تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در داراییها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
آموزش اندیکاتور macd – اندیکاتور مکدی چیست و چه کاربردی در بازار بورس دارد؟
بسیاری از افراد به دنبال ابزارهایی برای بهینه کردن معاملات خود هستند که در این میان می توان به استفاده از اندیکاتورهای پر کاربرد در بورس اشاره داشت. در این بین یکی از بهترین اندیکاتورهای بورس، اندیکاتور macd است که قصد داریم در این مطلب راهنمای بورسی به آموزش اندیکاتور macd بپردازیم. آموزش اندیکاتور macd شامل نحوه دانلود اندیکاتور macd ، تنظیمات اندیکاتور macd و نحوه استفاده و سیگنال گرفتن از آن می باشد. اندیکاتور macd را با نام اندیکاتور مکدی هم می شناسیم و هرجا گفتیم مکدی منظورمان همان macd خواهد بود. جالب است بدانید که خیلی از افراد بر این باورند که استفاده از اندیکاتور های تحلیلی خیلی سخته و به دانش خاصی نیاز دارند، ولی اصلا این طور نیست.
ما در این مطلب با عنوان آموزش اندیکاتور macd به شما ثابت می کنیم که استفاده از انواع اندیکاتور ها به هیچ وجه سخت نیست و بسیار هم لذت بخش و کاربردی است.
آموزش اندیکاتور macd
اندیکاتور MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence می باشد. MACD یک اندیکاتور بسیار پرطرفدار است که در تحلیل تکنیکال کاربردهای بسیاری را از خود نشان داده است و بار ها کاربردی بودن و دقیق بودن خود را به تحلیل گران اثبات کرده است. اندیکاتور مکدی را می تواند برای شناسایی جنبه های کلی روند قیمت، جهت روند و مومنتوم مورد استفاده قرار داد. آنچه اندیکاتور MACD را بسیار حائز اهمیت کرده است این است که در حقیقت ترکیبی از دو نوع شاخص گوناگون است و این قضیه به میزان دقیق تر بودن آن اضافه کرده است.
اندیکاتور MACD از دو میانگین متحرک که می شود خط MACD و سیگنال با دوره های گوناگون به وجود می آید که البته نشان دهنده تاخیر دار بودن آن می باشد و جهت و طول روند را می توان با استفاده از این اندیکاتور تعیین کرد. جالب است بدانید که MACD به منظور رسم خط مکدی تفاوت مقادیر میان دو میانگین متحرک نمایی را محاسبه می کند و از آن خط یک EMA دوره ۹ را ارزیابی می کند که خط سیگنال نام دارد و در ادامه اختلاف میان دو خط مکدی و سیگنال به عنوان یک هیستوگرام که در بالا و پایین یک خط صفر مرکزی در نوسان است، ترسیم خواهد شد. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از مومنتوم یا همان فشار یا شدت قدرت حرکت، مورد استفاده قرار می گیرد.
کاربرد اندیکاتور MACD
به همان صورت که گفته شد از اندیکاتور MACD استفاده های گوناگونی به عمل می آید. از جمله ارزیابی واگرایی MACD که واگرایی در اندیکاتور MACD و خط روند رخ می دهد و بعد از آن ریزش و یا گارد صعودی را در روند سهم مشاهده خواهیم کرد. همین طور وقتی که دو خط سیگنال و مک دی یک دیگر را قطع کنند، هم نوعی سیگنال خرید و فروش به شمار خواهد رفت که البته به تنهایی قابلیت استناد را نخواهد داشت و می بایست حتما در کنار ابزار های دیگر تحلیل تکنیکال به صورت صحیح مورد استفاده قرار گیرد. از اندیکاتور مکدی بر حسب مورد در سایر موارد مانند موج شماری امواج الیوت و یا تلفیق با اندیکاتور های دیگر برای خرید و فروش نیز بهره گرفته می شود که بسته به جای خود در همانجا باید آموزش آن را خدمت شما عزیزان ارائه دهیم.
