چرا بازار سهام رشد نمی کند؟
کموزنی کوچکها در دماسنج سهام
چرا پرتفوی من سبز نمیشود؟
«مگر نمیگویید بازار مثبت است، پس چرا سهمهای من رشد نکرده است؟»، «به دروغ میگویند شاخص رشد کرده است!»، «از وقتی گفتهاند شاخص بورس مثبت شده، پرتفوی من هیچ تغییری نکرده». اینها و صحبتهایی از این دست بخشی از گلایه سهامدارانی است که چند وقتی میشود در بورس حضور دارند.
در گزارشهای متعددی بارها گفته شده که حضور در بورس نیاز به دانش و تخصص دارد و میتوان از راههای سرمایهگذاری غیرمستقیم وارد این حوزه شد. همچنین بارها بیان شده که شاخص کل معیار خوبی برای کل بازار نیست با این حال سهامدارانی وجود دارند که دنبال چرایی عدمرشد پرتفوی خود هستند. در این گزارش نظر کارشناسان متخصص حوزه بورس را در این رابطه پرسیدهایم که چرا شاخص کل وضعیتی را نشان نمیدهد که سهامداران خرد در پرتفوی بورسی خود مشاهده میکند.
حواستان به ارتباط ضریب بتا با سهمهایی که دارید، باشد
«ارتباط بین شاخص یا بازار از طریق یک ضریب ریاضی نشان داده میشود که این ضریب، ضریب بتاست.» این پاسخ بهروز شهدایی، از متخصصان حوزه بورس به این سوال است که «اگر شاخص یک واحد رشد کرد، چرا سهم من یک واحد رشد نمیکند؟» او در ادامه پاسخش به این پرسش توضیح میدهد: «افرادی که میخواهند پرتفوی و سهمهای خودشان را با شاخص مقایسه کنند باید ببینند که سهم یا پرتفوی خودشان چه ضریب بتایی با شاخص دارد.» شهدایی در توضیح ضریب بتا میگوید: «ضریب بتا میتواند از منفی هر عددی تا مثبت هر عددی حرکت کند، ولی ضریب بتای خود بازار یک است.» و در ادامه میگوید: «اگر ما به عنوان یک سرمایهگذار، سهام دارای ضریب بتای یک داشته باشیم، یعنی اینکه اگر بازار یک واحد رشد کند، سهام ما هم یک واحد بالا میرود. یا اگر بتای نیم داشته باشد، بازار یک واحد رشد کند، سهم من نیم واحد بالا میرود. یا برای مثال اگر بتای منفی یک داشته باشد و بازار یک درصد رشد کند، سهم من یک درصد افت میکند که البته عکس این موضوع هم وجود دارد.» شهدایی در ادامه صحبتهایش میگوید: «برای همین تناظر یک به یک بدون در نظر گرفتن همبستگی سهم با بازار یک مقدار سادهانگارانه است. برای مثال بعضیها میگویند بازار مثبت است و سهم من منفی. خب این موضوع، نشان میدهد که سهم این افراد بتای منفی دارد. و برای همین هم است که این نکته را سرمایهگذارها باید در نظر بگیرند.» این کارشناس حوزه بورس با بیان اینکه مبحث بتا در بازار سرمایه، موضوعی گسترده است، به این مساله اشاره میکند که سهامداران برای شناخت درست این موضوع باید «دانش مالی مناسبی» داشته باشند. از دیگر افرادی که به مساله بتا و توجه به آن در چیدن پرتفو اشاره میکند، پیمان حدادی است. این کارشناس حوزه بورس میگوید: «در پرتفو چیدن، عوامل و شاخصهای زیادی دخیل است. یکی از عوامل پرتفو چیدن بتاست که باید آن را شاخص بررسیاش کنیم.» حدادی در ادامه صحبتهایش میگوید: «باید به این مساله دقت کنیم که سهمها نقدشونده باشند یا چقدر از سهمهای کوچک یا بزرگ بازار را میخریم یا چقدر در پرتفوی خودمان سهم داریم.» او البته در رابطه با افرادی که معتقدند با رشد شاخص، تغییری در پرتفوی آنها رخ نداده است، میگوید که «اکثر این افراد دو یا سه سهم یا تک سهم هستند و در این تعداد سهم خیلی نمیتوان انتظار رشد چشمگیری داشت.»
از سبدچینی و بهروزرسانی سهمها غافل نشوید
«اکثر افرادی که تا به الان زیانهایشان هنوز که هنوز است از بین نرفته، افرادی هستند که عموما سهمهایی خریدهاند که اصطلاحا سهمهای کوچکی هستند و تاثیر اندکی در شاخص دارند و اصطلاحا سهمهای شاخصساز نیستند.» این بخشی از صحبتهای بهمن فلاح، کارشناس حوزه بورس است. او در پاسخ به افرادی که میپرسند چرا با وجود رشد شاخص، پرتفوی آنها تغییر مثبتی نکرده است، میگوید: «این عده از سهامداران خرد، وزن شاخص را متناسب با وزن سبدشان میبینند که این مساله یک خطای ذهنی است.» فلاح در ادامه توضیح میدهد: «طبیعتا افرادی که سبدشان را متناسب با صنایع مختلف چیده بودند و یک پرتفوی بهینه داشتند تا الان، به احتمال زیاد متناسب با هم رشد شاخص کل و هم رشد شاخص هموزن، سبدشان رشد کرده و طبیعی است که یا زیانشان کمتر شده یا حداقل خیلی از سبدها هم شاید از زیان خارج شده باشند.» او در نهایت روی این موضوع در صحبتهایش تاکید میکند که مساله رشد پرتفوی سهامداران در شرایط رشد شاخص به «پرتفوی هر فرد بستگی دارد.» و میگوید: خیلی از سهامداران «در سبدچینی اشتباه میکنند و تخصصی در این حوزه ندارند.» این کارشناس حوزه بورس در ادامه این مساله را مطرح میکند که «طبیعتا معیار نمیتواند این باشد که چون شاخص رشد کرده
است، تمام سبدها باید رشد کند.» حدادی هم از دیگر افرادی است که بارها به انتخاب سهمهای شاخصساز و بنیادی اشاره کرده که بازار از سمت این سهمها در حال حرکت است. او در توضیح این مساله میگوید: «قاعدتا افرادی چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ که این سوال را مطرح میکنند که چرا پرتفوی آنها هیچ تغییری در رشد شاخص نکرده است، باید بروند به سمت سهمهای اینچنینی.» او همچنین به سهامداران توصیه میکند که نگاهشان تماما نباید به شاخص کل باشد و شاخص هموزن را هم باید مدنظر قرار بدهند. حدادی در نهایت میگوید که «سهامداران اگر پرتفوی خود را بر اساس شاخصساز بودن سهمها بچینند، بازدهی کسب میکنند؛ چرا که خیلی از سهمهای بزرگ بازار در دو ماه گذشته بیش از ۵۰ درصد بازدهی داشتهاند.»
