چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟


بهترین روش تعیین حد ضرر در ارزهای دیجیتال

احتمالا شما هم بعد از معامله در بازار ارزهای دیجیتال و تجربه چند ضرر، با شنیدن واژه حد ضرر فکر کنید فرشته نجات سرمایه خود را یافته اید، ولی عجله نکنید! با ما همراه باشید تا با انواع استراتژی و تکنیک‌های تعیین حد ضرر و حد سود آشنا شوید.

استاپ لاس (stop loss) در لغت به معنی “توقف ضرر” است. حد ضرر در بازارهای مالی به خروج از معامله در قیمتی که طبق استراتژی معامله‌گر از قبل تعیین کرده است، اشاره دارد. در معاملات فیوچرز حد ضرر دستورالعملی برای بستن یک پوزیشن در قیمت و یا درصدی خاص است تا به‌وسیله آن ضرر کنترل شود. تعیین حد ضرر در معاملات اهمیت زیادی دارد که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.

حد سود یا Take profit چیست؟

همانطور که اشاره کردیم، داشتن استراتژی حد ضرر برای محدود کردن حداکثر ضرری که در یک بازار خواهید داشت، ضروری است. از طرفی دیگر، معاملات سودآور معمولا تا ابد در سود نخواهد ماند و بالاخره به منطقه اصلاحی و کاهش قیمت خواهند رسید و شما می‌بایست قبل از کاهش سود خود از معامله خارج شوید؛ اما چطور؟ به کمک حد سود می‌توانید این منطقه را تعیین کنید. در معامله‌گری پایبندی به حدود سود و ضرر به شما کمک خواهد کرد که از تصمیمات احساسی و طمع در امان باشید. شما می‌توانید از نسبت آن‌ها نیز استفاده کنید که در مقاله ریسک به ریوارد، مفصل درباره آن حرف زدیم.

حد ضرر چگونه تعیین می‌شود؟

در بازار پرریسک ارزهای دیجیتال تعیین حد ضرر برای در امان ماندن از ریسک بازار، ضروری است. البته اینکه تریدر چگونه از حد ضرر استفاده کند به استراتژی که برای معاملاتش دارد، وابسته است. در ادامه به بررسی چند روش محاسبه حد ضرر در بازار کریپتو می‌پردازیم؛ اگر شما بعد از خواندن این موارد نتوانستید تشخیص دهید از کدام مورد استفاده کنید، خیلی نگران نشوید! چون می‌توانید از تجربه تریدرهای ماهر استفاده کنید که در ادامه به این موضوع بیشتر می‌پردازیم.

حد ضرر ثابت (static stop):

همانطور که از اسم این روش مشخص است؛ تریدر یک قیمت خاص را بدون تغییر، تعیین می‌کند و تا زمانی که معامله به قیمت توقف یا محدوده مشخص شده نرسیده است، دستور استاپ‌لاس اجرا نمی‌شود. به عبارتی در این روش تریدر فارغ از ابزارهای تحلیل تکنیکال، با توجه‌ به شناختی که از دارایی و ریسک‌پذیری خود دارد مشخص می‌کند که از چه حد بیشتر ضرر نکند. این روش بیشتر مورد استقبال تریدرهای تازه‌کار است.

استاتیک استاپ لاس با اندیکاتور (Static Stops based on Indicators):

در این روش تریدرها از اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (Average True Range) استفاده می‌کنند؛ این اندیکاتور یک وضعیت نسبی از قدرت بازار است که زمانی بازار نوسان دارد، می‌تواند به تریدر دید بهتری بدهد و تریدرها به کمک آن بازار را دقیق‌تر تجزیه‌وتحلیل می‌‌کنند و حد ثابتی برای ضررشان انتخاب می‌کنند.

توقف دنباله‌دار (Trailing StopsLoss):

تریدرهای ماهرتر از این روش استفاده می‌کنند و برای کم کردن حد ریسک خود از حرکت معاملاتی که به نفع خودشان است استفاده می‌کنند و این امکان برایشان هست که ریسک اولیه خود را حذف کنند.

توقف‌ دنباله‌دار چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ به‌صورت دستی (Manual Trailing Stops):

این روش به تریدر این امکان را می‌دهد که روی معاملاتش کنترل زیادی داشته باشند و حد ضرر را با جابجایی پوزیشن تغییر دهد؛ یعنی با پیشرفت بیشتر بازار به نفع معاملات، تریدر حد ضرر را بیشتر کاهش می‌دهد.

