«اثر بالپروانهای سبب شد که بورس روز گذشته کاهش قیمت را تجربه کند. بهعبارتدیگر ترسیدن معاملهگران بازار پایه به دلیل تغییرات قوانین به کل بازار سرمایه انتقال پیدا کرد.»
عصراقتصاد، شهریور1398
دلایل اصلی سقوط تاریخی بورس چیست؟
تصمیمات نگرانکنندهای که طی دو هفته گذشته در بازار بورس اتخاذ شد، باعث شوک روانی به سهامداران حقیقی و آشفتگی در بازار بورس شد که تاحدودی به خروج سرمایه از این بازار انجامید.
به گزارش سرویس بورس مشرق، روزنامه صبحنو در گزارشی به بررسی دلایل ریزش بورس در هفتههای اخیر پرداخته است که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید.
ماجرا از 20 مرداد شروع شد. بیستم مرداد بود که ریزشهای پیدرپی بازار بورس شروع شد. روزی که وزارتخانههای اقتصاد و نفت در یک لجبازی غیرحرفهای عرضه صندوق دوم ETF را منتفی اعلام کردند، سپس آن را تکذیب کردند، دلیل لغو عرضه را به گردن یکدیگر انداختند و در چند ساعت بیانیههای مختلف سازمان خصوصیسازی و شرکت پخش فرآوردههای نفتی نیز این دعواها را ادامهدار کرد. همین موضوع سبب شد طی دو روز بازار با یک ریزش محسوس از این وضعیت به اختلافات وزرا با یکدیگر واکنش نشان دهد.
محرکها و موانع رشد بورس
بعد از آن اما عرضه سهام عدالت توسط بانکها و کارگزاریها در بیستودوم مرداد سبب ریزش شد. بازاری که با حالت عادی باز شده بود و طی یک ساعت اول بازگشایی، شاخص کل با 30 هزار رشد مواجه شده بود، به یکباره سقوطی 90 هزار واحدی را تجربه کرد و در نهایت شاخص کل 60 هزار واحد کاهش یافت.
هنگ کردن هسته معاملات نیز یکی از مشکلاتی است که مدتهاست سهامداران با آن دست و پنجه نرم میکنند. سازمان بورس در ادامه اقدامات خود ابتدا برخی سهامهای دولتی را از ساعت بازار خارج کرده و این نمادها در ساعاتی غیر از ساعات بازار معامله میشدند. هفته گذشته ناگهان سازمان بورس تصمیم گرفت بازار را به دو بخش تقسیم کرده تا دو راند معاملاتی شکل بگیرد. همافزایی این دو بخش معامله باعث شد پس از دو روز اجرا این تصمیم هم منتفی اعلام شود، یعنی سازمان بورس طی یک هفته سه تصمیم سرنوشتساز گرفت که منجر به سقوط شاخص شد؛ اما واقعا سهام عدالت باعث ریزش بورس شد؟
آنچه از اوضاع این روزهای بورس برمیآید این است که سیاست غلط وزارت اقتصاد در حمایت از بازدهی غیرعادی این بازار دلیل رشد هیجانی بورس بوده است و اشتباه در دارادوم و طرح گشایش اقتصادی، ماشه سقوط بازار را شلیک کرد و به دلیل بزرگ بودن حباب، این حباب در حال تخلیه است؛ البته دلیل افت شاخص، بزرگ شدن بیش از حد حباب بورس بود و عدم عرضه دارادوم و طرح گشایش بهانهای شد که این حباب خالی شود و بهاصطلاح ماشه بازار را کشید؛ برخی متخصصان امور اقتصادی میگویند که این ریزش مشابه رشد ماههای اخیر بازار سرمایه بوده است و همانطور که رشد بازار بیمبنا بوده، به همان شیوه بازار دچار ریزش سنگین بوده است. بعضی کارشناسان هم برندگان و بازندگان بورس کدامند؟ معتقدند اصلاح سنگین روزهای گذشته از نظر تحلیل تکنیکال و بنیادی هیچ دلیلی ندارد، یعنی همه آنچه نمودارهای تحلیلی تاکنون نشان دادهاند، نتوانسته است در مقابل ریزش بازار مقاومت کند.
دلایل اصلی سقوط تاریخی بورس چیست؟
دکتر محمد امین زندی، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی:
رفتار معمول دنیا این است که شرکتهایی که سودآوری دارند، متناسب با آن سودآوری، این شاخصها هم با آن رشد میکنند؛ اما در بازار سرمایه کشورمان مقدار زیادی نقدینگی هدایت شد و شاخص بهواسطه این فشار نقدینگی رشد کرد. در واقع رشد شدیدی که صورت گرفت به دلیل فشار نقدینگی بود، نه به خاطر اینکه بازدهی صورت گرفته است.
- تصمیمات سرنوشتساز مسئولان نیز تا حد زیادی سبب بیاعتمادی مردم شد و ورودی که در ابتدای شروع مقدار ریزش فروختهشده بود، نظریهای از رفتار رمی بود؛ بنابراین سهامداران با رفتارهای هیجانی شروع به فروش سهام خود کردند و تا روز گذشته صفهای فروش به صورت گسترده شکل گرفته بود.
- طبعا اعتماد مردم خدشهدار شده است اما نکتهای که وجود دارد این است که باید دید در چند روز آینده بازار چطور پیش خواهد رفت؛ اگر بتواند تا حد معقولی رشد کند، ممکن است تعدادی از این سرمایهها دوباره به بازار بورس بازگردند اما اگر برنگردد، این حجم از نقدینگی به یک جای دیگر مانند ارز و سکه و مسکن میرود و آن بازارها را دچار مشکل میکند و باید گفت همه اینها نتیجه شیوه مدیریتی است که جواب نمیدهد.
گفتنی است بورس تهران پس از ۱۱ روز سقوط و دلهره دیروز را سبز به پایان برد. از روز ۲۰ مرداد تا روز سوم شهریور ماه جاری شاخص کل بورس با افت ۲۲,۶ درصدی مواجه شده بود و ارزش بازار نیز دراین مدت بیش از ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومان تبخیر شد.
در روز گذشته شاخص کل توانست ۲,۵۹ درصد از ۲۲.۶ درصدی را که در روزهای گذشته از دست داده بود جبران کند. دیروز شاخص کل بورس با رشد ۴۱ هزار و ۷۳۷ واحدی به یک میلیون و ۶۵۰ هزار و ۳۱۹ واحد رسید. بدین ترتیب بازدهی بورس تهران از ابتدای سال تا روز گذشته به ۲۲۱.۷ درصد رسید، این درحالی است که تا پیش از آغاز ریزشهای اخیر این بازدهی به ۲۵۰ درصد نزدیک شده بود.
بنیادیترین اصل سرمایه گذاری در بورس چیست؟
سرمایهگذار خبره با پذیرفتن مسئولیت سودها و زیانهای خود همچنان کنترل خود را حفظ میکند. حفاظت از سرمایه بنیادیترین و اولین اصل سرمایهگذاری در بازار سهام به شمار میرود.
بر این اساس، اینکه در بازار سهام بتوانید طوری حرکت کنید که زیان نکنید یا در صورت گرفتار شدن در شرایط منفی کمتر زیان نمایید، یکی از اصول حرفهای فعالیت در بورس به شمار میرود.
به طور حتم برای شما هم اتفاق افتاده که از محل خرید سهام یک شرکت در زیان هستند، اما با خریدهای بیشتر سهام در قیمتهای پایین سعی میکنید، تا قیمت تمام شده میانگین خود را در سهام مزبور کاهش داده و در واقع از حجم زیان خود کم کنید. اما این رویکرد تا چه حد با استراتژی سرمایهگذاران موفق در بازار سهام شباهت دارد؟
دارایی خود را حفظ کنید
قانون شماره ١ وارن بافت میگوید هرگز پول از دست ندهید. قانون شماره ٢ هم این است که هرگز قانون شماره ١ را فراموش نکنید!