چشمتان را روی سرمایهگذاری غیرمستقیم نبندید
بارها در گزارشها و گفتوگوها مطرح شده که بهتر است سهامدارانی که تخصص و دانشی در حوزه بورس ندارند، برای جلوگیری از ضرر به سمت روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم بروند. موضوعی که فلاح، چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ کارشناس حوزه بورس در رابطه با آن میگوید: «از ریسکهای سرمایهگذاری مستقیم این است که در سبدچینی افراد به مشکل برمیخوردند و طبیعتا متناسب با روند بازار سود نمیکنند ولی در روندهای ریزشی هم حداکثر زیان را میبینند.» او در ادامه این موضوع توضیح میدهد: «در این روشها سرمایه سهامداران خرد تحت مدیریت افراد خبره و اشخاصی که تجربه و دانش بالایی در این حوزه دارند بسته میشود و بهروزرسانی هم میشود که این بهروزرسانی در بازار سرمایه خودش یک تخصص است.» شهدایی هم در صحبتهایش به این مساله اشاره میکند که افرادی که دانش و تخصصی در زمینه شناسایی بتا یا چیدن پرتفو ندارند اما میخواهند در حوزه بورس سرمایهگذاری کنند، بهتر است به صورت غیرمستقیم در بورس سرمایهگذاری کنند.
تفاوت ما و آنها؛ از زمین تا آسمان
مقایسه بورس ایران با بورسهای جهانی، مقایسه عجیبی به نظر میرسد. کارشناسان این حوزه هم معتقدند که این مقایسه تفاوتش از زمین تا آسمان است اما با این حال به این مساله میپردازند که در دنیا هم سبدچینی و انتخاب سهم، تخصص و سرمایهگذاری غیرمستقیم و نگاه بلندمدت به حوزه چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ بورس در کسب سود، جزو عوامل اصلی هستند. شهدایی در رابطه با این مسائل میگوید: «برای مثال در بازار خارج از ایران، سهم اپل در حال ریزش است، اما این موضوع به این معنا نیست که همه ضرر میکنند. اتفاقا خیلیها سود میکنند اما در بازار سرمایه ایران وقتی سهم میریزد، مرگ دستهجمعی است و همه ضرر میکنند.» او در ادامه توضیح میدهد: «تفاوت در این است که در بازارهای خارج از کشور، در بازارهای نزولی هم خیلیها میتوانند سودهای خوبی به دست بیاورند اما در بازار سرمایه ایران، وقتی بازار منفی است همه میگویند در حال ضرر هستند، در حالی که همین پوزیشن فروش استقراضی اگر در کشورمان راه بیفتد، اتفاقهای خوبی میافتد.» شهدایی با اشاره به دیگر تفاوتهای بازار مالی ایران و بازار آمریکا که او آن را «مظهر بازارهای مالی در دنیا» میخواند، میگوید: «در آمریکا، دارایی اعظم آمریکاییها داراییهای مالی است. آنها یا سهم دارند یا اوراق قرضه یا اوراق شهرداری و. در حالی که در ایران این حالت وجود ندارد و اعظم داراییهای ایرانیها فیزیکی است. حالا اتفاقی که در این شرایط در آمریکا میافتد این است که در کشوری که اعظم داراییهای مردمش مالی است، خب طبیعتا، سواد مالی هم بسیار بالاتر از کشوری است که اعظم داراییهایشان فیزیکی است.» او در ادامه توضیحاتش در این بخش میگوید: «از طرف دیگر خیلی از سرمایهگذاران خارج از کشور، نه تحلیلگر و نه تریدر هستند بلکه سرمایهگذاران مالی هستند و سرمایههایشان را در صندوقهای سرمایهگذاری میگذارند.» شهدایی با اشاره به مساله حضور در بورس به صورت غیرمستقیم که بارها به سهامداران خرد در کشورمان توصیه شده است، میگوید: «مساله سرمایهگذاری غیرمستقیم برای مثال در آمریکا که خیلی از مردم داراییهای مالی دارند جا افتاده است اما این موضوع به این معنا نیست که آنها ضرر نمیکنند.» بهمن فلاح از دیگر کارشناسان حوزه بورس هم درباره تفاوت بورس ایران با دنیا میگوید: «سهمهایی در دنیا داریم که کوچک هستند و به اصطلاح استارتآپی هستند. این سهمها وقتی رشد میکنند تاثیری در شاخص ندارند و ریزش آنها هم تاثیری در شاخصها ندارند. طبیعتا مارکت کوکاکولا که بالای چند ده میلیارد دلار است، یا مارکت تسلا و اپل جزو سهمهای شاخصساز در بازار هستند و به تناسب با رشد همینها شاخص رشد میکند یا تحتتاثیر قرار میگیرند.»