چرا تعیین حد ضرر مهم است؟

شما برای اینکه بتوانید سود خود را تضمین کنید یا یکباره همه‌ی سرمایه‌تان را از دست ندهید باید استراتژی‌هایی برای مدیریت ریسک تریدهای خود داشته باشید؛ آینده غیرقابل پیش‌بینی است! از همین جهت تعیین حد ضرر و تغییر آن طبق شرایط بازار برای تریدرها اهمیت زیادی دارد. بگذارید برای فهم بهتر این موضوع مثالی بزنم؛ فرض کنید که شما سولانا (Solana) را در قیمت‌ 35 دلار خریدید و حد ضرر خود را روی 30 دلار تعریف کردید. حالا تصور کنید که قیمت سولانا به 50 دلار رسیده است؛ مشخصا شما سود زیادی به دست آوردید. اما ناگهان روند سولانا نزولی می‌شود در چنین شرایطی اگر هنوز حد ضرر خود را روی 30 دلار نگه‌ داشته باشید؛ نه‌تنها سودهای خود را از دست می‌دهید، بلکه متضرر هم می‌شوید. پس این‌که با حرکت سهم، میزان استاپ لاس را تغییر دهید موضوع بسیار مهمی است.

چطور بهترین حد ضرر را تعریف کنیم؟

حالا سوال این است که آیا همه می‌توانند بهترین محدوده ضرر را برای معاملاتشان تعریف کنند؟ شما فقط در صورتی که تریدر کاربلدی باشید می‌توانید از بهترین حد ضرر برای معاملات خود استفاده کنید. شاید شما تریدر ماهری نیستید یا وقت کافی برای تریدر شدن ندارید اما با استفاده از تجربه کاربلدهای بازار کریپتو می‌توانید از شکارشدن چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ سرمایه خود محافظت کنید. پلتفرم کپی‌تریدینگ دارایا این امکان را به شما می‌دهد که هم‌پا و هم‌تراز حرفه‌ای‌های بازار کریپتو حرکت کنید و همزمان با برترین تریدرهای ایران، بهترین استراتژی‌های معاملاتی را انجام دهید. شما می‌توانید سبدهای دارایا را از طریق کارت‌های زیر ببینید و طبق شناختی که از میزان ریسک‌پذیری‌تان دارید، حد ضرر خود را تعیین کنید و سبد مورد نظرتان را رزرو کنید.

حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

ورود به بازار سرمایه پیش‌نیازهایی دارد. اولین و مهمترین آن، سنجش میزان ریسک‌پذیری سهامدار است. بارها از تریبون‌های مختلف عنوان شده است که سرمایه‌گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار دارای ریسک است. سهامدار باید بداند سود و ضرر دو روی یک سکه سرمایه‌گذاری است و حد ضرر یا استاپ لاس سرمایه‌گذاری خود را بشناسد.

هنگامی‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری و سرمایه خود را حفظ می‌کنیم. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم‌گیری می‌کنند. نهایتا نیز زیان‌های هنگفت می‌بینند و از بازار بورس متنفر می‌شوند! در این مقاله علاوه بر توضیح چیستی حد ضرر، روش‌های محاسبه آن را نیز با هم مرور می‌کنیم.

منطور از حد ضرر چیست؟

‌افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند به ‌طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده‌اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم.

تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها، حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم.

با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید برخلاف انتظار ما قیمت سهم کاهش یافت، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده‌ایم یا بر خلاف روند بازار وارد شده‌ایم و تحلیل درستی از سهم نداشته‌ایم. در این وضعیت، دو راه پیش روی ما قرار دارد:

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود.

خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛‌ یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای با بررسی کامل سهم را می‌خرد و حد سود و زیان را تعیین می‌کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می‌شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید؛ بلافاصله باید از سهم خارج شد.

حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند در صورتی‌که سود مورد انتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.

امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایه‌گذاری و عدم ‌مدیریت سرمایه و ریسک است.

اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، لازم است حد ضرر کل بازار در نظر گرفته شود و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نباید معامله کرد. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.

برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کنیم و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچ‌گونه تردیدی بسته شود. سرمایه‌گذاری موفق است که بتواند زیان خود را به حداقل برساند.

مزیت تعیین حد ضرر چیست؟

برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده‌اید و قیمت آن رو به کاهش است. چنانچه قیمت سهم مورد نظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده‌اید اما از نظر سرمایه‌گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در این یک سال ایجاد کرده ‌است. به این معنا که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در موقعیت‌های سودآور دیگر از دست داده‌اید. با این توضیح یکی از مزیت‌های اصلی حد ضرر را علاوه ‌بر جلوگیری از افزایش زیان، می‌توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.

نحوه محاسبه حد ضرر

‌روش‌های متعددی برای محاسبه حد ضرر وجود دارد. بعضی از این روش‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر می‌پردازیم:

  • حد ضرر ثابت
  • حد ضرر مکانیکال
  • حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

حد ضرر ثابت‌

در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله‌گر مقدار مشخصی را به ‌عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد و زمانی‌که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می‌کند. در این روش حد ضرر به دو صورت محاسبه می‌شو:.

‌۱ مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله‌گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می‌کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ هزار تومانی را برای خرید خود در نظر می‌گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ هزار تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می‌کند.
‌۲ مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله‌گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می‌دهد و ‌زمانی ‌که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین‌تر رفت، از معامله خارج می‌شود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر بگیریم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید سهم را بفروشیم.

