تعریف الگوهای بازگشتی نزولی
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آنها میتواند کمک زیادی به تحلیل و در نتیجه معاملات بهتر کنند. هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است. همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند، ولی بیشترین استفاده در تایم روزانه است.
الگوی سرشانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید، هنگامیکه نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یکروند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد. برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی سرشانه:
- سر (دارای بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه که ممکن است درصورتیکه ایدهآل باشند، اندازه یکسان داشته و میتوانند همسطح یا غیر همسطح باشند.)
- خط گردن(خطی که دونقطه حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم میرساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)
حال به بررسی الگو میپردازیم، این الگو در حالت ایدهآل به شکل زیر است:
برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثالهای زیر توجه کنید:
الگوی سرشانه صعودی:
الگوی سرشانه نزولی:
گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایتهای پیشین و سایر حمایتها یا مقاومتها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.
همانطور که پیشتر برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چراکه خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!
سؤال: آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی میبینیم؟
با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردنشکسته نشده است.
سقف دوقلو
این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.
همانطور که مشاهده میکنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتیکه سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.
سقف سهقلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود و به بیان دیگر بهجای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سهقلو نیز صادق است.
به مثالهای زیر توجه فرمایید:
الگوی پرچم(FLAG)
این الگو، یکی از الگوهای ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس باهدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه میدهد.
مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.
این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و بهصورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده میکنید، درصورتیکه از نقطه A خارج شود، بهصورت ادامهدهنده و درصورتیکه از نقطه B خارج شود بهصورت بازگشتی عمل میکند.
همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در بازه تعیینشده پرچمهای متوالی و ادامهدهنده تشکیلشده است.
نکات و اهداف قیمتی:
- الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل شده است
- در صورت شکست در ادامه روند بهصورت الگوی ادامهدهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل میکند.
- هدف قیمتی اول بهاندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکلگرفته
- طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایدهآل تجاوز کند.
- این الگو بیشتر در رالیها (صعودها و یا نزولهای متوالی) رخ میدهد.
پرچم برگشتی
الگوی مثلث(Triangles)
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی بهطورکلی اگر بتوانیم بهصورت همگرا دو خط را رسم كنیم كه تشكیل یك مثلث بدهد، جز این الگو بهحساب میآید. این الگو میتواند بهصورت بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
اهداف قیمتی:
اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشكال بالاست و به این صورت است كه از هر طرف مثلث سهم خارج شود، بهاندازه آن پیشروی خواهد كرد.
الگوی دره (Wedges)
این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت كه بهصورت یك كنج تشكیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
الگوی الماس (Diamonds)
این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی میشود و این الگو بهصورت برعكس نیز صادق است.
الگوی فنجون و دسته (CUP)
این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، بهنوعی كه سهم وارد كاپ شده و اگر از آن خارج شود، بهاندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو میتواند بهصورت ساده تشكیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یك دسته كوچك در قسمت راست الگو تشكیل میشود. با توجه به شكل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشكیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.
الگوی مستطیل
این الگو نیز بسته به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد، بهنوعی كه طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته بهاندازه عرض مستطیل رشد کند.
حرکات و الگوهای قیمتی و عوامل تشکیل آنها
الگوی قیمتی یا الگوهای نمداری از جمله محبوب ترین روشهای تحلیلی در تحلیل تکنیکال است. الگوی قیمتی به ما کمک میکند تا سقفها و کفهای قیمتی در بازار را بشناسیم و با توجه به آنها عکسالعمل مناسبی برای خرید یا فروش و یا نگهداری معاملات باز خود انجام دهیم. این الگوها معمولاً حدود حد سود و یا حد زیان را نیز در معاملات به ما نشان میدهند. الگوی قیمتی به دو دسته الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده تقسیم میشوند.
