سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا


سهام آمریکا و آسیا رشد کرد

سهام آمریکا و آسیا در شروع معاملات هفتگی بازارها پس از این که آمریکا تهدید تعرفه‌ای خود علیه مکزیک را لغو کرد، با رشد همراه شد و پزوی مکزیک جهش کرد.

به گزارش «کالاخبر» به نقل از رویترز، روز دوشنبه، پس از اینکه آمریکا تهدید تعرفه‌ای خود علیه مکزیک که برای مقابله با مهاجرت غیرقانونی انجام شده بود، را لغو کرد، سهام آمریکا و آسیا رشد و پزوی مکزیک جهش کرد. این درحالی بود که انتشار گزارش ضعیف اشتغال آمریکا در روز جمعه، احتمال کاهش نرخ بهره را بالا برد و بازارها را تقویت کرد .

با اخبار بر طرف شدن تعرفه‌های مکزیک، پزوی این کشور در آغاز معاملات دوشنبه ۱.۷۵ درصد در برابر دلار جهش کرد و به نرخ برابری ۱۹.۲۵۷۹ رسید .

اما این آسودگی خیال به طور گسترده در بازارها حاکم بود، چرا که سرمایه‌گذاران وحشت داشتند جنگ تجاری آمریکا در دو جبهه مختلف، اقتصاد این کشور را به رکود بکشاند .

شاخص ای‌مینی اس‌اندپی ۵۰۰ آمریکا در ساعات معاملات آسیایی ۰.۴ درصد رشد کرد .

در همین ساعات، نرخ سود اوراق ۱۰ ساله خزانه‌داری آمریکا، که در روز جمعه به پایین‌ترین سطح ۲۱ ماهه ۲.۰۵۳ درصد مواجه شده بود، ۳ صدم درصد جهش کرد و به ۲.۱۱۵ درصد رسید .

نیکی ژاپن ۱.۵۲ درصد جهش کرد و کوسپی کره‌جنوبی هم ۰.۵۵ درصد بالا آمد .

این درحالی بود که بازارهای سهام استرالیا به علت تعطیلات رسمی بسته بود و گسترده‌ترین شاخص سهام آسیا-اقیانوسیه ام‌اس‌سی‌آی در خارج از ژاپن، بدون تغییر باقی ماند .

بهبود ریسک‌پذیری در بازارهای ارز هم باعث تقویت ۰.۱۵ درصدی نرخ برابری دلار با ین ژاپن شد. ین امروز در نرخ برابری ۱۰۸.۳۸ معامله شد .

ماساهیرو ایچیکاوا، استراتژیست ارشد شرکت سرمایه‌گذاری سومیتومو میتسوئی، گفت: توافق آمریکا با مکزیک، حال‌وهوای بازارها را تقویت کرده، در حالی که انتظار کاهش نرخ بهره فدرال‌رزرو هم باعث بالا رفتن قیمت سهام شده است .

او اضافه کرد: با این حال در شرایطی که همچنان در تنش‌های تجاری بین آمریکا و چین، که مهمترین مسأله بازارهای جهانی است، پیشرفت زیادی صورت نگرفته، سود سهام ممکن است به همین میزان محدود شود .

یکه‌‌تازی دلار آمریکا در بازارها

دنیای‌اقتصاد : ارزش دلار آمریکا به بالاترین سطح خود در ۲۰سال گذشته رسیده است. پس از آخرین اقدامات فدرال‌‌رزرو برای کنترل تورم در آمریکا که باعث تقویت دلار شد، واحد پول در این کشور در برابر ارزهای اصلی اروپایی به صعود خود ادامه داد و یورو و پوند را به پایین‌‌ترین حد خود رساند. به گزارش تجارت‌فردا، همان‌طور که انتظار می‌‌رود در زمان بحران‌‌ها، سرمایه‌‌گذاران از بازار سرمایه و دیگر بازارهای مالی به سمت پناهگاه‌های امن مالی همچون طلا و دلار کوچ می‌کنند، در بحران‌‌های جهانی حال حاضر دنیا نیز تمایل به خرید دلار افزایش یافته است.

یکه‌‌تازی دلار آمریکا در بازارها

یکی از مهم‌ترین دلایل تقویت دلار سیاست‌‌های تهاجمی ضدتورمی بانک مرکزی آمریکاست. پس از آنکه نرخ تورم در این کشور به بالاترین سطح خود در ۴۰سال گذشته رسید، بانک مرکزی آمریکا شروع به تشدید سیاست‌‌های پولی انقباضی خود کرد. بخشی از این تورم ناشی از افزایش تقاضا پس از بهبود شرایط همه‌‌گیری کرونا بود؛ ولی بخش دیگر تورم بالا در این کشور به‌دلیل اختلال در زنجیره تامین و کاهش و تولید و عرضه در سطح جهانی بود که با بروز جنگ روسیه و اوکراین این فشار بیش از پیش خود را نشان داد. قیمت‌‌های بالای نفت و گاز سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا طبیعی باعث شد هزینه‌های گرمایش خانه و هزینه‌های مربوط به حمل‌‌ونقل به‌شدت صعود کند؛ به‌طوری‌‌که نرخ تورم ماهانه در آمریکا را از سطح ۷/ ۱درصد در ژانویه۲۰۲۱ به سطح ۶/ ۸درصد در ماه مه امسال برساند.

اما این روند افزایش قیمت همچنان ادامه یافت و طبق داده‌های دولتی که از سوی وزارت کار آمریکا منتشر شده، شاخص قیمت مصرف‌‌کننده سریع‌‌تر از حد انتظار رشد کرده و به سطح ۱/ ۹درصدی طی ۱۲ماه گذشته منتهی به ژوئن رسیده است. بانک مرکزی آمریکا با هدف کنترل افزایش تورم، نرخ بهره را افزایش داد؛ اقدامی که به اعتقاد کارشناسان نمی‌‌تواند نرخ تورم را بدون ایجاد رکود اقتصادی، پایین بیاورد. نتایج تحقیق جدید کارشناسان اقتصادی نشان می‌‌دهد ایالات متحده برای مقابله با فشارهای تورمی باید نرخ بیکاری را به ۵/ ۷درصد افزایش دهد. این برآوردها که به وسیله یک تیم از محققان از جمله دو اقتصاددان ارشد صندوق بین‌‌المللی پول انجام شده حاکی است نرخ بیکاری آمریکا باید به ۵/ ۷درصد افزایش یابد تا تورم مهار شود.