جورجی شوارتز دیگر سرمایهگذار شناخته شده هم در این زمینه میگوید: «ابتدا از بقای سرمایه خود مطمئن شوید، سپس به کسب پول بپردازید.»
لری هایت نیز در قالب استعارهای به سرمایهگذاران میگوید: «اگر همه ژتونهای خود را نگه دارید، نمیتوانید برنده شوید. اما یادتان باشد، اگر تمام ژتونهای خود را از دست بدهید، دیگر نمیتوانید بازی کنید!»
اما سرمایهگذار خبره چه دیدگاهی درخصوص حفظ سرمایه دارد؟
سرمایهگذار خبره بر این باور است که همیشه اولویت اول حفظ سرمایه میباشد؟ این باور زیر بنای روش سرمایهگذاری او است.
در حالی که سرمایهگذار بازنده از سرمایهگذاری تنها یک هدف دارد: «به دست آوردن پول زیاد». در نتیجه غالبا در حفظ سرمایه با شکست مواجه میشود.
بافت، چگونه بافت شد؟
وارن بافت ثروتمندترین مرد جهان در سال ۲۰۰۸ بوده است. در کتاب ۲۳ اصل موفقیت وارن بافت آمده است: وارن بافت، کودک سالهای بحران بزرگ ایالات متحده بود. شخصیت دوران جوانی او با تمایل بسیار شدید به ثروتمند شدن آمیخته شده بود.
در دبستان، همچون دبیرستان، به همکلاسیهایش میگفت که در پیش از سی و پنج سالگی، میلیونر خواهد شد. هنگامیکه به سن سی و پنج سالگی رسید، ثروت خالص او از شش میلیون دلار فراتر رفته بود.
یک بار، هنگامی که از او پرسیده شد که چرا برای بدست آوردن پول بیشتر، این گونه تلاش میکند، پاسخ داد: «این کار به این خاطر نیست که من طالب پول باشم، بلکه دلیل اصلی آن، لذت به دست آوردن پول و مشاهده زیاد شدن آن است.»
نگرش بافت به پول، آینده محور است. هنگامیکه او یک دلار از دست میدهد (یا حتی خرج میکند) به آن یک دلار فکر نمیکند، بلکه به این فکر میکند که آن یک دلار میتوانست به چه چیز تبدیل شود.
سوزی (همسر بافت) خریداری ماهر بود. او ۱۵,۰۰۰ دلار صرف تغییر وسایل منزل کرد که به گفته یکی از دوستان بافت یعنی باب بیلینگ «با این کارش تقریبا بافت را کشت!» بافت نزد بیلینگ شکوه کرده بود که، «آیا میدانی اگر خرجهای او در طی بیست سال را حساب کنی، مجموع این خرجها چقدر میشود؟»
این گرایش نسبت به پول در تفکر سرمایهگذاری او رسوخ میکند.
برای مثال، در مجمع سالانه شرکت برکشایر در سال ١٩٩٢، بافت گفت: «فکر میکنم که بزرگترین اشتباه من این بود که هنگامی که بیست یا بیست و یک ساله بودم برای خرید ماشین ٢٠ درصد از سرمایه خود را از دست دادم. حالا تصور میکنم که هزینه آن ماشین به پول امروز برای من چیزی در حدود ٨٠٠ میلیون دلار است.»
آیا حفظ سرمایه به معنای «هیچ کاری نکردن» است؟
هنگامی که دچار زیان مالی میشویم، دقیقا میزان پولی را که از دست دادهایم محاسبه میکنیم، اما بافت برندگان و بازندگان بورس کدامند؟ این کار را نمیکند.
زیان او، چیزی است که آن مقدار پول از دست رفته، میتواند به آن تبدیل شود. برای او از دست دادن پول، تخطی فاحش از هدف اصلی او یعنی «مشاهده رشد سرمایه» است.
حفظ سرمایه، یکی از قوانین سرمایهگذاری است که بسیاری آن را مطرح کردهاند، اما افراد کمی آن را اجرا میکنند. دلیل آن چیست؟
وقتی از سرمایهگذاران میپرسم که قرار دادن «حفظ سرمایه» به عنوان اولویت اول آنها، چطور خواهد بود، اغلب آنها از نوعی احساس از کارافتادگی صحبت میکنند، احساسی مبنی براینکه «بهتر است اقدامی انجام ندهم، زیرا ممکن است، دچار زیان شوم.»
این واکنش نشانگر یک گناه نابخشودنی در سرمایهگذاری است: این باور که تنها راه به دست آوردن سود کلان، پذیرش ریسکهای بزرگ است.
بنابراین عدم پذیرش ریسک تضمین میکند که شما هرگز سودهای کلان به دست نمیآورید.
برای افرادی که چنین دیدگاهی دارند، سود و زیان با یکدیگر مرتبط و همچون دو روی سکه میباشند: برای داشتن فرصت بدست آوردن یک دلار، شما باید ریسک از دست دادن یک دلار (و شاید بیشتر) را بپذیرید. اما از نگاه سرمایهگذاران موفق این یک باور غلط به شمار میرود.
در نگاه رایج، هدف از حفظ سرمایه، از دست ندادن پول است؛ این دیدگاه البته که انتخابهای شما را محدود خواهد کرد.
اما سرمایهگذار خبره توجه خود را بر افق بلندمدت متمرکز میکند. او به هر یک از سرمایهگذاریهای خود به عنوان رویدادی مجزا و جداگانه نمینگرد.
تمرکز او بر فرآیند سرمایهگذاری است و حفظ سرمایه، اصل اساسی فرآیند سرمایهگذاری او به شمار میرود. حفظ سرمایه به عنوان بخشی از روش سرمایهگذاری او قرار گرفته است و زیربنای تمام فعالیتهایی است که او انجام میدهد.
این اصل به آن معنا نیست که هر گاه سرمایهگذار خبره قصد سرمایهگذاری دارد، اولین پرسش او این است که چگونه داراییام را حفظ کنم؟
در واقع حتی در لحظه تصمیمگیری برای انجام یک سرمایهگذاری، ممکن است این پرسش به ذهن او خطور نکند.
بگذارید مثالی را مطرح کنیم؛ هنگامی که رانندگی میکنید، تمرکز شما به رفتن از نقطه A به نقطه B معطوف است و نه به زنده ماندن. در هر صورت این (زنده ماندن)، مبنای روش رانندگی شما قرار میگیرد.
برای مثال، من برای خود قانونی دارم که فاصله مشخصی را نسبت به خودروی جلویی حفظ کنم که این فاصله با توجه به میزان سرعت، متغیر است. پیروی از این قانون به من این امکان را میدهد تا درصورت نیاز بدون برخورد به خودروی مقابل، برای متوقف کردن خودرو ترمز کنم، و از هر گونه خطری که زندگی یا اعضای بدن فرد را تهدید میکند، اجتناب کنم.
پیروی از این قانون به معنای بقا خواهد بود. اما هنگامی که رانندگی میکنم به تمام این نکات فکر نمیکنم، تنها فاصلهام را حفظ میکنم.
به همین ترتیب سرمایهگذار خبره، نیازی به فکر کردن درباره حفظ سرمایه ندارد. دقیقا همانطور که من با تمرکز بر حفظ فاصلهام در هنگام رانندگی، زنده میمانم، سرمایهگذار خبره نیز با تمرکز بر قوانین سرمایهگذاری به طور خودکار سرمایهاش را حفظ میکند.
اهمیتی ندارد که روش شخصی او چیست، روش سرمایهگذار خبره تنها برای پیدا کردن یک چیز طراحی شده است: آنچه که بافت آن را «فرصت رشد با احتمال زیاد و زیان با احتمال ناچیز» مینامد. او بر هیچ مورد دیگری به غیر از این موارد، سرمایهگذاری نمیکند.
هنگامیکه در فرصتی با ویژگی مزبور سرمایهگذاری میکنید، تقریبا از به دست آوردن پول مطمئن هستید. در چنین مواقعی ریسک متحمل شدن زیان بسیار جزئی است؛ و گاهی اوقات هیچ ریسکی وجود ندارد. این راز سرمایهگذاران خبره است.
مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرید
سرمایهگذار خبره میپذیرد که او مسوول نتایج تصمیمهای خود میباشد.
او هنگامی که متحمل زیان میشود نمیگوید، «بازار علیه من پیش رفت» یا «کارگزاری بورس پیشنهاد بدی به من داد». او با خودش میگوید، «من اشتباه کردم».
او بدون اتهام زدن، این نتیجه را میپذیرد و سپس به بررسی کارهایی که انجام داده و یا انجام نداده است، میپردازد و به اینترتیب آن اشتباه را تکرار نمیکند، و این گونه پیش میرود.
سرمایهگذار خبره با پذیرفتن مسئولیت سودها و زیانهای خود همچنان کنترل خود را حفظ میکند. همچون یک موج سوار حرفهای، او نیز براین باور نیست که کنترل موجها را در اختیار دارد، بلکه با کسب تجربه و تحت کنترل داشتن فعالیتهای خود، میداند که چه موقع بر موج سوار شود و چه موقع از آن اجتناب کند.
جبران زیان بسی دشوارتر است
وقتی از یک جمع سرمایهگذار بپرسید: «چه کسی در بازار پول از دست داده است؟»، تقریبا دست همه افراد حاضر بالا میرود.
سپس بپرسید: «و چند نفر از شما آن را در بازارها جبران کرده است؟»، تقریبا دست هیچ کس بالا نمیماند.
برای سرمایهگذار عادی، سرمایهگذاری یک کار فرعی است. هنگامی که متحمل زیان میشود، از حقوق و دستمزد خود، صندوق بازنشستگی یا دیگر داراییها به موجودی خود کمک مالی میکند. او تقریبا هیچ گاه این زیان را در بازارها جبران نمیکند.
برای سرمایهگذار خبره، سرمایهگذاری، یک کار فرعی نیست. این کار زندگی او است؛ بنابراین در صورتی که متحمل زیان شود، بخشی از زندگیاش را از دست داده است.
دقت کنید که در صورتیکه شما ۵٠ درصد از سرمایه مربوط به سرمایهگذاری خود را از دست بدهید، باید سرمایه خود را دو برابرکنید تا به نقطهای برسید که از آنجا آغاز کردهاید.
در این حالت با فرض کسب سود ۱۲ درصدی در هر سال، ۶ سال زمان میبرد تا سرمایه از دست رفته خود را جبران کنید. این فرآیند در مورد بافت با میانگین بازده ۲۴,۴ درصد، در حدود سه سال و دو ماه به طول میانجامد، در حالی که شوارتز با میانگین سود سالانه ۲۸,۲ درصد، میتواند این کار را در دو سال و نه ماه انجام دهد.
اما آیا آسانتر نیست که در ابتدا از متحمل شدن زیان اجتناب کرد؟ میتوانید مشاهده کنید که بافت و شوارتز با قاطعیت به این سوال پاسخ مثبت میدهند. آنها میدانند که اجتناب از زیان بسیار آسانتر از بهدست آوردن مجدد پول است.
اساس و بنای ثروت
وارن بافت و جورجی شوارتز، موفقترین سرمایهگذاران جهان هستند، زیرا هر دوی آنها در اجتناب از زیانها تلاش بسیار میکنند. به طوری که بافت میگوید، «بسیار آسانتر است که هماکنون دچار مشکل نشویم، تا اینکه بخواهیم در آینده از شر آن مشکل خلاص شویم.»
حفظ سرمایه، تنها به عنوان اولین روش پیروزمندانه سرمایهگذاری محسوب نمیشود، بلکه اساس تمامی فعالیتهایی است که سرمایهگذار خبره در بازار سرمایهگذاری انجام میدهد و همچنین زیر بنای استراتژی کلی سرمایهگذاری او به حساب میآید.
تمام روشهای دیگر، ناگزیر به قانون اول بافت در سرمایهگذاری بر میگردد: «هرگز پول از دست ندهید.» و یادتان باشد که از دست دادن پول بسیار آسانتر از کسب دوباره آن است. درست مانند ویران کردن یک خانه و بازسازی آن…
ضرر کردن در بورس چه دلایلی دارد؟
دلایل زیادی برای ضرر کردن در بورس ذکر میشود؛ برخیها وضعیت اقتصادی، سودآوری شرکتها، برخی کمبودها و نواقص فنی و یا برخی دیگر، سهامدار عمده و سایر نهادها را مسئول میدانند.
قبول داریم که ضعفهایی وجود دارد ولی از آن طرف باور داریم از آنجایی که مسئولیت همه چیز در بورس و زندگی برعهده شخص است، میتوان نتایج را به نفع خود تغییر داد.
در این مطلب قصد داریم به موضوعی اشاره کنیم که فکر میکنیم مهمترین و پایهایترین دلیل شکست افراد است. شما با شناخت این دلیل اصلی، شانس موفقیتتان در بازار سهام را تا حد زیادی افزایش میدهید.
بیشتر بخوانید: کار گروهی چه زمانی برای کارمندان مناسب میباشد و چه زمانی مناسب نمیباشد؟
به عنوان یک سرمایهگذار تازهوارد اولین قدمهایتان را برای شروع در بازار سهام برمیدارید ولی نمیدانید دقیقا چه کنید، ممکن است راهنماییها و مقالاتی را در اینترنت بیابید یا از روشهای دیگر مانند مشورت گرفتن از یک دوست، خرید و خواندن کتاب برای یافتن روش شروع کار در بورس استفاده کنید.
مطمئنا اگر به اندازه کافی پیگیر باشید، با وجود مقالات و کتابهایی که بعضا مبهم است و یا از میان توصیههایی که دوستتان به شما ارائه میکند، بالاخره متوجه میشوید که باید برای شروع، چه قدمهایی را بردارید.
بعد از دریافت کدبورسی، خرید اولین سهام واقعا بسیار راحت است و آسانترین کار ممکن در بازار سهام به شمار میرود؛ اما پرسشی که پیش میآید این است که این خرید چقدر با اصول سرمایهگذاری و معاملهگری همخوانی دارد؟ چند درصد از افراد در خریدهای اولشان (که همراه با شور و اشتیاق انجام میدهند) واقعا براساس تحلیل و بررسی عمل کردهاند؟
با توجه به گفتگوهایی که در فرومها، گروههای بورسی و جامعههای مجازی مختلف انجام می شود، میتوان به جرات گفت درصد خیلی زیادی از افرادی که به تازگی سرمایهگذاری در بورس را شروع کردهاند؛ قبل از خرید سهام هیچ تحلیل و بررسی انجام ندادهاند و صرفا براساس پیشنهادهای اطرافیان و افرادی که تصور میکنند مهارت دارند، سهام را برای خرید انتخاب میکنند.
مهمترین عامل غفلت از یادگیری، میتواند «نبود ضرورت در افراد برای آموزش و یادگیری» باشد. راز موفقیت در بورس یادگیری و بهبود مداوم و پیوسته است، این یک شعار کلیشهای نیست و یادگیری مستمر، آینده مالی شما در بازار سهام را رقم میزند.
ضرورت برای یادگیری و تمرین و آمادگی را با این نکته بهتر درک خواهید کرد:
تصور کنید قرار است در مسابقه دو میدانی شرکت کنید و رقیب شما قهرمان این رشته است. به شما نیز (هرچقدر که بخواهید) مهلت دادهاند تا قبل از شروع مسابقه، خودتان را برای رقابت با این شخص آماده کنید.
اگر ببازید چیز مهمی را از دست میدهید و باید مجددا سالها تلاش کنید تا بتوانید آن را برگردانید، آیا با وجود این شرایط، خودتان را برای رقابت آماده نمیکنید؟
به طور قطع اگر آن چیزی که در صورت باختن از دست میدهید برایتان مهم است، تلاش میکنید تا خودتان را از لحاظ بدنی، انضباط فردی و قدرت بهبود ببخشید، کتاب میخوانید به توصیههای کتاب عمل میکنید و حتی مربی میگیرید.