الگوهای قیمتی نتیجه رفتارهای انسان هستند. این الگوها مستقیماً از اطلاعاتی که در بازارها در جریان است به دست میآیند. مشارکت کندگان در بازار سعی میکنند درخواستهای خرید خود را بالای مقاومت و درخواستهای فروش خود را زیر آنها ثبت کنند. این رفتارهای آگاهانه توسط معامله گران بازار باعث ساختهشدن الگوی قیمتی میشوند. وقتی قیمت به خط روند و یا اندیکاتورها، کانالها و یا موارد دیگر برخورد میکند موجب افزایش حجم معاملات در جهت و یا خلاف جهت روند میشود. و این واکنشها باعث ایجاد الگوهای قیمتی در بازار میشوند.
برای اینکه بفهمیم یک الگو از جنس بازگشتی است و یا ادامهدار باید به دو عامل مهم توجه کنیم:
- ذات الگو
- جهت روند فعلی
الگوهای صعودی در روندهای صعودی و الگوهای نزولی در روندهای نزولی باعث ایجاد ادامه در روند فعلی میشوند و به آنا الگوهای ادامهدهنده میگوییم. الگوی صعودی در روند نزولی و الگوی نزولی در روند صعودی باعث به وجود آمدن الگوهای بازگشتی و تغییر روند فعلی میشود و به آنها الگوهای بازگشتی میگوییم.
شرط های مهم برای الگوهای بازگشتی:
برای داشتن یک بازگشت مطمئن باید روند کاملاً شفافی را در نمودار تشخیص داد و هر چه روند بزرگتر و گستردهتر باشد، احتمال یک بازگشت بیشتر است.
یکی دیگر از دلایل جذابیت الگوها در تحلیل تکنیکال این است که معمولاً الگوها از تعداد زیادی کندل تشکیل میشوند و برعکس الگوهای شمعی که معمولاً از یک و یا حداکثر ۳ کندل تشکیل میشوند، الگوهای قیمتی از تعداد بیشتری کندل تشکیل میشوند و این خود دلیل بر مطمئنتر بودن آنها است.
بسیار از الگوها یک حداقل و یا حداکثر سطح قیمتی را در خود دارند که از آنها میتوان بهعنوان حد سود و یا حد زیاد استفاده کرد.
الگوهای قیمتی معروف:
- الگو V در سقف و کف
- الگوی دوقلوی سقف و کف
- الگوی qm
- الگوی ۳ قلوی سقف و کف
- الگوی مثلت متقارن صعودی و نزولی
- پرچمهای صعودی و نزولی
- سقفها و کف های گرد
- کانالهای صعودی و نزولی
- الگوی فنجان
الگوهای قیمتی صعودی و یا نزولی بودن را در بازار مشخص میکنند و همچنین در درون خود اهداف قیمتی و اهداف خروج از بازار را در خود دارند و شناخت آنها برای هر تحلیلگر تکنیکالی لازم است.
الگوی ابر سیاه پوششی یا dark cloud cover چیست؟ نحوه شناسایی این الگو
در مورد کندل ها و اهمیت داده های بدست آمده از بدنه و سایه های تشکیل دهنده آن، بقدری پراهمیت است که هر الگوی تشکیل شونده از این عناصر نشان دهنده شکل خاصی از رفتار سرمایه می باشد. این رفتارها گاه نشانه ای از روندهای صعودی در روزهای آتی بوده و گاه به صورت برعکس حکایت از روند نزولی می کنند. آنچه بیش از همه این ها اهمیت دارد، نقش این الگوها در تشخیص روند است. الگوها، ابزارهای شناسایی و صدور سیگنال ها بوده و همواره بهترین تحلیل گران، در سریعترین زمان ممکن به الگوها دست پیدا کرده و از طریق آنها روند را پیش بینی کرده اند. تا به حال به آموزش انواع الگوها و کندل هایی مثل کندل دوجی یا کندل مارابوزو پرداخته ایم اما در این مقاله به سراغ یکی از مهم ترین الگوها به نام ابر سیاه پوششی خواهیم رفت و سعی خواهیم کرد در مورد این کندل و تاثیرات آن بر روند قیمتی سرمایه بحث کنیم.
