بازار ثانویه بورس، مزایا و مکانیزم کار آن چیست؟
اگر شما به عنوان سرمایه گذار پس از آنکه اوراق بهاداری را خریداری کردید، تمایل نداشته باشید آن را تا موعد سررسید نگهداری کنید، چه راهکاری وجود خواهداشت؟ پاسخ با وجود بازار ثانویه روشن است. شما می توانید اوراقتان را در بازار ثانویه به راحتی و با کمترین هزینه اوراق خود را بفروشید.
البته ممکن است این فروش با زیان نیز همراه باشد. اما گاهی زیان بهتر از آن است که سرمایه گذار اصلا نتواند اوراق بهادار خود را بفروشد.
بازار ثانویه و مکانیزم کار آن چیست؟
بازار ثانویه مکانی است که در آن ابزارهای مالی که قبلا منتشر شدهاند، مانند اوراق قرضه و سهام، مورد خرید و فروش قرار میگیرند. مثلا اگر فردی سهام یک شرکت را در مرحله پذیره نویسی خریداری کرده است و اکنون قصد فروش آن سهم به سایر سرمایه گذاران بازار را دارد باید برای فروش سهم خود به بازار ثانویه مراجعه کند. در واقع این بازار، محلی است که سرمایه گذاران، اوراق بهادار را به جای شرکت صادر کننده از دیگر سرمایه گذاران خریداری میکنند. حجم معاملات در بازار ثانویه، نسبت به بازارهای اولیه بسیار بیشتر است. این بازار با هدف امکان سازی معامله اوراق منتشر شده در بازار اولیه و افزایش قابلیت نقد شوندگی آنها ایجاد شده است. بازار ثانویه برای شرکتها نقطهای استراتژیک به شمار میرود که از مسیر آن میتوانند روی معاملهها نظارت و کنترل داشته باشند و به تصمیمهای مدیریتی خود جهت دهند.برای درک بهتر ساختار بازار اولیه و ثانویه تصویر بالا را ملاحظه کنید. در ابتدا، شرکتها سهام و اوراق بهادار خود را اولین بار برای سرمایه گذاران منتشر میکنند که در اصطلاح مالی، آن را IPO (عرضه عمومی اولیه) مینامند. پس از ورود این شرکتها در لیست بورس اوراق بهادار یعنی پس از پذیرش در بورس، سرمایه گذاران به بازار ثانویه میروند و سهام خود را به سرمایه گذاران دیگر میفروشند. سرمایه گذاران در بازار ثانویه میتوانند سهام خود را بخرند یا بفروشند، سود کسب کنند یا از ضرر بیشتر در آینده جلوگیری نمایند. بازارهای جهانی مانند بورس اوراق بهادار نیویورک NYSE و نزدک (NASDAQ) نمونههایی از بازارهای ثانویه هستند.
بازار ثانویه چه ویژگیهایی دارد؟
هزینه معامله کمتر به دلیل حجم بالای معاملهها برای سرمایه گذاران نقدینگی به همراه میآورد. هر فروشندهای که نیاز به پول نقد داشته باشد، میتواند به دلیل حضور تعداد زیادی از خریداران در این بازار، اوراق بهادار خود را به راحتی به فروش برساند. در بازار ثانویه، هرگونه اخبار یا اطلاعات جدید در رابطه با شرکت به سرعت در قیمت سهام آن منعکس میشود. عرضه و تقاضای موجود در اقتصاد به کشف قیمت در این بازار کمک میکند.
همچنین بخوانید:
جایگزینی برای پس انداز است. بازارهای ثانویه با مقررات سنگینی از جانب دولت روبرو هستند. چون منبع اصلی شکل گیری سرمایه و نقدینگی برای شرکتها و سرمایه گذاران به حساب میآیند و این مقررات در سطح بالا، ایمنی پول سرمایه گذاران را تضمین میکند.