چند نکته درباره تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:

  • قانون۸درصدی: برخی معتقدند معمولا سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ‌ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می‌شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
  • محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی: از معمول‌ترین محدوده‌هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می‌­شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه‌گذاران وجود ندارد اما اغلب بازه‌ در نظر گرفته ‌شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
  • تفاوت رفتار سهم با وضعیت بازار: در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می­‌گویند) این می‌تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی‌که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین­‌تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به ‌همراه خواهد داشت.

حد ضرر متحرک یا شناور

‌تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین‌تر، به معنی تعیین حد ضرر متحرک یا شناور یا متغیر است. به عنوان مثال زمانی‌که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان می‌خریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار می‌دهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار می‌دهیم. به این فرآیند، تغییر حد ضرر با توجه به روند قیمت سهام گفته می‌شود.

حد ضرر مکانیکال

‌در روش‌های تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال، برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده می‌شود. در اینجا نگاهی مختصر به روش‌های چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ مورد استفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کامل­‌تر، می‌توانید به منابع تخصصی‌تر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه کنید:
‌۱- روش پارابولیک سار(Parabolic SAR): در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده می‌شود.

‌۲- میانگین متحرک(Moving Average): در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد، استفاده چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ می‌شود.

‌حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

‌برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می‌شود. برای مطالعه کامل‌تر این روش می‌توانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید. از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، معمولا برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می­‌دهند. البته گاهی سرمایه‌گذارانی که با هدف نوسان‌گیری معامله می‌کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می‌دهند.‌

برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ای کمتر شود، حد ضرر فعال می‌شود. در نتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم‌زمان برقرار شود.

‌از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، می‌توانیم به ویژگی‌های سرمایه‌گذار از نظر ریسک‌پذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایه‌گذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را می‌توان موارد زیر در نظر گرفت:

  • ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • ‌فیبوناچی
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری
  • ‌کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه

نکات مهم در تعیین حد ضرر

‌قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد اما نکات قابل توجهی هستند که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

  • کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌
  • یکی از رایج‌ترین اشتباهات، تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. گاهی اوقات با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله‌گر اقدام به تغییر یا حذف آن می‌کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه‌گذاری نخواهد داشت.‌
  • حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌
  • حد ضرر را نباید با فاصلهخیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
  • اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد، بعد از رسیدن به حد سود، بدون این که سهم را بفروشیم فقط حد ضرر را تعریف می‌کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
  • در تعیین حد ضرر، افق زمانی سرمایه‌گذاری بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه‌مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می‌شود، متفاوت است.
  • در معاملات کوتاه‌مدت، حد ضرر را روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد).‌
  • حد ضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید)‌‌.
  • وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت شد، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده، که حالا به عنوان حمایت عمل می‌کند، قرار دهید.

سخن آخر

‌یکی از بارزترین تفاوت‌های معامله‌گران موفق با سایر معامله‌گران، نحوه برخورد آن‌ها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی ‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، می‌توانیم از زیان جلوگیری و اصل سرمایه را حفظ کنیم.
تعیین حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss)، از ملزومات تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار موفق است. برای این کار باید به روند بازار، نوع سهام، شخصیت مالی و میزان ریسک‌پذیری خود توجه کنیم و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد اما نکات و روش‌هایی هستند که برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه‌ای، به ما کمک می‌کنند. در این مقاله ابتدا بررسی کردیم که حد ضرر چیست و در نظر گرفتن آن چه مزایایی دارد و سپس به بررسی انواع حد ضرر شامل ثابت، شناور، مکانیکال و تکنیکال پرداختیم.

چگونه می توان حد سود و ضرر را محاسبه و از آنها در معاملات استفاده کرد

حد سود و حد ضرر

سطوح حد سود و حد ضرر دو مفهوم مهم هستند که بسیاری از معامله گران از آنها استفاده می کنند تا بسته به میزان ریسکی که تمایل به پذیرش دارند، زمان خروج از موقعیت خود را تعیین کنند. این سفارشات هم در بازارهای سنتی و هم در بازار ارزهای رمزنگاری مورد استفاده قرار می گیرند و در بین معامله گرانی که رویکرد ترجیحی آنها تحلیل تکنیکال است، بسیار محبوب هستند.

مقدمه

زمان بندی بازار یک استراتژی معاملاتی است که در آن سرمایه گذاران و معامله گران سعی می کنند آینده قیمت را پیش بینی کنند و سطح قیمتی مطلوب را برای خرید یا فروش دارایی ها پیدا کنند. طبق این رویکرد، تعیین زمان خروج از بازار اهمیت زیادی دارد. در اینجاست که حد سود و حد ضرر به کمک معامله گران می آیند.

سطوح حد ضرر و حد سود اهداف قیمتی هستند که معامله گران از قبل برای خود تعیین می کنند. معامله گران منضبط اغلب از این سطوح از پیش تعیین شده برای خروج از موقعیت معاملاتی استفاده می کنند تا معاملات بر اساس احساسات را به حداقل برسانند. این سطوح همچنین برای مدیریت ریسک ضروری هستند.