کندل ابر سیاه پوششی (dark cloud cover) چیست؟
کندل ابر سیاه پوششی یا dark cloud cover مطابق با نام نسبتا خوفناکی که دارد عمل می کند. این کندل یه نشانه بزرگ برای تغییر روند از صعودی به یک روند نزولی است و دقیقا در نقطه اتمام روند های صعودی تشکیل می شود. کلیت این الگو از دو کندل تشکیل می گردد که هر کدام از این کندل ها ویژگی هایی خاص خود دارند که در صورت تحقق آنها می توان به صحت شکل گیری ابر سیاه پوششی اعتماد کرد.
ویژگی های ابر سیاه پوششی
برای تشخیص الگو به دنبال برخی موارد اساسی و پایه ای باشید. تشکیل این الگوی ابر سیاه پوششی با دو کندل متوالی سنجیده می شود. کندل اول به صورت یک کندل صعودی خواهد بود که نشانه ای از روندی به صورت صعودی است که قرار است با شکل گیری این الگو تبدیل به نزولی شود. کندل بعدی قطعا نزولی است. . موضوع حیاتی این است که کندل نزولی باید به صورت حداقلی، نیمی از کندل صعودی قبلی را کاور کند. از جمله مواردی که در ادامه باید مورد توجه باشد، این است که فاصله بین بسته شدن کندل صعودی و باز شدن کندل صعودی وجود داشته باشد. وجود این فضای خالی و گپ این الگو را به حالت بهینه آن سوق می دهد. در صورتی که این فضا وجود نداشته باشد، نمی توان تشکیل این الگو را نقض کرد اما باید بدانیم که از حالت قطعی و ایده آل فاصله می گیرد.
در صورتی که بسته شدن کندل نزولی مماس با بسته شدن کندل صعودی بوده باشد، حالتی رخ می دهد که باید این کندل نزولی حداقل نیمی از کندل صعودی را پوشش دهد. در این صورت می توان الگوی موردنظر را ابر سیاه پوششی نامید. آنچه در بازارهای جهانی سرمایه رخ می دهد اغلب به شکل فرم مذکور است و از حالت ایده آل توصیف شده دور است. اما در بازارهای داخلی باید به صورت قطعی در مورد رخداد الگوی ایده آل به نتیجه برسیم.
انتظاری که بازار از به وحود آمدن الگوی ابر سیاه پوششی دارد، تغییر جهت روند به سمت نزول است. یک الگوی بازگشتی نزولی که متشکل از دو بدنه کندل در قله نمودار است. کندل صعودی قطعا بدنه بزرگتر را دارد و کندل نزولی حداقل بیشتر از نیمی از آن می باشد. در حد فاصله بین این دو، یک فضای صعودی تشکیل می شود که البته موقتی بوده و در کندل های بعدی از بین خواهد رفت. اینکه تاکید ما بر روی پوشش بالای پنجاه درصدی از کندل صعودی است، به این دلیل می باشد که قیمت بسته شدن سهم روی کندل نزولی، پایین تر از میانه کندل صعودی باشد. همچنین توجه داشته باشید که در این کندل ها ، مبنای عملکرد ما بدنه های الگو است و ما هیچ توجهی به سایه ها و شاخ و دم آنها نداریم.
قدرت نزولی الگوی ابر سیاه پوششی
در مقایسه با یک الگوی تقریبا مشابه باید این گونه تفسیر کرد که که الگوی کندل پوشاننده نزولی نیز دقیقا با همین متر و معیارها تعریف می شود اما یک تفاوت عمده وجود دارد. در پوشاننده نزولی، حداقل میزانی که برای پوشش کندل صعودی توسط نزولی مشخص شده است، حداقل صد درصد و در واقع کل آن را شامل می شود. بنابراین، می توان به صورت قطعی ادعا کرد که قدرت الگوی ابر سیاه پوششی در مقایسه با پوشاننده نزولی، در سطح پایین تری قرار دارد و روند نزولی بوجود آمده پس از آن شیب کمتری خواهد داشت.
