انواع سبکهای تحلیل تکنیکال
در مقاله تحلیل تکنیکال چیست به معرفی تحلیل تکنیکال و تاریخچه پیدایش آن پرداختیم و با این روش تحلیلی آشنا شدیم. با گذشت زمان محققان بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال به بررسی هر چه بیشتر این روش پرداختند و حاصل این تحقیقات پیدایش سبکهای متفاوت در تحلیل تکنیکال شد. امروزه تحلیلگران تکنیکال معمولاً از یکی از این سبکها یا ترکیبی از آنها را استفاده میکنند. در ادامه با سبکهای متفاوت در تحلیل تکنیکال آشنا خواهیم شد.
سبک کلاسیک
سبک کلاسیک تحلیل تکنیکال را میتوان یکی از قدیمیترین و پرکاربردترین سبکها در تحلیل تکنیکال بر شمرد. این سبک بر پایه شناسایی الگوهای قیمتی و سطوح حمایتی و مقاومتی استوار است. سبک کلاسیک را میتوان پیشنیاز سایر سبکها در نظر گرفت، به طوری که افراد قبل از یادگیری و استفاده از سایر سبکها در ابتدا به یادگیری سبک کلاسیک میپردازند. در ادامه با ابزار های مورد استفاده در این سبک آشنا خواهیم شد.
1.سطوح حمایت و مقاومت
یکی از مفاهیم مورد استفاده در تحلیل تکنیکال سبک کلاسیک، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است. سطوح حمایتی سطوحی هستند که انتظار میرود قیمت پس از ریزش و رسیدن به آن سطوح تغییر روند دهد و صعودی شود، همچنین سطوح مقاومتی سطوحی هستند که انتظار میرود قیمت پس از یک رشد و رسیدن به سطح مقاومتی از آن سطح تغییر روند دهد و نزولی شود.
2.اندیکاتورها
اندیکاتورها در واقع یک سری محاسبات ریاضی و آمار هستند که با محاسبه مفاهیمی همچون میانگین، انحراف معیار، واریانس و. نتایج حاصل شده را در قالب نمودارها یا اشکال هندسی بر روی نمودار ها نشان میدهند. تحلیلگران تکنیکال با بررسی اندیکاتورها میتوانند سیگنالهای خرید و یا فروش را تشخیص و اقدام به معامله کنند.
از معروف ترین اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال اندیکاتورهای Moving Average ، RSI ، MACD هستند.
3.الگوهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک یکی از پرکاربردترین مفاهیم تحلیل تکنیکال سبک کلاسیک هستند. الگوهای کلاسیک به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی.
الگوهای ادامهدهنده الگوهایی هستند که با تشکیل آنها قیمت مدتی روند فرسایشی و سپس روند قبلی خود را ادامه میدهد. الگوهای ادامهدهنده مانند الگو مثلث و پرچم.
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که قیمت پس از تشکیل آنها روند قبلی خود را تغییر میدهند و اگر روند قبلی صعودی باشد روند پس از تشکیل الگو نزولی میشود. الگوهای بازگشتی مانند الگو سروشانه، کف یا سقف دوقلو و کنج
سبک هارمونیک
لئوناردو فیبوناچی ریاضیدان مطرح ایتالیایی در قرن 13 پس از تحقیق بر الگو زاد و ولد خرگوشها یک سری عددی به صورت 1.1.2.3.5.8.13.21. کشف کرد و با بررسی بیشتر بر روی این سری به رابطهای در این سری عددی دست یافت و این رابطهها باعث پیدایش نسبتهای فیبوناچی شد. نسبتهای فیبوناچی به کرار در طبیعت، نجوم، بدن حیوانات و حتی بدن انسان مشاهده میشوند.
محققان علم تکنیکال با بررسی نسبتهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال متوجه شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن شدند که این نسبتها در تحلیل تکنیکال نیز کاربرد دارند و قیمتها به این نسبتها حساساند و واکنشهایی از خود نشان میدهند.
نسبتهای فیبوناچی مانند 0.38 و 0.61 و 0.78 و 1.272 و 1.618 و. به دو صورت 1.ساده و 2.ترکیبی(هارمونیک) استفاده میشوند.
سبک چنگال اندروز
خط میانی یا چنگال نخستین بار شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن توسط دکتر آلن هال اندروز معرفی شد و به همین جهت این ابزار چنگال اندروز نام گرفت. این سبک متاثر از قانون عمل و عکسالعمل نیوتن است. در این سبک پس از شناسایی نقاط بازگشتی (پیوت) و همچنین طبق نکات و اصول خاص خود، خط میانی را ترسیم میکند.
