شاخص نوسانات بیت کوین از یک صعود بزرگ خبر می دهد
یکی از اقتصاددانان در شبکه اجتماعی توییتر با انتشار تصویری نشان داد که شاخص نوسانات بیت کوین (Bitcoin Volatility Index) با کاهش خود به محدودهای رسیده که از لحاظ تاریخی همیشه یک حرکت نجومی برای قیمت این رمزارز در پی داشته است.
این شاخص متعلق به پلتفرم بیتمِکس (BitMEX) است و طبق توضیحات آن، این شاخص روند 30 روزه نوسانات سالانه میانگین قیمت بیت کوین بر حسب زمان (Time Weighted Average Price) را بین ساعتهای 11:30 الی 12:00 به وقت جهانی (UTC) ارزیابی میکند.
در این شاخص، میانگین قیمت بر حسب زمان (TWAP) از طریق ارزیابی قیمت در فواصل زمانی 1 دقیقهای در یک بازه 30 دقیقهای محاسبه میشود. شاخص نوسانات بیت کوین نشان میدهد که آخرین قیمت بیت کوین به چه اندازه نسبت به میانگین خود انحراف داشته است و یا به عبارتی دیگر، نوسان اخیر قیمت بیت کوین چقدر بوده است.
مقادیر بالا در این شاخص به این معنی است که این رمزارز در روزهای اخیر تحرکات قیمتی شدید و ناگهانی داشته است و مقادیر پایین آن، نشاندهنده یک بازار بیرونق برای بیت کوین است.
در نمودار پایین مقادیر شاخص نوسانات بیت کوین و تغییرات آن در سالهای اخیر بهنمایش درآمده است:
نمودار شاخص نوسانات بیت کوین – TradingView
همانطور که مشاهده میشود، نقاطی که در آنها قیمت بیت کوین تغییر روند داشته در این نمودار مشخص شدهاند. بهنظر میرسد هر زمان که مقدار این شاخص پایینتر از 25 قرار گرفته و در آنجا یک کف تشکیل داده است، پس از آن قیمت بیت کوین شاهد افزایش نوسانات و حرکات قابل توجه بوده و مقدار این شاخص نیز افزایش یافته است.
سه نمونه از این روند طی سالهای گذشته رخ داده است که دو مورد از آنها با صعود قیمت بیت کوین و مورد دیگر با سقوط آن همراه بودهاند.
از بررسی این نمودار پیدا است که شاخص نوسانات بیت کوین مجدداً وارد این محدوده تاریخی شده و رقم فعلی آن 24.59 برآورد شده است. چنانچه بنا بر تکرار تاریخ و روندهای مشابه قبلی باشد، بیت کوین ممکن است در آینده نزدیک صعود قیمت قابل توجهی را تجربه کند.
بر اساس آمار وبسایت کوینمارکتکپ (CoinMarketCap)، هماکنون قیمت بیت کوین با روز گذشته تقریباً تفاوتی نداشته اما با 7 درصد کاهش نسبت به 7 روز اخیر، نزدیک به 19,100 دلار در بازارها معامله میشود.
آموزش اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها یکی از پرکاربرد ترین ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال هستند. در واقع اندیکاتور ها را می توان به عنوان ابزاری برای تحلیل بهتر و دقیق تر نمودارها در نظر گرفت. با استفاده از اندیکاتور یک تحلیلگر تکنیکال قادر خواهد بود تا تمامی قیمت های موجود در ترید رمز ارزها و بورس را پیش بینی کند. در واقع می توان الگوریتم پایه در تحلیل تکنیکال را بر پایه علم ریاضیات بیان کرد. اندیکاتورها یا همان indicators با استفاده از محاسبات ریاضی، قیمت و حجم اطلاعات را ارائه می دهند. هر اندیکاتور می تواند شامل چهار رکن اساسی باشد که در بحث آموزش اندیکاتورها به آنها می پردازیم. این چهار رکن اساسی به شرح زیر هستند:
- روند (trend)
- تکانه (momentum)
- حجم (volume)
- نوسان (volatility)
اندیکاتورهای روند یا Trend
در بسیاری از موارد روند بازار برای تحلیل تکنیکال در ترید رمز ارزها مشخص است. در این موارد تریدر ها از اندیکاتورهای روند یا trend استفاده می کنند. اندیکاتور های روند دائما بین نقطه بالایی و پایینی نمودار تغییر می کنند. به همین دلیل به آنها oscillator نیز گفته می شود. برای آموزش اندیکاتورهای روند می توان سه الگوریتم اساسی را مورد بررسی قرار داد. شما برای تحلیل تکنیکال با روش اندیکاتور روند می توانید از سه الگوریتم زیر استفاده کنید.
- توقف و بازگشت سهموی یا پارابولیک سار یا Parabolic SAR
- بخشهایی از ایچیموکو یا Ichimoku
- میانگین متحرک همگرا، واگرا یا Moving Average Convergence Divergence
توجه داشته باشید که در بسیاری از منابع الگوریتم میانگین متحرک همگرا واگرا با نام اختصاری macdy نیز شناخته و بیان شده است.
اندیکاتورهای تکانه یا Momentum
در بسیاری از موارد برگشت پذیر بودن ترید ها برای ما دارای اهمیت است. همچنین لازم است تا قدرت تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. در این موارد برای آموزش اندیکاتورها بحث اندیکاتورهای تکانه یا momentum مطرح می شود. یک تریدر خوب و باهوش برای تشخیص کف و سقف قیمت ها از اندیکاتور های تکانه یا momentum استفاده می کند. مانند اندیکاتور روند، این اندیکاتور نیز از سه شاخص اصلی تشکیل شده است که آنها را به شرح زیر نام می بریم.
- شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index
- تصادفی یا استوکاستیک یا Stochastic
- شاخص حرکت جهتدار میانگین یا Average Directional Index
اندیکاتور حجم یا Volume
در اولین گام شاید با این سوال مواجه شوید که منظور از حجم در تحلیل تکنیکال چیست؟ حجم را می توان به عنوان تعداد سهم های خرید و فروش شده در یک بازه زمانی مشخص در نظر گرفت. در ترید رمز ارزها نیز می توان این بحث را به تعداد ترید های خرید و فروش شده تعمیم داد. پس می توان اندیکاتور حجم را به عنوان وسیله ای برای تحلیل تکنیکال حجم بازار در نظر گرفت. این اندیکاتور به شما کمک می کند تا دریابید حجم بازار چگونه با گذشت زمان تغییر می کند. همچنین با استفاده از آن می توانید میزان سهم و ترید خرید و فروش شده در واحد زمانی مشخص را پیش بینی کنید.
این اندیکاتور را می توان به عنوان پرکاربردترین اندیکاتور معرفی کرد. زمانی که بازار دچار تغییر می شود، با استفاده از آنالیز تغییرات حجم به وجود آمده می توان قدرت و شدت تغییرات را نیز تحلیل کرد. در نتیجه می توان اندیکاتور حجم را به عنوان پیش نیاز اصلی اندیکاتور تکانه یا momentum در نظر گرفت. این امر به خوبی می تواند اهمیت بسیار بالای این بحث را به ما نشان دهد. به صورت کلی می توان الگوریتم این بحث را با جمله ” حجم قوی تر تداوم بیشتری دارد. ” بیان کرد. با توجه به این الگوریتم، سه شاخص اساسی برای این اندیکاتور مطرح می شود. این شاخص ها عبارتند از:
- حجم متعادل یا On-Balance Volume
- جریان پول چایکین یا Chaikin Money Flow
- اسیلاتور حجم کرلینجر یا Klinger Volume Oscillator
می خوای یک تریدر حرفهای بشی؟
اندیکاتور نوسان یا Volatility
در بحث آموزش اندیکاتورها می توان اندیکاتور نوسان یا volatility را به عنوان پر مطلب ترین و پیچیده ترین اندیکاتور معرفی کرد. البته پیچیده بودن آن به معنای غیر قابل فهم بودن نیست! بلکه بیشتر بر ریزه کاری های موجود در آن دلالت دارد. اندیکاتور نوسان یا volatility به ما می گوید که قیمت یک ترید رمز ارز در یک دوره مشخص زمانی چه قدر تغییر می کند. همانطور که در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته شد، درآمدزایی بدون وجود نوسان در بازار امری غیر ممکن است. در واقع وظیفه یک تریدر نیز در وجود همین نوسانات خلاصه می شود.