فلاح در ادامه توضیحاتش درباره این تفاوتها به سرمایهگذاری غیرمستقیم اشاره میکند و میگوید: «نکته مثبت در دنیا این است که اکثر افراد در حال روی آوردن به روشهای غیرمستقیم سرمایهگذاری هستند.» او همچنین در ادامه شمردن این تفاوتها، دید بلندمدت به سرمایهگذاری را به صحبتهایش اضافه میکند و میگوید: «افرادی که در دنیا به صورت مستقیم سرمایهگذاری میکنند اصلا دید کوتاهمدت ندارند و حداقل یک دید پنج ساله دارند. برای همین هم این استراتژی و افق زمانی در دنیا حاکم شده و چیزی نیست که بشود روی آن بحث کرد و تبدیل به یک اصل شده است اما در ایران متاسفانه چون بازار سرمایه نوپاست و ضریب نفوذ آن تازه رشد کرده، هنوز که هنوز است سهامداران به آن بلوغ نرسیدهاند که افق زمانی خود را گسترش دهند و طبیعتا اگر افرادی افق سرمایهگذاریشان بلندتر باشد در یک بازه زمانی سه ساله یا پنج ساله به مراتب بیشتر از رشد شاخص کل هم، سهامهایشان رشد میکند.»
حضورتان با صبوری و نگاه بلندمدت باشد
« اغلب ما حداقل در طی این سالها نشان دادهایم که خیلی عجله داریم؛ عجله برای اینکه زود پولدار شویم و زود به مقصد برسیم. عجلهای که باعث میشود یکسری از قوانین را نادیده بگیریم و آنها را دور بزنیم تا زودتر به هدفمان برسیم. عجله برای دریافت سیگنال و راههای میانبر که زودتر به مقصد برسیم. اما سرمایهگذاری کاری بلندمدت است. باید در این بازار سالها حضور داشت که سرمایه اصلیمان افزایش پیدا کند. در کشورهای دیگر، افراد حرفهای در بازار سرمایه این عجله را ندارند و به بازارهای مالی نگاه بلندمدت دارند»؛ این بخشی از صحبتهای شهدایی است. صحبتهایی که بارها و بارها کارشناسان حوزه بورس آنها را به سهامداران توصیه و گوشزد کردهاند که دید بلندمدت به سرمایهگذاری در بازارهای مالی و صبوری جزو اصول حضور در بازارهای مالی است. و همین حوزه بورس در یک نگاه ۱۰ ساله از نظر بازدهی در مقابل دیگر بازارهای مالی، یک سر و گردن از همه بالاتر است
معرفی بازیگران بورس
اگر شما به عنوان یک سرمایه گذار حرفه ای در بازار بورس ایران فعالیت کنید، اصطلاح «بازیگران بورس» را خواهید شنید. در واقع یک سری از افراد حقیقی و همچنین شرکت های حقوقی در بازار بورس، سرمایه و پول زیادی در اختیار دارند و با همین مقدار سرمایه اقدام به خرید و فروش سهام شرکت ها می کنند و به دلیل قدرتی که این مقدار پول برای آن ها ایجاد کرده است، با ورود و خروج به هر سهمی می توانند قیمت آن را بالا و پایین کنند و سهامداران خرد بهتر است روند معاملاتی بازیگران بورس را دنبال کنند تا بازدهی عملکرد آن ها بهتر شود. با توجه به موارد گفته شده، در این مقاله قصد داریم اصطلاح بازیگران بورس ایران را مورد بررسی قرار دهیم؛ بنابراین اگر شما نیز در این خصوص کنجکاو هستید، توصیه می کنیم تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
بازیگران بورس چه کارهایی انجام می دهند؟
برای درک مفهوم بازیگران بورس بهتر است که مطلب خود را با یک مثال عنوان کنیم. تصور کنید که شما سرمایه خیلی زیادی در اختیار دارید و همین موضوع در بازارهای مالی به شما قدرت زیادی هم می دهد. حال شما تصمیم می گیرید که یک سهم از بورس را خریداری کنید و مشخصا هدف شما از این کار سود کردن است. شما مثلا در قیمت 100 تومان وارد یک سهم می شوید و به دلیل زیاد بودن سرمایه و تقاضای خرید شما، قیمت سهم مقداری بیشتر می شود و تا 110 تومان بالا می رود؛ حال که شما خرید خود را کامل کرده اید، توقع رشد را از سهم خود دارید و در صورت نیاز هر کاری می کنید تا سهم شما رشد کند.
فرض کنید سهم مورد نظر شما شروع به رشد می کند و پس از مدتی وارد اصلاح می شود. زمانیکه شما می بینید سهم در حال کاهش قیمت است، مجددا مقداری خرید کرده و اجازه صف فروش شدن به سهمتان را نمی دهید و حتی با تقاضای بیشتر از عرضه، صف خرید ایجاد می کنید. در طرف مقابل، افراد دیگر که می بینند تقاضا برای این سهم وجود دارد نیز سهم را مستعد رشد دیده و به سهم ورود می کنند. با همین حمایت کوچک از سهمتان می توانید از اصلاح آن جلوگیری کنید و تقاضا را برای آن نماد بیشتر کنید. در ادامه وقتیکه قیمت سهم بالا رفت، مثلا 200 تومان، شما نیز با سودی که کرده اید، کم کم از سهم خارج می شوید و سهام در اختیار خود را می فروشید.
هر سهم بازیگر مخصوص خود را دارد و بازیگران بورس می توانند فرد حقوقی یا حقیقی باشند و کاری که سهامداران خرد باید انجام دهند، این است که با خواندن دست بازیگران، از آن ها تبعیت کرده و ورود و خروج را با آن ها تنظیم کنند. ورود پول توسط بازیگران بورس به یک سهم معمولا در یک روز اتفاق نمی افتد و ممکن است هفته ها به طول بیانجامد؛ چراکه برخلاف سهامداران معمولی، بازیگران بورس افراد بسیار صبوری هستند.