البته اگر طرز تفکر بازندهها را داشته باشید و با خودتان بگویید «من که قرار است ببازم، پس چرا تمرین کنم» از همان ابتدا بهتر است اصلا وارد این مسابقه نشوید.
در بازارسهام، تقریبا با همین شرایط روبرو هستید، شما قرار است با افراد زیادی که تجربه بیشتری از شما دارند و برخی از آنها دوندههای خیلی خیلی خوب و قدرتمندی هستند مسابقه دهید. طرز فکر سازندهای است، اینطور نیست؟
تلاش دوندهها
در بورس دوندههای ماراتن و دوندههای سرعت در مسافتهای مختلف وجود دارد و همه هدفشان برنده شدن است، شاید فکر کنید برنده نهایی فقط در زمان مسابقه و در خط پایان تعیین میشود در حالی که در اشتباه هستید، برنده نهایی در زمان قبل از مسابقه و وقتی در آمادهسازی است تعیین میشود، زمانیکه هر روز در حال تمرین، مطالعه و یادگیری است تا وضعیت خود را بهبود بخشد.
در حالیکه طرف بازنده در حال اتلاف وقت و یا اینکه مشغول چت کردن یا چرخیدن در شبکههای اجتماعی است. قانون علت و معلول میگوید در این دنیا همه چیز به دلیلی رخ میدهد هیچچیز اتفاقی نیست، فرقی نمیکند شما چقدر آدم شریف و خوبی هستید، اگر طبق قانون بازی نکنید میبازید.
نکته اینجاست: دوندهای که برنده میشود، لزوما سختتر از سایرین تمرین نکرده است و معاملهگر یا سرمایهگذاری که در بورس مرتب سود میکند هم لزوما تمرین و مطالعه سخت و فشردهای نداشته، بلکه مداومت و بهبود روزانه در طی ماهها و سالها باعث شده تکانش ایجاد شود، قدرت عضلات و مهارت کسب سود از بورس به سطح بالایی برسد و هیچکس در کوتاه مدت توان رقابت با این افراد را نداشته باشد.
اما در بلندمدت چطور؟
در بلندمدت همه میتوانند برنده باشند، اما رویای یک شبه پولدار شدن، سودهای سریع و بدون دردسر، باورهای غلط و سبک زندگی امروزی که در آن همه چیز با یک کلیک و دکمه در دسترس است باعث شده افراد انتخابهای ضعیفی داشته باشند؛ انتخابهایی که افراد تصور میکنند باعث پیشرفتشان میشود.
به طور مثال با دیدن یک صحنه یا شنیدن داستان یا به هرترتیبی، تصمیم میگیرند وضعیتشان را متحول کنند و همان روز شروع به خواندن یک کتاب آموزشی میکنند تا بتوانند مهارتشان را در بورس و سرمایهگذاری افزایش دهند.
اما این اقدام فقط همان روز یا چندروز بیشتر دوام پیدا نمیکند و هیچ مداومت و تکراری در آن نیست. چنین انتخابهایی را میتوان به جهش یکباره فواره آب تشبیه کرد که پس از بالا رفتن مجددا به پایین میآید.
در واقع چنین انتخابها و اقداماتی که آغاز شده ولی پس از مدت کوتاهی قطع میشوند و به ظاهر مفید هستند حتی میتواند مخرب نیز باشد! چون شخص پس از شروع به بهبود خود با هر بار قطع کردن این روند، به جای اول برمیگردد و انرژی بیشتری نیاز دارد تا مجددا شروع به حرکت کند.
تاثیر «استراتژی» در برنده شدن
اما آیا تمرین سخت و مطالعه روزانه به تنهایی باعث پیروزی میشود؟ خیر! استراتژی شما نیز روی برنده یا بازنده بودن شما تاثیرگذار است.
ممکن است شما برای دو ماراتن به سختی و روزانه تمرین کنید، ولی تمرینی که انجام میدهید فقط باعث شود عضلات مچ دست شما قویتر شود، با اینکار فکر نمیکنم احتمال برنده شدنتان را افزایش داده باشید.
انتخابهای هر لحظه و هر روز شما که بطور مرتب انجام میشود، در طول زمان ترکیب شده و تاثیر خود را بر روی میزان سود و درآمد شما میگذارد. این موضوع فقط مربوط به بورس نیست بلکه در کل زندگی شما، سلامتی، کار، روابط نیز اثر خود را میگذارد.
روشهای یادگیری
به طور کلی سه روش برای یادگیری وجود دارد.
روش اول: یادگیری از طریق مطالعه و شرکتها در دورههای آموزشی
منظور من از مطالعه، خواندن چتها و گفتگوها در شبکههای اجتماعی نیست. نیاز نیست که صفحه اخبار، سایتها و کانالهای بورسی را مرتبا رفرش کنیم تا خبری برسد و با خواندن یک خبر مثبت از شرکتی که سهام آنرا در اختیار داریم احساس بهتری پیدا کنیم.
پیشنهاد میکنم این وسواس فکری و این انرژی را به سمتی هدایت کنید که برایتان تاثیر مثبتی داشته باشد. اوقات فراغت را روزانه به خواندن کتابهایی از سرمایهگذاران بزرگ و تحلیلگران برتر اختصاص دهید.
یادگیری تحلیلها از طریق فیلمهای آموزشی نیز این مزیت را دارد که میتوانید آنها را بارها و بارها ببینید.
روش دوم: یادگیری از طریق اقدام و انجام معاملات
به تنهایی حتی با خواندن صدها کتاب، در صورتی که دست به عمل نزنید هیچ نتیجهای حاصل نمیشود. بخش مهمی از یادگیری زمانی تکمیل میشود که شما از دانشی که کسب کردهاید در عمل بهره بگیرید و دانشتان را کاربردی کنید.
نگران شکست هستید؟ پس هیچوقت پیشرفت نخواهید کرد! به این فکر کنید که هیچکس بدون اقدام نتوانسته به جایی برسد.
روش سوم: یادگیری از طریق مربی و مشاور
امکان دریافت مشاوره از یک مربی و فردی که واقعا در بورس پیشرفت کرده و در حال حاضر میدانید که تجربه و مهارت بالایی دارد یک نعمت بزرگ است.
اما برای پیشرفت پایدار، این مشاوره گرفتن نباید برای دریافت پیشنهاد خریدوفروش سهام باشد و میبایست برای یادگیری از وی مشاوره بگیرید.
نتیجهگیری
همه بزرگان عقیده دارند که هرکس مسئول سرنوشت خویش است، به غیر از خودتان، هیچکس دیگری وجود ندارد تا مسئولیت اشتباهات، غیرفعال بودن و باورهای غلط خود را به او مرتبط کنید.
غیر از عدم علاقه به یادگیری، به نظر ما نبود مداومت در یادگیری و بهبود شخصی یکی از مهمترین دلایل شکست افراد در سرمایهگذاری و بورس است.
امیدواریم در دریای بورس و سرمایهگذاری در حالی که بیشتر افراد در اطلاعات نامفید، احساسات و هیجانات شدید، توصیههای مضر افراد ناآگاه غرق شدهاند شما بتوانید با آگاه شدن از پتانسیل پیشرفت و سودآوری که در بورس وجود دارد، با شکافتن امواج سهمگین به افقهای روشن و پیشرفتهای بزرگ دست پیدا کنید.
بنیادیترین اصل سرمایه گذاری در بورس چیست؟
سرمایهگذار خبره با پذیرفتن مسئولیت سودها و زیانهای خود همچنان کنترل خود را حفظ میکند. حفاظت از سرمایه بنیادیترین و اولین اصل سرمایهگذاری در بازار سهام به شمار میرود.