شرط دستیابی به سود، تغییر قیمت ها است. هرچه نوسانات موجود بیشتر باشد، قیمت ها نیز بیشتر تغییر می کنند. توجه داشته باشید که اندیکاتور های نوسان یا volatility هیچ اطلاعاتی در رابطه با جهت تغییرات به ما نمی دهند. اندیکاتورهای نوسان یا volatility تنها برای این امر به وجود آمده اند تا دامنه تغییرات را محاسبه کنند.
تا اینجا با چهار رکن اساسی موجود در آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. اما این آشنایی به صورت کلی برای ما سودمند نخواهد بود. لذا بهتر است تا با تعدادی از اندیکاتورهای نوسان یا Volatility چیست؟ معروف، به صورت کاربردی تر آشنا شویم. به عقیده بسیاری از متخصصین در این زمینه هفت اندیکاتور وجود دارند. به این اندیکاتورهای محبوب، اندیکاتورهای هفتگانه می گویند. برای درک بهتر استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، بهتر است با تعدادی از این اندیکاتورهای هفت گانه آشنا شویم.
اندیکاتورهای باند بولینگر
در زمینه آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال باند بولینگر را به عنوان یکی از شاخص های اساسی در اندیکاتورهای نوسان در نظر میگیریم. این شاخص از دو خط انحراف معیار و میانگین تشکیل شده است که می تواند یک باند را تحلیل و تولید کند. به هنگام آرامی بازار این باند باریک بوده و در زمان ایجاد آشفتگی در بازار پهنای باند افزایش پیدا می کند. چه بازار دارای روند باشد و چه محدود، تفاوتی ندارد! باند بولینگر برای تجارت در هر دو بازار مذکور بسیار مناسب است.
خط میانگین متحرک در نمودار بولینگر را در نظر بگیرید. در بازارهای دارای برگشت، جهت برگشت در نمودار همواره مانند یک رگرسیون خطی عمل میکند. در نتیجه این امر می توان نتیجه گرفت که جهت برگشت همواره به سمت خط میانگین متحرک است. در واقع به عبارت ساده تر، نمودار بولینگر را می توان به عنوان یک نمودار پویا یا داینامیک معرفی کرد.
به عنوان مثال فرض کنید یک قیمت به بالای باند رسیده باشد. در چنین شرایطی چه تصمیمی می گیری؟ در چنین شرایطی بهترین کار فروش است. زمانی که یک قیمت به بالای باند برخورد می کند، راه حل قرار دادن یک سفارش نوسان یا Volatility چیست؟ فروش در بالای باند است. انجام این کار از وقوع شکست احتمالی جلوگیری می کند. همچنین چنین کاری موجب پایین آمدن قیمت می شود. شما قادر خواهید بود تا روند پایین آمدن قیمت را تا رسیدن به باند پایین کنترل کرده و بیشترین سود را ببرید.
گاهی مواقع لازم است تا زمان دقیق خروج از سهم یا فروش ترید رمزارزها را بدانیم. این کار با استفاده از فشردگی نمودار امکان پذیر خواهد بود. زمانی که نمودار بولینگر دچار فشردگی می شود، بهترین زمان برای خروج از سهم فرا رسیده است. اما فشردگی چیست؟ هرچه دو باند بالایی و پایینی در نمودار بولینگر به یکدیگر نزدیک شوند، فشردگی نیز بیشتر می شود. زمانی که دو باند بیش از حد مجاز به یکدیگر نزدیک شوند، امکان شکست افزایش پیدا می کند. اما از آنجایی که نمی توان در چنین شرایطی جهت بازار را پیش بینی کرد، بهتر است معامله را تمام کرده و از سهم خارج شوید.
سخن نهایی درباره نمودار بولینگر به این شرح است: در تحلیل تکنیکال نمی توان جهت بازار را به کمک بولینگر شناسایی کرد. چرا که این شاخص بر مبنای اندیکاتورهای نوسانی تعریف شده است. تنها می توان اینگونه پیش بینی کرد که نمودار همواره تمایل دارد تا به میانگین متحرک نزدیک شده و در صورت وقوع فشردگی می تواند اخطاری مبنی بر شکست باشد.
ایچی موکو چیست؟
تا اینجا با مفاهیم بسیار زیادی در رابطه با اندیکاتورها آشنا شدیم. همچنین دانستیم این مفاهیم چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارند. مفهوم بسیار مهم دیگری که لازم است با آن آشنا شویم ایچیموکو است. ایچیموکوها یکی از مهمترین کانسپت های موجود در اندیکاتورها هستند. ایچیموکو یا ابر ایچیموکو (AKA Ichimoku Cloud) را می توان به صورت تعدادی خط که روی نمودار ترسیم شده اند معرفی کرد. در واقع می توان ایچیموکو یا ابر ایچیموکو را ابزاری دانست، که با دقت بسیار زیادی قیمت های به وجود آمده در آینده را پیش بینی می کند. شاید به عقیده برخی این مفهوم بسیار نوسان یا Volatility چیست؟ پیچیده باشد. در نتیجه لازم است تا تعدادی از زیر مجموعه های این اندیکاتور را تعریف کنیم.
- کیجون سن یا Kijun Sen : این خط که غالبا با رنگ آبی نمایش داده می شود یکی از اساسی ترین خطوط موجود در ایچیموکو یا ابر ایچیموکو برای تحلیل تکنیکال است. این خط میانگین بالاترین سقف و پایین ترین کف موجود در نمودار را نشان می دهد. این خط معمولا برای دوره های ۲۶ روزه نمایش داده می شود.
- تنکن سن یا Tenkan Sen : بسیاری از متخصصین به این خط، خط چرخش می گویند. زمانی که در یک ایچیموکو یا ابر ایچیموکو صحبت از تنکن سن می شود، منظور همان کیجون سن (Kijun Sen)در یک دوره نه روزه است. این خط را با رنگ قرمز نمایش می دهیم.
- چیکو اسپن یا Chikou Span : متخصصین این خط را با رنگ سبز ترسیم می کنند. چیکو اسپن (Chikou Span) این امکان را به ما می دهد تا بیشترین قیمت در ۲۶ دوره متوالی را از نمودار استخراج کنیم.
شاخص قدرت نسبی و ارزش آن در تحلیل تکنیکال
شاخص قدرت نسبی را با نام اختصاری RSI می شناسیم. این شاخص یکی از ارکان اصلی در اندیکاتور های تکانه است که به صورت یک مقیاس جداگانه در تحلیل تکنیکال استفاده می شود. برای مقیاس بندی شاخص قدرت نسبی (RSI) یک جدول را با استفاده از اعداد طبیعی از ۰ تا ۱۰۰ عدد گذاری می کنیم. هر گاه قیمت یک واحد ترید از قیمت پیش بینی شده بیشتر باشد، قدرت نسبی (RSI) به ما کمک می کند تا آن را شناسایی کنیم. به صورت کلی مقدار قدرت نسبی (RSI) باید چیزی در حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد باقی بماند.