این سبک دارای پنج قانون است و مهمترین قانون آن، قانون طلایی است؛ در این قانون بیان میشود که نمودار تا 80% احتمال دارد به خط میانی برگردد. تحلیلگران سبک چنگال به دنبال شناسایی چنگالهای معتبر و معامله بر اساس آن هستند.
سبک ایچیموکو
این سبک اولینبار توسط یک روزنامهنگار ژاپنی به نام Goichi Hosada ابداع شد. در آن زمان ژاپن یکی از مراکز اصلی کشت برنج در دنیا محسوب میشد. قیمت برنج و پیشبینی آن برای ژاپنیها از درجه اهمیت بالایی برخوردار بود. در سال 1968 Goichi Hosada تحقیقاتش را در قالب کتابی ارائه نمود. سیستم معاملاتی ایچیموکو در واقع یک نوع اندیکاتور با محاسبات بیشتر و پیشرفتهتر نسبت به سایر اندیکاتورها است. این اندیکاتور تشکیل شده است از 5 جزء:
4.سنکو اسپن A ( Senkou Span A )
5.سنکو اسپن B ( Senkou Span B )
این سبک بیشتر مورد استفاده تحلیلگرانی قرار میگیرد که افق زمانی کوتاهمدت دارند و قصد نوسانگیری از اوراق بهادار را دارند.
سبک گن
ویلیام دلبرت گن نویسنده و تحلیلگر مطرح آمریکایی، مبدع سبک گن بود. وی در سال 1910 اولین کتاب خود را با نام Speculation a potfitable profession را منتشر کرد و بعدها کتابهای دیگر در زمینههای رمان تخیلی، جنگ و بازارسهام منتشر کرد. وی مطالعات خود بر روی بازار سهام را از سال 1820 شروع کرد. وی با مطالعه بر کتاب مقدس و همچنین تحقیق بر روی سیکلهای زمانی، متوجه تکرار سیکلهای زمانی خاص در بازار سهام شد. از یافتههای گن میتوان به مربع 9تایی، اعداد مارپیچ مربعی، اعداد مارپیچ حلزونی، شش ضلعی و دایره 360درجه اشاره کرد.
این سبک با دید ویژهای به مفهوم زمان توجه دارد و در کنار قیمت به زمان و سیکلهای برگشتی بازار توجه بیشتری دارد.
سبک پرایس اکشن
در سبک پرایس اکشن، توجه بیشتری به رفتار قیمت میشود و در واقع این سبک توسعه یافته سبک تکنیکال کلاسیک است، به این شکل که بعضی مفاهیم تکنیکال کلاسیک در سبک پرایس اکشن مشاهده نمیشوند؛ مانند اندیکاتورها و از طرفی بعضی مفاهیم در پرایس اکشن با دقت و توجه بیشتری به آن دقت میشود؛ مانند کندل های شمعی و سطوح حمایت و مقاومت استاتیک.
تحلیلگران این سبک معمولا افق کوتاه مدتی دارند، در نتیجه این سبک بیشتر در شرایط نوسانگیری کاربرد دارد.
پرایس اکشن خود نیز دارای سبکها و روشهای متنوعی است که سبکهای معروف آن عبارتند از: ال بروکس، لنس بگز و RTM
سبک الیوت
رالف نلسون الیوت بنیانگذار سبک الیوت است. وی در زمینههای تجاری فعالیت داشت اما در سن 58 سالگی به دلیل ابتلا به بیماری مجبور شد بازنشسته شود. وی در زمان بهبودی و نقاهت به بررسی رفتار بازار سهام پرداخت و متوجه یک نظم و انضباط خاص در نمودار شد. تحقیقات وی بر روی نمودار اوراق بهادار باعث ایجاد تئوری امواج الیوت شد.
در این تئوری هر روند دارای دو نوع موج است:
1. امواج انگیزشی
به طوریکه هر موج دارای 5 موج انگیزشی و 3 موج اصلاحی است. امواج انگیزشی با 1 . 2 . 3 . 4 . 5 و امواج اصلاحی با A . B . C نام گذاری میشوند. به عنوان مثال در یک موج صعودی امواج 1 و 3 و 5 صعودی و 2 و 4 اصلاحی هستند و در نهایت قیمت در قالب امواج A , B , C اصلاح میکند. در این تئوری هر موج نیز دارای ریز امواجی به همین شکل است.
تحلیلگران سبک الیوت به دنبال شناسایی امواج فعلی و آینده قیمت هستند.