بر این اساس، اینکه در بازار سهام بتوانید طوری حرکت کنید که زیان نکنید یا در صورت گرفتار شدن در شرایط منفی کمتر زیان نمایید، یکی از اصول حرفهای فعالیت در بورس به شمار میرود.
به طور حتم برای شما هم اتفاق افتاده که از محل خرید سهام یک شرکت در زیان هستند، اما با خریدهای بیشتر سهام در قیمتهای پایین سعی میکنید، تا قیمت تمام شده میانگین خود را در سهام مزبور کاهش داده و در واقع از حجم زیان خود کم کنید. اما این رویکرد تا چه حد با استراتژی سرمایهگذاران موفق در بازار سهام شباهت دارد؟
دارایی خود را حفظ کنید
قانون شماره ١ وارن بافت میگوید هرگز پول از دست ندهید. قانون شماره ٢ هم این است که هرگز قانون شماره ١ را فراموش نکنید!
جورجی شوارتز دیگر سرمایهگذار شناخته شده هم در این زمینه میگوید: «ابتدا از بقای سرمایه خود مطمئن شوید، سپس به کسب پول بپردازید.»
لری هایت نیز در قالب استعارهای به سرمایهگذاران میگوید: «اگر همه ژتونهای خود را نگه دارید، نمیتوانید برنده شوید. اما یادتان باشد، اگر تمام ژتونهای خود را از دست بدهید، دیگر نمیتوانید بازی کنید!»
اما سرمایهگذار خبره چه دیدگاهی درخصوص حفظ سرمایه دارد؟
سرمایهگذار خبره بر این باور است که همیشه اولویت اول حفظ سرمایه میباشد؟ این باور زیر بنای روش سرمایهگذاری او است.
در حالی که سرمایهگذار بازنده از سرمایهگذاری تنها یک هدف دارد: «به دست آوردن پول زیاد». در نتیجه غالبا در حفظ سرمایه با شکست مواجه میشود.
بافت، چگونه بافت شد؟
وارن بافت ثروتمندترین مرد جهان در سال ۲۰۰۸ بوده است. در کتاب ۲۳ اصل موفقیت وارن بافت آمده است: وارن بافت، کودک سالهای بحران بزرگ ایالات متحده بود. شخصیت دوران جوانی او با تمایل بسیار شدید به ثروتمند شدن آمیخته شده بود.
در دبستان، همچون دبیرستان، به همکلاسیهایش میگفت که در پیش از سی و پنج سالگی، میلیونر خواهد شد. هنگامیکه به سن سی و پنج سالگی رسید، ثروت خالص او از شش میلیون دلار فراتر رفته بود.
یک بار، هنگامی که از او پرسیده شد که چرا برای بدست آوردن پول بیشتر، این گونه تلاش میکند، پاسخ داد: «این کار به این خاطر نیست که من طالب پول باشم، بلکه دلیل اصلی آن، لذت به دست آوردن پول و مشاهده زیاد شدن آن است.»
نگرش بافت به پول، آینده محور است. هنگامیکه او یک دلار از دست میدهد (یا حتی خرج میکند) به آن یک دلار فکر نمیکند، بلکه به این فکر میکند که آن یک دلار میتوانست به چه چیز تبدیل شود.
سوزی (همسر بافت) خریداری ماهر بود. او ۱۵,۰۰۰ دلار صرف تغییر وسایل منزل کرد که به گفته یکی از دوستان بافت یعنی باب بیلینگ «با این کارش تقریبا بافت را کشت!» بافت نزد بیلینگ شکوه کرده بود که، «آیا میدانی اگر خرجهای او در طی بیست سال را حساب کنی، مجموع این خرجها چقدر میشود؟»
این گرایش نسبت به پول در تفکر سرمایهگذاری او رسوخ میکند.
برای مثال، در مجمع سالانه شرکت برکشایر در سال ١٩٩٢، بافت گفت: «فکر میکنم که بزرگترین اشتباه من این بود که هنگامی که بیست یا بیست و یک ساله بودم برای خرید ماشین ٢٠ درصد از سرمایه خود را از دست دادم. حالا تصور میکنم که هزینه آن ماشین به پول امروز برای من چیزی در حدود ٨٠٠ میلیون دلار است.»
آیا حفظ سرمایه به معنای «هیچ کاری نکردن» است؟
هنگامی که دچار زیان مالی میشویم، دقیقا میزان پولی را که از دست دادهایم محاسبه میکنیم، اما بافت این کار را نمیکند.
زیان او، چیزی است که آن مقدار پول از دست رفته، میتواند به آن تبدیل شود. برای او از دست دادن پول، تخطی فاحش از هدف اصلی او یعنی «مشاهده رشد سرمایه» است.
حفظ سرمایه، یکی از قوانین سرمایهگذاری است که بسیاری آن را مطرح کردهاند، اما افراد کمی آن را اجرا میکنند. دلیل آن چیست؟
وقتی از سرمایهگذاران میپرسم که قرار دادن «حفظ سرمایه» به عنوان اولویت اول آنها، چطور خواهد بود، اغلب آنها از نوعی احساس از کارافتادگی صحبت میکنند، احساسی مبنی براینکه «بهتر است اقدامی انجام ندهم، زیرا ممکن است، دچار زیان شوم.»
این واکنش نشانگر یک گناه نابخشودنی در سرمایهگذاری است: این باور که تنها راه به دست آوردن سود کلان، پذیرش ریسکهای بزرگ است.
بنابراین عدم پذیرش ریسک تضمین میکند که شما هرگز سودهای کلان به دست نمیآورید.
برای افرادی که چنین دیدگاهی دارند، سود و زیان با یکدیگر مرتبط و همچون دو روی سکه میباشند: برای داشتن فرصت بدست آوردن یک دلار، شما باید ریسک از دست دادن یک دلار (و شاید بیشتر) را بپذیرید. اما از نگاه سرمایهگذاران موفق این یک باور غلط به شمار میرود.
در نگاه رایج، هدف از حفظ سرمایه، از دست ندادن پول است؛ این دیدگاه البته که انتخابهای شما را محدود خواهد کرد.
اما سرمایهگذار خبره توجه خود را بر افق بلندمدت متمرکز میکند. او به هر یک از سرمایهگذاریهای خود به عنوان رویدادی مجزا و جداگانه نمینگرد.
تمرکز او بر فرآیند سرمایهگذاری است و حفظ سرمایه، اصل اساسی فرآیند سرمایهگذاری او به شمار میرود. حفظ سرمایه به عنوان بخشی از روش سرمایهگذاری او قرار گرفته است و زیربنای تمام فعالیتهایی است که او انجام میدهد.
این اصل به آن معنا نیست که هر گاه سرمایهگذار خبره قصد سرمایهگذاری دارد، اولین پرسش او این است که چگونه داراییام را حفظ کنم؟
در واقع حتی در لحظه تصمیمگیری برای انجام یک سرمایهگذاری، ممکن است این پرسش به ذهن او خطور نکند.
بگذارید مثالی را مطرح کنیم؛ هنگامی که رانندگی میکنید، تمرکز شما به رفتن از نقطه A به نقطه B معطوف است و نه به زنده ماندن. در هر صورت این (زنده ماندن)، مبنای روش رانندگی شما قرار میگیرد.
برای مثال، من برای خود قانونی دارم که فاصله مشخصی را نسبت به خودروی جلویی حفظ کنم که این فاصله با توجه به میزان سرعت، متغیر است. پیروی از این قانون به من این امکان را میدهد تا درصورت نیاز بدون برخورد به خودروی مقابل، برای متوقف کردن خودرو ترمز کنم، و از هر گونه خطری که زندگی یا اعضای بدن فرد را تهدید میکند، اجتناب کنم.
پیروی از این قانون به معنای بقا خواهد بود. اما هنگامی که رانندگی میکنم به تمام این نکات فکر نمیکنم، تنها فاصلهام را حفظ میکنم.