اما قدرت نسبی (RSI) چه فایده ای برای تحلیل تکنیکال دارد؟ در واقع با استفاده از قدرت نسبی (RSI) میزان کف و سقف بازار مشخص شده و زمان برگشت بازار مشخص می شود. این امر به شما کمک می کند تا در بهترین زمان ممکن اقدام به خرید و فروش کنید.
شاخص حرکت جهت دار میانگین (ADX)
در تحلیل تکنیکال می توانیم شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) را به عنوان یکی از شاخص های اصلی در اندیکاتور روند یا trend در نظر بگیریم. همانند قدرت نسبی، شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) نیز با اعدا ۰ تا ۱۰۰ مقیاس گذاری می شود. در تحلیل تکنیکال می توان از این شاخص به عنوان یک سیگنال در قدرت بازار استفاده کرد. به ADX های زیر ۲۰ روند ضعیف و نوسان یا Volatility چیست؟ به ADX های بالاتر از ۵۰ روند قوی می گوییم. البته باز هم لازم به ذکر است که شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) تنها برای بیان قدرت روند استفاده شده و جهت آن را به ما نشان نمی دهد.
اما به هنگام تحلیل تکنیکال در معاملات چه طور می توانیم از شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) استفاده کنیم؟ این شاخص به منظور جلوگیری از ورود یا خروج اشتباه طراحی شده است. همانطور که گفته شد با استفاده از این اندیکاتور نمی توانیم جهت معاملات را پیش بینی کنیم. در نتیجه این اندیکاتور همواره به صورت ترکیب با سایر اندیکاتورها استفاده می شود. به عبارت دیگر این اندیکاتور به تنهایی یک ابزار ناکارآمد در تحلیل تکنیکال بوده و نمی تواند به تنهایی پاسخگوی نیاز تریدرها باشد.
بسیاری بر این باور هستند که استفاده از ADX در آغاز ورود به سهم کارآمد نیست. اما این عقیده چه دلیلی دارد؟ به بیان ساده این جمله کاملا درست است. شما نمی توانید برای آغاز کار بر روی یک ترید از ADX استفاده کنید. همانند بسیاری دیگر از شاخص هی موجود در اندیکاتورهای روند، ADX نیز از قیمت ها عقب است. این عقب بودن مانع از کارآمدی آن برای تحلیل تکنیکال بوده و بهتر است در استفاده از آن دقت شود.
پس چگونه می توانیم ADX را به کار ببندیم؟ پاسخ ساده است. همانگونه که در ابتدای صحبت در رابطه با روندها آشنا شدیم، پیش بینی در بازار های قوی بسیار دقیق تر از بازار های ضعیف است. در نتیجه بازارهای قوی بستر بسیار مناسبی برای استفاده از شاخص حرکت جهت دار میانگین می باشد.
سوالات متداول در مورد اندیکاتورها
اندیکاتور ها یکی از ابزار های بسیار مهم و کاربردی در ترید و تحلیل تکنیکال هستند که برای شناخت کامل نمودار قیمت و درک بهتر آن استفاده می شوند. با استفاده از اندیکاتورها می توان یک شکل هندسی در کنار نمودارها مشاهده کرد که به تریدرها کمک می کند تحلیل بهتری داشته باشند.
برای ساخت یا ایجاد اندیکاتور ها از فرمول های ریاضی استفاده می کنند. این فرمول ها بر روی حجم معاملات و قیمت های مربوطه اعمال شده و سبب می شود اندیکاتورهای متفاوتی ساخته شوند.
اصولا در تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها استفاده می کنند.
آموزش اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها یکی از پرکاربرد ترین ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال هستند. در واقع اندیکاتور ها را می توان به عنوان ابزاری برای تحلیل بهتر و دقیق تر نمودارها در نظر گرفت. با استفاده از اندیکاتور یک تحلیلگر تکنیکال قادر خواهد بود تا تمامی قیمت های موجود در ترید رمز ارزها و بورس را پیش بینی کند. در واقع می توان الگوریتم پایه در تحلیل تکنیکال را بر پایه علم ریاضیات بیان کرد. اندیکاتورها یا همان indicators با استفاده از محاسبات ریاضی، قیمت و حجم اطلاعات را ارائه می دهند. هر اندیکاتور می تواند شامل چهار رکن اساسی باشد که در بحث آموزش اندیکاتورها به آنها می پردازیم. این چهار رکن اساسی نوسان یا Volatility چیست؟ به شرح زیر هستند:
- روند (trend)
- تکانه (momentum)
- حجم (volume)
- نوسان (volatility)
اندیکاتورهای روند یا Trend
در بسیاری از موارد روند بازار برای تحلیل تکنیکال در ترید رمز ارزها مشخص است. در این موارد تریدر ها از اندیکاتورهای روند یا trend استفاده می کنند. اندیکاتور های روند دائما بین نقطه بالایی و پایینی نمودار تغییر می کنند. به همین دلیل به آنها oscillator نیز گفته می شود. برای آموزش اندیکاتورهای روند می توان سه الگوریتم اساسی را مورد بررسی قرار داد. شما برای تحلیل تکنیکال با روش اندیکاتور روند می توانید از سه الگوریتم زیر استفاده کنید.
- توقف و بازگشت سهموی یا پارابولیک سار یا Parabolic SAR
- بخشهایی از ایچیموکو یا Ichimoku
- میانگین متحرک همگرا، واگرا یا Moving Average Convergence Divergence
توجه داشته باشید که در بسیاری از منابع الگوریتم میانگین متحرک همگرا واگرا با نام اختصاری macdy نیز شناخته و بیان شده است.
اندیکاتورهای تکانه یا Momentum
در بسیاری از موارد برگشت پذیر بودن ترید ها برای ما دارای اهمیت است. همچنین لازم است تا قدرت تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. در این موارد برای آموزش اندیکاتورها بحث اندیکاتورهای تکانه یا momentum مطرح می شود. یک تریدر خوب و باهوش برای تشخیص کف و سقف قیمت ها از اندیکاتور های تکانه یا momentum استفاده می کند. مانند اندیکاتور روند، این اندیکاتور نیز از سه شاخص اصلی تشکیل شده است که آنها را به شرح زیر نام می بریم.
- شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index
- تصادفی یا استوکاستیک یا Stochastic
- شاخص حرکت جهتدار میانگین یا Average Directional Index
اندیکاتور حجم یا Volume
در اولین گام شاید با این سوال مواجه شوید که منظور از حجم در تحلیل تکنیکال چیست؟ حجم را می توان به عنوان تعداد سهم های خرید و فروش شده در یک بازه زمانی مشخص در نظر گرفت. در ترید رمز ارزها نیز می توان این بحث را به تعداد ترید های خرید و فروش شده تعمیم داد. پس می توان اندیکاتور حجم را به عنوان وسیله ای برای تحلیل تکنیکال حجم بازار در نظر گرفت. این اندیکاتور به شما کمک می کند تا دریابید حجم بازار چگونه با گذشت زمان تغییر می کند. همچنین با استفاده از آن می توانید میزان سهم و ترید خرید و فروش شده در واحد زمانی مشخص را پیش بینی کنید.