واگرایی در اندیکاتور مکدی
برای تحلیل گران تکنیکال واگرایی عاملی حائز اهمیتی در راستای تخمین زدن روند سهم می باشد که به وسیله شناسایی آن قابلیت متنوع سازی پرتفوی فراهم خواهد شد و این موضوع بسیار مهم است. در نظر داشته باشید که تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم قابل انجام خواهد بود، از همین روی اندیکاتور جزو ابزارهای دقیق به منظور شناسایی واگرایی ها در روند نموداری به شمار می رود. در ادامه باید گفت که به خاطر این که واگرایی خلاف جهت مسیر حرکت سهم می باشد، امکان این که مسیر کامل نشود وجود خواهد داشت و چنانچه مبنای خرید را تنها بر پایه واگرایی ها بگزاریم، درصد شکست در معاملات زیاد تر خواهد شد. این واگرایی رو با استفاده از اندیکاتور مدکی هم می توان مشاهده کرد.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
به عبارت دیگر، واگرایی در این اندیکاتور زمانی رخ می دهد که MACD و قیمت در یک جهت قرار نگیرند. برای مثال، واگرایی صعودی زمانی رخ خواهد داد که قیمت پایین تر و MACD بالاتر رفته باشد. گفتنی است که حرکت قیمت می تواند شواهدی از روند فعلی را در اختیار ما قرار دهد، ولی تغییرات در شتاب آن که به وسیله MACD مشهود است، می تواند بعضی اواقت برعکس شود، البته می توان گفت که واگرایی نزولی برعکس این رفتار خواهد کرد و در واقع زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت بالاتری را ثبت کند، در حالی که MACD مقدار پایین تری را نمایش دهد.
اجزای اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی کلاسیک شامل یک هیستوگرام که خطوط عمودی مشکی هستند و ۲ خط می باشد که معمولا این دو خط را با رنگ های آبی و قرمز نشان می دهند. خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته شده است. اندیکاتور MACD جدید هم از یک هیستوگرام و یا همان نمودار میله ای و خط قرمز رنگ که همان خط سیگنال است، تشکیل شده است.
قوانین مکدی برای خرید
- میانگین متحرک با دوره زمانی ۵۰، بالای میانگین متحرک با دوره زمانی ۱۰۰ قرار گرفته باشد
- هیستوگرام MACD صعودی باشد
- اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش یا همان Over sold قرار داشته باشد
قوانین مکدی برای فروش
- میانگین متحرک با دوره زمانی ۵۰، پایین میانگین متحرک با دوره زمانی ۱۰۰ قرار گرفته باشد
- هیستوگرام MACD نزولی باشد
- اسیلاتور MACD در منطقه اشباع فروش یا همان Over bought قرار داشته باشد
درک بهتر آموزش اندیکاتور macd
این موضوع را در خاطر داشته باشید که وقتی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره ای که اغلب با خط آبی نمایش داده می شود، بالای میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره که اغلب با خط قرمز نمایش داده می شود، قرار گیرد، اندیکاتور مکدی از ارزشی مثبت و وقتی که زیر آن قرار گیرد، از ارزشی منفی برخوردار خواهد شد. فاصله بین مکدی و خط مبنا که به آن Base Line هم گفته می شود، در واقع بیانگر فاصله میان ۲ میانگین متحرک نمایی خواهد بود.
قابلیت های خوب و وبد اندیکاتور مک دی
با توجه به این موضوع که اندیکاتور مکدی یکی از پر کاربرد ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال به حساب می آید، می توان این طور نتیجه گرفت که احتمالا مورد توجه قرار گرفتن آن در تمامی این سال ها بی دلیل نبوده است. اندیکاتور MACD به علاوه سااده بودن، قابلیت بررسی هم زمان قدرت روند و قدرت بازگشت را خواهد داشت که همین قابلیت های مثبت، آن را در میان اندیکاتورها رایج کرده است. به علاوه این قابلیت های مثبتی که برای اندیکاتور مکدی نام بردیم، این اندیکاتور هم مثل دیگر اندیکاتورها با کمی تاخیر همراه خواهد بود.