این در شرایطی است که نرخ بیکاری آمریکا هم‌‌اکنون حدود ۷/ ۳ درصد است. این تحقیق با مطالعه رفتار بازار کار و تورم آمریکا انجام شده است. فدرال‌‌رزرو آمریکا طی ماه‌های اخیر مجبور شده است برای کاهش تورم نرخ بهره را افزایش دهد که این اقدام به ضرر رشد اقتصادی بوده است. اما علاوه بر تهدید رکود در آمریکا، افزایش نرخ بهره و تقویت دلار اقتصاد سایر کشورها را نیز عمیقا تحت تاثیر قرار می‌‌دهد. اهمیت ارزش دلار از آن جهت است که اغلب شرکت‌های چندملیتی و موسسات مالی فارغ از موقعیت جغرافیایی خود از دلار برای قیمت‌‌گذاری کالاها و تسویه‌‌حساب‌‌های مالی استفاده می‌‌کنند. قیمت بسیاری از کالاها از انرژی گرفته تا مواد غذایی هنگام خرید و فروش در بازارهای جهانی اغلب با دلار محاسبه می‌‌شوند. به این ترتیب، درک عوامل اقتصادی افزایش ارزش دلار بسیار مهم است.

در همین راستا، ژنگیانگ جیانگ، رابرت جی ریچموند و تونی ژانگ در مقاله‌‌ای که با نام «درک قدرت دلار» در اکتبر۲۰۲۲ در ژورنال NBER به چاپ رسید، افزایش ارزش دلار را به تغییرات عرضه و تقاضای دارایی ناشی از عوامل اقتصادی اولیه نسبت می‌‌دهند. آنها در این مقاله به دنبال یافتن عوامل موثر بر افزایش ارزش دلار در دو دهه گذشته هستند. یافته‌های کلیدی این مقاله نشان می‌‌دهد که افزایش پس‌‌انداز خالص سرمایه‌‌گذاران، افزایش نرخ‌‌های سیاست پولی ایالات متحده نسبت به سایر نقاط جهان و تغییر در تقاضای سرمایه‌‌گذاران برای دارایی‌‌های ایالات متحده تقریبا به همان اندازه در افزایش ارزش دلار نقش داشته است. این پژوهشگران همچنین در بخشی از مقاله خود، تاثیر تغییرات احتمالی تقاضای آینده برای دارایی‌‌های ایالات متحده را بر ارزش دلار بررسی می‌‌کنند. در ادامه خلاصه‌‌ای از این مقاله ارائه می‌‌شود.

هژمونی دلار

حدود ۱۸۰نوع ارز در جهان وجود دارد؛ اما تنها تعداد انگشت‌‌شماری از این ارزها نقش اصلی را در معاملات جهانی، امور مالی و ذخایر بانک مرکزی کشورها بازی می‌‌کنند. اما این موضوع تازه‌‌ای نیست. در سال‌های پس از جنگ جهانی اول، پوند انگلستان برای دهه‌های متوالی، ارز غالب جهان محسوب می‌‌شد. پس از جنگ جهانی دوم و با تضعیف اقتصاد اروپای سوخته در جنگ، آمریکا که به‌دلیل بعد مسافت و جغرافیای استراتژیک از صدمات جنگ عمدتا مصون مانده بود با اقتصادی که نسبت به اغلب کشورهای جهان قدرت بیشتری داشت، دلار را به‌عنوان ارز رسمی مورد استفاده در مبادلات جهانی مطرح کرد.

همین موضوع باعث شد بسیاری از کشورها در معاملات خود به استفاده از دلار روی بیاورند و دلار جای پوند انگلستان را بگیرد. در دهه‌های اخیر دلار همچنان در عرصه‌های بین‌‌المللی حضور پررنگی بازی می‌‌کند و پس از آن، یورو به میزان بسیار کمتری در معاملات و دادوستدهای جهانی به‌کار می‌‌رود. برخی ارزهای دیگر همچون ین و رنمینبی نیز نقشی جزئی دارند؛ اما دلار در ابعاد مختلف صورت‌‌حساب‌‌های تجاری، بدهی‌‌ها و وام‌‌های بین‌‌المللی، ذخایر ارزی و معاملات حرف اول را می‌‌زند.

حدود ۲۰۰ سال پیش، با پیدایش بانک‌‌های مرکزی و جلب اعتماد مردم به اسکناس‌‌ها، استفاده از اسکناس (ارز) در اغلب کشورهای دنیا رواج یافت. در ابتدا، اسکناس‌‌های چاپ‌‌شده از سوی بانک مرکزی کشورها بر اساس یک نرخ ثابت و مشخص، قابل تبدیل به طلا بودند و بانک‌‌های مرکزی باید متعهد می‌‌شدند که در ازای دریافت اسکناس از افراد، مقدار مشخصی طلا به آنها پرداخت کنند. این روش، نوعی استاندارد قابل قبول برای معاملات بین‌‌المللی ارز رایج کشورها بود که استاندارد طلا نام داشت. اما به‌دلیل مشکلاتی که این روش داشت، پس از پایان جنگ جهانی اول، تا اواخر دهه۱۹۲۰، دولت‌ها یکی پس از دیگری استاندارد طلا را کنار گذاشتند.

در سال۱۹۴۴، نمایندگان ۴۴کشور تصمیم به امضای توافق‌‌نامه‌‌ای گرفتند که طی آن، ساختار پولی تازه مبتنی بر دلار آمریکا ایجاد شد و دلار به ارز اندوخته جهانی بدل شد. در نتیجه دلار آمریکا با قیمت ثابت به طلا پیوند داده شد. این آغاز دوره سلطه دلار در جهان بود. با توجه به سازوکار سیستم پولی برتون وودز، فقط دلار آمریکا قابلیت تبدیل شدن به طلا و دیگر ارزها را داشت. در این دوره، آمریکا در مقایسه با سایر کشورها رشد اقتصادی بالاتری را تجربه کرد. البته رشد اقتصاد آمریکا نه‌‌تنها از نظر تولیدات داخلی و درآمد ملی بلکه از نظر افزایش ذخایر طلا نیز قابل توجه بود.