این سبک بعدها توسط افرادی همچون رابرت ماینر، گلن نیلی، بیل ویلیامز و پریچر توسعه یافت.
پیوت (pivot) یا نقطه بازگشت و معرفی 4 نوع آن
پیوتها سطوح محوری و برگشت بازار هستند که بازار اگر صعودی بوده شروع به ریزش میکند یا اگر نزولی بوده شروع به رشد میکند. درواقع نقاط بازگشت همان محدوده چرخش قیمت یا نقطه شروع نوسانات قیمت است و به طور سنتی به پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی یا کوچک) و پیوتهای اصلی (پیوتهای ماژور یا بزرگ) تقسیم میشوند.
نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری نقطه بازگشت مشاهده خواهید نمود.
انواع پیوت ها
پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی)
پیوتهای مینور سطوحی هستند که برگشتهای قیمتی از این سطح، جزیی و محدود است. بهعبارت دیگر برگشتهای محسوسی در قیمت شاهد نیستیم. این سطوح در حقیقت مناطقی هستند که غالباً بازار در فكر نقد کردن معاملات خود میباشد و کمتر معاملهگران معكوس، وارد بازار میشوند. همانطور که مشخص است و در نمودار زیر میبینیم پیوتهای مینور نوسانات جزئی بازار است. برآیند پیوتهای فرعی بازار یک حرکت بزرگ در روند را تشکیل میدهند..
پیوتهای ماژور (پیوتهای اصلی)
پیوتهای ماژور یا پیوتهای اصلی، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدّی یعنی قیمت حداقل به اندازه یکسوم از مسیر رفت خود را مجدداً بازگشت نماید. سایر نقاطی که چنین تأثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی پیوت مینور و کماهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند.
یک تحلیلگر مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتّی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی و صرفاً با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کماهمیت تفکیک نماید. امّا فعلاً نیاز به تعریف دقیقتر و مدرنتری برای پیوتهای ماژور داریم. بنابراین بهنظر میرسد که شناسایی درست پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که فقدانش منجر به بروز اشتباهات پیدرپی در بازار میشود
1-پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این نقاط بازگشت نهفته است. در تعریف کلاسیک pivotهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.
نحوه تشخیص این نقاط بازگشت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل pivot، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از نقاط بازگشت بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این نقاط بازگشت بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. pivotهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط عطف در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، نقاط بازگشت به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این نقاط بازگشت استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.
در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل pivot
اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
از مزایای تشخیص درست نقاط بازگشت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
4. فرار از سردرگمی
نتیجه گیری از پیوتها
برای تشخص pivotهای اصلی از فرعی 3 شرط داریم که اگر 2 شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این 3 شرط عبارتند از:
در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %38 از مسير قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %38 از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:
چنانچه سطوح ماژور به درستی شناسایی شود، به وسیله آن میتوان روند اصلی بازار را به دقت تشخیص داد.
پیوتهای مینور نوسانهای مقطعی و هیجانات بازار میباشد. اگر بتوانیم مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نشده و دست به حرکات احساسی در بازار نمیزنیم.
شناخت صحیح ماژورها میتواند حدضررهای امن و پرقدرتی برایمان بهارمغان بیاورد. در حقيقت انتخاب یک حدضرر مناسب، نخستین گام یک پوزیشن منطقی و اصولی است.
شناخت درست ماژورها در بسیاری از تکنیکهای معاملهگری اعم از کلاسیک، هارمونیک و امواج میتواند بسیار مثمرثمر و کارا باشد. انتخاب صحیح و درست ماژورها، معاملهگر را از سردرگمی در بازار مبرا میکند.