نکته مهم : در نظر داشته باشید که به منظور استفاده صحیح از اندیکاتور MACD نیازی نخواهد بود تا فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید و بلد باشید، بلکه تنها کافیست نحوه استفاده از آن را در کنار کاربرد های آن بلد باشید.
خلاصه مطلب
همانطور که گفتیم یکی از محبوب ترین، پر استفاده ترین و در عین حال ساده ترین اندیکاتورها، اندیکاتور مکدی (MACD) یا اندیکاتور مک دی می باشد. آموزش اندیکاتور macd واقعا ساده است و شما عزیزان برای آموزش اندیکاتور مکدی نیازی به هیچ مطلب دیگری جز این مطلب نخواهید داشت. مکدی در حقیقت یک اسیلاتور به منظور نشان دادن رابطه میان دو میانگین متحرک قیمتی است. در نمایش نموداری مکدی، اجزای اندیکاتور MACD به شکل ۲ خط مکدی و خط سیگنال و جزء سوم که هیستوگرام باشد، نمایان خواهند شد. جالب است بدانید که اندیکاتور MACD ، با کم کردن میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره محاسبه و به شکل خط نمایان می سازد. خطی که نشان دهنده میانگین متحرک نمایی خود MACD می باشد هم خط سیگنال نام گرفته است، بخاطر این که سیگنال های خرید و فروش به وسیله این خطر صادر خواهد شد.
اندیکاتور مکدی معمولا با نمودار میله ای به نام هیستوگرام همراه است که بیانگر فاصله میان خط MACD و خط سیگنال خواهد بود. وقتی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره ای که همان خط آبی است، بالای میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره که خط قرمز خواهد بود، قرار گیرد، اندیکاتور مکدی دارای ارزشی مثبت و وقتی که در زیر آن قرار گیرد، ارزشی منفی خواهد داشت. شایان ذکر است که فاصله میان مکدی و خط مبنا بیانگر فاصله میان ۲ میانگین متحرک نمایی خواهد بود. محبوبیت این اندیکاتور تا حدی زیاد است که عبارت دانلود اندیکاتور macd یکی از پر سرچ ترین عبارات در خصوص با بازارهای مالی در ایران به حساب می آید و این موضوع نشان از کاربردی بودن و ساده بودن این اندیکاتور است.
از اندیکاتور مکدی به ۳ روش می توانید در معاملات خود استفاده کنید که شامل؛ تقاطع خط سیگنال ، تقاطع خط صفر که همان خط مبناست و واگرایی ها می شود. در معاملات با اندیکاتور MACD مدیریت سرمایه، اعمال فیلترهای بیشتر برای ورود به معامله و دریافت تاییدیه های بیشتر، بسیار حائز اهمیت است. هر کدام از این ۳ کاربرد معاملاتی را قادر خواهید بود با هم ترکیب کنید و سیستم جدیدی برای معاملات به وجود آورید. این فیلترها و تاییدیه ها احتمال صدور سیگنال های کاذب را کم تر از همیشه خواهد کرد، ولی موجب کم شدن سود در خرید و فروش های شما خواهد شد. این میزان کارآمدی از این اندیکاتور موجب شده است تا اندیکاتور مکدی یکی از محبوب ترین ابزار کمکی در بازارهای مالی برای تریدر ها و تحلیلگران به حساب آید و شما عزیزان هم به سادگی قادرید استفاده از این اندیکاتور را با استفاده از همین مطلب تحت عنوان آموزش اندیکاتور macd فرا بگیرید و از آن کسب سود کنید.
کالیبراسیون اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال با استفاده از الگوریتم آتوماتای سلولی به منظور استفاده در معاملات با تواتر بالا
1 گروه مهندسی مالی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
2 گروه اقتصاد، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران.