یک‌‌سوم کل ذخایر طلای جهان در آمریکا نگهداری می‌‌شد. به واسطه این موجودی آمریکا توانست به‌عنوان بزرگ‌ترین خریدار و فروشنده طلا در بازارهای مالی بین‌‌الملل در ثبات قیمت جهانی طلا و رفع کمبود نقدینگی در تجارت جهانی تاثیرگذار باشد. در نتیجه می‌‌توانست به‌عنوان یک بانکدار مرکزی در سطح جهانی ایفای نقش کند. افزایش اعتماد به ارزش برابری دلار آمریکا با طلا و دیگر ارزها باعث شد ذخایر دلار بیش از ذخایر طلا در بازارهای مالی رشد پیدا کنند. افزایش تولید ناخالص داخلی، رشد ذخایر طلا، تضمین بانک مرکزی آمریکا در تبدیل دلار به طلا و همچنین تعهد دولت آمریکا برای حفظ جریان آزاد ورود و خروج سرمایه همه این عوامل در رشد نقش بین‌‌المللی دلار آمریکا موثر واقع شدند. همه این عوامل یک وجه مشترک دارند؛ وابستگی نظام پولی و مالی بین‌‌الملل به دلار آمریکا. با توجه به این شرایط تغییر ارزش دلار بر بازارهای مالی کشورهای دیگر جهان اثر بسزایی دارد.

تاثیرات جهانی دلار قدرتمند

در پی افزایش نرخ بهره در آمریکا و تقویت دلار، ارزش بسیاری از ارزهای جهان کاهش یافته است. ارزش دلار در برابر «ین» ژاپن به‌طور بی‌‌سابقه‌‌ای در چند دهه اخیر افزایش یافته است. یورو نیز وضعیت بهتری ندارد. ارزش یورو با کاهش چشمگیر در برابر دلار برای نخستین‌‌بار سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا از سال۲۰۰۲ میلادی تاکنون به یک در برابر یک رسیده است. سایر ارزها از «رئال» برزیل گرفته تا «وون» کره‌‌جنوبی نیز تحت‌‌تاثیر تقویت ارزش دلار قرار گرفته‌‌اند.

در کنار این شرایط تاثیر درگیری اوکراین بر قیمت انرژی، اختلال‌‌های گسترده در زنجیره تامین و مجموعه‌‌ای از فجایع آب‌‌وهوایی که عرضه مواد غذایی و انرژی جهان را شدیدا به خطر انداخته است، چشم‌‌انداز اقتصادی در سطح جهانی را بدتر کرده است. درحالی‌که تعطیلی باعث شده است همچنان چشم‌‌انداز رشد کوتاه‌‌مدت در بسیاری از کشورها تضعیف شود، افزایش نرخ بهره در ایالات متحده و افزایش ارزش دلار فشاری مضاعف وارد می‌‌کند؛ به‌ویژه برای کشورهای در حال توسعه که افزایش ارزش دلار به معنای افزایش هزینه‌های واردات، فشارهای تورمی بالاتر، افزایش هزینه‌های خدمات بدهی و استقراض و بدتر شدن تراز مالی و حساب جاری و در نتیجه تضعیف چشم‌‌انداز اقتصادی است. تقویت دلار اقتصاد کشورهای توسعه‌‌نیافته‌‌ای چون نیجریه و سومالی را نیز که به‌‌شدت به واردات متکی هستند به‌شدت تهدید می‌‌کند.

تقویت دلار برای این کشورها به معنی بالا رفتن هزینه واردات مواد غذایی، سوخت و داروست؛ آن هم در شرایطی که تهدید قحطی و گرسنگی جدی‌‌تر از همیشه شده است. دلار قدرتمند همچنین توان بازپرداخت بدهی‌‌ها از سوی دولت‌های شدیدا مقروض آرژانتین، مصر و کنیا را بیش از پیش کاهش داده و تمایل به سرمایه‌‌گذاری‌‌های خارجی در بازارهای نوظهوری چون هند و کره‌‌جنوبی را کم می‌‌کند. هر چه شرایط جهانی ناپایدارتر می‌‌شود تمایل افراد برای خرید دلار بیشتر می‌‌شود. در این میان افزایش نرخ بهره دلار را برای سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا سرمایه‌‌گذاران جذاب‌‌تر می‌‌کند. این به نوبه خود به معنی سرمایه‌‌گذاری کمتر در اقتصادهای نوظهور است که باعث می‌‌شود فشار بیشتری بر این اقتصادها وارد شود.

نوسان در بازارها در پی ممنوعیت استفاده از دلار

حذف دلار از معاملات بین‌المللی طرحی بود که چندی پیش به امضای حدود 57 نفر از نمایندگان مجلس رسید با این هدف که اقتصاد کشور در برابر نوسانات ارز مقاوم شود.

نوسان در بازارها در پی ممنوعیت استفاده از دلار

حذف دلار از معاملات بین‌المللی طرحی بود که چندی پیش به امضای حدود 57 نفر از نمایندگان مجلس رسید با این هدف که اقتصاد کشور در برابر نوسانات ارز مقاوم شود. مرکز پژوهش‌های مجلس اکنون با بررسی این طرح چنین آورده است: کماکان دلار امریکا به عنوان شاخص بازار ارز و به عنوان واحد محاسبه و نیز واسطه تبدیل ارزهای کم قدرت به یکدیگر کاربرد فراوانی دارد و اتفاقاً ممنوعیت معامله دلار به علت همین کاربردها بازار ارز کشور را با مشکلات فراوانی مواجه خواهد کرد و دقیقاً در امتداد تحریم‌های امریکا خواهد بود.

به گزارش «تعادل»، در فروردین ماه سال جاری و به دنبال نوسانات شدیدی که در نرخ ارز رخ داد مجلس شورای اسلامی طرح «حذف دلار از معاملات بین‌المللی » را تهیه و تدوین کرد. در توضیح این طرح که به امضای 57 تن از نمایندگان مجلس رسیده آمده است: جهت استقلال اقتصادی و مقاوم شدن اقتصاد ملی کشور در مقابل دلار سیاسی لزوم طرحی در این ارتباط ضرورت دارد که جهت حل این مشکل طرح حذف دلار از معاملات بین‌المللی با قید دو فوریت تقدیم مجلس شورای اسلامی می‌شود.

در ماده واحده آن آمده است: به موجب این قانون که 60 روز پس از تصویب لازم‌الاجرا خواهد بود:

1- هرگونه معامله دولتی و خصوصی با دلار ممنوع است.

2- دارندگان دلار تا تاریخ اجرای این قانون فرصت دارند دلار خود را به کالا و ریال یا سایر ارزها تبدیل کنند.

3- از تاریخ اجرای این قانون هرگونه دلار امریکا در حکم ارز قاچاق محسوب می‌گردد و دستگاه‌های مسوول موظفند با هر گونه دلار مکشوفه و نگهدارندگان آن برابر قوانین قاچاق کالا و ارز برخورد نمایند.