به همین ترتیب سرمایهگذار خبره، نیازی به فکر کردن درباره حفظ سرمایه ندارد. دقیقا همانطور که من با تمرکز بر حفظ فاصلهام در هنگام رانندگی، زنده میمانم، سرمایهگذار خبره نیز با تمرکز بر قوانین سرمایهگذاری به طور خودکار سرمایهاش را حفظ میکند.
اهمیتی ندارد که روش شخصی او چیست، روش سرمایهگذار خبره تنها برای پیدا کردن یک چیز طراحی شده است: آنچه که بافت آن را «فرصت رشد با احتمال زیاد و زیان با احتمال ناچیز» مینامد. او بر هیچ مورد دیگری به غیر از این موارد، سرمایهگذاری نمیکند.
هنگامیکه در فرصتی با ویژگی مزبور سرمایهگذاری میکنید، تقریبا از به دست آوردن پول مطمئن هستید. در چنین مواقعی ریسک متحمل شدن زیان بسیار جزئی است؛ و گاهی اوقات هیچ ریسکی وجود ندارد. این راز سرمایهگذاران خبره است.
مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرید
سرمایهگذار خبره میپذیرد که او مسوول نتایج تصمیمهای خود میباشد.
او هنگامی که متحمل زیان میشود نمیگوید، «بازار علیه من پیش رفت» یا «کارگزاری بورس پیشنهاد بدی به من داد». او با خودش میگوید، «من اشتباه کردم».
او بدون اتهام زدن، این نتیجه را میپذیرد و سپس به بررسی کارهایی که انجام داده و یا انجام نداده است، میپردازد و به اینترتیب آن اشتباه را تکرار نمیکند، و این گونه پیش میرود.
سرمایهگذار خبره با پذیرفتن مسئولیت سودها و زیانهای خود همچنان کنترل خود را حفظ میکند. همچون یک موج سوار حرفهای، او نیز براین باور نیست که کنترل موجها را در اختیار دارد، بلکه با کسب تجربه و تحت کنترل داشتن فعالیتهای خود، میداند که چه موقع بر موج سوار شود و چه موقع از آن اجتناب کند.
جبران زیان بسی دشوارتر است
وقتی از یک جمع سرمایهگذار بپرسید: «چه کسی در بازار پول از دست داده است؟»، تقریبا دست همه افراد حاضر بالا میرود.
سپس بپرسید: «و چند نفر از شما آن را در بازارها جبران کرده است؟»، تقریبا دست هیچ کس بالا نمیماند.
برای سرمایهگذار عادی، سرمایهگذاری یک کار فرعی است. هنگامی که متحمل زیان میشود، از حقوق و دستمزد خود، صندوق بازنشستگی یا دیگر داراییها به موجودی خود کمک مالی میکند. او تقریبا هیچ گاه این زیان را در بازارها جبران نمیکند.
برای سرمایهگذار خبره، سرمایهگذاری، یک کار فرعی نیست. این کار زندگی او است؛ بنابراین در صورتی که متحمل زیان شود، بخشی از زندگیاش را از دست داده است.
دقت کنید که در صورتیکه شما ۵٠ درصد از سرمایه مربوط به سرمایهگذاری خود را از دست بدهید، باید سرمایه خود را دو برابرکنید تا به نقطهای برسید که از آنجا آغاز کردهاید.
در این حالت با فرض کسب سود ۱۲ درصدی در هر سال، ۶ سال زمان میبرد تا سرمایه از دست رفته خود را جبران کنید. این فرآیند در مورد بافت با میانگین بازده ۲۴,۴ درصد، در حدود سه سال و دو ماه به طول میانجامد، در حالی که شوارتز با میانگین سود سالانه ۲۸,۲ درصد، میتواند این کار را در دو سال و نه ماه انجام دهد.
اما آیا آسانتر نیست که در ابتدا از متحمل شدن زیان اجتناب کرد؟ میتوانید مشاهده کنید که بافت و شوارتز با قاطعیت به این سوال پاسخ مثبت میدهند. آنها میدانند که اجتناب از زیان بسیار آسانتر از بهدست آوردن مجدد پول است.
اساس و بنای ثروت
وارن بافت و جورجی شوارتز، موفقترین سرمایهگذاران جهان هستند، زیرا هر دوی آنها در اجتناب از زیانها تلاش بسیار میکنند. به طوری که بافت میگوید، «بسیار آسانتر است که هماکنون دچار مشکل نشویم، تا اینکه بخواهیم در آینده از شر آن مشکل خلاص شویم.»
حفظ سرمایه، تنها به عنوان اولین روش پیروزمندانه سرمایهگذاری محسوب نمیشود، بلکه اساس تمامی فعالیتهایی است که سرمایهگذار خبره در بازار سرمایهگذاری انجام میدهد و همچنین زیر بنای استراتژی کلی سرمایهگذاری او به حساب میآید.
تمام روشهای دیگر، ناگزیر به قانون اول بافت در سرمایهگذاری بر میگردد: «هرگز پول از دست ندهید.» و یادتان باشد که از دست دادن پول بسیار آسانتر از کسب دوباره آن است. درست مانند ویران کردن یک خانه و بازسازی آن…
اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس | ⭐بهترین سهام برای طولانی مدت⭐
اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس ایران هنگامیکه با توجه به اصول و قواعد آن انجام شود میتواند سود کلانی برای فرد به همراه داشته باشد. شاید این سؤال برای شما پیش آید که با توجه به نوسانات ارزی دنیای امروز، بهترین سهام برای مدت در ایران کدام است که میتواند سود بیشتری داشته باشد. اگر شما به اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس آگاه باشید میتوانید در طولانی مدت سود مناسبی را کسب نمایید.
این قواعد نه مربوط به افرادی میشود که اولین روزهای تجربه خود را در بازار بورس سپری میکنند و نه محدود به سرمایه گذاری در بازار بورس ایران میشود. این موارد قوانینی جهان شمول هستند که رعایت کردن آنها در عین ساده بودن تا حد بسیاری زیادی اصل پول شما و سود حاصل از سرمایه گذاری آن در بازار بورس را تضمین میکنند.
سرمایه گذاری بلند مدت در بورس
سرمایه گذاری بلند مدت در بورس بسته به مدت زمان سرمایهگذاری، وضعیت بازار در زمان سرمایهگذاری، وضعیت سوددهی بازار، نوسانات ارزی، اقتصاد کشور و … دارد. اما شما میتوانید بر خلاف سرمایهگذاریهای کوتاه مدت که ممکن است برای شما سود منفی و یا ناچیزی داشته باشند، با شناخت اصول سرمایهگذاری بلند مدت و داشتن استراتژی سرمایهگذاری بلند مدت بهترین سهام بلند مدت بورس را خریداری نمایید.
اکنون ما در این مقاله قصد داریم ۶ مورد از این قوانین را برای شما بازگو کنیم. این اصول بهصورت فهرستوار شامل موارد زیر میشوند:
۱. سهم های بازنده را بفروشید، فقط سهم های برنده را نگه دارید
همین جمله ساده یکی از اصلیترین و ابتداییترین اصولی است که باید در مورد سرمایه گذاری در بازار بورس مورد توجه قرار دهید. هرگز نباید سهمی را در سبد سهام خود نگه دارید که یک بار از آن متضرر شدهاید و اغلب شاخصهای تابلوی تالار بورس و شواهد و قرائن نشان میدهند که این سهم بازنده است.
بسیاری از سرمایه گذاران وقتی از یک سهم متضرر میشوند تنها به امید اینکه در آینده در آن سهام رشدی ببینید تا آنچه ضرر کردهاند تا حدی جبران شود، آن را نگه میدارند. این بدترین تصمیمی است که شما میتوانید بهعنوان سرمایهگذار بورس در مورد سهام بازنده خود بگیرید. اگر به بهبود وضعیت یک سهم تنها امید دارید حتی اگر از آن متضرر شدهاید بهتر است هرچه سریعتر آن را بفروشید.