چگونه ورود بازیگر به یک سهم را بفهمیم؟
آسانترین راه برای دریافت سیگنال ورود یا خروج بازیگر به یک سهم، داشتن ارتباط با این اشخاص یا در واقع "رانت" می باشد. اما برای اغلب سهامداران چنین چیزی امکان پذیر نمی باشد. سهامداران معمولی هیچ وقت نمی توانند ورود بازیگر به سهم را به طور صد درصدی شناسایی کنند و تنها با استفاده از روش هایی می توانند احتمال دهند که بازیگران در حال ورود به یک سهم خاص هستند. از جمله این روش ها توجه به تابلوی معاملاتی سهم یا تابلوخوانی، زیر نظر گرفتن رفتار سهامداران عمده و مشاهده فهرست سهامداران عمده سهم در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران در هر روز معاملاتی می باشد. معمولا شرکتی که سهامداران عمده آن، افراد حقیقی می باشند، سهام بازیگر محور می باشند. به عنوان مثال، شرکت هایی که بیش از یک سوم سهام آن ها در اختیار یک فرد حقیقی قرار دارند، برای انجام فعالیت های بازیگران بورس بسیار مستعد هستند.
معمولا بازیگران بورس با توجه به میزان سرمایه ای که در اختیار دارند، وارد سهم های بزرگ نمی شوند و سهم هایی را انتخاب می کنند که ارزش بازار آن ها پایین باشد یا به اصطلاح عمق آن کم باشد؛ تا سرمایه آن ها بتواند در سهم تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال بازیگران بورس احتمال کمی دارد که به سراغ سهمی مانند فولاد مبارکه بروند و احتمالا سهامی مانند سهام موجود در بازار پایه که ارزش بازار کمتری دارند را انتخاب می کنند.
باید در نظر داشت که بازیگران بورس برای کنترل و هدایت قیمت، عرضه و تقاضاهایی انجام می دهند ولی نمی توانند قیمت را دستکاری کنند. زمانیکه بازیگر بخواهد یک سهم را بخرد، معمولا چند هفته زمان می گذارد و از ترفندهای مختلفی استفاده می کند (مثل سفارش ترس یا اردر ترس ) تا به ارزان ترین قیمت ممکن سهم را بخرد. بازیگر معمولا با کلافه کردن سهامداران خرد سعی می کند سهام آن ها را به ارزانترین قیمت ممکن از دستشان در بیاورد. این کار باعث می شود تا نماد مورد نظر چند هفته درجا بزند یا حتی افت هایی را نیز تجربه کند تا خرید بازیگر کامل شود. پس اگر متوجه شدید که سهم شما مدتی است بر خلاف کلیت بازار و تحلیل های موجود، درجا می زند یا رشد نمی کند یا حتی نزول می کند، می توانید به این موضوع مشکوک شوید.
سفارش ترس یا اردر ترس
یکی از ترفندهایی که بازیگران بورس استفاده می کنند، سفارش خرید یا فروش غیر واقعی است که فقط برای ترساندن افراد گذاشته می شود و در صورت نیاز بلافاصله حذف می شود. برای مثال زمانیکه بازیگر خواهان خرید سهم باشد، در قسمت فروشنده سفارش فروش خود را در قیمت بالاتر از قیمتی که در حال معامله است، قرار می دهد و در ردیف های پایین تر تظاهر به وجود فروشنده با تعداد زیاد سهام می کند تا سهامداران آن سهم از ترس افت قیمت به دلیل عرضه زیاد، اقدام به فروش سهم خود در قیمت های فعلی کنند و با کاهش قیمت سهم، بازیگر بتواند سهم را در قیمت های پایین تر خرید کند. اگر برخلاف خواست بازیگر، خریداران قیمت سهم را افزایش داده و سفارش ترس بازیگر در آستانه شروع به معامله باشد، بلافاصله سفارش خود را حذف می کند و در مورد فروش هم به همین شکل است. سفارش های فیک یا جعلی را در قسمت خرید قرار می دهد تا سهامداران دیگر فریب خورده و اقدام به خرید نمایند و پس از افزایش قیمت سهم به محدوده مورد نظر بازیگر، سهام خود را در قیمتی بالاتر به فروش می رساند.
تفاوت بازیگر و بازارگردان
بازارگردان ها افراد حقوقی هستند که از سازمان بورس و اوراق بهادار دارای مجوز می باشند و با هدف کنترل قیمت و جلوگیری از نوسان شدید عمل می کنند. آن ها در روزهای منفی از نزول قیمت تا زیر ارزش آن و صف فروش شدن آن جلوگیری می کنند تا نقدشوندگی سهام حفظ شود. همینطور در روزهای مثبت از حبابی شدن قیمت جلو گیری می کنند تا قیمت در یک مسیر صعودی رو به بالای بدون چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ وقفه یا اصطلاحا قفل صف خرید، حرکت نکند تا اگر کسی نیز قصد خرید آن سهم را دارد، در صفوف خرید منتظر نماند.
جمع بندی
در این مقاله با مفهوم بازیگران بورس آشنا شدیم. بازیگران بورس اشخاصی حقیقی یا حقوقی هستند که با توجه به منافع خود و با استفاده از راهکارهایی اقدام به هدایت قیمت سهم در جهت مورد نظر خود می کنند. این بازیگران معمولا به سراغ سهامی با ارزش بازار کم می روند که در صورت توانایی در خواندن دست آن ها، سودهای خوبی می تواند برای فعالان بازار سرمایه به ارمغان بیاورد.