فیبوناچی اکسپنشن
ترازهایی که در فیبوناچی اکسپنشن استفاده می شود شامل موارد زیر می باشد ( در صورتی که هر کدام از تراز های رو به رو را در داخل نرم افزار یا سایتی که استفاده می کنید، مشاهده نکردید می توانید به راحتی آن ها را اضاف کنید )
127.2 , 161.8 , 261.8 , 423.6
نکته مهمی که بهتر است قبل از آموزش خدمتون عرض کنم اینه که
از آنجایی که انتظار بازگشت روند در استفاده از این دو فیبوناچی را داریم پس حتما از ابزارهای مختلفی باید برای قوی تر شدن این سیگنال استفاده کنیم و بعد از آن وارد معامله بشویم یا از آن خارج بشویم
مراحل رسم فیبوناچی اکسپنشن
1- پیدا کردن یک موج اصلی که مقداری از آن اصلاح شده و شروع مجدد به ادامه روند قبلی کرده است
2- در روند صعودی به ترتیب نقطه های کف، سقف و کف اصلاحی و در روند نزولی به ترتیب نقاط سقف، کف و سقف اصلاحی را پیدا کرده
3- با انتخاب فیبوناچی اکسپنشن، در روند صعودی، نقطه اول را در کف کلیک کرده و با حرکت موس روی سقف ،یک کلیک دیگر کنید و در قدم بعدی ، روی نقطه سقف کلیک را نگه دارید و آن را به سوی کف اصلاحی بیاورید و روی آن رها کنید در روند نزولی هم بر عکس بالا می باشد
خوب بریم با هم دوتا مثال واقعی را ببنیم
فیبوناچی اکستنشن
ابزار خاصی در نرم افزار ها و سایت ها مختلف برای رسم این ابزار وجود ندارد و برای استفاده از این ابزار باید تراز های آن را به شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن فیبوناچی ربتریسمنت اضاف کنیم تا بتوانیم از این ابزار برای تشخیص انتهای روند استفاده کنیم
تراز های این فیبوناچی با تراز های فیبوناچی اکسپنشن یکی می باشد که شامل موارد زیر می باشد
127.2 , 161.8 , 261.8 , 423.6
این تراز ها را باید به فیبوناچی ریتریسمنت اضاف کنیم
مراحل رسم فیبوناچی اکستنشن
1- پیدا کردن یک موج اصلی که مقداری از آن اصلاح شده و شروع مجدد به ادامه روند قبلی کرده است
2- نقاط حداقل و حداکثر موج اصلی را پیدا می کنیم
3- ابزار فیبوناچی ریتریسمنت را انتخاب کنید در روند صعودی ، سقف روند را به کف روند وصل می کنیم ( دقیقا بر عکس کاری که در فیبوناچی ریتریسمنت می کردیم) و در روند نزولی، کف روند را به سقف روند وصل می کنیم ( دقیقا بر عکس کاری که در فیبوناچی ریتریسمنت می کردیم)
در تصویر زیر فیبوناچی اکستنشن به صورت نقطه چین های ابی و فیبوناچی اکسپنشن به صورت خط های مشکی رسم شده اند که می توانید آن ها را باهم مقایسه کنید
برای دیدن چارت های مختلف هم می توانید از سایت TSETMC ویا سایت موج سوم شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن ویا سایت های دیگر استفاده کنید
اما اگر دنبال سهمی باشید که روی تراز فیبوناچی باشه باید ساعت ها وقت بگذارید و نمودار های مختلف رو بررسی کنید اما در پلتفرم موج سوم می تونید با چند کلیک و کمتر از چند ثانیه تمامی سهم ها را پیدا کنید
آموزش الگوهای هارمونیک پرطرفدار در تحلیل تکنیکال و نحوه تشخیص آنها
الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) چیست؟ الگوهای هارمونیک، الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید. ما در این مقاله قصد داریم به آموزش مهم ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که جزو الگوهای هارمونیک پیشرفته هستند و همچنین نحوه تشخیص الگوهای هارمونیک بپردازیم.
مهم ترین الگوهای هارمونیک پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک الگوهای دقیق قیمتی تکنیکالی می باشند که در یک روند، میزان ادامهی روند و نقاط برگشتی سهم را محاسبه می کنند و تمرکز اصلی آن بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است. الگوهای هارمونیک همیشه در حال تکرار در بازار می باشند و تحلیلگران زمانی که این الگوها را چه در زمان شکلگیری و چه در زمان تکمیل مشاهده کنند با بکارگیری نسبتهای فیبوناچی از این الگوها در معاملات خود استفاده میکند.
در واقع، با استفاده از اعداد فیبوناچی میتوان نقاط دقیق بازگشتی را برروی الگوهای قیمتی هندسی مشخص کرد و همچنین معاملات هارمونیک سعی در نمایش حرکات بعدی قیمت سهم دارند و اعتقاد دارند الگوها در نمودار تکرار میشوند.
الگوهای هارمونیک اصلی متشکل از پنج نقطه می باشند و الگوهایی مانند الگوی ABC و ABCD که نشات گرفته از این الگو اند به شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن ترتیب سه و چهار نقطهای می باشند و تمامی الگوهای اصلی که شامل ۵ نقطه هستند (XABCD) در خود دارای الگوی سه نقطهای (ABC) می باشند. قوانین و ساختار در الگوهای اصلی یکسان می باشد و در اندازهی اصلاع و محل قرارگیری پنج نقطهی الگو متفاوت هستند. در صورتی که شما یک الگو را به خوبی درک کنید و آن را یادبگیرید میتوانید الگوهای دیگر را هم تشخیص داده و با استفاده از سیگنالهای که از این الگوها دریافت می کنید به معامله بپردازید.