۲. به خبرهای داغ اما بی پایه و اساس در مورد سهام شرکت ها اعتنایی نکنید
یکی از عوامل تأثیرگذار بر بازار بورس، اوضاع اقتصادی و سیاسی کشور است. هرگاه اوضاع سیاسی در یک کشور اثرات مثبت و منفی بر روی بازار بورس بگذارد موجب میشود تا برخی سهمها بیشترین تأثیر را از تغییر اوضاع بگیرند که دارای ارزش کمتری هستند. در این فرصت فردی که قصد سرمایهگذاری بلند مدت داشته باشد سهمهایی را که دارای ارزش ذاتی بیشتر است را انتخاب میکند تا با تغییر شرایط و افتوخیزهای به وجود آمده کمترین نگرانی را به همراه داشته باشد.
پس تنها به توصیه کارشناسان خبره و کارگزاران باتجربه گوش دهید و بر اساس اخبار داغ روز سهامی را نخرید یا نفروشید.
به خبرهایی که دهانبهدهان بین سرمایهگذاران حاضر در تالار بورس ردوبدل میشود بیاعتنا باشید و سیاست درست را در خریدوفروش سهام پیش بگیرید. اغلب این اخبار بنیان درستی نداشته و تنها ناشی از برداشت و استدلالات شخصی افراد از اتفاقات روز است.
۳. از شکست سهمهای خرد و کوچک ناراحت و ناامید نشوید
این موضوع بارها و بارها در مقالات گذشته وبینارها و محصولات آموزشی مطرحشده است که سرمایه گذاری در بازار بورس تنها زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که دید سرمایهگذار در آن یک دید طولانی مدت باشد. در واقع یکی از مهمترین اصول موفقیت در سرمایه گذاری بلند مدت در بورس ناامید نشدن و ماندن در بازار به دنبال کاهش قیمت نهایی سهم خریداری شده و کاسته شدن ارزش آن است. به این معنی که اگر با اولین شکست در یک سهم کوچک نا امید شوید و بخواهید سرمایه خود را از بورس بیرون بکشید و این نه تنها موجب متضرر شدن شما میشود بلکه بدترین ضربه را به بازار بورس وارد میکند. بنابراین دید خود را بازتر کنید و به تصویر بزرگتری از آینده سرمایهگذاری در این بازار نگاه کنید. رفتار خود را تحلیل نمایید و با یک استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت در بورس از تنشهای ناشی از کاهش ارزش سهام دوری کنید. بهاینترتیب با اولین شکست یا متضرر شدن یک سهم خرد ناامید و پشیمان نخواهید شد.
۴. هرگز تمام پول خود را روی یک سهم سرمایه گذاری نکنید
بسیاری از افرادی که به محض ورود به بازار بورس از آن متضرر شده و با ناامیدی و سرخوردگی از آن بیرون میروند یک اشتباه یکسان را مرتکب شدهاند. آنها با هیجاناتی که به دلایل مختلف مانند تغییرات گسترده در وضعیت اقتصادی است وارد بازار بورس میشوند و بهسرعت با تمام دارایی خود بهترین سهام موجود را خریداری میکنند.
اما تأثیرپذیری بورس از وضعیت اقتصادی و سیاسی هر کشور باعث میشود محاسبات اولیه با آنچه روی تابلوی تالار بورس رخ میدهد هماهنگ نباشد و سهم خریداریشده ضرر کرده یا بهاندازه کافی سود نکند. به همین دلیل است که توصیه میشود حتی در بهترین شرایط یک سهم بازهم همه پول خود را روی آن سرمایه گذاری نکنید و بهجای یک سهم، سبد سهام داشته باشید. برای آگاهی از نحوه جبران ضرر در بورس، مطلب مرتبط را مطالعه نمایید.
۵. برای سرمایه گذاری موفق یک استراتژی خریدوفروش داشته باشید
افراد مختلف از روشهای گوناگونی برای سرمایه گذاری در بازار بورس استفاده میکنند و هرکدام سیاست و استراتژی خاص خود را دارند. استراتژیهای مختلفی برای خریدوفروش سهام وجود دارد و هیچ موردی به ذات خود از دیگری بهتر و برتر نیست. بااینحال وقتی بعد از مدتی که از حضورتان در بازار بورس گذشت و روش خود را برای سرمایه گذاری پیدا کردید روی آن مداومت داشته باشید. البته این استراتژی بهمرورزمان و با کسب تجربه بهتر شده و رشد پیدا میکند. فراموش نکنید که داشتن استراتژی ناصحیح و ناقص برای خریدوفروش سهام بهتر از انجام معامله بهصورت باری به هر جهت است.
۶. چشمانداز درازمدت داشته باشید
این موضوع آنقدر مهم است که چندین بار در این مطلب و سایر مطالب همین وبسایت به آن اشارهشده است. البته مفهوم آن این نیست که اصلاً و تحت هیچ شرایطی نمیتوان در مدت کوتاه حضور در بازار بورس از آن کسب سود کرد. اما ماهیت این نوع سرمایه گذاری در آن است که افقهای دورتری را روشن میکند و باید برای رسیدن بهروزهای خوب و پرسود در آن بهاندازه کافی صبور و باحوصله بود.
۷. توجه به مالیات سازمان و کسری کارگزاران
افرادی که در بازار بورس مشغول خرید و فروش سهمها هستند میدانند که در هر معامله مبلغی را برندگان و بازندگان بورس کدامند؟ به عنوان مالیات سازمان و کارگزار کسر میشود. در صورتی که افراد تمایل به سرمایهگذاری کوتاه مدت داشته باشند و این تصور را دارند که سود بیشتری برای آنها ایجاد میشوند، میتوانند تعداد معاملههای انجام شده و درصدهای پرداختی را با هم جمع نموده و شرایط نگه داری سهم در بلند مدت را بررسی نمایید و با یکدیگر مقایسه کنید.
به همین علت یکی از مزیتهای سرمایه گذاری بلند مدت در بورس در امان ماندن از پرداخت هزینههای مالیاتی و کارمزد است. قطعاً در طول یک سال این هزینهها یک رقم چشمگیری خواهد شد.
گاهی اوقات اقدامی نکنید و فقط تماشاگر باشید
سه اقدام اصلی برای سرمایهگذاری در بورس وجود دارد؛ خرید، فروش، تماشاگر بودن. گاهی اوقات باید آرامش خود را حفظ کنید و فقط تماشاگر میدان باشید. بسیاری معتقدند در اغلب موارد سازندهترین اقدام در سرمایهگذاری بلندمدت در بورس، کاری نکردن است. با دور ماندن از یک بازار بیثبات میتوانید سرمایه خود را از خطر سقوط ناشی از تصمیمات احساسی حفظ کنید. نشانه یک معاملهگر خوب این است که بدانید چه زمانی باید بیرون بمانید و بدون توجه به خریدوفروشهای احساسی به تماشای بازار بنشینید. گاهی صبور بودن بدون منطق نهتنها به شما کمکی نمیکند بلکه وقت و سرمایه شما را هدر میدهد. در نظر داشته باشید که صبر یکی اصول سرمایهگذاری بلندمدت در بورس است، نه راهحل همیشگی، صبر زمانی کارساز است که شما با دانش و علم کامل به نحوه سرمایهگذاری بلندمدت در بورس صبر پیشه کنید.
مطالعه و تحقیقات را فراموش نکنید
کتابهای زیادی را در مورد رفتار بازار بخوانید. در مورد شرکتها و بخشهایی که به آنها علاقه دارید تحقیقات کافی انجام دهید و برنامهها و اسناد مالی بروز شده آنها را بخوانید. برای دانستن چگونگی شروع، از کارشناسان مالی و سرمایهگذاران باتجربه کمک بگیرید.