3 گروه مدیریت ، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
4 گروه حسابداری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
چکیده
هدف این پژوهش بومی سازی شاخص های تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار تهران به منظور پیش بینی روندهای حرکت قیمت سهام در پیاده سازی انجام معاملات با بسامد بالا به روش مومنتوم می باشد. دراین پژوهش با استفاده از الگوریتم آتوماتای سلولی به کالیبراسیون اندیکاتور های ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک ﻧﻤﺎﯾﯽ، ﺑﻮﻟﯿﻨﮕﺮ ﺑﺎﻧﺪز، ﺷﺎﺧﺺ ﻗﺪرت ﻧﺴﺒﯽ، درﺟﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات، اندیکاتور استوکاستیک و اندیکاتور شاخص جریان مالی پرداخته شد. در این پژوهش داده های بررسی شده به عنوان جامعه آماری، معاملات انجام شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه سه ساله از 01/05/1395 الی 31/04/1398 میباشد. نتایج بدست آمده گویای لزوم تغییر دوره های تناوب محاسبات اندیکاتورها میباشد، بطوری که اندیکاتور های ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک ﻧﻤﺎﯾﯽ از 14 روز به 2 روز، ﺑﻮﻟﯿﻨﮕﺮ ﺑﺎﻧﺪز از 20 روز به 2 روز، ﺷﺎﺧﺺ ﻗﺪرت ﻧﺴﺒﯽ از 14 روز به 13 روز، درﺟﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات از 12 روز به 2 روز ، اندیکاتور استوکاستیک از 14 روز به 4 روز و اندیکاتور شاخص جریان مالی از 14 روز به 20 روز تغییر پیدا کرد. نتیجه این تغییرات منجر به افزایش قدرت پیش بینی به ترتیب اندیکاتورهای یاد شده 1.35% ، 36.90%، 1.89%، 30.52%، 64.20%، 0.24% گردید.
کلیدواژهها
20.1001.1.22519165.1400.12.47.2.0
عنوان مقاله [English]
Technical Analysis indicators calibration using Cellular Automaton Algorithm for use in high-frequency trading
نویسندگان [English]
- alireza Ahmadi 1
- Ali Paytakhti Oskooi 2
- Siroos Fakhimi Azar 3
- Younes Badavar Nahandi 4
1 Department of Financial Engineering, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz,, Iran.
2 Department of Economic , Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran.
3 Department of management, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran.
4 Department of Accounting, Tabriz Branch, Islamic Azad University,Tabriz, Iran
چکیده [English]
The present study was conducted with the aim of localizing technical analysis indicators in the Tehran Stock Exchange in order to predict stock price movement trends in implementing high frequency trading by the momentum method. In this study, calibration of exponential moving average, Bollinger Bands, Relative Strength Index (RSI), degree of difference, stochastic indicator and cash flow index was performed using cellular automata algorithm. The statistical population of this research consists of data obtained from transactions performed in the Tehran Stock Exchange during a three-year period from 7/23/2019 to 7/22/2019. According to the obtained results, there is a need to change the periodicity of the indicators calculations, so that the indicators of exponential moving average, Bollinger Bands, relative strength index, degree of difference, the stochastic indicator, the cash flow index have been changed from 14 to 2 days, 20 to 2 days, 14 to 13 days, 12 to 2 days, 14 to 4 days, and 14 to 20 days, respectively. As a result of the changes made, the increases in predictive power of the above indicators were achieved up to 1.35%, 36.90%, 1.89%, 30.52%, 64.20%, 0.24%, respectively.
اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی یا RSI (Relative Strength Index) ، اندیکاتور مشهوری است که توسط یک تحلیلگر تکنیکال به نام J. Welles Wilder ساخته شده و به معاملهگران کمک می کند تا قدرت بازار فعلی را ارزیابی کنند.
RSI از نظر شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش در بازار مشابه Stochastic است.