سطوح حد ضرر و حد سود

سطح حد ضرر (SL) قیمت از پیش تعیین شده یک دارایی است که پایین تر از قیمت فعلی تنظیم می شود. با رسیدن قیمت به این سطح، موقعیت سرمایه گذار به طور خودکار بسته می شود و در نتیجه ضرر معامله گر به حداقل می رسد. برعکس، سطح حد سود (TP) قیمت از پیش تعیین شده ای است که در آن موقعیت معامله گر با سود بسته می شود.

معامله گران می توانند به جای استفاده از سایر سفارش های بازار، این سطوح را برای فروش خودکار تنظیم کنند و نیازی نیست که مداوم بازار را زیر نظر بگیرند.

چرا باید از حد ضرر و حد سود استفاده کرد؟

مدیریت ریسک

سطوح حد سود و حد ضرر منعکس کننده تحرکات فعلی بازار هستند و کسانی که می دانند چگونه سطح قیمتی مطلوب خود را به درستی تشخیص دهند، اساسا فرصت های معاملاتی مطلوب و سطوح قابل قبول ریسک را شناسایی می کنند.
مدیریت ریسک؛ هنر از دست ندادن تمام سرمایه

ارزیابی ریسک با استفاده از این سطوح می تواند نقش مهمی در حفظ و رشد پرتفوی ارز رمزنگاری شما داشته باشد. با اولویت دادن به معاملات کم ریسک، نه تنها به طور سیستماتیک از دارایی های خود محافظت می کنید، بلکه از سقوط کامل ارزش پرتفوی خود جلوگیری می کنید. بنابراین، بسیاری از معامله گران از حد سود و حد ضرر در استراتژی های مدیریت ریسک خود استفاده می کنند.

اجتناب از معاملات احساسی

احساسات فردی در هر لحظه می توانند تاثیر زیادی بر تصمیم گیری بگذارند و به همین دلیل است که برخی از معامله گران برای اجتناب از معاملات تحت تاثیر استرس، ترس، طمع یا سایر احساسات تاثیرگذار، به یک استراتژی از پیش تعیین شده تکیه می کنند.

ماهر شدن در تشخیص زمان بستن یک موقعیت می تواند به شما کمک کند تا از معاملات احساسی خودداری کنید و به شما این امکان را می دهد که معاملات خود را به صورت هدفمند مدیریت کنید نه از روی احساسات.

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد (یا سود به زیان)

سطوح حد سود و حد ضرر برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد معامله استفاده می شوند. به طور کلی، بهتر است وارد موقعیت هایی شوید که نسبت ریسک به ریوارد پایینی دارند، چون سود احتمالی این موقعیت ها بیشتر از ضرر احتمالی آنها است.
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟

ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:

حد ضرر- قیمت ورود به موقعیت = ریسک

قیمت ورود به موقعیت – حد سود = ریوارد

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد ساده است. می توانید آن را از تقسیم ریسک به ریوارد به دست آورید:

ریوارد ÷ ریسک = نسبت ریسک به ریوارد

نحوه محاسبه سطوح حد سود و حد ضرر

روش های مختلفی وجود دارند که معامله گران می توانند از آنها برای تعیین سطوح مطلوب حد سود و حد ضرر استفاده کنند. این روش ها ممکن است به طور مستقل یا با ترکیب شدن با روش های دیگر مورد استفاده قرار بگیرند، اما هدف نهایی همه آنها یکی است: استفاده از داده های موجود برای گرفتن تصمیم آگاهانه درباره زمان بستن یک موقعیت.

سطوح حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت دو مفهوم مهم بوده که همه معامله گران تکنیکال در بازارهای سنتی و ارز رمزنگاری با آنها آشنا هستند.
مفهوم سطوح حمایت و مقاومت چیست و چه کاربردی دارد؟

سطوح حمایت و مقاومت مناطقی در نمودار قیمت هستند که احتمال افزایش فعالیت معاملاتی (چه خرید و چه فروش) بیشتر است. در سطوح حمایت، انتظار می رود روند نزولی قیمت به دلیل افزایش میزان فعالیت خرید معامله گران، متوقف شود. در سطوح مقاومت، انتظار می رود به دلیل افزایش میزان فعالیت فروش از سوی معامله گران، روند صعودی متوقف شود.

معامله گرانی که از این روش استفاده می کنند، معمولا حد ضرر خود را درست بالاتر از سطح حمایت و حد سود خود را درست زیر سطح مقاومتی که شناسایی کرده اند، تعیین می کنند.

میانگین متحرک ها

این شاخص تکنیکال نویز بازار را فیلتر می کند و داده های مربوط به حرکت قیمت را برای ارائه جهت یک روند، یکدست می کند.
معرفی شاخص های تکنیکال و چگونگی استفاده از آنها؛ میانگین متحرک

میانگین متحرک را می توان بسته به اولویت های معامله گران، در یک بازه زمانی کوتاه تر یا طولانی تر محاسبه کرد. معامله گران به دقت میانگین متحرک ها را زیر نظر می گیرند و در جاهایی که آنها صلیب تشکیل می دهند (یکدیگر را قطع می کنند) به دنبال فرصت های خرید یا فروش هستند.
چگونه از صلیب طلایی و صلیب مرگ در تحلیل قیمت استفاده کنیم

به طور معمول، معامله گرانی که از میانگین متحرک استفاده می کنند، سطوح حد ضرر خود را زیر میانگین متحرک بلند مدت تعیین می کنند.

