمولا در الگوهای متقارن حرکت به سمت پایین و بالا نسبت به قبل محدود تر بوده، و نسبت به آخرین حرکت، چندان روبه بالا یا پایین نیست. در واقع باید بگوییم بر روی الگوهای مثلث متقارن، نوسانات در نقطه ای پایین تر رو به بالا شکل می گیرند.
در حالی که در نقطه های پایین، این نوسانات در نقطه ای بالاتر شکل خواهند گرفت. بر روی انواع الگوی متقارن می توان دو ضلع با شیب برعکس اما متقارن را مشاهده کنید. پس باید بگوییم که این الگوها در اصل دارای ضلع افقی نیستند. الگوهای مثلث متقارن را نیز باید جزو الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم.
اما باید به این نکته اشاره نماییم، که در این الگوها نیز همچون الگوهای کاهشی یا افزایشی، انتظار می رود که ضلع در مسیری حرکت خود را ادامه دهد، که جهت روند شکسته شده در آن مسیر قرار دارد.
الگوهای صعودی و نزولی مثلث
الگوی مثلث انبساطی یا پهن شونده:
از دیگر نمونه های الگوی مثلث باید به الگوی انبساطی اشاره کنیم. این الگو در اصل یکی از انواع الگو های کمیاب و غیر معمول در مثلث ها به شمار می رود. می توانید بر روی نمودار با الگویی روبه رو شوید که به شکل یک مثلث واژگون یا عکس یک الگوی مثلث است. به طور کلی که انواع الگوی مثلث به آنها اشاره کردیم، همگی از دو خط همگرا یا به هم نزدیک شونده برخوردار بودند.
اما الگوی پهن شونده یا انبساطی، کاملا روندی مغایر با الگوهای دیگر دارد. در این الگوها معمولا خطوط روند از هم دور شده و شبیه به مثلثی می شوند که در حالت انبساط باشد. از الگوی پهن شده با نام الگوی بلندگوی دستی نیز یاد می شود.
الگوی مثلث کنج
الگوی مثلث کنج چیست ؟
این الگو در اصل خود به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شود، و از آن برای تحلیل تکنیکال بازار بورس استفاده می شود. الگوهای کنج آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت را باید جزو الگوهای ادامه دهنده به شمار آوریم، اما از سوی دیگر نیز می توان آنها را جزو الگوهای بازگشتی نیز یاد کرد.
از این رو قاعده کلی ای برای این نوع الگوهای مثلثی وجود ندارد. برای یافتن آنها در نمودار نیز باید همچون دیگر الگوها، به دنبال دو خط روند صعودی هکرا باشید. زاویه حرکتی خطوط انواع الگوی مثلث کنج به گونه ای است، که اگر آنها را بر روی نمودار ادامه دهید، در نهایت بر روی یک نقطه یکدیگر را قطع می کنند.
3 گام اساسی برای معامله با الگو های قیمت هارمونیک
همانطور که میدانید برای سود بیشتر در معامله باید الگوهای هارمونیک را بشناسیم. استفاده از الگوهای قیمت هارمونیک به این معناست که آن هارا به طور دقیق و کامل بشناسیم و در معاملات به طور صحیح از آنها اسفاده کنیم. در ابتدا خوب است بدانیم الگوی هارمونیک چیست و با ۳ گام اساسی برای معامله با الگو های قیمت هارمونیک آشنا شویم.
مفهوم الگو های قیمت هارمونیک
الگوهای قیمت هارمونیک در تحلیل تکنیکال به سرمایه گذاران کمک بزرگی کردهاند و باعث سودآوری خوبی در بازار بورس شده اند. این الگوها قالبهای خاص هندسی و قیمتی دارند که با محاسبههای فیبوناچی اندازه گیری میشوند. خوب است قبل از آشنایی با گامهای اساسی برای معامله با الگوهای قیمت هارمونیک با چند نمونه از الگوهای هارمونیک آشنا شویم.
الگوی خفاش یا (But pattern):
این الگو در واقع یک الگوی هارمونیک بسیار کاربردی در تحلیل تکنیکال است که در سال ۲۰۰۱ توسط فردی به نام Scott Carney ابداع شد. به دو صورت نزولی و صعودی ظاهر میشود. الگوی خفاش صعودی شبیه به حرف M و الگوی خفاش نزولی شبیه به حرف W ظاهر میشود.
الگوی خرچنگ یا (Crab):
الگوی خرچنگ در واقع یکی از دقیقترین الگوها است که در سال ۲۰۰۰ کشف شد. این الگو به نسبت ریسک بالایی که دارد سود خوبی هم دارد.
الگوی ایده آل یا AB=CD:
این الگو شامل سه موج به نامهای AB و BC و CD است و اساس بسیاری از الگو های قیمت هارمونیک است. نکته مهمی که در این الگو باید به آن توجه کرد این است که در تمام بازههای زمانی به فراوانی استفاده میشود. در واقع این الگو با اینکه روندی صعودی یا نزولی دارد امکان دارد در اواسط راه مسیری مخالف جهت اصلی را پیش ببرد و بعد دوباره به جریان اصلی خود بازگردد.