4- وزارت امور خارجه مکلف است با رایزنی مستمر و فشرده با کشورهای مختلف به ویژه کشورهایی که مورد تحریم ایالات متحده قرار گرفته‌اند ایجاد ائتلاف‌ جهانی برای تحریم دلار و حذف دلار از معاملات بین‌المللی را پیگیری و گزارش پیشرفت کار را هر سه ماه به کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی ارسال نماید.

در تبصره آن نیز آمده است: این قانون عطف به ‌ماسبق نمی‌شود لکن قراردادهایی که پیش از تصویب این قانون منعقد شده و ما به ازای آن دلار است هنگام تمدید یا تجدید مه ‌باید به ارزهای دیگر تغییر یابد.

اکنون مرکز پژوهش‌های مجلس این طرح را ارزیابی کرده و درباره آن گزارشی به این شرح منتشر کرده است: با هدف تأمین استقلال اقتصادی و مقاوم شدن اقتصاد ملی کشور در مقابل دلار به «حذف دلار از معاملات بین‌المللی» طرح عنوان ابزار سیاسی امریکا مطرح شده است. در مقدمه توجیهی این طرح به حاکمیت جهانی دلار امریکا بعد از کنفرانس برتون وودز و تبدیل شدن آن به ابزار سیاسی ایالات متحده امریکا برای تحت فشار قرار دادن مخالفان اشاره و گفته شده که سایر کشورها اعم از اتحادیه اروپا و چین تلاش‌هایی برای خروج از سلطه دلار انجام داده‌اند. اگرچه این مقدمه به درستی به آسیب‌پذیری نظام ارزی کشور اشاره کرده است ولی مفاد طرح و پیشنهادهای مطرح شده در آن واقعیت‌های مربوط به مقتضیات نظام ارزی کشور و رویکرد مطلوب و بهینه کاهش آسیب‌پذیری نظام ارزی را در نظر نگرفته است.

در نتیجه پیگیری مفاد این طرح منجر به کاهش ابزارهای در اختیار حاکمیت شده و در مسیر تشدید اثرات تحریم‌ها خواهد بود. همچنین در هیچ یک از کشورهای مذکور در مقدمه این طرح، مقابله با سلطه دلار از طریق اقدامات سلبی و ممنوعیت معامله دلار پیگیری نشده است و در عوض با رویکردهای ایجابی، جهانی کردن واحدهای پولی موجود یا جدید، ایجاد نظام‌های پرداخت و تسویه جدید و سامانه‌های پیام‌رسان مالی موازی پیگیری شده است.

بطور خلاصه این طرح که در قالب ماده واحده و 4بند ارایه شده است، در بندهای 1، 2 و3 ممنوعیت معامله دلار امریکا را پیگیری می‌کند. متأسفانه نویسندگان طرح ملاحظات مربوط به تفکیک بازار حواله‌های ارزی و بازار اسکناس ارزی را در این طرح رعایت نکرده‌اند؛ علاوه بر این یکی از واقعیات موجود در نظام ارزی سهم اندک ارز دلار در معاملات تجاری (حواله‌های ارزی) کشور است.

بر اساس مستندات موجود سهم دلار امریکا به‌ویژه در معاملات خرید ارز بابت واردات بسیار اندک است. البته اندک بودن سهم دلار در بازار حواله نافی مسلط بودن این ارز در بازار نقد یا اسکناس نیست، اما سهم بازار اسکناس از کل معاملات ارزی کشور نیز بطور کلی اندک و کمتر از 5‌ درصد برآورد می‌شود. نکته بسیار حائز اهمیت آن است که کماکان دلار امریکا به عنوان شاخص بازار ارز و به عنوان واحد محاسبه و نیز واسطه تبدیل ارزهای کم قدرت به یکدیگر کاربرد فراوانی دارد و اتفاقاً ممنوعیت معامله دلار به علت همین کاربردها بازار ارز کشور را با مشکلات فراوانی مواجه خواهد کرد و دقیقاً در امتداد تحریم‌های امریکا خواهد بود.

بررسی متن طرح از منظر اقتصادی

در بند یک آمده است: هرگونه معاملات خصوصی و دولتی با دلار ممنوع است. به ترتیب در بند 2 و 3 نیز آمده است: پس از تصویب این قانون، دارندگان دلار تا تاریخ اجرای این قانون فرصت دارند دلار خود را به کالا و ریال یا سایر ارزها تبدیل کنند. از تاریخ اجرای این قانون هرگونه دلار امریکا در حکم ارز قاچاق محسوب می‌شود و دستگاه‌های مسوول موظفند با هرگونه دلار مکشوفه و نگهدارندگان آن برابر قوانین قاچاق کالا و ارز برخورد کنند.

نظر کارشناسی مرکز پژوهش‌های مجلس در این زمینه به این ترتیب است: منظور از معاملات در بند 1 مشخص نیست که معاملات اسکناس دلار در بازار داخل مدنظر قرار دارد یا معاملات بین‌المللی و تجارت خارجی در قالب بازار حواله. براساس آمار فوق‌الذکر سهم دلار در تجارت خارجی که در حال حاضر نیز به جهت تحریم‌های مالی امریکا و رویکرد سال‌های گذشته کشور بسیار اندک است و از طرف دیگر اساساً به مصلحت کشور نیست که علاوه بر موانع خارجی و بین‌المللی، سیاست‌های داخلی نیز مانع بهره‌برداری از فرصت‌های معاملاتی و تجاری شود.

در صورتی که مراد معاملات داخلی اسکناس دلار باشد باید گفت تجربه مصوبه 22 فروردین 1397 هیات دولت که بخشی از آن ناظر به ممنوعیت معاملات اسکناس ارز بود نیز مبین این است که چنین ممنوعیتی به مشکلات بازار ارز دامن خواهد زد چراکه توان اجرایی لازم برای مقابله انتظامی طولانی مدت با آن وجود ندارد، همچنین ابزارهای جایگزین برای آن ایجاد نشده است.

نکته بسیار حائز اهمیت این است که اولین ثمره عملی چنین قانونی محدود شدن بانک مرکزی برای مداخله در بازار ارز و مدیریت نوسانات آن است که قطعاً به بی‌ثباتی این بازار و به تبع آن سایر بازارها منجر خواهد شد.

نکته قابل توجه دیگر این است یکی از مهم‌ترین دلایلی که بانک مرکزی در ماه‌های اخیر با وجود تنش‌های سیاسی در مدیریت بازار ارز موفق بوده است، دسترسی مناسب به ذخایر اسکناس ارزی (عمدتاً دلار) بوده است که با تصویب چنین قانونی این نقطه قوت به نقطه ضعف تبدیل خواهد شد.