روش درصدی

برخی معامله گران به جای یک سطح از پیش تعیین شده (چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ که با استفاده از شاخص های تکنیکال محاسبه می شود)، از یک درصد ثابت برای تعیین سطوح حد سود و حد ضرر استفاده می کنند. برای مثال، زمانی که قیمت دارایی 5 درصد بالاتر یا پایین تر از سطح قیمتی ورود به موقعیت قرار می گیرد، موقعیت خود را می بندند. این یک روش بسیار ساده است و برای معامله گرانی که آشنایی چندانی با شاخص های تکنیکال ندارند، به خوبی جواب می دهد.

سایر شاخص ها

در بالا به چند شاخص تکنیکال اشاره کردیم که برای تعیین سطوح حد ضرر و حد سود استفاده می شوند. اما برخی معامله گران از شاخص های دیگر برای این کار استفاده می کنند. این شاخص ها شامل شاخص قدرت نسبی، باندهای بولینگر و میانگین متحرک همگرایی واگرایی هستند.
چگونه می توان از شاخص MACD برای پیش بینی قیمت ارزها استفاده کرد
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چگونه می توان از آن در تحلیل قیمت استفاده کرد؟
استفاده از باندهای بولینگر برای تعیین وضعیت اشباع خرید یا فروش

شاخص قدرت نسبی یک شاخص حرکتی است که نشان می دهد آیا یک دارایی در وضعیت اشباع فروش قرار دارد یا در وضعیت اشباع خرید. باندهای بولینگر نوسانات بازار را اندازه گیری می کنند و میانگین متحرک همگرایی واگرایی از میانگین متحرک های نمایی برای تعیین جهت حرکت بازار و روندهای قیمتی استفاده می کند.

استاپ لاس یا حد ضرر در فارکس چیست؟ +6 نکته طلایی برای تعیین حد ضرر

یکی از ابتدایی­‌ ترین موضوعات در سیگنال فارکس تعیین حدضرر یا استاپ­لاس (stop loss) برای معاملات هست که بعضی از معامله‌­گران تازه ­کار یا حتی با­تجربه با سهل انگاری در تعیین یا عدم تعیین حد ضرر معامله‌های خود ریسک بزرگی را متحمل می­شوند. حتی امکان از دست رفتن بخش عظیمی از سرمایه ­شون وجود دارد. در این مطلب سعی شده تا تعریف کاملی از استاپ لاس، اهمیت تعیین این نکته طلایی و نحوه محاسبه درست میزان آن برای شما عزیزان ارائه شود. همچنین 6 نکته طلایی که هر تریدری در هنگام تعیین حد ضرر مد نظر دارد تشریح شده تا شما عزیزان به درست ­ترین و اصولی­ ترین حالت ممکن استاپ لاس معاملات را تعیین کنید و توی بازار فارکس در کم ­ریسک ترین حالت ممکن معامله کنید.

حد ضرر یا استاپ لاس چیست؟

استاپ لاس چیست

حدضرر یا استاپ لاس (stop loss) محدوده قیمتی هست که با رسیدن قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته می­شود .

هر معامله­ گر در هنگام ورود به موقعیت­‌های معاملاتی با دو پارامتر اساسی مواجه می­شود که تعیین درست و اصولی آن­ها نقش مهمی در آن معامله دارد; حد ضرر(Stop Loss) و حد سود(Take profit). همانطور که اشاره شد حد ضرر عددی هست که با رسیدن قیمت به آن معامله در ضرر بسته می­شود و حد سود آن محدوده قیمتی هست که تریدر برای کسب سود خود از معامله در نظر داشته و با برخورد قیمت به ان عدد معامله در سود بسته می­شود.

حالا که مفهوم کلی استاپ لاس توضیح داده شد بهتر هست که با اهمّیت این سپر طلایی بیشتر آشنا بشیم.

اهمیت حد ضرر برای معاملات:

حفظ سرمایه و معامله اصولی یکی از مهم­ترین نکات در بازارهای چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ مالی هست. هنگام ورود به یک معامله این اصل باید در نظر گرفته شود و تنها بخش کوچکی از سرمایه درگیر شود یا به عبارت دیگر باید روی قسمتی از کل سرمایه ریسک کنیم. با تعیین درست و اصولی حد ضرر برای معاملات همه این نکات رعایت می­شود و حتی با رسیدن قیمت به حدضرر و فعال شدن آن، مدیریت سرمایه حساب به درستی رعایت شده و از ضررهای بزرگ درصورت نقض تحلیل جلوگیری می­شود.