ملاحظات ساختاری الگوی ابر سیاه پوششی
برخی ملاحظات و نکات مهم در تشخیص کندل ها و الگوی ابر سیاه پوششی وجود دارد که در زیر به آنها می پردازیم :
1- این الگو صرفا در روند صعودی رخ می دهد و آن را نزولی تغییر می دهد و حالت دیگری وجود ندارد. بنابراین در شناسایی آن باید در قله های نمودار تحقیق و تفحص کرد.
2- قیمت باز شدن کندل نزولی از قیمت بسته شدن کندل صعودی بالاتر خواهد بود اما این قیمت نهایتا در کمتر از نصف قیمت کندل صعودی به کار خود خاتمه خواهد داد. شایان ذکر است که در مورد بدنه کندل صحبت می کنیم و کاری به سایه ها نداریم.
3- کندل های تکمیل دهنده این الگو به نسبت سایر کندل های نمودار قیمتی باید بلندتر باشند. هرچه میزان بلندی این کندل ها بیشتر باشد، اعتبار آن بیشتر بوده و احتمال رخ دادن آن بالاتر است. بلندی کندل یک نشانه دیگر نیز است که آن عبارت است از جدالی که بین عرضه و تقاضا برای حفظ شرایط موجود رخ می دهد. به همین دلیل است که می توان اطمینان بیشتری به آن نمود، چون پس از حجم معاملات بالاتر و جدال نفس گیرتری منجر به غلبه عرضه شده و روند را نزولی کرده است.
4- در عموم موارد، معامله گران ترجیح می دهند تا یک کندل بعد را نیز برای تایید این موضوع منتظر بمانند. این کندل بعد از ابر سیاه پوششی را کندل تاییدی نامیده و حکم احتیاط را دارد.
شما باید از پنج عنصر اصلی اطمینان حاصل کنید :
- وجود یک روند صعودی
- کندل قبلی حتما صعودی باشد
- ایجاد یک فضای خالی قیمتی که در نهایت منجر به نزول قیمت شده باشد.
- قیمت بسته شدن کندل نزولی پایین از میانه کندل نزولی
این الگو عبارت است از یک سیگنال فروش که باید در مورد آن به قطعیت برسید تا تعریف الگوهای بازگشتی نزولی بتوانید در آن نقطه از سرمایه خود خارج شوید. بنابراین بسیار مورد توجه معامله گرانی است که با دید احتیاطی پا به عرصه خرید و فروش گذاشته اند. در صورت مشاهده این الگو، باید کمی نسبت به وجود آن اظهار شک کنید و به توصیه تعریف الگوهای بازگشتی نزولی نگارنده، تا یک یا دو کندل بعدی را انتظار بکشید. در صورتی که کندل بعد از این الگو روندی غیر از نزولی داشته باشد، عملا الگو را نقض کرده و قابلیت اعتماد ندارد. هر چند که باید در همین مرحله نیز همواره جانب احتیاط تعریف الگوهای بازگشتی نزولی را رعایت کرده و حد سود و زیان خود متعهد باشید. در این باره به دنبال سقف و کف حمایتی نیز باشید. با شکستن حمایت های تعیین شده در نمودار می توان اعتبار بیشتری را برای این الگو تصور نمود.
باید توجه کنید که آشنایی و تسلط بر الگوهای تحلیل تکنیکال، از مهم ترین ابزارهای موفقیت یک معامله گر در بازار سرمایه است و فرد باید از زمان ورود به چنین بازاری با انواع آنها آشنا شود. مفهوم تکرار در این الگوها منحصربفردترین موضوع است که به معنای شناسایی وضعیت و انتظار بروز مجدد آن می باشد. سیگنال های تولیدی از این الگوها نیز غالبا بهترین راهنما برای عملکرد شما خواهند بود. هرچند که هیچ قطعیتی در آن وجود نداشته و ندارد و کاملا وابسته به علم و دانشی است که یک تریدر در مواجهه با قیمت از خود نشان می دهد. الگوی ابر سیاه پوششی در میان دسته الگوهای پنج گانه قدرتمند تحلیل تکنیکال نیست اما بدون شک یکی از مهمترین آنها در تشخیص تغییر روند بازار می باشد. سعی کنید با تطبیق این الگو در مثال های مختلف، قدرت بیشتری در شناسایی آن پیدا کنید. البته الگوی دیگری مانند الگوی چکش نیز موجود است که شما می توانید در تحلیل های خود از آن بهره ببرید.