این اندیکاتور را می توان به عنوان پرکاربردترین اندیکاتور معرفی کرد. زمانی که بازار دچار تغییر می شود، با استفاده از آنالیز تغییرات حجم به وجود آمده می توان قدرت و شدت تغییرات را نیز تحلیل کرد. در نتیجه می توان اندیکاتور حجم را به عنوان پیش نیاز اصلی اندیکاتور تکانه یا momentum در نظر گرفت. این امر به خوبی می تواند اهمیت بسیار بالای این بحث را به ما نشان دهد. به صورت کلی می توان الگوریتم این بحث را با جمله ” حجم قوی تر تداوم بیشتری دارد. ” بیان کرد. با توجه به این الگوریتم، سه شاخص اساسی برای این اندیکاتور مطرح می شود. این شاخص ها عبارتند از:
- حجم متعادل یا On-Balance Volume
- جریان پول چایکین یا Chaikin Money Flow
- اسیلاتور حجم کرلینجر یا Klinger Volume Oscillator
می خوای یک تریدر حرفهای بشی؟
اندیکاتور نوسان یا Volatility
در بحث آموزش اندیکاتورها می توان اندیکاتور نوسان یا volatility را به عنوان پر مطلب ترین و پیچیده ترین اندیکاتور معرفی کرد. البته پیچیده بودن آن به معنای غیر قابل فهم بودن نیست! بلکه بیشتر بر ریزه کاری های موجود در آن دلالت دارد. اندیکاتور نوسان یا volatility به ما می گوید که قیمت یک ترید رمز ارز در یک دوره مشخص زمانی چه قدر تغییر می کند. همانطور که در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته شد، درآمدزایی بدون وجود نوسان در بازار امری غیر ممکن است. در واقع وظیفه یک تریدر نیز در وجود همین نوسانات خلاصه می شود.
شرط دستیابی به سود، تغییر قیمت ها است. هرچه نوسانات موجود بیشتر باشد، قیمت ها نیز بیشتر تغییر می کنند. توجه داشته باشید که اندیکاتور های نوسان یا volatility هیچ اطلاعاتی در رابطه با جهت تغییرات به ما نمی دهند. اندیکاتورهای نوسان یا volatility تنها برای این امر به وجود آمده اند تا دامنه تغییرات را محاسبه کنند.
تا اینجا با چهار رکن اساسی موجود در آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. اما این آشنایی به صورت کلی برای ما سودمند نخواهد بود. لذا بهتر است تا با تعدادی از اندیکاتورهای معروف، به صورت کاربردی تر آشنا شویم. به عقیده بسیاری از متخصصین در این زمینه هفت اندیکاتور وجود دارند. به این اندیکاتورهای محبوب، اندیکاتورهای هفتگانه می گویند. برای درک بهتر استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، بهتر است با تعدادی از این اندیکاتورهای هفت گانه آشنا شویم.
اندیکاتورهای باند بولینگر
در زمینه آموزش اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال باند بولینگر را به عنوان یکی از شاخص های اساسی در اندیکاتورهای نوسان در نظر میگیریم. این شاخص از دو خط انحراف معیار و میانگین تشکیل شده است که می تواند یک باند را تحلیل و تولید کند. به هنگام آرامی بازار این باند باریک بوده و در زمان ایجاد آشفتگی در بازار پهنای باند افزایش پیدا می کند. چه بازار دارای روند باشد و چه محدود، تفاوتی ندارد! باند بولینگر برای تجارت در هر دو بازار مذکور بسیار مناسب است.
خط میانگین متحرک در نمودار بولینگر را در نظر بگیرید. در بازارهای دارای برگشت، جهت برگشت در نمودار همواره مانند یک رگرسیون خطی عمل میکند. در نتیجه این امر می توان نتیجه گرفت که جهت برگشت همواره به سمت خط میانگین متحرک است. در واقع به عبارت ساده تر، نمودار بولینگر را می توان به عنوان یک نمودار پویا یا داینامیک معرفی کرد.
به عنوان مثال فرض کنید یک قیمت به بالای باند رسیده باشد. در چنین شرایطی چه تصمیمی می گیری؟ در چنین شرایطی بهترین کار فروش است. زمانی که یک قیمت به بالای باند برخورد می کند، راه حل قرار دادن یک سفارش فروش در بالای باند است. انجام این کار از وقوع شکست احتمالی جلوگیری می کند. همچنین چنین کاری موجب پایین آمدن قیمت می شود. شما قادر خواهید بود تا روند پایین آمدن قیمت را تا رسیدن به باند پایین کنترل کرده و بیشترین سود را ببرید.
گاهی مواقع لازم است تا زمان دقیق خروج از سهم یا فروش ترید رمزارزها را بدانیم. این کار با استفاده از فشردگی نمودار امکان پذیر خواهد بود. زمانی که نمودار بولینگر دچار فشردگی می شود، بهترین زمان برای خروج از سهم فرا رسیده است. اما فشردگی چیست؟ هرچه دو باند بالایی و پایینی در نمودار بولینگر به یکدیگر نزدیک شوند، فشردگی نیز بیشتر می شود. زمانی که دو باند بیش از حد مجاز به یکدیگر نزدیک شوند، امکان شکست افزایش پیدا می کند. اما از آنجایی که نمی توان در چنین شرایطی جهت بازار را پیش بینی کرد، بهتر است معامله را تمام کرده و از سهم خارج شوید.
سخن نهایی درباره نمودار بولینگر به این شرح است: در تحلیل تکنیکال نمی توان جهت بازار را به کمک بولینگر شناسایی کرد. چرا که این شاخص بر مبنای اندیکاتورهای نوسانی تعریف شده است. تنها می توان اینگونه پیش بینی کرد که نمودار همواره تمایل دارد تا به میانگین متحرک نزدیک شده و در صورت وقوع فشردگی می تواند اخطاری مبنی بر شکست باشد.
ایچی موکو چیست؟
تا اینجا با مفاهیم بسیار زیادی در رابطه با اندیکاتورها آشنا شدیم. همچنین دانستیم این مفاهیم چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارند. مفهوم بسیار مهم دیگری که لازم است با آن آشنا شویم ایچیموکو است. ایچیموکوها یکی از مهمترین کانسپت های موجود در اندیکاتورها هستند. ایچیموکو یا ابر ایچیموکو (AKA Ichimoku Cloud) را می توان به صورت تعدادی خط که روی نمودار ترسیم شده اند معرفی کرد. در واقع می توان ایچیموکو یا ابر ایچیموکو را ابزاری دانست، که با دقت بسیار زیادی قیمت های به وجود آمده در آینده را پیش بینی می کند. شاید به عقیده برخی این مفهوم بسیار پیچیده باشد. در نتیجه لازم است تا تعدادی از زیر مجموعه های این اندیکاتور را تعریف کنیم.
- کیجون سن یا Kijun Sen : این خط که غالبا با رنگ آبی نمایش داده می شود یکی از اساسی ترین خطوط موجود در ایچیموکو یا ابر ایچیموکو برای تحلیل تکنیکال است. این خط میانگین بالاترین سقف و پایین ترین کف موجود در نمودار را نشان می دهد. این خط معمولا برای دوره های ۲۶ روزه نمایش داده می شود.
- تنکن سن یا Tenkan Sen : بسیاری از متخصصین به این خط، خط چرخش می گویند. زمانی که در یک ایچیموکو یا ابر ایچیموکو صحبت از تنکن سن می شود، منظور همان کیجون سن (Kijun Sen)در یک دوره نه روزه است. این خط را با رنگ قرمز نمایش می دهیم.
- چیکو اسپن یا Chikou Span : متخصصین این خط را با رنگ سبز ترسیم می کنند. چیکو اسپن (Chikou Span) این امکان را به ما می دهد تا بیشترین قیمت در ۲۶ دوره متوالی را از نمودار استخراج کنیم.