طبق بند 4 وزارت امور خارجه مکلف است با رایزنی مستمر و فشرده با کشورهای مختلف به‌ویژه کشورهایی که مورد تحریم ایالات متحده قرار گرفته‌اند ایجاد ائتلاف جهانی برای تحریم دلار و حذف دلار از معاملات بین‌المللی را پیگیری و گزارش پیشرفت کار را هر سه ماه به کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی ارسال کند این بند برخلاف بندهای قبلی دارای رویکرد قابل قبولی است ولی فاقد تکلیف مشخص و قابل ارزیابی برای وزارت امور خارجه است و بیشتر از آنکه ماهیت قانون داشته باشد، ماهیت بیانیه دارد. به هر حال عزم حاکمیت برای پیگیری این سیاست می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری راهکارها و روش‌های معاملات بین‌المللی موازی دلاری شود.

برخی از این راهکارها عبارتند از: استفاده از ظرفیت تجارت با سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا ارزهای ملی با کشورهای طرف تجاری، ایجاد نظام‌ها و سیستم‌های پرداخت موازی دلار و پیام‌رسان‌های مالی موازی سوئیفت، ایجاد کانال‌ها و بانک‌های معاملاتی میان ایران و طرفین تجاری که تحت سلطه امریکا نباشد، استفاده از ظرفیت تجارت ریالی با همسایگان و تلاش برای ایجاد بازار نفت داخلی یا منطقه‌ای و قیمت‌گذاری غیردلاری نفت.

بررسی متن طرح از منظر حقوقی

در صورتی که با وجود استدلالات فوق‌الذکر اصرار به بررسی و تصویب این طرح وجود داشته باشد، نکات زیر از منظر حقوقی قابل تأمل است:

در بند 1 بر «معامله دولتی» تصریح شده است. با توجه به بخش 3 و ماده 79 قانون محاسبات عمومی کشور مصوب 1366 منظور از معامله دولتی، معاملات وزارت‌خانه‌ها و موسسات دولتی است. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از معاملات مرتبط با دولت توسط «شرکت‌های دولتی» انجام می‌شود و بخشی از شرکت‌های دولتی مهم در تعاملات ارزی کشور، از دستگاه‌هایی هستند که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است. بنابراین باید متن این طرح به نحوی نگارش یابد که شامل این شرکت‌ها نیز بشود.

در ادامه این گزارش برخی دیگر از ایرادات حقوقی این طرح بررسی سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا شده است.

در بخش جمع‌بندی و پیشنهاد آن نیز آمده است: همانطور که بیان شد با وجود ضرورت تحقق هدف طرح، متن احکام این طرح متأسفانه فاقد مطالعات پشتیبانی‌کننده است و به دور از واقعیات بازار ارز تدوین شده است، بنابراین تصویب آن در مجلس نه‌تنها مفید نیست بلکه قطعاً مضر است و بازار ارز را با چالش‌های قابل توجهی مواجه خواهد کرد و ضروری است موضوع کاهش حذف سلطه دلار از طریق دیپلماسی اقتصادی و سایر راهکارهای ذکر شده و نظارت بر اجرای احکام قانونی مرتبط از جمله انعقاد پیمان‌های پولی دو یا چندجانبه موضوع ماده (13)، قانون برنامه ششم توسعه پیگیری و عملیاتی شود.

همبستگی بین جفت ارزها در فارکس | بررسی کامل

قبل از اینکه وارد جزئیات همبستگی بین سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا جفت ارزها شویم، باید بگوییم که دلار آمریکا و طلا رابطه خیلی خوبی با هم ندارند. معمولاً، وقتی ارزش دلار افزایش می‌یابد، طلا کاهش می‌یابد و برعکس.

همبستگی بین جفت ارزها چیست؟

منطق قدیمی این است که در زمان ناآرامی اقتصادی، سرمایه گذاران تمایل به فروش دلار آمریکا و خرید طلا دارند.

همبستگی بین جفت ارزهای فارکس

بر خلاف دارایی‌های دیگر، طلا ارزش ذاتی خود را حفظ می‌کند. امروزه، رابطه معکوس بین دلار آمریکا و طلا هنوز هم باقی مانده است. این یک نمونه از همبستگی بین جفت ارزها است که به دلیل جذابیت پناهگاه امن طلا، هر زمان که مشکل اقتصادی در آمریکا یا سراسر جهان وجود دارد، سرمایه گذاران اغلب به سراغ طلا می‌روند.

برعکس این هم اتفاق می افتد زمانی که نشانه‌هایی از رشد وجود سرمایه گذاران به سراغ دلار می‌روند. نگاهی به این نمودار عالی بیندازید:

همبستگی بین جفت ارزها

در حال حاضر، استرالیا سومین تولید کننده طلا در جهان است و هر سال حدود ۵ میلیارد دلار طلا تولید می‌کند؟ از لحاظ تاریخی، AUD/ USD همبستگی عظیم ۸۰٪ را با قیمت طلا دارد!

همبستگی بین جفت ارز در فارکس

فرانک سوئیس نیز دارای ارتباط قوی با طلاست. وقتی قیمت طلا کاهش می‌یابد USD/CHF معمولاً صعود می‌کند. در مقابل، وقتی قیمت طلا بالا می‌رود این جفت ارز کاهش می‌یابد. بر خلاف دلار استرالیا، دلیل اینکه فرانک سوئیس به همراه طلا حرکت می‌کند این است که بیش از ۲۵٪ از پول سوئیس توسط ذخایر طلا پشتیبانی می‌شود.

ارتباط بین طلا و ارزهای اصلی تنها یکی از موضوعات بسیاری است که بررسی خواهیم کرد.

در خصوص طلای سیاه بیشتر بدانید

همبستگی بین جفت ارزها

هم بستگی بین جفت ارزها برای نفت هم به همین شکل عمل می‌کند. همانطور که می دانید، به نفت خام اغلب «طلای سیاه» می گویند. نفت ماده مخدری است که در رگ‌های اقتصاد جهانی جریان دارد زیرا منبع اصلی انرژی است.

کانادا، یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان، حدود ۲ میلیون بشکه نفت در روز به آمریکا صادر می‌کند، یعنی بزرگ‌ترین تأمین کننده نفت آمریکا است این بدان معنی است که کانادا فروشنده اصلی طلای سیاه به آمریکا است!

به دلیل حجم بالا، تقاضا زیادی برای دلار کانادا ایجاد می‌کند.