همچنین RSI از 0 تا 100 مقیاس بندی می شود.
به طور معمول، میزان 30 یا پایین تر نشان دهنده شرایط اشباع فروش و افزایش احتمال تقویت قیمت (صعودی) است.
برخی از معامله گران در این شرایط تفسیر می کنند که یک نماد (در فارکس خرید و فروش جفت ارز) که در اشباع فروش قرار دارد نشانگر این است که روند نزولی احتمالاً معکوس خواهد شد، این بدان معناست که فرصتی برای خرید مهیا است.
میزان 70 یا بالاتر نشان دهنده شرایط اشباع خرید و احتمال بازگشت قیمت به سمت نزول است.
برخی از معامله گران در این شرایط محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی تفسیر می کنند که یک نماد که در اشباع خرید قرار دارد نشانگر این است که روند صعودی احتمالاً معکوس خواهد شد، این بدان معناست که فرصتی برای فروش مهیا است.
معامله گرانی که از شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده می کنند، علاوه بر شاخص های اشباع خرید و فروش ذکر شده در بالا، به دنبال کراس یا تقاطع خط میانی هم هستند.
حرکت از زیر خط مرکزی (محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی 50) به بالا نشان دهنده روند صعودی است.
یک کراس خط میانی (۵۰) که از سمت پایین به بالا انجام گیرد و به سمت ۷۰ حرکت کند، نشان می دهد روند بازار در حال افزایش است و تا زمانی که شاخص مقاومت نسبی به خط 70 نزدیک میشود به عنوان یک نشانه صعودی در نظر گرفته می شود.
حرکت از بالای خط مرکزی (50) به پایین نشان دهنده روند نزولی است.
یک کراس خط میانی (۵۰) که از سمت بالا به پایین انجام گیرد و به سمت ۳۰ حرکت کند، نشان می دهد روند بازار در حال کاهش است و تا زمانی که شاخص مقاومت نسبی به خط ۳۰ نزدیک میشود به عنوان یک نشانه نزولی در نظر گرفته می شود.
چگونه با RSI ترید کنیم
RSI را می توان دقیقاً مانند stochastic استفاده کرد.
بسته به اشباع خرید یا فروش، می توانیم از آن برای انتخاب سقف و کف استفاده کنیم.
در زیر نمودار 4 ساعته EUR / USD آورده شده است.
EUR / USD در هفته کاهش داشته است و طی دو هفته حدود 400 پیپ کاهش قیمت را شاهد بوده است.
در 7 ژوئن، در زیر سطح 1.2000 معامله می شده است.
با این حال، اندیکاتور RSI به محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی زیر 30 کاهش یافته است و این نشان می دهد که دیگر هیچ فروشنده ای در بازار باقی نمانده و این نزول می تواند پایان یابد.
قیمت سپس معکوس شد و طی چند هفته آینده صعودی شد.
تعیین روند با استفاده از اندیکاتور RSI
یکی دیگر از دلایل اینکه شاخص مقاومت نسبی ابزاری بسیار محبوب است این است که میتواند برای تایید شکلگیری یک روند، استفاده شود. اگر فکر می کنید روندی در حال شکل گیری است، نگاهی سریع به اندیکاتور RSI بیندازید و بررسی کنید که بالاتر یا پایینتر از 50 است.
اگر به دنبال روند صعودی احتمالی هستید، مطمئن شوید که RSI بالای 50 باشد.
اگر به دنبال روند نزولی احتمالی هستید ، مطمئن شوید که RSI زیر 50 باشد.
در ابتدای نمودار بالا ، می بینیم که روند نزولی احتمالی در حال شکل گیری است.
برای جلوگیری از جعل، می توان صبر کرد تا شاخص مقاومت نسبی از زیر 50 عبور کند تا روند ما را تأیید کند.
مطمئناً ، با عبور شاخص مقاومت نسبی از زیر 50 ، تایید خوبی است که روند نزولی در واقع شکل گرفته است.
اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index یا RSI) یک اندیکاتور مومنتومی است که در تحلیل تکنیکال محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی به کار می رود و تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید (Overbought) و یا اشباع فروش (Oversold) در قیمت سهام یا سایر داراییها اندازهگیری میکند. RSI به شکل یک اوسیلاتور (Oscillator) نمایش داده میشود (یک خط روند در میان دو محدوده حد بالا و پایین) که میتواند بین مقادیر ۰ تا ۱۰۰ نوسان کند. این اندیکاتور ابتدا توسط ولز وایدلر (J. Welles Wilder) و در کتاب وی با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملات تکنیکال (New Concepts in Technical Trading Systems)» مطرح شد.
تفسیر و استفاده از RSI به طور سنتی این گونه است که اگر شاخص بالاتر از عدد ۷۰ را نشان دهد، قیمت در منطقه اشباع خرید یا بیش از حد ارزشگذاری قرار دارد و در نتیجه ممکن است یک اصلاح قیمت یا پولبک (pullback) داشته باشد. هنگامی که RSI پایینتر از عدد ۳۰ را نشان دهد، به این معنی است که در منطقه اشباع فروش قرار دارد و انتظار افزایش قیمت را خواهیم داشت.
فرمول RSI
محاسبه RSI از دو بخش تشکیل شده است که اولین بخش آن فرمول زیر است:
در این فرمول، میانگین سود و میانگین ضرر، درصد میانگین سود یا ضرری است که در دوره مورد محاسبه اتفاق افتاده است. در این فرمول برای میانگین ضرر از مقادیر مثبت استفاده شده است.
به صورت استاندارد در محاسبه RSI از ۱۴ دوره استفاده میشود. به عنوان مثال تصور کنید بازار در ۱۴ دوره گذشته، به طور میانگین ۷ روز سود ۱% و هفت روز دیگر با ضرری حدود ۰.۸% بسته شده است. محاسبه برای RSI اولیه به این صورت است:
با فرض این که بخواهیم RSI را برای ۱۴ دوره محاسبه کنیم، محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی قسمت دوم محاسبه به صورت زیر است. این مرحله نتایج را هموارتر میکند: (عدد به دست آمده از بخش دوم فرمول RSI، عدد نهایی اندیکاتور RSI است که در نمودار میبینید).
محاسبه RSI
با استفاده از فرمولهای بالا میتوان RSI را محاسبه کرد. اندیکاتور RSI در زیر نمودار قیمتی دارایی قرار میگیرد.
اگر تعداد و اندازه کندلهای صعودی بیشتر باشد، RSI نیز افزایش مییابد و اگر تعداد و اندازه کندلهای نزولی بیشتر باشد، RSI نیز افت میکند. قسمت دوم فرمول برای هموار کردن نتایج به کار میرود تا RSI تنها در یک بازار کاملا صعودی یا کاملا نزولی به ۰ یا ۱۰۰ نزدیک شود.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، شاخص RSI میتواند مدت زمان طولانی در منطقه اشباع خرید باقی بماند در حالیکه روند سهام صعودی است. به طریق مشابه ممکن است در روند نزولی سهام، این اندیکاتور برای مدت طولانی در منطقه اشباع فروش باقی بماند. این موضوع اغلب برای تحلیلگران تازهکار گیج کننده است، اما اگر یاد بگیرید چطور در بازار رونددار از این اندیکاتور استفاده کنید این مسئله برایتان روشن خواهد شد.