شاخص قدرت نسبی و ارزش آن در تحلیل تکنیکال
شاخص قدرت نسبی را با نام اختصاری RSI می شناسیم. این شاخص یکی از ارکان اصلی در اندیکاتور های تکانه است که به صورت یک مقیاس جداگانه در تحلیل تکنیکال استفاده می شود. برای مقیاس بندی شاخص قدرت نسبی (RSI) یک جدول را با استفاده از اعداد طبیعی از ۰ تا ۱۰۰ عدد گذاری می کنیم. هر گاه قیمت یک واحد ترید از قیمت پیش بینی شده بیشتر باشد، قدرت نسبی (RSI) به ما کمک می کند تا آن را شناسایی کنیم. به صورت کلی مقدار قدرت نسبی (RSI) باید چیزی در حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد باقی بماند.
اما قدرت نسبی (RSI) چه فایده ای برای تحلیل تکنیکال دارد؟ در واقع با استفاده از قدرت نسبی (RSI) میزان کف و سقف بازار مشخص شده و زمان برگشت بازار مشخص می شود. این امر به شما کمک می کند تا در بهترین زمان ممکن اقدام به خرید و فروش کنید.
شاخص حرکت جهت دار میانگین (ADX)
در تحلیل تکنیکال می توانیم شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) را به نوسان یا Volatility چیست؟ عنوان یکی از شاخص های اصلی در اندیکاتور روند یا trend در نظر بگیریم. همانند قدرت نسبی، شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) نیز با اعدا ۰ تا ۱۰۰ مقیاس گذاری می شود. در تحلیل تکنیکال می توان از این شاخص به عنوان یک سیگنال در قدرت بازار استفاده کرد. به ADX های زیر ۲۰ روند ضعیف و به ADX های بالاتر از ۵۰ روند قوی می گوییم. البته باز هم لازم به ذکر است که شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) تنها برای بیان قدرت روند استفاده شده و جهت آن را به ما نشان نمی دهد.
اما به هنگام تحلیل تکنیکال در معاملات چه طور می توانیم از شاخص حرکت جهت دار میانگین ( ADX ) استفاده کنیم؟ این شاخص به منظور جلوگیری از ورود یا خروج اشتباه طراحی شده است. همانطور که گفته شد با استفاده از این اندیکاتور نمی توانیم جهت معاملات را پیش بینی کنیم. در نتیجه این اندیکاتور همواره به صورت ترکیب با سایر اندیکاتورها استفاده می شود. به عبارت دیگر این اندیکاتور به تنهایی یک ابزار ناکارآمد در تحلیل تکنیکال بوده و نمی تواند به تنهایی پاسخگوی نیاز تریدرها باشد.
بسیاری بر این باور هستند که استفاده از ADX در آغاز ورود به سهم کارآمد نیست. اما این عقیده چه دلیلی دارد؟ به بیان ساده این جمله کاملا درست است. شما نمی توانید برای آغاز کار بر روی یک ترید از ADX استفاده کنید. همانند بسیاری دیگر از شاخص هی موجود در اندیکاتورهای روند، ADX نیز از قیمت ها عقب است. این عقب بودن مانع از کارآمدی آن برای تحلیل تکنیکال بوده و بهتر است در استفاده از آن دقت شود.
پس چگونه می توانیم ADX را به کار ببندیم؟ پاسخ ساده است. همانگونه که در ابتدای صحبت در رابطه با روندها آشنا شدیم، پیش بینی در بازار های قوی بسیار دقیق تر از بازار های ضعیف است. در نتیجه بازارهای قوی بستر بسیار مناسبی برای استفاده از شاخص حرکت جهت دار میانگین می باشد.
سوالات متداول در مورد اندیکاتورها
اندیکاتور ها یکی از ابزار های بسیار مهم و کاربردی در ترید و تحلیل تکنیکال هستند که برای شناخت کامل نمودار قیمت و درک بهتر آن استفاده می شوند. با استفاده از اندیکاتورها می توان یک شکل هندسی در کنار نمودارها مشاهده کرد که به تریدرها کمک می کند تحلیل بهتری داشته باشند.
برای ساخت یا ایجاد اندیکاتور ها از فرمول های ریاضی استفاده می کنند. این فرمول ها بر روی حجم معاملات و قیمت های مربوطه اعمال شده و سبب می شود اندیکاتورهای متفاوتی ساخته شوند.
اصولا در تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها استفاده می کنند.
VUCA چیست؟
جهانی سرشار از نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام را در نظر بگیرید. برای گرفتن تصمیم و برداشتن قدم بعدی مسیری پیش روی خود نمیبینید، از آینده مطمئن نیستید و نمیتوانید برای آن برنامهریزی کنید، پیچیدگی تصمیمات و ابهام در پیشبینی نتایج آن راه را بر شما سد کرده است، به جهان VUCA خوش آمدید.
VUCA مخفف چهار کلمه Volatility به معنای نوسان، Uncertainty به معنای عدم قطعیت، Complexity یا پیچیدگی و Ambiguity در معنای گنگ و مبهم است. جهان ووکا به چالشهای موجود در مسیر مدیران و سازمانها اشاره دارد، مشکلاتی که همگی ریشه در یک یا چند وجه از ووکا دارند. چالشهایی که اگر به آنها رسیدگی نشود و راهکار برون رفت از آن اتخاذ نشود بدون شک عامل سقوط سازمانها خواهد بود.
ووکا البته وجههی دیگری نیز دارد، همانطور که جهانی پر آشوب است میتواند ساحل آرامشی هم باشد، در جبهه مقابل این دنیای پرتلاطم با VUCAای دیگر روبرو هستیم، ووکایی که مخفف چهارکلمه Vision به معنای چشمانداز، Understanding به معنای درک کردن، Clarity در معنای شفافیت و Agility یا چابکی، اینها ساحل آرامش این جهان پر آشوباند.
VUCA فراتر از یک کلمه چهار حرفیست. یک شیوه تفکرست برای اندیشیدن به مشکلات جهان پویای دیجیتالی ما و راهحل برونرفت از آنها. هدف آن مشخص کردن ویژگیهای اصلی هریک از چالشها و معرفی رویکرد مناسب برای فائق آمدن بر آنهاست.
این روزها در صحبتهای مدیران، مشاوران و سخنرانان مفهوم VUCA را زیاد میشنوید، انگار که هرکس برای دیده شدن و اجبار سایرین به اینکه در این جهان پرآشوب نه میتوان برنامهریزی داشت نه باید برای انجام آن گامی برداشت به کلمههای آن چنگی میزند. راهکارهای آنها نیز در حد بیان یک سری کلی گوییها و شعار باقی میماند و از صحبتهایشان برای برون رفت از ووکا یا اصلا در قدم اول وارد نشدن به آن چیزی نمییابید.
مدیران و رهبران سازمانها هم برای اینکه با چالشهای دنیای نوین روبرو نشوند و در دام آن نیوفتند گامهایی آهسته، محتاطانه و گاهی رو به عقب برمیدارند و با این تصور که ووکا یکپارچه است و نمیتوان در جنگ با آن پیروز شد، نهایت کاری که میکنند نزدیک نشدن به آن و در نتیجه در جا زدن سازمانشان است. بله، این سازمانها در دنیای پرنوسانی که عدم قطعیت بر همه جای آن سایه انداخته و آنها به خاطر پیچیدگی و ابهام در مسیرشان دست به حرکت شجاعانهای نمیزنند گیر افتادهاند. اما اگر VUCA را جز به جز بررسی کنیم و ببینیم برای هرکدام از بخشهای آن چه رویکردی باید داشته باشیم آنگاه میتوانیم به مصاف این جهان پر آشوب برویم و آن را شکست دهیم، به دوشرط، اول شناخت دقیق اجزای آن و دوم داشتن ابزار مناسب برای این نبرد.