یکی دیگر از مواردی که می­توان به اهمّیت استاپ لاس پی برد زمان اخبار مهم اقتصادی و سخنرانی سران بانک­‌ها و گزارشات مهم است. در چنین مواقعی مارکت با حرکت‌­های بزرگی همراه می­شود که در صورت حرکت بازار در خلاف جهت معامله، امکان ضررهای بزرگ به وجود می­‌آید. ولی اینجاست که حدضرر به کمک معامله­ گران می‌­آید و از ضررهای بعضا بزرگ جلوگیری می­کند.

درهنگام آغاز به کار سشن‌­های مهم بازار مثل سشن لندن و نیویورک هم بازار با حرکت­های بعضا غیر قابل پیش­بینی یا سریع همراه می­شود که در این مواقع هم اهمیت استاپ لاس بیش از پیش به چشم می­‌آید.

تا به اینجا با مفهوم کلی و اهمیت حدضرر آشنا شدیم ولی شاید این سوال براتون پیش بیاد که چطوری باید اصولی و منطقی استاپ لاس را تعیین کرد. برای فهم این مطلب کاربردی ادامه این مطلب رو از دست ندهید.

محاسبه حدضرر برای معاملات

محاسبه میزان حدضرر رابطه مستقیمی با میزان حجم تعیین شده برای معامله دارد. نکته‌ه­ایی که در رابطه با این موضوع باید رعایت شود درگیر کردن بخش منطقی از کل سرمایه در هر معامله هست. مثلا بهتر است که برای هرموقعیت معاملاتی نهایتا 2 تا 3 درصد از کل سرمایه درگیر شود. با مثال زیر مفهوم کلی این مطلب براتون واضح می­شود.

فرض کنید با یک حساب 1000 دلاری در بازار فعالیت دارید و باتوجه به قوانین مدیریت سرمایه و ریسک قراره که 2 درصد از سرمایه شما درگیر معامله شود یا به عبارت دیگر بر روی 2 درصد از سرمایه در یک معامله ریسک کنید. پس با درنظرگرفتن حجم 0.1 برای هرمعامله نهایتا تا 20 پیپ امکان ضرر وجود دارد ولی اگر حدضرر بلندتری دارید پس باید حجم معامله کمتر درنظیر بگیرید که در کل 2 درصد سرمایه درگیر معامله شود. با همین فرمول ساده و طلایی مدیریت سرمایه رو به درستی رعایت می­کنید و حتی با چند ضرر متوالی چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ هم می­توانید به راحتی جبران ضرر کنید.

تا به اینجای کار با یک سری مفاهیم ابتدایی در عین حال کاربردی در رابطه با استاپ لاس آشنا شدیم که دانستن و رعایت همین نکات نقش مؤثری در موفقیت شما در بازار فارکس خواهد داشت. درادامه با چند نکته کلیدی در رابطه با تعیین استاپ لاس آشنا خواهید شد.

6 نکته طلایی در رابطه با تعیین استاپ لاس

۱. نکته مهمی که در رابطه با تعیین حد ضرر معاملات وجود داره در نظر گرفتن اسپرد است. زمان‌هایی که بازار با حجم زیادی مواجه هست اسپرد هم نوسان قابل توجهی دارد و برای بعضی از جفت ارزها گاها تا چند پیپ هم نوسان می‌کند . همین مقدار اسپرد موجب می‌شود تا با نزدیک شدن قیمت به محدوده، حد ضرر فعال شود و شاید بازار درست قبل از حد ضرر شما برگردد ولی اسپرد موجب شده تا حد ضرر شما قبل از محدوده مد نظر فعال شود. در این مواقع حالت روحی نامناسبی برای تریدر رخ می‌دهد و امکان حرکت‌های احساسی و ضرر بیشتر به وجود می‌آید. برای جلو گیری از این اتفاق بهتر است همیشه حد ضرر رو بسته به اسپرد حساب و بروکر چند پیپ دورتر از محدوده مد نظر قرار بدهیم تا از اسپرد در بازار متضرر نشیم.

۲.یکی از مناطقی که می‌توان به عنوان نواحی خوبی برای حد ضرر در نظر گرفت، سقف و کف قیمتی روز قبل است. با توجه به این که در روز قبل قیمت در آن نواحی واکنش داشته امکان واکنش مجدد هم وجود داره پس می‌توان از این نقاط به عنوان محدوده های خوبی برای استاپ لاس استفاده کرد.

۳. سطوح فیبوناچی هم محدوده های شگفت‌انگیزی هستند که معامله گران حرفه‌ای بعضا به عنوان محدوده برگشتی در نظر می‌گیرند و حد ضرر را در آن حوالی تعیین می‌کنند.