سه گام اساسی برای شناسایی انواع الگوی هارمونیک:
مرحله اول: ابتدا الگوی قیمتی هارمونیک را بیابیم.
مرحله دوم: اندازه گیری الگوی قیمت هارمونیک
مرحله سوم: شروع به خرید و فروش با در نظر گرفتن الگوی قیمت هارمونیک
در ادامه به توضیح این مراحل میپردازیم و روش کار هریک از آن ها را بررسی میکنیم.
یافتن الگوی قیمت هارمونیک:
در این مرحله هنوز آگاهی نداریم که دقیقا با چه الگویی رو به رو هستیم. برای شناخت الگو ها باید با تمرین و تکرار به مهارت کافی برسیم. این الگو می تواند یک خفاش یا خرچنگ باشد.
اندازه گیری الگو های قیمت هارمونیک:
هنگامی که متوجه درستی تشخیص الگو شدیم، با استفاده از فیبوناچی و محاسبات باید مشاهدات خود را بنویسیم.
شروع به خرید و فروش با در نظر گرفتن الگو های قیمت هارمونیک:
حال که به یک الگوی قیمتی مناسب دست پیدا کردیم با در نظر گرفتن حد سود و ضرر شروع به خرید و فروش میکنیم.
سخن پایانی
در پایان می توان گفت شناخت این الگو ها در موفقیت معامله با الگو های قیمت هارمونیک نقش بسزایی دارند. این الگو ها بسیار شبیه و نزدیک به هم هستند و شناخت آن ها نیازمند دقت بسیار بالایی است. در هنگام استفاده از الگوهای هارمونیک برای معاملات بهتر لازم است که از ابزار های فیبوناچی استفاده کنیم.
آشنایی با الگو ها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار
هرگاه سرمایهگذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک میگیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت میگیرد که عموما یک تا سه هفته طول میکشد، نوساناتی تشکیل میشود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد میشود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی(bull) و نزولی (bear) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت میکند و ادامهی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل میدهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده میشود و شکل پرچم سه گوش ظاهر میشود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند. هنگامیکه الگو شکل میگیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه مییابد.
زمانی که سرمایهگذاران میخواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده میکنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایهگذاران، روند صعودی به تدریج کم میشود و سپس به حالت اول باز میگردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار میگیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده میشود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی میشود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته میشود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته میشود یعنی زمانی که هندل تشکیل میشود، روند صعودی ادامه پیدا میکند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایهگذاران میخواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده میکنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید میآورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل میگیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایهگذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان میرسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.
وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی ” فنجان برعکس و دسته” پدید میآید.
الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب میشود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.
الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کفها و سقفهای قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل میدهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقفهای قیمتی پایینتر و پایینتر را بهم وصل میکند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کفهای قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط میکند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید میآید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست میآید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد میشود. معمولاً قیمت پس از شکلگیری الگوی مثلث متقارن یا صعود میکند یا ریزش پیدا میکند تا لااقل به قیمت هدفاش برسد.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایعترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آنها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایینتر از راس راست آن است.
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل میدهد.
قلهها و درههای سهگانه
قلهها و درههای سهگانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قلهها و درههای دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل میکنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با ترازهای حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر میرسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دوگانه
الگوی قیمتی کف دوگانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد میشود. انتظار میرود که در این حالت قیمتها صعود کنند و هر چه شکلگیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کفهای دوگانه قیمتی، حمایتهای قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفتهاند که سرمایهگذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفتهاند که قیمت سرمایه به پایینترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشنهای فروش شان را تغییر دادهاند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیکترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته میشود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و میتواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته میشود و سرمایهگذاران خرید را انجام میدهند. قیمت معمولاً پس از شکلگیری الگوی کف دوگانه صعود میکند و این صعود حداقل تا سطح هدفاش خواهد بود.
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد میشود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کفهای قیمتی و خطهای مقاومت، آخرین سقفهای قیمتی را بهم وصل میکنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل میگیرد که نوسانات قیمتها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای میدهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، میتوان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است.
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد میشود و علامتی از تغییر روند و افت قیمتها است. این الگو بازار از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل میشود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قلهها را بهم وصل میکند و خط حمایت (Support) نیز کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل میکند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است.
بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟
یک مقاومت قدرتمند تلقی میشود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایینترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکلگیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد میشود. قیمت پس از شکلگیری این الگو افت میگند.
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان میدهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل میگیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد میشود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار میگیرد. کفهای قیمتی در الگو هم توسط یک خط آشنایی با ۳ نوع اصلی الگوهای چارت گردن (حمایت) به هم وصل میشوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایهگذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد میکنند و دارایی خود را میفروشند.
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگوها بسیار مهم است. البته این الگوها همیشه درست نمیگویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینیها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگوها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگوها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
دیدگاه شما