9 دلیل اصلی کاهش قیمت سهام
بازار سهام به طور مداوم در حال نوسان است و قیمت هر سهم در طول روز معاملاتی افزایش و کاهش پیدا میکند. هر گاه قیمت تعداد زیادی از سهام مختلف یا گروهی از آنها که «شاخص بورس» نامیده میشود، به شدت کاهش پیدا کند به اصطلاح گفته میشود که «بازار سهام سقوط کرده است!» اما کاهش قیمت سهام به چه دلایلی اتفاق میافتد؟
- سقوط بازار سهام عبارت است از افت ناگهانی یا شدید قیمت کلی سهام که معمولاً در زمان کوتاهی اتفاق میافتد.
- دلایل کاهش قیمت سهم میتواند عوامل مختلفی از جمله اتفاقات اقتصادی یا بلایای طبیعی، سفتهبازی یا وحشت سرمایه گذاران باشد.
- سرمایه گذاران میتوانند با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود و یا سرمایه گذاری روی اوراق بهادار کم ریسکتر، خود را برای افت بازار سهام آماده کنند.
مهمترین علت کاهش قیمت سهام
قیمت سهام چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ بورسهای جهانی ممکن است به دلایل اقتصادی و غیر اقتصادی مختلفی به یک باره افت کند.
مهمترین علت کاهش قیمت سهم در بازار بورس در درجه اول ترکیبی از کاهش تقاضا و فروش از روی هراس (پانیک سل) است. بازارها معمولاً در پایان یک دوره صعودی طولانی یا حباب قیمت سقوط میکنند؛ یعنی زمانی که خوشبینی سرمایه گذاران و خریدهای بیرویه آنها موجب فراتر رفتن قیمت از ارزش واقعی سهام میشود.
هنگامی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد، به دلیل نبود خریدار کافی در بازار، قیمتها کاهش پیدا میکنند.
هنگامی که سرمایه گذاران متوجه شوند که قیمت دارایی به اوج خود رسیده است، شروع به فروش داراییهای خود میکنند تا قبل از سقوط بازار و متحمل شدن زیان شدید، از بازار خارج شوند.
از آنجا که تمام قیمتهای بازار بر اساس ارزشی شکل میگیرد که مجموعه سرمایه گذاران به سهام شرکتها نسبت میدهند، کافی است یک سفارش فروش بزرگ در بازار ثبت شود تا موجی از وحشت در میان سرمایه گذاران خرد ایجاد شده و همگی اقدام به فروش داراییهای خود کنند. در مدت کوتاهی صفهای فروش طولانی در بازار شکل میگیرد و قیمت به صورت تصاعدی شروع به ریزش میکند.
در ادامه مهمترین دلایل کاهش قیمت سهام را بررسی خواهیم کرد:
1. فروش گسترده سهام توسط سهامداران عمده
برخی از حقوقیها که سهام یک شرکت را در اختیار دارند، یک محدوده قیمتی یا یک رویداد خاص را به عنوان یک هدف برای فروش قرار میدهند. مثلاً، ممکن است سیاستهای سهامدار عمده این باشد که اگر سود عملیاتی شرکت صاحب سهام به طور مداوم افت کرد اقدام به فروش گسترده سهام آن کند.
یا مثلاً تعیین میکنند اگر قیمت سهام از 300 تومان بالاتر رفت، زمان شناسایی سود است و بهتر است میزان سرمایهگذاریشان را در آن شرکت کاهش دهند.
البته این یک مثال است و فروش سهام توسط سهامداران عمده میتواند به دلایل گوناگونی رخ دهد. در هر حال، اگر این فروش به طور گسترده اتفاق بیفتد و عرضه از تقاضا پیشی بگیرد، شاهد کاهش قیمت سهام آن شرکت خواهیم بود.
اما سرمایه گذاران عادی چگونه میتوانند از فروش گسترده سهام توسط سهامداران عمده مطلع شوند؟
با مراجعه به سایت Tsetmc.com و صفحه نماد شرکتها میتوان به آمار خرید و فروشها دسترسی پیدا کرد.
چند نکته در رابطه با فروش سهام توسط سهامدار عمده وجود دارد:
- حجم خرید و فروش سهامداران عمده معمولاً بالاست. زمانی که حجم معاملات آنها نسبت به تعداد کل سهام شرکت و نسبت به میزان سهامی که در اختیار دارند کم باشد، تاثیر مثبت یا منفی آن معامله نیز کمتر خواهد بود.
- روند معاملات سهامدار عمده را میتوان با کلیک روی نام شرکت در لیست سهامداران عمده مشاهده کرد، که آیا مرتب در حال فروش است یا اینکه این فروش موقتی انجام گرفته است.
- با خرید و فروش سهامدار عمده نمیتوان و نباید هیچ تصمیمی برای خرید و فروش گرفت. معاملات سهامدار عمده ممکن است هزاران دلیل مختلف داشته باشد و همیشه نشاندهنده وجود اتفاقی خاص در یک شرکت نیست.
- گاهی اوقات پس از فروش گسترده سهام توسط سهامدار عمده و افت قیمت سهم، در صورتی که عوامل بنیادی شرکت و عملکرد آن مثل سابق باشد، معمولا قیمت سهم مجدد رشد میکند. این موضوع نشان میدهد که افت قیمت صرفا به دلیل فروش گسترده سهم توسط سهامدار عمده بوده و وضعیت بنیادی شرکت تغییری نداشته است.
2. تحلیلها یا اخبار منفی
یکی دیگر از دلایل کاهش قیمت سهم انتشار تحلیلها یا اخبار منفی پیرامون یک سهم است. گاهی اوقات یک تحلیلگر یا خبرنگار یا یک رسانه که دارای مخاطبین بسیار زیاد است، در مورد وضعیت یک شرکت یا صنعت اخبار یا تحلیل منفی منتشر میکند.