سطح فیبوناچی

۴.یک نکته فوق‌العاده کاربردی و سودآور در رابطه با استاپ لاس این هست که در صورتی که معامله مقدار قابل توجهی وارد سود شد و ما اهداف بالایی را برای آن در نظر داریم، استاپ را به نقطه ورود منتقل کنیم. با این تکنیک ساده نه تنها امکان ضرر در آن معامله وجود ندارد بلکه می‌توان به اهداف قیمتی بالاتری رسید و با خیالی آسوده سودهای بیشتری از بازار کسب کرد. به این تکنیک ساده ریسک فری (Risk Free) گفته می‌شود. مطالعه کنید: بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانیان

۵. پایبند بودن به استراتژی و تحلیل در بازارهای مالی یکی از اصول مهم هست که با پایبند بودن به تحلیل باید به حد ضرری هم که برای معامله مشخص شده، پایبند باشیم ولی در بعضی از مواقع با نگاه به چارت این نکته جلب توجه می‌کند که ممکن است بازار بعد از زدن استاپ ما و یه مقدار حرکت جزئی، برگشت قابل توجهی داشته باشد. در این مواقع باتوجه به قوانین مدیریت سرمایه اگر ممکن بود استاپ را چند پیپ عقب‌تر می‌بریم تا با برگشت احتمالی بازار نه تنها حدضرر فعال نشود بلکه آن معامله به نقطه ورود برگردد یا حتی به سود هم برسد.

6.محدوده‌­های حمایتی اعم از سطوح رند، سطوح افقی مهم و. هم اعداد معتبری برای تعیین استاپ لاس هستند که پتاسیل برگشت قیمت در این نواحی بالا هست. نکته‌ه­ایی که در این مورد باید مد نظر داشت همان بحث در نظر گرفتن اسپرد و محدوده قیمتی مناسب برای تعیین استاپ لاس است.

در این مقاله سعی شد تا مفهوم کلی حدضرر و چند نکته فوق­العاده کاربردی در رابطه با آن توضیح داده شود. درصورتی که این مطلب براتون کاربردی بوده و یک دید جدید در رابطه با حدضرر برای شما ایجاد کرده، خوشحال میشیم تا نظرات خود را برای ما بنویسید.

حد ضرر چیست و چطور باید آن را محاسبه کنیم؟

حد ضرر (Stop Loss)

بازار سرمایه به طور ذاتی بازاری با ریسک بالا حساب می‌شود. دلیل این امر آن است که نوسانات قیمت در آن تابع آمار و احتمالات است. و هیچ‌گاه نمی‌توان با قطعیت در رابطه با صعود یا نزول قیمت یک دارائی صحبت کرد (اصل عدم قطعیت). یک تحلیل‌گر و معامله‌گر حرفه‌ای با علم به این اصل می‌داند که معامله‌ای که در بازار انجام داد در هر لحظه می‌تواند زیان‌ده شود. به همین دلیل در لحظه انجام معامله برای خود میزان حداقلی از ضرر مشخص می‌کند که به آن حد ضرر می‌گوئیم.

حد ضرر چیست؟

در دنیای تحلیل، مخصوصاً تحلیل تکنیکال، حد ضرر نقطه‌ای تعریف می‌شود که اگر قیمت خلاف جهت مدنظر حرکت کرده و از این نقطه عبور کند، تحلیل‌گر اعلام می‌کند که سناریوی اولیه‌اش نقض شده و معامله خود را می‌بندد. معامله‌گران نیز حد ضرر را میزانی از ضرر تعریف می‌کنند که بیشتر از آن حاضر به تحمل ضرر نمی‌شوند. برای مثال ۱۰ درصد پائین‌تر از قیمت معامله اجرائی که در بازار بورس می‌تواند سهامی به ارزش ۱۰۰۰ ریال باشد و در ۹۰۰ ریال به فروش برسد.

توصیه می‌شود که فرد صرفاً به صورت تحلیل‌گری محض و یا معامله‌گری محض مبحث حد ضرر را مدنظر نگیرد. به این معنی که اگر برای مثال در نمودار قیمت حد ضرر ۵٪ به دست آمد، نسبت به کل سرمایه نیز میزان ضرر با توجه به ریسک‌پذیری فرد تعیین و محاسبه شود. محاسبات مرتبط با حد ضرر و میزان سرمایه ورودی با توجه به حد ضرر یکی از مباحث اصلی و مهم در مدیریت ریسک و سرمایه می‌باشد.

حد ضرر چطور محاسبه می‌شود؟

انواع حد ضرر

حد ضرر را با توجه به استراتژی تحلیلی می‌توان به دو دسته پویا (Dynamic) و ایستا (Static) دسته‌بندی کرد:

پویا (Dynamic):

در تحلیل‌ها و معاملات با ابزارهای بر پایه روند، حد ضرر شناور خواهد بود. در صورت بروز شکست سطح حمایت یا مقاومت داینامیک ( مانند خط روند، کانال، میانگین های متحرک و…) ابزار مورد استفاده فعال می‌شود و به همین دلیل میزان حد ضرر در نقاط شکست مختلف، میزان متفاوتی می‌باشد.

ایستا (Static):

دو حالت استفاده می‌شود:

  1. در تحلیل و معامله با ابزارهای بر پایه سطوح استاتیک که قیمت سطح حمایت یا مقاومت تغییر نکرده و با بروز شکست در این سطوح حد ضرر فعال می‌گردد.
  2. در معاملات بر پایه تعریف روند و پیوت‌شناسی که در این حالت حدضرر یک قیمت دقیق تعریف می‌شود. و حتی یک ریال(در بازارهای جهانی پوینت یا تیک) پائین‌تر از این قیمت باعث فعال شدن حد ضرر در معامله مرتبط و نقض سناریوی تحلیلی می‌شود.