RSI به ما چه میگوید؟
روند اصلی سهام یا هر دارایی دیگر، کلید اصلی برای اطمینان از درک صحیح اندیکاتور است. به عنوان مثال، تحلیلگر تکنیکال مشهور بازار سرمایه، کنستانس براون (Constance Brown)، این عقیده را داشت که شرایط اشباع فروش در نمودار RSI هنگامی که روند صعودی باشد، احتمالا در عددی بالاتر از ۳۰% و شرایط اشباع خرید در روند نزولی در سطحی پایینتر از ۷۰% اتفاق میافتدند.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، طی یک روند نزولی، RSI به جای رسیدن به سطح ۷۰% به سطح ۵۰% رسیده است. سرمایهگذاران از این موضوع میتوانند به عنوان علامتی برای شرایط نزولی روند استفاده کنند. بسیاری از سرمایهگذاران در صورت وجود روند قوی، برای شناسایی بهتر شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش، از یک خط روند (Trendline) افقی استفاده میکنند که بین محدوده ۳۰% و ۷۰% رسم میشود. با این حال هنگامی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلند مدت قرار دارد تغییر سطوح اشباع خرید و فروش ضرورتی ندارد.
یک مفهوم مرتبط برای استفاده از سطوح اشباع خرید و فروش متناسب با روند، تمرکز بر سیگنالهای معاملاتی و تکنیکهای منطبق با روند است. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی در زمانی که قیمت در یک روند صعودی است و سیگنالهای نزولی هنگامی که روند قیمت نزولی است، باعث جلوگیری از ایجاد سیگنالهای اشتباه توسط RSI میشود.
نمونهای از واگرایی RSI
واگرایی صعودی (Bullish Divergence) زمانی اتفاق میافتد که RSI در منطقه اشباع فروش بوده و کفی را ایجاد کند که بالاتر از کف قبلی باشد، از طرفی قیمت نیز کفی را ایجاد کند که پایینتر از کف قیمتی قبلی باشد. در این صورت، قیمت میتواند یک مومنتوم (حرکت) صعودی قوی ایجاد کند. اگر قیمت بتواند محدوده اشباع فروش را به سمت بالا بشکند برای مدتی طولانی روندی صعودی را در پیش خواهد گرفت.
واگرایی نزولی (Bearish Divergence) زمانی اتفاق میافتد که RSI سقفی پایینتر از سقف قبلی ایجاد کند در حالی که قیمت در همان زمان سقفی بالاتر از سقف قبلی ایجاد کرده است. این اتفاق نیز سیگنال حرکت نزولی صادر میکند.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید هنگامی که RSI یک کف، بالاتر از کف قبلی و قیمت کفی پایینتر از کف قبلی تشکیل میدهد، یک واگرایی صعودی ایجاد میشود. این سیگنال، سیگنال معتبری بوده، اما واگراییها هنگامی که سهام در یک روند طولانی مدت و با ثبات باشند، نادر هستند. انعطافپذیری در مشخص کردن نقاط اشباع خرید یا اشباع فروش به شناسایی سیگنالهای بالقوه کمک بیشتری میکند.
نمونهای از شکست سوئینگ با استفاده از RSI
یک تکنیک معاملاتی دیگر نیز با استفاده از مشخص کردن نقاط اشباع خرید و فروش در RSI استفاده میشود. این سیگنال به عنوان شکست سوئینگ (Swing Rejection) شناخته میشود و از چهار مرحله تشکیل شده است. مثال زیر در مورد شکست سوئینگ صعودی (Bullish Swing Recetion) است:
۱- RSI در منطقه اشباع فروش قرار گیرد.
۲- RSI از سطح ۳۰ درصد به سمت بالا حرکت کند.
۳- RSI دوباره کاهش پیدا کند اما به منطقه اشباع فروش وارد نشود.
۴- RSI سقف قبلی خود را بشکند.
همانطور که در نمودار زیر میبینید. اندیکاتور RSI وارد اشباع فروش شده است، سطح ۳۰ درصد را شکسته و دوباره به آن بازگشته است. سپس دوباره به بالا رفته و سقف قبلی را شکسته است. استفاده از RSI در این روش بسیار شبیه ترسیم خطوط روند روی نمودار قیمت است.
اما از همین روش میتوان سیگنال نزولی گرفت. مثال زیر در مورد شکست سوئینگ نزولی (Bearish Swing Rejection) است:
۱- RSI در منطقه اشباع خرید قرار گیرد.