انواع الگوهای هارمونیک پیشرفته
الگوهای هارمونیک که هر کدام از آنها در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند به طور کلی بصورت زیر می باشند:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه
- الگوی هارمونیک خفاش
- الگوی هارمونیک ABC صعودی/ نزولی
- الگوی هارمونیک خرچنگ
- الگوی هارمونیک سایفر (Cypher)
- الگوی هارمونیک کوسه
- الگوی هارمونیک AB = CD
- الگوی هارمونیک سه حرکته (Three Drive)
در بین انواع الگوهای هارمونیک پرطرفدارترین و مهم ترین الگوهای هارمونیک پیشرفته در 4 الگوی زیر تقسیم بندی می شوند و تصویر کلی آنها هم به صورت زیر می باشد:
- الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
- الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
- الگوی هارمونیک خفاش (bat)
- الگوی هارمونیک خرچنگ (crab)
آموزش الگوی هارمونیک گارتلی (Gartley)
در الگوی گارتلی (Gartley) که یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک می باشد، الگوی صعودی (گاوی bullish) آن اکثرا در شروع روندها تشکیل میشود و نشان میدهد که به زودی امواج اصلاحی قیمت تمام خواهد شد و با افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D تشکیل می شود.
دریافت سیگنال از الگوی گارتلی (Gartley) یکی از الگوهای هارمونیک پرکاربرد: تحلیل الگوی گارتلی (Gartley) در الگوی صعودی و نزولی: به تصویر زیر توجه کنید زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A افزایش یابد سپس سهم تا نقطه B اصلاح شود، نقطه B سطح اصلاحی 61.8% موج A می باشد. بعد از اصلاح، قیمت مجددا تا نقطه C و به اندازه خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 38.2% تا 88.6% موج AB است. پس از رشد قیمت، سهم دوباره به اندازه CD اصلاح می شود که امتداد نسبت 127.2% تا 161.8% از خط AB می باشد و نقطه D هم سطح اصلاحی 78.6% از XA به حساب می آید. تحلیلگران ناحیه D را به عنوان ناحیه برگشتی احتمالی در نظر میگیرند و سیگنال خرید در این ناحیه دریافت میکنند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت با خیال راحت اقدام به خرید میکنند.
برای الگوهای نزولی (خرسی BEARISH) معاملهگران ناحیه D ناحیه برگشتی احتمالی سهم و موقعیتی برای فروش میدانند و با بررسی بیشتر و با گرفتن تایید بازگشت روند و نشانههای افت قیمت اقدام به فروش سهم میکنند.
آموزش الگوی هارمونیک پروانه (butterfly)
به دلیل اینکه الگوهای پروانه دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X هستند متفاوتتر از گارتلی می باشند. دریافت سیگنال از الگوی پروانه (butterfly) در تحلیل تکنیکال به تصویر زیر توجه کنید در روند نزولی (bearish) زمانی که قیمت از نقطه X تا نقطه A کاهش می یابد، موج صعودی AB، همان موج اصلاحی 78.6% از خط XA می باشد. پس از آن همانطور که در تصویر مشاهده میکنید موج BC اصلاح 38.2% تا 88.6% از موج AB می باشد. پس از موج BC، موج CD امتداد 161.8% تا 2.24 از AB خواهد بود و D در امتداد 127% از موج XA قرار میگیرد. معامله گران و تحلیل گران نقطهو ناحیه D را ناحیه احتمالی برگشت سهم و ناحیه فروش تلقی میکنند و با مشاهده و بررسی نشانههایی برای تایید کاهش قیمت اقدام به فروش سهم میکنند و حدضرر را هم مقداری بالاتر از نقطه ورود قرار میدهند.توجه: به مثال بالا توجه کنید، ما در مثال ها اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB می باشد، معامله گرانی هم هستند که فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 می باشند و اهمیتی به سایر اعدادی که میان این دو نسبت هستند نمیدهند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
آموزش الگوی هارمونیک خفاش (BAT)
الگوی هارمونیک خفاش (BAT) از نظر شل ظاهری شبیه به الگوی گارتلی می باشد اما از نظر اندازه متفاوت از این الگو است.دریافت سیگنال از الگوی هارمونیک خفاش (BAT) یکی از بهترین الگوهای هارمونیک به تصویر زیر توجه کنید در الگوی صعودی خفاش سهم از X تا A افزایش قیمت داشته است و پس از رشد سهم وارد فاز اصلاحی میشود و تا نقطه B اصلاح میخورد که نسبت 38.2% از موج XA می باشد. پس از اصلاح سهم مجددا افزایش می شود و موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB به حساب می آید و دوباره پس از این رشد سهم به اندازه CD که نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است وارد فاز اصلاحی می شود. معامله گران معمولا نقطه و ناحیه D را ناحیه برگشت سهم میدانند نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA می باشد و معامله گران با بررسی فاکتورهای دیگر و تایید نشانههای دیگری از افزایش قیمت در این ناحیه اقدام به خرید سهم می کنند و حدضرر را مقداری پایینتر از نقطه خرید قرار میدهند. معامله گران برای الگوی خفاش در حالت نزولی (خرسی) ناحیه D را ناحیه برگشت سهم و موقعیت فروش میبینند و با بررسی و درنظر گرفتن فاکتورهای دیگر با تایید نشانه هایی از کاهش قیمت سهم اقدام به فروش سهم می کنند.