همبستگی بین جفت ارزها

USD / CAD می‌تواند نحوه واکنش مصرف کنندگان آمریکا به تغییر قیمت نفت را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار دهد. اگر تقاضای آمریکا افزایش یابد، تولید کنندگان نیاز به سفارش نفت بیشتری دارند تا به تقاضا پاسخ دهند. این می‌تواند منجر به افزایش قیمت نفت شود که ممکن است به کاهش USD/ CAD منجر شود.

اگر تقاضای آمریکا کاهش یابد، تولید کنندگان ممکن است تصمیم به کاهش واردات بگیرند زیرا نیاز به تولید کالای بیشتر ندارند. تقاضای نفت ممکن است کاهش یابد که می‌تواند تقاضا برای CAD را کاهش دهد. بعضی از کارگزاران فارکس به شما اجازه می‌دهند تا طلا، نفت و دیگر کالاها را معامله کنید.

آنجا به آسانی می‌توانید نمودارهایشان را با استفاده از نرم افزارشان ببینید. همچنین می‌توانید در http://www.timingcharts.com و http://www.kitco.com قیمت طلا را رصد کنید.

همبستگی بین جفت ارزها

وقتی به طور همزمان چند جفت ارز را در حساب خود معامله می‌کنید، همیشه مطمئن شوید که از میزان ریسک خود را تحت کنترل دارید.

ممکن است فکر کنید که با معامله در جفتهای مختلف، ریسک خود را پخش می‌کنید اما بسیاری از جفت ارزها تمایل به حرکت در یک جهت دارند.

اجازه دهید مثالی شامل دو جفت بسیار همبسته در دوره یک هفته‌ای را بررسی کنیم. GBP / USD و EUR / USD:

همبستگی بین جفت ارزها

بر اساس جدول و با ضریب همبستگی ۰. ۹۴، بدیهی است که همبستگی بالایی در این جفت ارز خاص وجود دارد. EUR/USD تمایل شدیدی دارد که در کنار GBP / USD باشد و همپای او حرکت کند!

تصویر کلی را دیدید. نکته این است که این دو جفت دست در دست هم آواز می‌خوانند و با هم جست و خیز می‌کنند. برای اثبات اینکه اعداد دروغ نمی‌گویند، نمودار ۴ ساعته شان را در زیر می‌بینید. دقت کنید که هر دوی آنها در یک جهت (پایین) حرکت می‌کنند.

همبستگی بین جفت ارزها

با بازگشت به موضوع ریسک، می‌توانیم ببینیم که باز کردن موقعیت در هر دو جفت ارز EUR/ USD و GBP /USD مثل دو برابر کردن یک موقعیت است. برای مثال، خرید 1 لات EUR / USD و ۱ لات GBP / USD در واقع معادل خرید ۲ لات EUR/USD است، چون هر دو در یک جهت حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر، دارید ریسک خود را افزایش می‌دهید. اگر EUR/ USD و GBP / USD را خرید کنید، دو بار شانس اشتباه کردن ندارید! فقط یک شانس دارید چرا که اگر EUR / USD سقوط کند و شما استاپ بخورید، GBP/USD هم به احتمال زیاد سقوط خواهد کرد و استاپ شما را هم خواهد زد (یا برعکس)!

EUR/ USD و GBP / USD دارای مقادیر حرکتی مختلفند و همبستگی بالای آنها بدین معنا نیست که همیشه در یک محدوده دقیق حرکت می‌کنند. نوسانات در جفت ارزها بی ثبات است. EUR / USD می‌تواند ۲۰۰ پیپ افزایش یابد، در حالی که GBP/USD فقط ۱۹۰ پیپ بالا می‌رود. اگر این اتفاق بیفتد، زیان از معامله GBP / USD (چون فروخته‌اید)، تقریباً تمام سود از معامله EUR/USD را می‌بلعد.

حالا تصور کنید که EUR / USD جفت ارزی بود که ۱۹۰ پیپ حرکت کرد و GBP/USD حرکت بزرگتر ۲۰۰ پیپ را داشت. قطعاً ضرر می‌کردید؟ فروختن یک جفت ارز و خریدن جفت ارز دیگری که همبستگی بالا دارند بسیار خطرناک است.

غیر از اینکه کارمزد را دو بار پرداخت می‌کنید، سود خود را به حداقل می‌رسانید زیرا یک جفت ارز سود جفت ارز دیگر را می‌بلعد. و حتی بدتر از آن، در پایان می‌توانید با توجه به ارزش پیپ‌ها و نوسانات ارزها، ضرر کنید. بیایید نگاهی به مثال دیگری بیندازیم. این بار با EUR/ USD و USD/ CHF. در حالی که شاهد همبستگی مثبت قوی با GBP/ USD بودیم، EUR / USD دارای همبستگی بسیار منفی با USD/CHF است. اگر به همبستگی یک هفته‌ای آنها نگاه کنید، دارای ضریب همبستگی کامل -1 است. منفی‌تر از این نمی‌شود! آن‌ها چشم دیدن یکدیگر را ندارند!

EUR / USD و USD / CHF مثل کارد و پنیرند، این دو جفت کاملاً در جهت مخالف حرکت می‌کنند. نمودارها را بررسی کنید:

همبستگی بین جفت ارزهای فارکس

همبستگی بین جفت ارز

موقعیت‌های مخالف، در دو جفت همبسته منفی، می‌تواند شبیه به گرفتن یک موقعیت در دو جفت همبسته بسیار مثبت باشد. خرید EUR / USD و فروش USD / CHF عین دو برابر کردن یک موقعیت است. برای مثال، اگر به خرید آلات EUR/USD و فروش ۱ لات USD / CHF بپردازید، در واقع دارید ۲ لات EUR/ USD می‌خرید، چرا که اگر EUR/USD بالا رود، آنگاه USD / CHF پایین می‌رود، و از هر دو جفت سود کسب می‌کنید.

دانستن اینکه با این کار، ریسک خود را در حساب معاملاتی‌تان افزایش داده‌اید، مهم است. با بازگشت به مثال فروختن EUR / USD و خریدن USD/ CHF، اگر EUR / USD مثل سنگ سقوط کند، به احتمال زیاد هر دو معامله شما متوقف می‌شود و در نتیجه در هر دو ضرر می‌کنید. با تصمیم برای خرید EUR/ USD یا فروش USD /CHF، به جای انجام دادن هر دو می‌توانید زیان خود را به حداقل برسانید.

از سوی دیگر، خرید یا فروش) هر دوی EUR/ USD و USD /CHF به طور همزمان معمولاً ناکارا خواهد بود زیرا در واقع دارید هر معامله را لغو می‌کنید. از آنجا که دو جفت در جهت مخالف حرکت می‌کنند، یک طرف سود می‌کند، اما طرف دیگر ضرر می‌کند. بنابراین در نهایت کمی سود می‌کنید زیرا یک جفت ارز سود جفت دیگر را می‌بلعد.