در ادامه میخواهیم به بررسی اجزای ووکا بپردازیم، اجزایی که شاید در نگاه اول یک کل منسجم و یکپارچه به نظر برسند اما وقتی آن را کالبد شکافی کنیم، میبینیم که هر جز با اینکه در ارتباط با بقیه اجزا است اما به صورت جداگانه اثر میگذارد. قدم اول نبرد با VUCA شناخت اجزای آن است، به سراغ معرفی هرکدام برویم.
نوسان (Volatility)
صنعت هیچگاه در تاریخش به اندازه امروز رقابتی نبوده است، تقریبا روزی نیست که از خواب بیدار شویم و شاهد معرفی محصول تازهای نباشیم. این سرعت در رقابت شاید برای مشتری و مصرف کننده مطلوب باشد اما فشاری مظاعف بر صنایع برای تولید بیشتر وارد میکند. در این گیر و دار وجود نوسانات قیمتی، مواد اولیه، حمل و نقل و غیره را نباید فراموش کرد. بازار رقابتی امروز و نیاز به تولید بیشتر باعث شده تا تقریبا همه چیز جهان به هم وابسته باشد. انبار مواد اولیهای در ساحل عاج در آتش میسوزد و کالای مصرفی مردم در برزیل با کمبود مواجه میشود. دو سیاستمدار در حاشیه اجلاسی بینالمللی با یکدیگر خوش و بشی میکنند و ارزش طلا در بازارهای جهانی افزایش مییابد.
نوسانات شدید در بازار مواد اولیه و قیمتها باعث میشود تا رهبران سازمانها نتوانند به تغییرات محیطی پاسخ سریع و صحیح بدهند. نتیجه اینکه در بیشتر اوقات این نوسانات ضربههای جبران ناپذیری بر پیکر سازمان وارد میکنند.
اما راهحل چیست، قبلا گفتیم که در مقابل جهان پرآشوب VUCA یک ساحل آرامش هم وجود دارد. ساحل آرامش نوسان، VISION یا چشم انداز است. زمانی که سازمان چشمانداز وسیع خود را آماده کرده باشد و تغییرات و نوسانات محیطی را در برنامه خود گنجانده باشد در هنگام مواجهه با آنها دچار سردرگمی نمیشود. یکی از ابزارهای کارآمد مقابله با نوسانات، استفاده از گزارشهای تحلیلی، ترکیبی و آماری و بهکار بستن آنها در برنامهریزیهای سازمانی میتواند به عنوان ابزاری کارآمد در اختیار سازمانها باشد.
عدم قطعیت (Uncertainty)
برخی عدم قطعیت و نوسان را مترادف باهم میدانند اما باید گفت که این تفکر کاملا غلط است. عدم قطعیت از عدم وجود دانش نشئت میگیرد. فرض کنید رقیب شما در حال معرفی محصولی جدید به بازار است، محصولی که میتواند قواعد بازی را تغییر دهد و بازار را به سمت رقیب شما بکشاند. در این شرایط شما به دلیل عدم آگاهی از ویژگیها و قابلیتهای محصول جدید در تصمیمگیری دچار مشکل میشوید. نوسان بیشتر به تغییرات ناگهانی و شدید در محیط گفته میشود و البته یکی از نتایج آن عدم قطعیت است. اما یکی گرفتن این دو مفهوم بیشتر باعث سردرگمی میشود، چراکه ابزار مقابله با هرکدام از نوسان یا Volatility چیست؟ آنها متفاوت است. در جهان VUCA، Understanding یا درک کردن مسائل و محیط پیرامون در برابر عدم قطعیت قرار دارد.
ابزار مقابله با عدم قطعیت مدیریت دانش است. تحقیق و توسعه، تحقیقات بازار، تحلیل رفتار رقبا و ثبت و بهاشتراکگذاری آنها برای اینکه از عدم قطعیت به قطعیتی حتی نسبی برسید برگ برنده شماست. ثبت اطلاعات وارد شده به سازمان، ساختاربندی و اشتراکگذاری آن باعث میشود با گذشت زمان اطلاعات شما درباره رفتار مصرفکننده، بازار و رقبا نسبت به مسائل مختلف، نوسان یا Volatility چیست؟ مثلا معرفی محصول جدید توسط یکی از بازیگران بازار، کامل و کاملتر شود. در نهایت به نقطهای میرسید که تقریبا برای تمام اتفاقات معمولا و حتی غیرمعمول در محیط آمادگی دارید.
پیچیدگی (Complexity)
در خصوص این مفهوم نیز مجدد باید گفت که با وجود ارتباط با سایر جنبههای VUCA به هیچوجه با آنها مترادف و حتی موازی نیست. اگر عدم قطعیت از عدم وجود اطلاعات در سازمان میآید، پیچیدگی از زیادیِ وجود اطلاعات و عدم توانایی در پردازش دقیق نوسان یا Volatility چیست؟ آنها میآید. پیچیدگی زمانی غیرقابل کنترل میشود که برای حجم بسیار زیاد دادهها، ابزار مناسب پردازش و مدیریت فرایندها وجود نداشته باشد.
سازمان کوچک شما به مرور زمان رشد میکند و فرایندهای جدید به آن اضافه میشود یا جریانهای جدید به فرایندهای موجود وارد میشوند. با گذشت زمان کمکم این فرایندها بهاندازهای بزرگ و پیچیده میشوند که ممکن است حتی اعضای قدیمی سازمان و رهبران آن هم ندانند که عملکرد این فرایند و آن جریان کاری دقیقا چگونه است. پیچیدگی در نوسان یا Volatility چیست؟ فرایندها در نتیجه عدم شناخت درست آنها و عدم تشخیص چرخههای ناقص است.
راهکار برونرفت از این جنبه VUCA مدیریت کارآمد فرایندها و جریانهای کاریست. با مکانیزه کردن فرایندها هم چرخههای ناقص شناسایی میشوند، هم گلوگاهها خود را نشان میدهند، هم جریانهای کاری با محیط پیرامون خود سازگار میشوند. ابزار مقابله با پیچیدگی در بهکارگیری نرمافزارهای قدرتمند یکپارچه با توان پردازشی بالاست که همزمان به اصلاح فرایندها بپردازد و اطلاعات وسیع موجود در سطح سازمان را پردازش، دستهبندی و در صورت لزوم حذف کند.
ابهام (Ambiguity)
آخرین جنبه VUCA ابهام است، ابهام بر خلاف عدم قطعیت یا پیچیدگی از وجود یا عدم وجود دانش ناشی نمیشود. یک وضعیت مبهم معمولا پیرامون یک محصول کاملا جدید، ورود به بازاری کاملا بکر، ارائه نوآوری که تا پیش از این هیچکس معرفیاش نکرده در جریان است. وقتی عدم قطعیت وجود دارد میتوانید با بررسی روندهای گذشته و تاریخی تا حدودی پاسخ به محرکهای مختلف را پیشبینی کنید یا در شرایط پیچیده میتوانید با استفاده از پردازش دادهها تا حدی جلوی ضرر را بگیرید، اما شرایط مبهم یعنی شرایطی که تا حالا مشابه آن هیچوقت اتفاق نیوفتاده است.
در وضعیت مبهم نه اطلاعاتی از قبل وجود داشته است که بررسی کنیم، نه هماکنون دادهای وجود دارد که از آن استفاده کنیم. بیراه نگفتیم اگر بگوییم راهکارهایی که برای برون رفت از سایر جنبههای VUCA گفته شد برای ابهام کارایی ندارد. زمانی که رابطه علت و معلولی موقعیتی شفاف نباشد و درک درستی از نتیجه فعالیتهایمان نداشته باشیم هیچ ابزاری به جز ارائه آزمایشی و محدود خدمات و محصولاتمان نداریم. با ارائه محدود به جامعه هدفی محدود کم و بیش میزان علاقه و میل به استفاده از محصول یا خدمات نوین خود را درمییابیم و میتوانیم برای ادامه مسیر یا اصلاح و توقف آن تصمیمگیری کنیم.