آموزش الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک می باشد که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را نمایش میدهد. الگوی خرچنگ شبیه به الگوی پروانه می باشد اما تفاوت هایی در محاسبات آن وجود دارد.دریافت سیگنال از الگوی خرچنگ (Crab) یکی از مهم ترین الگوهای هارمونیک همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید الگوی خرچنگ (Crab) در یک الگوی گاوی (صعودی)، به این صورت است که قیمت یک سهم وقتی از X تا A رشد میکند و سپس به اصلاح می رود و تا نقطه B اصلاح میشود که این نقطه با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA می باشد. همچنین موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB می باشد و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج AB است و نقطه D امتداد 1.618 موج XA می باشد و معامله گران نقطه C را نقطه برگشت احتمالی سهم تلقی میکنند و با بررسی فاکتورهای دیگر اقدام به خرید سهم میکنند و حد ضرر را مقداری پایینتر از نقطه ورود تعیین میکنند.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال دارایی مزایا و معایبی می باشند که این مزایا و معایب به شرح زیر می باشد: 1- مزایای الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- الگوهای هارمونیک تکرارشونده، ادامهدار و قابل اعتماد می باشد
- استفاده از دیگر ابزارها در کنار الگوهای هارمونیک امکان پذیر است
- الگوهای هارمونیک آینده سهم و نقاط توقف را بطور حرفهای پیش بینی میکند
- الگوهای هارمونیک با تمام بازههای زمانی و بازارهای مالی کار میکند
- الگوهای هارمونیک با حرکات سنگین بازار بورس کار میند و در مقیاس بزرگ قابل استفاده است.
- قوانین معامله در الگوهای هارمونیک با نسبتهای فیبوناچی استاندارد شدهاند
2- معایب الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
- تشخیص طرحها و عقبنشینیها با استفاده از فیبوناچی دشوار است
- الگوهای هارمونیک پیچیده و فنی هستند و یادگیری آن کمی سخت است.
- احتمال تعیین دقیق ریسک و سود در الگوهای غیر متقارن بسیار پایین می باشد.