اوراق قرضه

ورق قرضه «سند» صادر شده توسط یک نهاد در زمانی است که نیاز به قرض گرفتن پول دارد. این نهادها، مانند دولتها، شهرداری‌ها یا شرکت‌های چند ملیتی، نیاز به منابع مالی زیاد برای کار دارند بنابراین اغلب نیاز به قرض گرفتن از بانکها یا اشخاصی مثل شما دارند. هنگامی که مالک اوراق قرضه دولتی هستید، در واقع، دولت پول از شما قرض گرفته است.

شاید فکر می‌کنید که «این عین داشتن سهام است؟» یک تفاوت عمده این است که اوراق قرضه معمولاً مدت زمان تعریف شده تا سررسید دارد که مالک پولی را که قرض داده، موسوم به اصل پول، را در تاریخ از پیش تعیین شده باز پس می‌گیرد.

همچنین، هنگامی که سرمایه گذار اوراق قرضه را از شرکتی خریداری می‌کند، با نرخ بازده مشخصی، موسوم به بازده اوراق قرضه، در فواصل زمانی خاص پول می‌گیرد. به این پرداخت‌های بهره دورهای معمولاً اقساط سود گفته می‌شود.

بازده اوراق قرضه اشاره به نرخ بازده یا بهره پرداخت شده به دارنده اوراق قرضه دارد در حالی که قیمت اوراق قرضه مقدار پولی است که دارندگان اوراق قرضه برای آن پرداخت می‌کنند. در حال حاضر، قیمت اوراق قرضه و بازده اوراق قرضه دارای رابطه معکوس هستند.

هنگامی که قیمت اوراق قرضه زیاد می‌شود، بازده اوراق قرضه سقوط می‌کند و برعکس. تصویر ساده زیر به شما کمک می‌کند این را به یاد داشته باشید:

همبستگی بین جفت ارزهای فارکس

اما این چه ربطی به بازار ارز دارد؟!

همیشه به یاد داشته باشید که روابط درون بازار، حاکم بر حرکت قیمت ارز است. در این مورد، بازده اوراق قرضه در واقع شاخص بسیار خوبی از قدرت بازار سهام است. به طور خاص، بازدهی اوراق قرضه آمریکا ارزیابی عملکرد از بازار سهام آمریکا است، در نتیجه بازتاب تقاضا برای دلار آمریکا است.

بیایید نگاهی به یک سناریو بیندازیم: تقاضا برای اوراق قرضه معمولاً زمانی افزایش می‌یابد که سرمایه گذاران نگران امنیت سرمایه گذاری سهام خود هستند. این نگرانی ایمنی موجب افزایش قیمت اوراق قرضه می‌شود و، به موجب رابطه معکوسشان، بازده اوراق قرضه پایین می‌آید.

هر چه سرمایه گذاران بیشتری از سهام و دیگر سرمایه گذاری‌های پر ریسک دوری کنند، افزایش تقاضا برای ابزار کم ریسک تر مانند اوراق قرضه آمریکا و دلار امن آمریکا، قیمت‌های خود را بالاتر می‌برند.

یکی دیگر از دلایل برای آگاهی از بازده اوراق قرضه دولتی این است که به عنوان شاخصی از جهت کلی نرخهای بهره و انتظارات در کشور عمل می‌کنند. برای مثال، در آمریکا روی یادداشت ۱۰ ساله خزانه داری تمرکز کنید. بازده صعودی همانا افزایش دلار است. بازده نزولی همانا سقوط دلار است.

مهم است که قوانین اساسی در مورد دلیل افزایش یا کاهش اوراق قرضه را بدانید. پس از درک اینکه چگونه افزایش بازدهی اوراق قرضه معمولاً موجب افزایش ارزش پول یک کشور می‌شود، احتمالاً می‌خواهید کاربرد آن را در بازار فارکس بدانید.

به یاد بیاورید که یکی از اهداف ما در معاملات ارز جفت کردن ارز قوی با ارز ضعیف است. برای این کار ابتدا نیاز به مقایسه اقتصادهای آنها است. چگونه می‌توانیم از بازدهی اوراق قرضه آنها برای انجام این کار استفاده می‌کنیم؟

کارمزد اوراق قرضه

همبستگی بین جفت ارزها

کارمزد نشان دهنده تفاوت بین بازده اوراق قرضه دو کشور است. این تفاوتها منجر به معامله انتقالی می‌شود که در درس قبلی بحث شد. با رصد کارمزد اوراق قرضه و انتظارات برای تغییرات نرخ بهره، می‌فهمید جفت ارزها به کدام سو می‌روند. به مثال زیر توجه کنید:

همبستگی بین جفت ارزها

وقتی فاصله کارمزد اوراق قرضه بین دو کشور افزایش می‌یابد، ارز کشور با بازده اوراق قرضه بالاتر در مقابل ارز کشور با بازده اوراق قرضه پایین‌تر افزایش می‌یابد. می‌توانید این پدیده را با نگاه کردن به نمودار اقدام قیمت AUD/ USD و کارمزد اوراق قرضه بین اوراق قرضه دولتی ۱۰ ساله آمریکا و استرالیا از ژانویه ۲۰۰۰ تا ژانویه ۲۰۱۲ ببینید.

توجه داشته باشید که وقتی کارمزد اوراق قرضه از 0.50٪ به 1.00٪ از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ افزایش یافت، AUD/USD سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا حدود ۵۰٪ افزایش یافت از 0.5000 تا 0.7000.

همین امر در سال ۲۰۰۷ اتفاق افتاد، وقتی اختلاف اوراق قرضه از ۱۰۰۰ به 2.50٪ افزایش یافت، AUD / USD از 0.7000 به بالای 0.9000 افزایش یافت. این یعنی ۲۰۰۰ پیپ! با رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ که تمامی بانکهای مرکزی بزرگ جهان کاهش نرخ بهره خود را آغاز کردند، AUD/USD از 0.9000 به 0.7000 سقوط کرد.

پس چه اتفاقی در اینجا افتاده است؟

یکی از عواملی که احتمالاً در اینجا مؤثر است این است که معامله گران از معاملات انتقالی استفاده می‌کنند. هنگامی که کارمزدهای اوراق قرضه‌ها بین اوراق قرضه استرالیا و خزانه آمریکا در حال افزایش بود، معامله گران موقعیتهای AUD / USD بلند خود را جمع آوری سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا کردند.