ERP بهترین ابزار مقابله با VUCA
نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام، در خصوص چهار جزء اصلی این جهان پرآشوب صحبت کردیم و به راهحل برون رفت از هرکدام به صورت گذرا اشارهای کردیم. گفتیم که مقابله با ووکا دو شرط دارد، اول شناخت اجزای آن و درک آنها و دوم استفاده از ابزار صحیح. مقابله با جهان پرآشوب و یکپارچه به سلاحی نیاز دارد که سازمان شما را یکپارچه کند و آن سلاح چیزی نیست جز نرم افزار ERP .
نرمافزار برنامهریزی منابع سازمان که به اختصار ERP نامیده میشود ابزارهای مورد نیاز برای مقابله با هر جنبهی VUCA را در اختیار شما میگذارد. نگاهی کوتاه داشته باشیم به اینکه کدام ابزار ERP به مقابله با کدام جنبه ووکا میرود.
با استفاده از گزارشهای متنوع، مسیر برنامهریزی خود را روشن و هموار کنید
یکی از کلیدواژههای ERP گزارش است، قدرت ERP در تهیه و ارائه گزارشهای متنوع تحلیلی، ترکیبی و آماری است. ERP با ساختاربندی دادههای موجود در سازمان و ارائه گزارشهای متنوع به رهبران کمک میکند تا با در نظر گرفتن نوسانات موجود و احتمالی در آینده، مسیر رشد و توسعه خود را به دقت ترسیم کنند. در نتیجه از نوسانات موجود کمترین آسیب را ببینند و روند فعالیتهایشان دچار آسیب جدی نمیشوند.
مدیریت دانش برای مقابله با عدم قطعیت
قدرت پردازش دادههای سازمانی در ERP قابل قیاس با هیچ نرمافزار دیگری نیست. هر تعداد سند و داده موجود در سازمان به راحتی در ساختار ERP دستهبندی و با اعضا به اشتراک گذاشته میشود. در نتیجه مدیریت دانش در سازمان که ابزار اصلی مقابله با عدم قطعیت در جهان VUCA است به موازات استفاده از ERP در سازمان شما به اجرا در میآید. با استفاده از ساختاربندی دادهها و بهاشتراکگذاری آنها با اعضا عملا دانش موجود را در سطح سازمان در دسترس همه قرار میدهید. با این ابزار به راحتی بر عدم قطعیت فائق میآیید.
پیچیدگی با پردازش در لحظه دادهها از بین میرود
حجم بالای دادههای ورودی به سازمان با گذشت زمان بیشتر و بیشتر میشود. اگر ابزار مناسب برای پردازش و دستهبندی سریع و صحیح آنها نداشته باشید این دادهها به کوهی از اطلاعات بدل میشود که دیگر جدا کردن اطلاعات ارزشمند و بیارزش از آن اگر نگوییم نشدنی، کاری بسیار زمانبر و طاقتفرساست. با استقرار و استفاده از سیستم ERP دادههای ورودی در لحظه پردازش میشوند و در جای خود قرار میگیرند. نتیجه اینکه در هنگام تصمیمگیری و برنامهریزی با چند کلیک به منابع اطلاعاتی مورد نیازتان بدون فوت وقت دسترسی خواهید داشت.
با چابکی حاصل از بهکارگیری ERP به مصاف ابهام بروید
در جهان پرآشوب VUCA در مقابل ابهام، یا بهتر بگوییم برای مقابله با ابهام به چابکی نیاز داریم، در واقع چابکی ساحل آرامش ابهام در این جهان است. استفاده از ERP در سازمانتان به شما سه کلید موفقیت میدهد، یکپارچگی، چابکی و انعطافپذیری، در شرایط ابهام باید چابک باشید. به محض اینکه از محصول یا خدمت آزمایشیتان پاسخ مناسب نگرفتید باید قادر باشید در کمترین زمان ممکن استراتژی خود را تغییر دهید. این مهم بهجز با آوردن چابکی به سازمانتان محقق نخواهد شد.
ERP تیمیار، همراه مطمئن شما در این جهان پرآشوب
نرمافزار ERP تیمیار بیشاز 30 ماژول و 100 سیستم و زیرسیستم در اختیار شما میگذارد، آنچه برای مقابله با VUCA لازم دارید یعنی یکپارچگی برای مقابله با کلیت آن، چابکی برای شکست دادن ابهام، جاری کردن مدیریت دانش برای تبدیل عدم قطعیت به قطعیت، پردازش در لحظه دادهها برای جلوگیری از پیچیده شدن فرایندها و استفاده از گزارشهای متنوع برای ترسیم آینده سازمان و کنار آمدن با نوسانات همگی در قالب یک نرمافزار یکپارچه ارائه میشود.
شاخص VIX در بورس چیست؟
هر شخص به منظور شروع فعالیت مالی در هر بازاری بهتر است در گام اول نسبت به اصطلاحات و عناوین مهم در آن عرصه آشنایی لازم را کسب کند. در همین راستا در بازار بورس عناوین و ابزارهای بسیار متنوعی وجود دارد که سرمایهگذاران با استفاده از این ابزار و عناوین به راحتی به برنامهریزی و تدوین استراتژی معاملاتی خود میپردازند. در مقاله “مفاهیم بورسی” بطور مفصل برخی از این عناوین و ابزارها را مورد بررسی قرار دادهایم که شما میتوانید با آنها آشنا شوید . در این میان از بعضی از ابزارها به منظور شناسایی و آگاهی از وضعیت نوسانهای موجود در بازار استفاده میشود که در این صورت سرمایهگذاران به راحتی میتوانند وضعیت بازار را بررسی و ارزیابی کنند. در این مقاله یکی از این ابزارهای مهم به نام شاخص VIX را معرفی خواهیم کرد و نحوه استفاده از این شاخص در معاملات بورس را بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
منظور از شاخص VIX چیست؟
شاخص VIX در اصل خلاصه شده عبارت Volatility lndex بوده و یکی از مهمترین شاخصهای بازار بورس محسوب میشود. در اصل سرمایهگذاران آمریکایی از این شاخص در روند معاملات خود به صورت مستمر استفاده میکنند. اندیکاتور VIX به نوعی انتظار معاملهگران در راستای شاخص سهام S & P500 را برای روزهای آینده نمایش میدهد. این شاخص در اصل به منظور ابزاری برای اندازهگیری میزان هیجان موجود در سهامداران و ریسکی که در بازار وجود دارد استفاده میشود.
از این شاخص در بازارهای مالی با نام مستعار شاخص ترس هم استفاده استفاده میشود. جالب است بدانید که اکثر فعالان بازارهای مالی به منظور اندازهگیری یا ارزیابی وضعیت ریسک موجود در فرایندهای سرمایهگذاری از این ابزار یا شاخص معروف استفاده میکنند، به نوعی با استفاده از این شاخص میزان ترس و هیجانات سرمایهگذاران در بازار مربوطه قابل اندازهگیری است. این شاخص به صورت روزانه و مستمر و در نهایت بر اساس درصد قابل محاسبه و اندازهگیری است.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع در اصل نوعی اندیکاتور است که با استفاده از آن میتوان میزان ترس و طمع معاملهگران را اندارهگیری کرد. نتیجه این شاخص عددی بین 0 تا 100 است. زمانی که وضعیت بازار خوب باشد، معاملهگران طمع میکنند و برای خرید اقدام میکنند و برعکس، هنگامی که اوضاع بازار مناسب نیست، معاملهگرانی که درگیر ترس میشوند، دست به فروش داراییهای خود میزنند.