الگوی گوه (wedge)
الگوی گوه (گُوِه Wedge)، نام یک الگوی تکنیکالی در چارت است؛ دلیل نامگذاری آن شباهت شکل آن به ابزار گوه است که کاربردهایی مثل شکافتن چوب، جدا کردن بتن و … است.
این الگو از دو خط تشکیل شده که به هم نزدیک میشوند؛ این بدان معنی است که میزان حرکت قیمت در الگوی wedge در حال کاهش است. (قیمت در آن به حالت تراکم درمیآید)
گوه نشان دهنده مکث در روند فعلی است.
وقتی فرم این الگو را دیدید، این نشان می دهد که معامله گران هنوز در حال تصمیم گیری برای حرکت بعدی قیمت هستند.
گوه نزولی (Falling Wedge) یک الگوی تکنیکالی چارت صعودی است که در یک روند صعودی شکل گرفته و خطوط الگو به سمت پایین میل دارند.
گوه صعودی (Rising Wedge) یک الگوی تکنیکالی چارت نزولی است که در یک روند نزولی شکل گرفته و خطوط الگو به سمت بالا میل دارند.
الگوی گوه هم میتواند یک الگوی ادامهدهنده و هم یک الگوی بازگشتی باشد.
گوه صعودی (Rising Wedge)
یک کوه صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت بین دو خط مایل بالایی و پایینی به شکل تراکم یا جمعشوندگی درآید.
در اینجا ، شیب خط حمایت بیشتر از مقاومت است.
این نشان می دهد که Higher low ها سریعتر از Higher highها تشکیل می شوند. این منجر به یک شکل گیری فرم گوه یا wedge می شود، دقیقاً به همین دلیل نام این الگو اینچنین است!
با تثبیت قیمت ها، ما می دانیم که هجوم بزرگی در راه است، بنابراین می توان انتظار داشت که قیمت از بالا یا پایین، این الگو را بشکند.
اگر گوه صعودی بعد از روند صعودی شکل بگیرد، معمولاً یک الگوی بازگشت نزولی است.
از طرف دیگر ، اگر در طی روند نزولی تشکیل شود ، می تواند ادامه حرکت رو به پایین را نشان دهد.
در هر صورت، نکته مهم این است که ، هنگامی که این الگوی نمودار را مشاهده می کنید، آماده سفارشگذاری خود باشید!
در این مثال اول، یک wedge صعودی در پایان روند صعودی شکل گرفت. توجه کنید که چگونه قیمت highهای جدید را کندتر از Lowهای جدید شکل می دهد.
میبینید قیمت چگونه از پایین الگو را شکست؟ این بدان معناست که معامله گران تمایل بیشتری به فروش داشتهاند تا تعریف الگوهای بازگشتی نزولی خرید. آنها قیمت را پایین آوردند تا خط روند را بشکند، نشان می دهد که ممکن است روند نزولی در کار باشد.
درست مانند سایر الگوهای چارت که قبلاً بحث کردیم، حرکت قیمت پس از شکست تقریباً همان ارتفاعی که در تشکیل الگو داشت، طی میکند. حال بیایید نگاهی به نمونه دیگری از شکل گیری گوه صعودی بیندازیم. فقط این بار به عنوان یک سیگنال ادامهدهنده نزولی عمل میکند.
همانطور که مشاهده می کنید ، قیمت قبل از شکلگیری این الگو و تشکیل Higher high و Higher low در یک روند نزولی قرار داشته است.
در این حالت، قیمت به سمت پایین شکسته و روند نزولی ادامه یافت. به همین دلیل به آن الگوی ادامهدهنده می گویند!
میبینید قیمت چگونه یک حرکت خوب به پایین با همان ارتفاع گوه ایجاد کرده است؟
تا کنون چه چیزی را از این الگوهای چارت یاد گرفتید؟
معمولاً گوه صعودیای که بعد از یک روند صعودی شکل میگیرند به یک بازگشت (نزولی) منتهی می شود، در حالیکه یک گوه صعودی که در طی روند نزولی شکل می گیرند به یک ادامه دادن (نزولی) منتج می شود.