برای موفق شدن در فرآیند مطالعه بهعنوان ادامه تحصیل به آن نگاه کنید. در نقش یک تاجر باید هرروز بر یادگیری بیشتر متمرکز شوید. لازم به یادآوری است که درک بازارها، سهام بلندمدت، استراتژی بلندمدت در بورس و پیچیدگیهای آنها، یک روند مستمر است. تحقیقات وسیع به شما اجازه میدهد حقایق را درک کنید. شما باید بتوانید معنای گزارشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره را متوجه شوید و نکات ظریف موجود در این نوشتهها را استخراج کنید. سیاستهای جهانی، رویدادهای خبری، روندهای اقتصادی و حتی آبوهوا همه بر بازار تأثیر دارند. هرچقدر شما بازارهای گذشته و فعلی را بیشتر درک کنید، آمادگی بیشتری برای رویارویی با آینده دارید.
شما باید بتوانید مفهوم گزارشهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و غیره را متوجه شوید و نکات ظریف موجود در این نوشتهها را استخراج کنید.
به شرکتهای کوچک و نوپا امیدوار باشید
اگر به سرمایهگذاری بلندمدت در بورس فکر میکنید، باید درک کنید که هرچند بسیاری از سرمایهگذاریهای خوب متناسب با نامهای بزرگ انجام میشود ولی برخی شرکتهای کوچک هم پتانسیل زیادی برای تبدیلشدن به شرکتهای بزرگ در آینده دارند. در حالت کلی شما با سرمایهگذاری در بورس به شرکتهای کوچکتر کمک میکنید تا به رشد خود ادامه دهند در مقابل این نوع شرکتها سعی میکنند تا از طریق سود حاصل از سرمایهگذاری و ارائه خدمات و کالای مورد توجه مشتری، سهامداران بیشتری را به سمت خود جذب نمایند. اما این بدان معنا نیست که شما باید همه سرمایه خود را در سهام شرکتهای کوچک سرمایهگذاری کنید.
بهتر است قبل از انجام هر اقدامی شرکتی را برای سرمایهگذاری خود انتخاب کنید که با تکیه بر داشتههای مالی خود سعی در جلب رضایت مشتری داشته باشد، تنها در این صورت است که سرمایهگذاری بلند مدت بر شرکتهای کوچک معنای واقعی به خود میگیرد. هر چند ریسک انتخاب این نوع شرکتها بسیار بالا است اما بااینوجود، این شرکتها ممکن است نیاز جدیدی را در بازار هدف قرار داده باشند و بازار از این لحاظ اشباع نشده باشد و همین امر میتواند دلیلی برای افزایش ارزش سهام در آینده و رشد سریع شرکت باشد. پس بهمنظور انتخاب بهترین سهام برای طولانیمدت شرکتهای کوچک را دستکم نگیرید.
در سمینارها و رویدادهای مرتبط با سهام بلندمدت شرکت کنید
با احتیاط کامل، سمینارها و دورههای استراتژی بلندمدت در بورس را جستوجو کنید. سمینارها و کلاسها میتوانند بینشی ارزشمند در مورد انواع سرمایهگذاری در بازار و انتخاب بهترین سهام برای طولانیمدت فراهم کنند. بیشتر سمینارها بر یک جنبه خاص از بازار و اینکه چگونه سخنران با استفاده از استراتژی بلندمدت در بورس طی سالها موفقیت کسب کرده است، تمرکز دارند. نیازی نیست برای همه سمینارها هزینه پرداخت کنید. برخی از سمینارها رایگان ارائه میشوند، که میتواند یک تجربه مفید برای شما باشد. احتیاط کنید و در انتخاب کلاسها، دورهها و رویدادهای پولی کاملاً مراقب باشید.
گاهی شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری، با وعده معرفی سهمهای مناسب برای بلندمدت، صرفاً درصدد کسب درآمد برای خودشان هستند. آنها با برگزاری دورههای مشاورهای شما را به خود جذب میکنند، پول شما را میگیرند و در طول برگزاری دورهها شما را هیجانزده میکنند، سپس شما را با نوعی از استراتژی بلندمدت در بورس روبرو میکنند که در طول سالهای گذشته هرگز سودآور نبوده است.
اثر پروانهای در بورس را باور دارید؟!
باید بدانید که تمام مواردی که در این مقاله برای بهبود شناخت شما از اصول سرمایهگذاری بلندمدت در بورس ذکر شد، زمانی نتیجهبخش خواهد بود که تصمیمات شما برای سرمایهگذاری بلندمدت در بورس تحت تأثیر تغییرات طولانیمدت و شدید منطقهای و جهانی مانند همهگیری ویروس کرونا قرار نگیرد. اما اگر قصد دارید با دید سرمایهگذاری بلندمدت در بورس وارد بازار شوید، تا حدی نگرانی شما از جهت آشفتگیهای کوتاهمدت رایج کاهش مییابد.
بد نیست بدانید در علم ریاضیات، سیستمهای معاملاتی بهعنوان سیستمهای آشوبناک در نظر گرفته میشوند، یعنی ممکن است در اثر تغییرات جزئی که در سیستم اعمال میشود، خروجی آن کاملاً متفاوت باشد. برای مثال انتشار یک خبر کماهمیت میتواند خریدوفروش یک سهم را مدتها تحت تأثیر قرار دهد. در سال ۱۹۷۲ ادوارد لورنز ریاضیدان آمریکایی مقالهای با این عنوان ارائه داد که: «آیا بال زدن پروانهای در برزیل میتواند باعث ایجاد تندباد در تگزاس شود؟». دانشمندان این نوع ایجاد آشوب در سیستم، در اثر یک تغییر جزئی، را اثر پروانهای مینامند.
«اثر بالپروانهای سبب شد که بورس روز گذشته کاهش قیمت را تجربه کند. بهعبارتدیگر ترسیدن معاملهگران بازار پایه به دلیل تغییرات قوانین به کل بازار سرمایه انتقال پیدا کرد.»
عصراقتصاد، شهریور1398
بهترین سهام برای طولانی مدت
شاید این سؤال هم برای شما مطرح شود که پس از یادگیری و توجه به تمام اصول سرمایه گذاری بلند مدت در بورس، بهترین سهمهای بلند مدت بورس کدامند؟ وچه سهمهایی قابلیت سرمایهگذاری بهتر و سوددهی بیشتری دارند؟ برای پاسخ به این سؤال باید نکات زیر را مد نظر قرار دهید:
⦁ بررسی قیمت سهام از لحاظ منطقی بودن
⦁ توانایی شرکت منتخب شما برای سرمایهگذاری در بازگرداندن سرمایه
⦁ رضایت سهامگذار از قیمت سهم در بازار بورس
⦁ بررسی شیوه درآمدزایی شرکت بورس
⦁ عدم تأثیرپذیری سهام از نوسانات موجود در بازار مانند وضعیت سیاسی، اقتصادی، نرخ دلار و ارز و …
⦁ خریداری سهام شرکتی که برای خرید شما ارزش قائل شوند
جمعبندی
همان طور که گفته شد، سرمایه گذاری بلند مدت در بورس علاوه بر اینکه نیازمند به داشتن صبر و حوصله است نیاز دارد تا افراد ضمن شناخت اصول و قوانین این نوع سرمایهگذاری بتوانند بهترین سهام را خریداری نمایند. این نوع سرمایهگذاری برای افرادی مناسب است که به قسمتی از سرمایه و پول خود نیاز مبرمی ندارند. داشتن دید بلند مدت در سرمایهگذاری بورس ایران، اولین و مهمترین نکته برای سرمایهگذاری به شمار میرود. داشتن استراتژی سرمایهگذاری بلند مدت، تنوع و سبد دارایی میتواند در میزان سوددهی و کاهش ریسک سرمایهگذاریها مؤثر باشد.
درباره مهرناز سلطانی
نویسنده کتاب: ثروت نهفته در بورس ایران ،مدرس و مربی دوره های بورس و هوش مالی مقدماتی و پیشرفته ،بنیان گذار مجموعه همیار سرمایه ،تحلیگر و معامله گر بورس اوراق بهادار ،نویسنده روزنامه همشهری در حوزه بورس کارشناس رادیو اقتصاد سیما سخنران در سمینارها و همایش های مالی نگارنده بیش از 150 مقاله آموزشی در بازارهای مالی
دیدگاه شما