به عبارت دیگر معاملهگران در این وضعیت دچار FOMO میشوند. FOMO مخفف عبارت Fear Of Missing Out به معنی ترس از دست دادن است که در نهایت منجر به طمع میشود. مثلا فرض کنید قیمت بیت کوین در یک روز به سرعت در حال رشد است. شما فکر میکنید که از این موقعیت جا ماندهاید و در اقدامی سریع، بدون بررسی به ارزشمند بودن این ارز در بازار، آن را خریداری میخرید. به این احساس ایجاد شده در فرایند معاملات، فومو گفته میشود.
شاخص VIX چگونه شکل گرفته است؟
برای شروع جالب است بدانید در سال 1993 زمانی که بازار مشتقه در حال شکلگیری و رشد بوده است از این ابزار به منظور یک معیار برای نوسان ضمنی هشت اختیار خریدوفروش S&P500 به کارگرفته میشد. به زبان ساده هدف از به کارگیری این شاخص در آن ابتدا، محاسبه مقدار نوسانات موجود در بازه زمانی کوتاهمدت در بازار بوده است. رفته رفته که بازار مشتقه ابعاد بیشتری در بازار پیدا کرد شاخص VIX نیز با معیارهای جدیدتری در این بازار به کارگرفته شد تا جایی که این روزها از این شاخص به عنوان یک فاکتور مهم برای اندازهگیری ترس و هیجان موجود در بازارهای مالی به منظور فرآیند سرمایهگذاری، استفاده میشود. شاخص VIX در بازار اختیار معامله هم استفاده میشود چرا که در این بستر هم نوساناتی وجود دارد که با استفاده از شاخص VIX میتوان میزان آن را بررسی و ارزیابی کرد.
بررسی شاخص VIX در بازار سهام
در یک تعریف ساده باید گفت که منظور از نوسان در بازار سهام، همان بالا و پایین رفتن ارزش قیمتی سهمها در بازار بورس است. سرمایهگذاران با بهرهگیری از ابزارهای موجود در بازار اختیار معامله یا آپشن سعی دارند که برای کم کردن مقدار ریسک در فرآیند سرمایهگذاری خود استفاده کنند. در صورتی که در این بستر هیجان اضافی تزریق شده باشد، سهامداران درگیر رفتار غیر طبیعی در بازار میشوند که درست در همین موقع افراد حرفهای با استفاده از شاخص VIX به اندازهگیری این هیجان و ترس در رفتار سهامداران میپردازند.
به این نکته مهم توجه داشته باشید، زمانی که مقدار اندیکاتور VIX در بازار سهام در پایینترین نوسان یا Volatility چیست؟ حالت خود قرار گرفته باشد به این معنا است که بازار سهام به بالاترین حالت خود رسیده و هر لحظه امکان ریزش و سقوط ارزش سهمها در این بازار وجود دارد. در این بازه زمانی سهامدارن تا حدودی نگران کم شدن ارزش قیمتی سهمهای خود هستند که پروسه سرمایهگذاری آنها با ریسک همراه خواهد بود.
در نقطه مقابل باید در نظر داشته باشید که مقدار بالای این پارامتر، به معنای در کف بودن ارزش سهمها در بازار بورس است و بهترین موقعیت برای ورود و سرمایهگذاری است. در این بازه زمانی هر لحظه امکان جهش و رشد بازار وجود دارد و افراد فعال در این حوزه میدانند که باید هرچه سریعتر وارد بازار شوند و پروسه خرید سهام را آغاز کنند. به این ترتیب میتوان گفت که ضریب همبستگی بازار سهام و شاخص VIX معکوس است. محدودههایی که برای شاخص VIX در نظر میگیرند به ترتیب زیر است:
- کمتر از ۱۲ به معنی ریسک پایینی است که سرمایه گذاران از آینده است.
- بین ۱۲ تا ۲۰ به معنی ریسک متعادل از آینده است.
- بالای ۲۰ به معنی ریسک زیاد است و سهامداران نسبت به آینده خوشبین نیستند.
اندیکاتور VIX چگونه اندازهگیری میشود؟
در بخشهای قبلی اشاره کردیم که از شاخص VIX به منظور اندازهگیری نوسانات مورد انتظار S&P500 برای 30 روز آینده استفاده میشود که با اختیار معامله در بورس شیکاگو مورد محاسبه قرار گرفته میشود. فرمولی که برای محاسبه این شاخص وجود دارد کمی پیچیده است اما در نهایت روند سادهای برای اندازهگیری پاراکتر مورد نظر، محسوب میشود. مولفههایی که در این فرمول استفاده میشوند عبارتند از:
- اختیارهای خرید و فروش با نزدیکترین سررسید
- اختیارهای دوره بعد آن با سررسید ۲۳ روز تا ۳۷ روز
- زمان سررسید اختیار
- مقدار آتی شاخص براساس قیمت اعمال اختیار معامله روی شاخص
- نرخ بهره بدون ریسک تا زمان سررسید
- میانه مابهالتفاوت سفارشات سرخط خرید و فروش اختیار معامله با قیمت اعمال مشخصشده
علاوه بر اینها موارد دیگری هم برای تحلیلگران مهم است که با استفاده از این موارد میتوانند میزان هیجان یا به اصطلاح ترس موجود در بازارهای مالی را اندازهگیری کنند. به صورت کلی فرمول محاسبه این شاخص بر اساس فرمول زیر است:
- T: زمان تا سررسید
- F: مقدار آتی شاخص براساس قیمت اعمال اختیار معامله روی شاخص
- K0: اولین قیمت اعمال کمتر از مقدار F
- Ki: قیمت اعمال iامین اختیار معامله out of the money: اختیار خرید اگر Ki>K0؛ اختیار فروش اگر Ki0؛ هم اختیار فروش و هم اختیار خرید اگر Ki=K0.
- ΔKi: فاصله بین قیمتهای اعمال براساس فرمول: ∆Ki=(K(i+1)-K(i-1))/ 2
- R: نرخ بهره بدون ریسک تا زمان سررسید
- Q(Ki): میانه مابهالتفاوت سفارشات سرخط خرید و فروش اختیار معامله با قیمت اعمال Ki
سخن آخر
همان طور که در بخش ابتدایی مقاله اشاره شد، در بازار سرمایه ابزارهای متنوعی به منظور ارزیابی شرایط و به خصوص میزان نوسانات موجود در این بازار وجود دارد. در این میان بعضی از ابزارها از اهمیت و محبوبیت بیشتری برخوردارند که شاخص VIX هم یکی از این ابزارها است. شاخص ویکس در اصل توسط آمریکاییها در روند معاملات بازارهای مالی و به خصوص بازار بورس شیکاگو استفاده میشود. با استفاده از این ابزار میتوان مقدار هیجان و ترس موجود در بازار را اندازهگیری و بررسی و بهترین موقعیت برای ورود و خروج از بازار را کشف کرد. در ادامه باید توجه داشت که چون فرآیند اوراق اختیار به شکل کامل در بازارهای مالی ایران انجام نمیشود، شاخص VIX در تحلیل بازار بورس ایران کاربرد چندانی ندارد و جای خالی آن احساس میشود. در صورتی که این ابزار در بازار بورس ایران قابل استفاده باشد، در بسیاری از شرایط هیجانی بازار میتوان به صورت منطقی برخورد کرد و میزان ریسک موجود در فرایند سرمایهگذاری را اندازهگیری کرد. پس به طور کل میتوان گفت یکی از گزینههای پر اهمیت برای چیدن استراتژی مناسب معاملاتی در بورس میتوانید از شاخص vix استفاده کنید.
دیدگاه شما