این اطلاعات (حتی اگر کمی منفی باشد) میتواند روی دید سرمایهگذاران و خوانندگان تاثیر بگذارد، مخصوصاً آنهایی که سرمایهگذاری کوتاهمدت انجام میدهند و رفتارهای احساسیشان بیشتر است.
جوّ کلی حاکم بر بازار نقش مهمی در تصمیمگیری فعالان بازار دارد و اخبار منفی میتواند به سرعت موجب شکلگیری موجهای فروش شود.
در هر حال، در نتیجه انتشار این اطلاعات و تحلیل منفی، فشار فروش در معاملات سهام افزایش مییابد و موجب کاهش قیمت سهم میشود.
هرچقدر نفوذ آن رسانه و تحلیلگر یا خبرنگار بیشتر باشد و آن محتوا به دست افراد بیشتری برسد، تاثیرگذاری آن خبر بیشتر خواهد بود.
سرمایهگذار حرفهای میداند زمانی که تحلیلها و اطلاعات منفی در مورد یک شرکت منتشر شده و باعث افت قیمت سهم میشود، اگر وضعیت بنیادی آن شرکت تغییری نکرده باشد، چنین تغییر قیمتی صرفا یک موقعیت خرید است.
زیرا پس از اینکه فشار فروش روانی ناشی از آن اطلاعات منفی کنار رفت، قیمت سهم رشد میکند و در بیشتر مواقع تا سطح قیمت قبلی میرسد.
3. محقق نشدن شایعات دلیل کاهش قیمت سهام
گاهی اوقات یک شرکت مطابق پیشبینیهایی که انجام داده، سودآوری دارد ولی این سودآوری که در گزارش مالی اعلام شده، شایعاتی که وجود داشته را محقق نمیسازد.
مثلا شایعه شده که یک شرکت در سهماهه اول سال مالی خود، 250 ریال سود میسازد ولی این اتفاق نمیافتد.
شایعات میتواند یک تخمین غیررسمی یا شنیده شده در بازار باشد که سود یک شرکت را حدس میزند. اینچنین شایعاتی مخصوصا اگر به طور گسترده پخش شوند، تاثیر بیشتری روی قیمت سهام میگذارند. معمولا یک سرمایهگذار معمولی نمیتواند کاری در برابر این شایعات انجام دهد.
4. عملکرد ضعیف شرکت
گاهی اوقات برای افت قیمت سهام یک دلیل بنیادی وجود دارد. مثلا در صورتهای مالی یک شرکت حاشیه سود خالص کاهش یافته است یا اینکه نقدینگی شرکت به طرز قابل ملاحظهای کم شده است. یا اینکه ممکن است شرکت هزینههای عمومی و تولیدی بسیار زیادی را برای ایجاد یک محصول جدید پرداخت کرده باشد.
گزارشها و صورتهای مالی نشان دهنده وضعیت اقتصادی شرکتها هستند و تحلیلگران با توجه به آنها ممکن است اقدام به فروش سهام یک شرکت کنند.
سرمایهگذاران باید به طور محتاطانه صورتهای مالی را بررسی کنند تا ببینند تخمینها و پیشبینیهای انجام گرفته محقق خواهد شد یا نه. بررسی وضعیت اقتصادی شرکت اهمیت زیادی دارد، زیرا دیر یا زود این وضعیت در قیمت سهام آن منعکس خواهد شد.
مخصوصا به حاشیه سود خالص و هزینههای عملیاتی باید دقت شود. این دو مورد باید در گزارشهای سه ماهه و یک ساله در چند سال مالی بررسی شده و همچنین موجودی نقدی شرکت را در دورههای قبلی و فعلی بررسی نمود.
در نهایت باید به بررسی نظرات مختلف تحلیلگران و رسانهها در مورد سود و وضعیت اقتصادی شرکت موردنظر پرداخت. زیرا ممکن است اطلاعاتی یافت شود که توسط شما نادیده گرفته شده یا به آن دقت نشده است.
5. تغییر در چشمانداز شرکت
همه شرکتهایی که در بورس پذیرفته چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ شدهاند سالیانه باید یک مجمع عمومی برای تقسیم سود، تصویب صورتهای مالی و… تشکیل دهند. در این مجمع باید به سخنان هیئت مدیره در خصوص آینده و چشمانداز شرکت دقت کرد.
سرمایهگذاران باید هرگونه اظهارات و پیشبینیهای مثبت یا منفی که خلاف انتظار سرمایهگذاران است را به خاطر بسپارند، زیرا این موارد اثر خود را روی قیمت سهم خواهد گذاشت.
سرمایهگذاران بهتر است گزارش فعالیت هیئت مدیره شرکت را پس از مجمع در سایت کدال یا سایت شرکت مطالعه کنند.
6. کاهش قیمت سهام به دلیل افزایش سرمایه
شرکتها گاهی افزایش سرمایه میدهند و به همین دلیل تعداد سهام آنها افزایش مییابد.
وقتی تعداد سهام افزایش مییابد، قیمت هر سهم میشکند.
به طور مثال اگر سهام شرکتی در زمان افزایش چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ سرمایه 100 درصدی، 700 تومان باشد، و سهامداری 10000 سهم از آن داشته باشد، قیمت سهم به 350 تومان میرسد ولی در عوض تعداد سهام افراد دو برابر میشود.
سهام جدید ممکن است فورا به پرتفوی اضافه نشود و اضافه شدن سهام جایزه مدتی طول بکشد.
اگر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی باشد (حق تقدم به سهامداران تعلق بگیرد) تبدیل شدن حق تقدم به سهم، معمولا چند ماه به طول میانجامد.
7. تأثیرگذاری اقتصاد جهانی بر بازار بورس
بخشی از صنایع اصلی بازار بورس کشور از جمله صنایع فولاد، پتروشیمی، سنگ آهن، فلزات رنگی، سیمان و دیگر سرمایهگذاریهای مرتبط با آنها که بیش از 60 درصد ارزش بازار بورس را تشکیل میدهد، تحت تاثیر اقتصاد جهانی و قیمت کالاها در بازارهای بینالمللی قرار دارند.