الگوی گوه نزولی (Falling Wedge)
شبیه به گوه صعودی، گوه نزولی هم میتواند سیگنال وارونگی و هم تداوم داشته باشد.
به عنوان یک نشانه بازگشتی، در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد و نمایانگر این است که یک روند صعودی در شرف وقوع است.
به عنوان نشانه ادامهدهنده، در طی یک روند صعودی شکل گرفته و به از سر گرفتن حرکت صعودی قیمت اشاره دارد. برخلاف گوه صعودی، گوه نزولی یک الگوی چارتی صعودی میباشد.
در این مثال، گوه نزولی بعنوان یک سیگنال وارونه بکار میرود. بعد از یک روند نزولی، قیمت lower high و lower low جدید ایجاد میکند.
توجه داشته باشید که چگونه خط روند نزولی متصل به highها برخوردهای بیشتری و سریعتری از خطی که lowها را به هم وصل کرده، دارد.
یه محض شکست از بالای الگو، قیمت روند صعودی خوبی ایجاد کرده که تقریبا با ارتفاع الگو برابر است. در این مورد، افزایش قیمت چند پیپ بیشتر از هدف بوده است.
بگذارید نگاهی کنیم به مثالی بیاندازیم که گوه نزولی به عنوان یک الگوی ادامهدهنده عمل کرده است.
همانطور که قبلا گفتیم، زمانیکه گوه نزولی در طی یک روند صعودی شکل میگیرد نشان دهنده ادامه روند است.
در این مورد، قیمت کمی بعد از یک حرکت قوی، به حالت تراکم وارد شده است. این بدان معنی است که خریداران مکث کرده تا نفسی بکشند و احتمالا افراد بیشتری را برای ملحق شدن به این گروه گاوها (طالبان صعود) استخدام کنند.
آهان، به نظر میرسد که قیمت برای یک حرکت قوی آماده میشود. به نظر شما کدام جهت بیشتر احتمال داشت؟
میبینید که قیمت چگونه از بالا شکسته شده تعریف الگوهای بازگشتی نزولی و به صعود خود ادامه میدهد؟
اگر ما سفارش ورود را بالای خط روند نزولی که High ها را به هم وصل میکند، قرار داده بودیم؛ قادر بودیم سریعاً به این حرکت ملحق شویم و سود خوبی کسب کنیم!
تارگت بستن این معامله هم میتوانست ارتفاع الگو باشد.
اکر میخواهید سود بیشتری کسب کنید، میتوانید با بستن بخشی از پوزیشن خود (مثلاً ۵۰ درصد حجم ورودی)، در تارگت اول (ارتفاع الگو)، اجازه دهید بخش باز مانده به حرکت خود ادامه دهد.
کندل چکش معکوس چیست؟
کندل شناسی یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است. کندلها از انواع مختلفی ایجاد شدهاند که در این مقاله قصد داریم به کندل چکش معکوس در بازار بورس بپردازیم. برای آشنایی بیشتر با این تکنیک معاملاتی، با ما همراه باشید.
کندل چکش معکوس چیست؟
کندل چکش معکوس یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و در انتهای روند نزولی سهم ایجاد میشود. مشاهده این کندل به معنی تغییر جهت روند سهم است، به عبارت دیگر کندل چکش معکوس به معنی صعودی شدن روند معاملات سهم در بازار است. این کندل معمولا به سه رنگ سفید، سبز و قرمز نمایش داده میشود. کندل چکش معکوس از یک بدنه و سایه تشکیل شده است که سایه کندل در قسمت بالایی، دارای ارتفاع بیشتری است که به خاطر همین، با نام «مرد دار آویز» هم شناخته میشود. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، این کندل در انتهای روند نزولی تشکیل شده و بعد از آن، سهم تغییر جهت داده است.
نکته: ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه در این کندل باید بیشتر باشد. دقت داشته باشید که این کندل معمولا سایه پایینی ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد.