این کار برای استفاده از معامله انتقالی صورت گرفت! با این حال، وقتی بانک مرکزی استرالیا شروع به کاهش نرخ‌های بهره کرد و کارمزدهای اوراق قرضه شروع به تنگ شدن کردند، معامله گران با آزاد کردن موقعیت‌های بلند AUD / USD خود واکنش نشان دادند زیرا دیگر سودآور نبودند.

بررسی بازارهای اوراق قرضه، اوراق بهادار با درآمد ثابت در فارکس

تاکنون متوجه شدیم که چگونه تفاوت در نرخ بازده می‌تواند شاخصی برای حرکت قیمت ارز باشد. با افزایش اختلاف کارمزد اوراق قرضه و نرخ بهره بین دو کشور، ارز با بازده اوراق قرضه یا نرخ بهره بالاتر معمولاً در برابر دیگری افزایش می‌یابد.

بسیار شبیه به اوراق قرضه، اوراق بهادار با درآمد ثابت همانا سرمایه گذاری‌هایی‌اند که پرداخت ثابت در فواصل زمانی منظم ارائه می‌کنند. اقتصادهایی که بازده بالاتر در اوراق بهادار با درآمد ثابت خود ارائه می‌کنند باید سرمایه گذاری بیشتری را جذب کنند.

این امر ارز محلی‌شان را جذاب‌تر از ارزهای اقتصادهای دیگری می‌کند که بازده پایین‌تر در بازار درآمد ثابت خود ارائه می‌کنند. برای مثال، اجازه دهید gilts و Euribors را در نظر بگیریم (داریم در مورد اوراق قرضه انگلستان و اوراق بهادار اروپا صحبت می‌کنیم!).

اگر Euribors نرخ بازده پایین‌تر در مقایسه با gilts ارائه کنند، سرمایه گذاران از قرار دادن پول خود در بازار درآمد ثابت منطقه یورو دلسرد می‌شوند و ترجیح می‌دهند پول خود را در دارایی‌های با بازده بالاتر قرار دهند.

به همین دلیل، EUR می‌تواند در مقابل ارزهای دیگر، به ویژه GBP تضعیف شود. در اینجا باز هم می‌توانید همبستگی بین جفت ارزها را مشاهده کنید. این پدیده تقریباً با هر بازار درآمد ثابت و با هر ارزی اعمال می‌شود.

می‌توانید بازده در اوراق بهادار با درآمد ثابت برزیل را با بازار درآمد ثابت روسیه مقایسه کنید و از تفاوت‌ها، برای پیش بینی رفتار واقعی روبل استفاده کنید. یا می‌توانید بازده در آمد ثابت اوراق بهادار ایرلند را با کره مقایسه کنید.

اگر می‌خواهید از همبستگی بین جفت ارزها بیشتر بدانید و درباره اوراق قرضه دولتی و شرکتی اطلاعات کسب کنید می‌توان در این سایت آنها را مشاهده کنید:

همچنین می‌توانید از وب سایت دولتی یک کشور خاص برای پیدا کردن بازده اوراق قرضه فعلی استفاده کنید. آن‌ها بسیار دقیق هستند. بخاطر دولتی بودن اطلاعات می‌توانید به آنها اعتماد کنید.

در واقع، بسیاری از کشورها اوراق قرضه را ارائه می‌دهند اما بهتر است به کشورهای دارای ارزهای اصلی را انتخاب کنید.

برخی از اوراق قرضه محبوب از سراسر جهان و اسم مستعارشان چنین است:

همبستگی بین جفت ارزها

برخی کشورها نیز اوراق قرضه با شرایط سررسید مختلف ارائه می‌کنند بنابراین مطمئن شوید که اوراق قرضه با مدت سررسید مشابه را مقایسه می‌کنید (مانند gilts سناریوهای ارتباط دلار و سهام امریکا ۵ ساله با Euribors ۵ ساله)، در غیر این صورت تحلیل شما نادرست خواهد بود.

اظهارات عجیب یک مسئول: نقدینگی ۱۶۰۰هزار میلیارد تومانی عجیب و غریب نیست؛ آمریکا ارز را گران کرد

اظهارات عجیب یک مسئول: نقدینگی 1600 هزار میلیارد تومانی عجیب و غریب نیست؛ آمریکا ارز را گران کرد

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حمید زمان‌زاده در گفتگوی ویژه خبری با بیان اینکه نرخ رشد نقدینگی در سال‌های اخیر در دولت‌های یازدهم و دوازدهم در مجموع در محدوده کمتر از 25 درصد بود در حالی که رشد نقدینگی در سال‌های پیش از آن، بالاتر بود، افزود: با توجه به این موارد، سطح نقدینگی حدود 1600هزار میلیارد تومان فعلی، عجیب و غریب نیست.

وی اضافه کرد: معمولاً در هر دولتی نقدینگی پس از 4 سال دو برابر شده است بنابراین نقدینگی و کنترل نکردن آن، عامل التهابات اخیر بازار نبوده است.

زمان‌زاده با بیان اینکه منشأ التهابات اخیر در بازار، پولی نیست، گفت: مسائلی مانند تحریم‌ها، رکود اقتصادی و کاهش درآمد نفتی موجب شد تا نرخ‌های سود بانکی افزایش یابد و این موضوع موجب ایجاد تورم انباشته شد اما این تورم بیشتر از 10 تا 15 درصد نخواهد بود و این موضوع ظرفیت ایجاد افزایش 100درصدی را در بازار ارز و یا دیگر بازارها نداشت.

معاون پژوهشی پژوهشکده بانک مرکزی تأکید کرد: منشأ جهش نرخ ارز و سکه، تحریم‌های جدی احتمالی آمریکاست و بسیاری افراد با احتمال کسب سودهای آتی وارد بازار ارز و سکه شدند.

زمان‌زاده همچنین گفت: نباید آدرس اشتباه بدهیم و عامل اصلی التهابات اخیر در بازار ارز، سیاست‌های پولی و نقدینگی و یا نحوه مدیریت آن نبوده است.

وی گفت: برای هدایت نقدینگی، ابتدا باید بازار ارز را مدیریت کنیم و کاهش دستوری نرخ ارز اشتباه است بلکه باید سعی کنیم ارز را در نرخ‌های بالا تثبیت کنیم به‌نحوی که فعالان اقتصادی و مردم به این نتیجه برسند که بازار ارز بازدهی چندانی ندارد در نتیجه ثبات ارز در نرخ‌های بالاتر برای مدیریت نقدینگی بهتر از کاهش دستوری نرخ ارز است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.