- فهم درست و تشخیص دقیق الگوهای هارمونیک مشکل است
زمان ورود و خروج در الگوهای هارمونیک
برای ورود و خرید سهم بهتر است از ترکیب فعالیتهای بازگشتی قیمت به همراه تغییر روند در نقاط بازگشتی استفاده کنیم، برایدر بهتر این موضوع به مثال زیر توجه فرمایید: اکثر معاملات در ناحیه D سهم ایجاد می شود و بهتر است که در این نقطه اقدام به معامله کنید و زمانیکه روند در حال صعودی شدن بود اقدام به خرید و اگر روند در حال نزولی شدن بود اقدام به فروش سهم کنید. اما توجه داشته باشید زمانی که از الگوهای هارمونیک سیگنال برای معامله کردن دریافت کردید سریعا به بررسی فاکتورهای دیگر مانند نوسانات کوچک، روندهای کلی ورودی به بازار و حجم بازار بپردازید.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ارزدیجیتال اتریوم در تایمفریم ۱ ساعته این رمزارز شاهد شکلگیری کفهای بالاتری نسبت به یکدیگر هستیم که نشاندهنده روند صعودی است. این روند صعودی تا جایی ادامه داشت که قیمت اتریوم حدود یک هفته قبل در کانال نزولی قرمز رنگی قرار گرفت، با شکست خط نارنجی رنگ میانگین…
تحلیلتکنیکال بیتکوین هفته دوم آبان ۱۴۰۱
تحلیل تکنیکال بیتکوین در تایمفریم ۴H همانطور که در تصویر مشاهده میشود قیمت بیت کوین چندین بار به نواحی ۱۸۰۰۰ تا ۱۸۵۰۰ دلار برخورد کرده است و مجددا به سمت بالا روند خود را ادامه داده است. سایههای بلندی که در این نواحی با فلش آبی رنگ شکل گرفته است،…
ژورنال معاملاتی، ابزاری رایگان و کاربردی برای تریدرها
اگر میخواهید یک معاملهگر حرفهای شوید باید یک برنامه منظم یا شناسایی روند و نقاط بازگشتی آن همان ژورنال معاملاتی برای فعالیت، در بازارهای مالی داشته باشید. در واقع تسلط و کنترل در برنامهریزی فعالیتهای خود، باعث میشود از هیجانی تصمیم گرفتن در معاملههایتان پرهیز کنید و یک قدم به دنیای حرفهای بودن پا بگذارید؛ ژورنال…
انواع پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال
از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، تشخیص انواع پیوت یا نقاط بازگشت قیمتها است. بطور کلی در تحلیل تکنیکال دو مبحث بسیار حائز اهمیت است: تشخیص جهت روند در تایمفریمهای مختلف و شناسایی نقاط بازگشتی قیمت (Pivot). در این مقاله از ارزتودی ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ…
کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
لغت واگرایی (Divergence) در زبان فارسی اینگونه تعریف میشود که تضاد و تفاوت بین حرکت دو چیز با یکدیگر را واگرایی میگویند. با این تعریف باید به دو نکته توجه کنید: ۱. در واگرایی همیشه احتیاج به دو چیز دارید اگر یک مورد به تنهایی وجود داشته باشد هیچوقت نمیتوانید…
معرفی بهترین کتابها برای یادگیری تحلیل تکنیکال
موفقیت در بازارهای مالی شانسی نیست؛ بلکه با افزایش سطح اطلاعات خود باعث پیشرفت در این حوزه خواهید شد. یکی از راههایی که منجر به کسب دانش در زمینه تحلیل تکنیکال میشود؛ مطالعه کتابهای آموزشی است اما نه هر کتابی! کتابهای متعددی برای یادگیری تحلیل تکنیکال منتشر شده است که…
طراحی قوانین استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی همان طراحی قوانینی است که به کسب درآمد بیشتر یک معاملهگر کمک میکند. طراحی که طبق آن یک معاملهگر با فعالیتهای خود در بازار منجر به کسب سود مستمر میشود. معاملهگران حرفهای و موفق همیشه استراتژی معاملاتی مشخصی برای خود دارند و همیشه به آن پایبند هستند؛ در…
بهترین استراتژی و راه خروج از معامله
هدف شما از حضور در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟ چه چیزی باعث شده تا به دنبال یادگیری و فهمیدن این بازار باشید؟ احتمالا اگر در حوزه کریپتو فعال هستید، به این دلیل است که میخواهید با سرمایهگذاری در زمان مناسب، حاشیه سود بالاتری کسب کنید. کسب سود زیاد از بازار…
چرا باید استراتژیک معامله کنید؟
استراتژی از کلمه یونانی Strategos گرفته شده است؛ در یونان باستان گروههای کوچکی که ارتش را تشکیل میدادند توسط افرادی با همین نام یعنی Strategos رهبری میشدند. پس استراتژی به معنی داشتن برنامهای از پیش تعیین شده است که برای خنثی کردن و مقابله با نقشههای شوم دشمن طراحی میشود.…
الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟
“به آنچه بازار درباره دیگران میگوید گوش دهید، نه آنچه دیگران در مورد بازار میگویند.” این جمله را ریچارد وایکوف، معرف الگوی وایکوف که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد، به معاملهگران و سرمایهگذاران بازار مالی گفته است. شما چه چیزی از این جمله دریافت میکنید؟ وایکوف به ما میگوید همیشه…