ممکن است معاملهگران به اشتباه بعضی از کندلها را به جای کندل چکش معکوس در نظر بگیرند. همانطورکه اشاره کردیم، کندل چکش معکوس دارای ویژگیهای ظاهری متعددی است که به راحتی میتوان آن را تشخیص داد. دقت داشته باشید که طول بدنه در این کندل میتواند نصف سایه، ارتفاع داشته باشد. در مثالهای زیر به نمونههایی از تشخیص اشتباه کندل چکش معکوس اشاره کردهایم:
نکته: همیشه به یاد داشته باشید که الگوی چکش معکوس به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معاملهگران باید به صورت همزمان از ابزاهای دیگری استفاده کنند تا از معتبر بودن تشخیص خود اطمینان داشته باشند.
ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
- در کندل چکش معکوس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) باشد، بهتر است.
- پیشنهاد میکنیم برای تایید اعتبار تشخیص کندل چکش معکوس، از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
- کندل چکش معموس همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و مشاهده آن به معنای صعودی شدن روند معالات در سهم است.
- کندل چکش معکوس یکی از انواع الگوی بازگشتی است که تحلیلگران زیادی از آن بهرهمند میشوند.
تفاوت کندل چکش معکوس با شوتینگ استار
کندل چکش معکوس و کندل شوتینگ استار مشابه تعریف الگوهای بازگشتی نزولی تعریف الگوهای بازگشتی نزولی هم هستند. تنها تفاوت این دو کندل در روند صعودی و نزولی مشخص میشود.
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، کندل چکش معکوس همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشود، در صورتیکه کندل شوتینگ استار همیشه در انتهای روند صعودی به وجود میآید. کندل چکش معکوس یک کندل برگشتی صودی است اما کندل شوتینگ استار یک کندل برگشتی نزولی محسوب می شود. شباهت بسیار این کندلها به خاطر دنباله یا سایه بلند در قسمت بالایی بدنه کندل است. زمانی که معاملهگران کندل چکش معکوس را در نمودار یک سهم مشاهده میکنند، سایه بلند آن به معنی تلاش سرمایهگذران برای افزایش قیمت سهم است که در نهایت موفق می شوند.
کندل برگشتی نزولی شوتینگ استار هم در انتهای روند صعودی به وجود میآید و به نوعی مشاهده آن به معنی دریافت سیگنال فروش است. زمانی که کندل شوتینگ استار ایجاد میشود، باید دقت داشته باشید که قدرت فروشندگان نسبت به خریداران سهم بیشتر بوده و فروشندگان موفق شدهاند که قیمت سهم را بشکنند و در نهایت روند سهم را به حالت نزولی تبدیل کنند.
نکته مهم: برای تشخیص کندل چکش معکوس، به تفاوتهای اشاره شده در بخش قبل دقت داشته باشید. در صورتی که تحلیل یا تشخیص شما از کندل چکش معکوس اشتباه باشد، نتیجه به دست آمده از معاملات، با اهدافتان مغایر خواهد بود و ممکن است با ضرر و زیان سنگین مواجه شوید.
کلام آخر
معاملهگران در بازار بورس در تلاشاند که با افزایش هوش مالی و استفاده از ابزارهای متنوع، موقعیتهای مناسب برای معاملات را شناسایی کنند. در حال حاضر ابزارهای متنوعی برای تحلیل سهمهای بورسی وجود دارد که در این مقاله به صورت کامل به یکی از ابزارهای معروف به نام «کندل چکش معکوس» پرداختیم. معاملهگران با شناسایی این کندل در روند معاملات سهم، میتوانند سیگنال خرید سهام دریافت کنند. این کندل اغلب در انتهای روند نزولی تشکیل شده و از نوع الگوهای بازگشتی صعودی است. این کندل از یک بدنه و یک سایه بلند در قسمت بالایی تشکیل شده است. برای تشخیص کندل چکس معکوس، باید به بعضی نکات مهم در شکل ظاهری کندل توجه داشته باشید. برای آموزش نکات لازم برای سرمایه گذاری موفق در بورس، میتوانید اینجا کلیک کنید.
دیدگاه شما