بخش بزرگی از بازار بورس کشور تحت تاثیر اقتصاد جهانی و قیمت کالاها در بازارهای بینالمللی دستخوش تغییر میشود.
به همین دلیل سرمایهگذاران حرفهای و مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با زیر نظر گرفتن همیشگی وضعیت اقتصاد جهانی مناطق تعیینکننده مانند امریکا، اروپا، چین و… تلاش میکنند تاثیر تحولات اقتصاد جهانی را بر قیمت کالاها در بازارهای بینالمللی تحلیل کرده و اثر آن را بر صنایع «کامودیتی محور» در داخل کشور ارزیابی کنند.
اتفاقاتی نظیر رکود اقتصادی، بحرانهای مالی، همهگیری بیماریها و جنگ میتواند بر قیمت جهانی صنایع فوق تاثیر گذاشته و موجب افت قیمت ناگهانی آنها شود. مدیران حرفهای در بازار بورس میتوانند با تحلیل آخرین وضعیت اقتصاد جهانی و پیامد آن برای قیمت کالاها در بازارهای جهانی اقدام به پیشبینی قیمت سهام شرکتهای مرتبط داخلی کنند.
8. تاثیر عوامل اقتصاد کلان کشور بر کاهش قیمت سهام
مجموعه دیگری از عوامل مرتبط که میتواند ارزش سهام شرکتها را تحت تاثیر قرار دهد مربوط به عوامل و متغیرهای کلان اقتصادی شامل نرخ ارز، نرخ بهره، مالیات، وضعیت حاملهای انرژی، تعرفه بازرگانی و… است.
تحلیلگران با تجربه روند تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی را دنبال کرده و تاثیر آن را بر صنایع مختلف ارزیابی میکنند؛ آنها با توجه به برآوردهای خود ممکن است نسبت به خرید یا فروش سهام در بازار سرمایه اقدام کنند.
این افراد در بیشتر موارد قبل از آنکه ارزش سهام سقوط کند نشانههای ضعف بازار را شناسایی کرده و سفارشهای سنگین فروش خود را ثبت میکنند. به دنبال آنها سرمایه گذاران دیگر هیجان زده شده و سعی میکنند به سرعت از بازار خارج شوند. این فروش از روی هراس منجر به افت هر چه بیشتر قیمتها در مدت زمان کمی میشود.
برای مثال، افزایش شدید نرخ ارز موجب رشد قیمت سهام شرکتهای صادراتی میشود که معمولا هزینههای آنها ریالی و درآمدهایشان ارزی است.
افزایش یا کاهش نرخ مالیات نیز میتواند باعث نوسان بازارهای مالی شود. مثلا، تصویب لایحه مالیاتی دونالد ترامپ در امریکا موجب افزایش بیش از 20 درصدی ارزش بازارهای مالی آن کشور شد. علاوه بر این، افزایش نرخ بهره میتواند منجر به کاهش P/E شرکتها، کاهش ارزش سهام و افت چشمگیر ارزش اوراق خزانه در بازار بدهی شود.
در نهایت، سیاستهای کلان مربوط به کاهش یارانههای انرژی هم میتواند اقتصاد صنایع انرژیبر مانند فولاد، سیمان، پتروشیمی و… را تحت تاثیر قرار دهد و موجب کاهش شدید قیمت سهام این صنایع شود.
9. تحولات درونی صنایع و شرکتها
یکی از مهمترین عوامل موثر بر اقتصاد شرکتها، تحولات درونی صنایع و شرکتها است. همانطور که میدانید، شرکتها آخرین وضعیت اقتصادی و چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ تحولات درونی خود را به صورت گزارشهای مالی شامل گزارشهای میاندورهای صورت سود و زیان، گزارش تولید ماهانه، گزارش فعالیت هیئت مدیره، گزارش تفسیری مدیریت، گزارشهای افزایش سرمایه و گزارشهای شفافسازی منتشر میکنند.
تحلیلگران بنیادی با مطالعه منظم این گزارشها، ارزش سهام شرکتهای مدنظر را سنجیده و با مشاهده اخبار و گزارشهای غیرمساعد مربوط به وضعیت اقتصادی و مالی شرکتها در زمان مناسب اقدام به فروش سهام خود کنند.
سوالات متداول
سقوط بازار سهام عبارت است از افت ناگهانی یا شدید قیمت کلی سهام که معمولاً در زمان کوتاهی اتفاق میافتد.
سقوط بازار سهام در درجه اول ناشی از ترکیبی از کاهش تقاضا و فروش از روی هراس (پانیک سل) است.
در هنگام سقوط بازار، بنابر استراتژیهایی که دارید، میتوانید به سرعت از بازار خارج شوید یا در قیمتهای پایینتر اقدام به خرید پلهای کنید. همچنین، باید از قبل با تشکیل یک پورتفوی متنوع و افزودن داراییهای کم ریسکتر آماده روزهای منفی بازار باشید. در نهایت، میتوانید با داشتن دیدگاه بلندمدت به سرمایهگذاری منتظر بمانید تا بازار دوباره صعودی شود.
نتیجهگیری
افت یا سقوط بازار سهام به معنی کاهش ناگهانی و چشمگیر قیمت سهام در بخش بزرگی از بازار سهام است. هجوم سرمایه گذاران برای فروش سهام خود منجر به کاهش هر چه بیشتر قیمتها میشود، که این میتواند منجر به افتهای بزرگ و حتی ایجاد بازار نزولی یا رکود شود.