تشخیص قدرت کندلهای خریدار و فروشنده
آیا میخواهید برای اولین بار در بازار ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید؟ بهتر است ابتدا نکات و اصول اولیه مانند کندل شناسی را یاد بگیرید. در ادامه با ارزتودی همراه باشید تا درباره چگونگی تشخیص قدرت کندلها و روانشناسی نمودارهای شمعی صحبت کنیم. در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی به کمک معاملهگران…
اهرم معاملاتی (Leverage) چیست و چه کاربردی دارد؟
در دنیای کریپتوکارنسی، اهرم (Leverage) به موقعیتی اشاره دارد که سرمایهگذاران از پول قرض گرفته شده برای ترید کردن استفاده میکنند. استفاده از اهرم میتواند قدرت خرید و فروش را افزایش دهد و شما را قارد میسازد تا سود بیشتری از معامله ببرید. البته ممکن است عکس این موضوع نیز…
۵ نشانه تشخیص پایان روند نزولی یا خرسی بازار
مدتی است که بازار ارزهای دیجیتال در روند نزولی قرار دارد. در این مقاله قصد داریم ۵ شاخص را معرفی کنیم که معاملهگران میتوانند از آنها استفاده کنند تا سیگنالهای پایان دوره نزولی را دریافت کنند. در چند روز گذشته قیمت بیتکوین (BTC) به پایینترین سطحی رسیده است که حتی…
شورت اسکوییز (Short Squeeze) چیست؟
عبارت شورت اسکوییز (Short Squeeze) را میتوان اینطور معنی کرد: در بازار ارز دیجیتال زمانی که یک توکن به علت خروج از وضعیت معاملاتی شورت (short position) بسیاری از معاملهگران، با افزایش بسیار زیاد قیمت مواجه شود به اصطلاح شورت اسکوییز رخ داده است. برای سادهتر شدن این موضوع ابتدا…
خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟
از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا میکنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آنها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل میکند و سپس ادامه مییابد تا…
پولبک (Pullback) چیست؟
هنگام مطالعه و تحلیل در مورد تغییرات قیمت داراییها، ممکن است با کلمه پولبک – Pullback برخورد کنید. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر این مفهوم هستند و این مسئله به شما امکان میدهد تغییرات روندهای بازار را پیش بینی کنید. تعریف و مفهوم پولبک (Pullback) اگر با نمودارهای قیمت…
بررسی سطوح حمایت و مقاومت (S&R)
بهترین راه برای شناسایی قیمت هدف، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است؛ این نقاط که آنها را S&R مینامیم، نقاط قیمتی خاصی در نمودار هستند که انتظار میرود حداکثر مقدار خرید یا فروش را به خود جذب کنند. نقطه حمایت قیمتی است که در آن میتوان انتظار خریداران بیشتری نسبت…
چگونه نمودارهای کندل استیک یا شمعی را بخوانیم؟
مونهیسا هوما (Munehisa Homma)، تاجر ثروتمند ژاپنی در قرن ۱۸ام یک رویکرد تحلیل تکنیکال را برای بررسی قیمت قراردادهای برنج ابداع کرد. نمودار شمعی یا کندل استیک نامی است که امروزه به این روش میگویند و اغلب هنگام تهیه نمودارهای سهام از آن استفاده میشود. نمودار کندل استیک چیست؟ نمودار…
معاملات نوسانی یا سوئینگ چیست؟
معاملات سوئینگ (Swing Trading) یا معاملات نوسانی در میان معاملهگرانی با هر سطح تجربه محبوب است. استراتژیهای سوئینگ به دلیل وجود بازههای زمانی طولانیتر در مقایسه با سایر انواع معاملات روزانه ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین جذاب هستند. در این مقاله، ما اصول اولیه نحوه معامله ارزهای دیجیتال با استفاده…
آموزش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه یکی از اصلیترین الگوها در تحلیل تکنیکال است که شروع یک روند معکوس را نشان میدهد. این الگو چه برای کسانی که به دنبال دور ماندن از خطرات احتمالی هستند و چه برای کسانی که به دنبال نشانهای از تغییر روند در نقطه عطف هستند بسیار…
اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) ارز دیجیتال دشوار است! حتی اگر برای مدت کوتاه ترید کرده باشید، میدانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در واقع، هیچ معاملهگری نمیتواند از ضرر کردن اجتناب کند؛ حتی معاملهگران با تجربه که صرفا مرتکب خطاهای کمتری میشوند. بهترین معاملهگران تحلیل تکنیکال، همیشه ذهنی…
رسالت ارز تودِی
هدف ما، ارائه بهترین و بهروزترین مقالات در زمینه ارزهای دیجیتال و افزایش آگاهی مردم در حوزه فناوری بلاکچین است و در راستای این هدف با تیم متخصص و جوان خود به صورت شبانه روزی سعی در ارائه خدمات داریم.
دیدگاه شما