۲- RSI از سطح ۷۰ درصد به سمت پایین حرکت کند.
۳- RSI دوباره افزایش پیدا کند اما به منطقه اشباع خرید وارد نشود.
۴- RSI کف قبلی خود را بشکند.
نمودار زیر نمونهای از سیگنال رد کردن نوسان نزولی را نشان میدهد. مانند اکثر تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال نیز هنگامی که مطابق با روند دراز مدت غالب باشد، قابل اطمینانتر خواهد بود. احتمال کمتری وجود دارد که سیگنالهای نزولی در روند نزولی، سیگنال اشتباهی باشند.
تفاوت میان MACD و RSI
اندیکاتور MACD (MACD یا Moving Average Convergence Divergence) یکی دیگر از اندیکاتورهای دنبال کننده روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک (Moving Average) قیمت را نشان میدهد. MACD با کسر میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average یا EMA) ۲۶ دوره از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره محاسبه میشود. نتیجه این محاسبه به دست آمدن خط MACD است.
سپس یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه که به نام “خط سیگنال” MACD شناخته میشود در بالای آن رسم میشود که به عنوان ارائه دهنده سیگنالهای خرید و فروش عمل میکند. معاملهگران معمولا هنگام عبور MACD از خط سیگنال خود، سهام را خریداری کرده و هنگامی که MACD از زیر خط سیگنال عبور کرد آن را میفروشند.
همانطور که گفته شد، RSI برای نشان دادن مناطق اشباع خرید و فروش طراحی شده است. این اندیکاتور از میانگین سود و زیان قیمت در یک بازه زمانی مشخص محاسبه میشود و مقادیری بین ۰ تا ۱۰۰ دارد.
MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را اندازهگیری میکند، در حالی که RSI تغییرات قیمت در رابطه با بالاترین و پایینترین قیمت اخیر را اندازه میگیرد. این دو شاخص اغلب با هم استفاده میشوند تا تصویر تکنیکال کاملتری از بازار را در اختیار تحلیلگران قرار دهند.
این اندیکاتورها هر دو مومنتوم داراییها را اندازهگیری میکنند. با این حال، در هنگام محاسبه آنها از عوامل متفاوتی استفاده میشود. بنابراین گاهی اوقات سیگنالهای متناقضی ارائه میدهند. به عنوان مثال، ممکن است RSI برای مدت زمان طولانی در منطقه اشباع خرید باشد که نشان دهنده سیگنال محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی فروش است. در عین حال، MACD نشان دهد که حرکت صعودی قیمت همچنان ادامه دارد. اما در هر دو اندیکاتور، واگرایی نشان دهنده تغییر روند آتی است.
محدودیتهای RSI
RSI حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه کرده و نتایج را به صورت یک اوسیلاتور نمایش میدهد که میتواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند اکثر اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای آن هنگامی که مطابق با روند بلند مدت باشد از اطمینان بیشتری برخودار است.
سیگنالهای برگشتی واقعی بسیار نادر هستند و جدا کردن آنها از سیگنالهای اشتباه دشوار است. به عنوان مثال، یک کندل مثبت کاذب می تواند یک کراساور صعودی ایجاد کرده و به دنبال آن ناگهان سهام سقوط کند. از طرف دیگر ممکن است یک کندل منفی کاذب یک کراساور نزولی ایجاد کند ولی قیمت سهم جهش صعودی ناگهانی داشته باشد.
از آنجا که محاسبه اندیکاتور قدرت نسبی اندیکاتور میزان مومنتوم را نشان میدهد، هنگامی که دارایی یک حرکت قابل توجه در هر دو جهت داشته باشد، میتواند برای مدت طولانی در مناطق اشباع خرید یا فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازار نوسانی که قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی در نوسان است، بیشترین کاربرد را داد.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
دیدگاه شما