همیشه دلیل یا دلایل محسوسی برای کاهش قیمت سهام وجود دارد و این وظیفه سرمایهگذار است که با هوشیاری و بررسیهای دقیق دلایل فروش سراسری را شناسایی کند و بر اساس آن تصمیمهای آگاهانهای در مورد داراییهای خود بگیرد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
چرا بورس رشد نمیکند؟
به گزارش تیتربرتر؛ بازار سهام امروز در اولین روز معاملاتی هفته با افت گسترده شاخص بورس رو به رو شد و در پایان معاملات در محدوده یک میلیون و ۳۷۵ هزار واحد قرار گرفت. پیشبینی کارشناسان از بازار فردا به چه صورت است؟
محمد آرام بنیار، کارشناس بازار سرمایه درباره علت افت شاخص بورس در اولین روز معاملاتی گفت: علت اصلی که در هفتههای گذشته باعث افت شاخص شده است انتخاب نشدن مدیران شرکتهای بزرگ است. با وجود کلیه اخبار مثبت در حوزه بنیادی بازار و درآمد خوب شرکتها اما روند بازار سهام همچنان منفی است.بنابراین تنها علتی که برای پایین بودن حجم معاملات میتوان در نظر گرفت عدم تایید مدیران بورسی به خصوص مدیران بانکها است.
وی ادامه داد: ناشرین بورسی که صندوقهای بازارگردان دارند یا مدیرانی که نسبت به قیمت سهام خود حساس بودند چون هنوز مدیریت آنها تعیین تکلیف نشده است نسبت به روند سهام خود بیتفاوت شدهاند. دلایلی مثل دلار و مذاکرات برجام قبلا در بازار اثرگذاری خود تثبیت کردند و در حال حاضر بیشترین اثر را در بازار عملیاتی نشدن انتخاب مدیران بورسی است. آرام بنیار درباره وضعیت بازار فردا گفت: مقطعی ممکن است روند بازار درست شود اما تحرکات مثبت و متعادل در بازار به وجود نمیآید.
پیش بینی بازار بورس توسط بهترین کارشناسان بازار سرمایه
پیش بینی بورس به این معنی است که شما بتوانید ارزش آتی سهام یک شرکت را پیش بینی کنید. پیش از هرچیز باید چرا بازار سهام رشد نمی کند؟ به این نکته توجه کرد که انجام تمام تحلیلها با هر دقتی، تنها بخشی از مسیر پیش بینی بازار بورس است.
حقیقت این است که پیش بینی بازار بورس خیلی هم ساده نیست و برای پیش بینی آینده بورس لازم است از دانش و اطلاعات کافی در زمینهی تحلیل تکنیکال و بنیادی برخوردار باشیم. اما حتی مهارت در تحلیل تکنیکال و بنیادی نیز به تنهایی برای تحلیل درست بازار بورس کافی نیستند و عوامل مختلفی از جمله قیمت دلار، اتفاقات سیاسی-اجتماعی، نرخ تورم، احساسات سرمایه گذاران و خیلی از عوامل دیگر که میتوان آنها را متاثر از اتفاقات سیاسی دانست، بر آیندهی بازار بورس موثر هستند.
با تمام اینها فراموش نکنید که بهترین پیش بینیها نیز فقط احتمالاتی که ممکن است رخ دهد را ابراز میکنند و هیچ وقت نمیتوان با اطمینان ۱۰۰٪ مسیری را برای آینده بورس پیش بینی کرد.
بازار بورس یک بازار مالی داخلی است با این وجود اتفاقاتی که در خارج از کشور در جریان هستند هم ممکن است بر این بازار موثر باشند. تحلیلگران برای پیش بینی بازار بورس با بررسی عومل موثر بر بازار از جمله قیمت ارز، سیاستهای اتخاذ شده که بر مسائل مالی موثر هستند، نرخ تورم، احساسات سرمایه گذاران و دیگر عوامل، به بیان نظر خود در رابطه با آیندهی کوتاهمدت، میانمدت و یا بلندمدت بازار میپردازند.
برای آنکه بتوانید تحلیل منطقیتری از آیندهی بازار سرمایه داشته باشید باید دانش و تجربهی کافی را در تحلیل تکنیکال و بنیادی داشته باشید. علاوه بر این دو نوع تحلیل، تابلوخوانی که در آن به بررسی حجم معاملات و اتفاقات جاری در بازار پرداخته میشود نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. شاید کسب مهارت در همهی این تحلیلها و بررسی هرروزهی این موارد کار سادهای برای یک معامله گر و یا سرمایه گذار معمولی نباشد، همچنین مطالعهی نظرات کارشناسان شناختهشده میتواند معامله گران را با جنبههایی از بازار آشنا کند که شاید پیش از این به آن توجه نمیکردند. در نتیجه میتوان گفت که آگاهی از پیش بینی بازار توسط کارشناسان و تحلیلگران میتواند در تصمیمگیری برای سرمایه گذاری در بازار موثر باشد.
با وجود انواع تحلیل و پیشبینیهای دقیق کارشناسان نباید این نکته را فراموش کرد که پیش بینی بازار سرمایه و یا هر بازار مالی نمیتواند آیندهی یک نماد و یا شاخص کل را به طور کامل تضمین کند، به عبارت دیگر عدم قطعیت یکی از ویژگیهای تمام بازارهای مالی است. با توجه به آنچه گفته شد میتوان چنین نتیجهگیری کرد که پیش بینی بازار بورس توسط کارشناسان و تحلیلگران میتواند دید روشنی از آیندهی بازار به سرمایه گذاران بدهد با این حال هر پیش بینی، یک سناریو از آینده است که با توجه به شرایط موجود، احتمال وقوع آن وجود دارد اما قطعی نیست. با وجود چنین حقایقی از بازار سرمایه و حتی دیگر بازارهای مالی، میتوان گفت که رعایت مدیریت سرمایه میتواند حضور دائمی یک سرمایه گذار و یا معامله گر را در بازارها تضمین کند.
دیدگاه شما