نکته‌ای که در رابطه با ایستا باید مدنظر داشت این است که نقطه خروج می‌بایست جداگانه در نقاط حد سود مشخص گردد و صرفاً با تکیه بر حد ضرر امکان سوددهی وجود ندارد.

مثال 1

در نماد فولاد، در تاریخ ۱۲ شهریور سال ۱۳۹۷ (فلش آبی اول)، امکان معامله براساس استراتژی کانال ایجاد شد. ضرر آن پویا(شناور) و بر اساس سطح حمایتی کف کانال تعیین می‌شود. که ۲ ماه بعد در ۲۰ آبان ماه (چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ فلش آبی دوم) با شکست کف کانال صعودی فعال شد. ولی این ضرر همچنان سودده بود و حدود ۲۵٪ سوددهی داشت.

مثال 2

رمز ارز اتریوم، در تاریخ ۱۸ ژولای ۲۰۱۸ (فلش قرمز اول)، یک موقعیت معامله فروش برمبنای استراتژی معاملاتی خط روند نزولی ایجاد کرد. و این خط روند تا ۷ ماه ادامه دار بود و حتی در لحظه فعال کردن حد ضرر پویا در ۳۰ مارس ۲۰۱۹ (فلش قرمز دوم)، سودآوری حدوداً ۲۵۰٪ برای معامله‌گر به همراه داشت. بعد از خروج از معامله فروش و به فاصله ۱ ماه بعد، در تاریخ ۷ می (فلش آبی اول)، امکان یک معامله خرید بر مبنای استراتژی معاملاتی خط روند صعودی ایجاد شد. که تا ۲۸ جولای (فلش آبی دوم) اعتبار داشت. و با فعال شدن حد ضرر پویا معامله‌گر می‌بایست معامله خرید خود را حدوداً ۲۰٪ سوددهی می‌بست.

مثال 3

جفت ارز GBPUSD (پوند انگلیس بر حسب دلار آمریکا)، در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ (فلش آبی اول)، یک موقعیت خرید براساس استراتژی معاملاتی خط استاتیک در محدوده ۱.۲ دلار ایجاد کرد. که تا ۷ ماه بعد اعتبار داشت و سپس با فعال شدن حد ضرر به اتمام می‌رسید. تحلیل‌گرانی که قادر به موج‌شماری الیوت بودند یا خط استاتیک مقاومتی پیش رو را به درستی تشخیص دادند، می‌توانستند در ۱۶ الی ۱۸ دسامبر (فلش آبی دوم) اقدام به برداشت سود به میزان ۹۸۰ الی ۱۳۲۰ پیپ (۸ الی ۱۰ درصد) در حدود ۱.۳ دلار کنند.

مثال 4

در تاریخ ۲۱ دسامبر سال ۲۰۰۰ (فلش آبی اول)، شرکت مایکروسافت با نماد MSFT در بازار NASDAQ برای آن دسته از افراد که صرفاً بر اساس روند معامله می‌کردند یک سیگنال خرید صادر کرد. و برای بسیاری، این سیگنال نشانه ادامه روند صعودی ماژور قبل بود و به دید بلندمدت ورود کردند. حد ضرر این معامله برای روند صعودی ۱۲ دلار و ۷۸ سنت بود که این حد ضرر تا فوریه ۲۰۰۹ (فلش آبی سوم) فعال نشد. و فقط سهامداران بلند مدت این شرکت را تا ۹ سال منتظر صعود نگه داشت. در حالی که آن دسته از افراد که آشنائی نسبی با امواج الیوت داشتند به سادگی متوجه اتمام ۵ موج در روند ماژور صعودی و شروع اصلاح ماژور می‌شدند. و حتی با ورود در نقطه یکسان بعد از تکمیل ۵ موج مینور در ۲۸ ژوئن ۲۰۰۱ (فلش آبی دوم)، قادر به برداشت سود حدوداً ۵۰٪ بودند.

جمع‌بندی

حد ضرر نقطه‌ایست که به تحلیل‌گر و معامله‌گر نشان‌ می‌دهد که سناریوی مطرح شده نقض و میزان ضرر معامله بیشینه شده‌است و می‌بایست سریعاً از معامله خارج شد. رعایت این نقطه برای همه معامله‌گران ضروری و الزامی می‌باشد و تنها با رعایت حد سود و حد ضرر می‌توان به هدف اصلی سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه که چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟ بقاست رسید. تأکید بر این نکته ضروریست که مدیریت ریسک و سرمایه در طول پروسه سرمایه‌گذاری، ۸۰٪ از موفقیت مالی را تضمین می‌کند و با ورود به معاملاتی با ریسک حساب‌شده می‌توان در مسیر موفقیت معاملاتی گام برداشت.

منابع

Murphy, John J.. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.