قیمت گذاری در بازار ثانویه چگونه صورت میگیرد؟
در بازار اولیه، قیمت اوراق بهادار از قبل و براساس قیمت اسمی تعیین میشود. اما در بازار ثانویه قیمت اوراق براساس میزان عرضه و تقاضای آن مشخص میشود. به عنوان مثال، اگر بیشتر سرمایه گذاران معتقد باشند که سهامی در آینده روند خوبی دارد، تقاضا برای آن افزایش مییابد و به همین ترتیب، قیمت آن بالا میرود. به دنبال آن اگر سرمایه گذاران احساس کنند که سهامی ارزش خود را از دست خواهد داد، برای فروش آن اقدام میکنند و در نتیجه قیمت سهام افت پیدا خواهد کرد.
اهمیت بازار ثانویه در چیست؟
این بازار، شاخصی خوب برای تعیین وضعیت اقتصادی یک کشور است که افزایش یا افت بازار سهام نشانگر رونق یا رکود در اقتصاد است. نقدینگی را برای سرمایه گذاران تضمین میکند چون آنها میتوانند در این بازار به راحتی اوراق بهادار خود را خرید و فروش کنند. این بازار به سرمایه گذاران فرصتی را ارائه میدهد تا از پول ساکن خود برای کسب بازده و سرمایه گذاری استفاده کنند. کمک میکند تا شرکت بر ادراک عمومی، کنترل و نظارت داشته باشد.
بازار اولیه و بازار ثانویه چه تفاوتی با هم دارند؟
شرکتها پس از پذیره نویسی در بازار اولیه میتوانند سهام خود را به فروش بگذارند اما پس از آن دیگر سهامشان در بازار ثانویه (بورس اوراق بهادار) مورد معامله قرار خواهد گرفت. در بازار اولیه، درآمد حاصل از فروش سهام به شرکت منتشر کننده اوراق تعلق میگیرد. اما در بازار ثانویه، این درآمدها متعلق به سرمایه گذاری است که اوراق را میفروشد. معمولا سرمایه گذاران خرد در بازار اولیه اوراق بهادار را خریداری نمیکنند. چون شرکت صادرکننده، اوراق خود را به صورت عمده به فروش میگذارد و خرید آن نیازمند سرمایه بزرگی است. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران میتوانند هر تعداد سهام مورد نظر خود را خریداری کنند. در بازار اولیه فروش اوراق از طریق بانک سرمایه گذاری انجام می شود اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران از طریق کارگزار، معاملات خود را انجام می دهند. در بازار اولیه، سرمایه گذاران سهام را به طور مستقیم از خود شرکت خریداری میکنند. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران، سهام و سایر اوراق بهادار را از سایر سرمایه گذاران خریداری میکنند. در بازار اولیه، شرکتها برای اولین بار سهام خود را از طریق عرضه عمومی میفروشند. اما در بازار ثانویه، سرمایه گذاران سهامی که قبلا معامله شده است را از طریق بورس اوراق بهادار خریداری میکنند. در بازار اولیه، سهام به قیمت اسمی به فروش میرسد و معمولا دچار نوسان نمیشود. اما در بازار ثانویه قیمت سهام به طور روزانه در نوسان است.
چرا بازار ثانویه مهم است؟
مسیر خروج عالی برای سرمایه گذاران IPO
به دلیل بالا بودن نقدینگی در بازار ثانویه، صرف ریسک آن به مراتب کمتر است. شما به عنوان یک سرمایه گذار میتوانید سهام خود را با بیشترین سرعت ممکن در بازار بورس اوراق بهادار بفروشید و چون این کار را به قیمت فعلی بازار انجام میدهید، ریسک درک شدهتان بسیار کمتر خواهد بود. چنین بازاری صرف ریسک را از طریق نقدینگیاش کاهش میدهد؛ یعنی ارزش داراییهای مالی معامله شده افزایش مییابند. در نتیجه، بازار ثانویه برای سرمایه گذاران IPO بهترین استراتژی خروج است.
آزادی جهت خرید و فروش
بازار ثانویه مکانی سازمان یافته است که در آن خریداران و فروشندگان میتوانند در کنار هم به خرید و فروش سهام بپردازند و دیگر نیازی به نگرانی در خصوص هرگونه کلاه برداری وجود ندارد.
امکان خرید و فروش بیشتر
اگر چنین بازاری وجود نداشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مثلا تصور کنید افرادی که میخواهند از بازار اولیه خانه بخرند، این کار را از ترس اینکه فرصتی برای فروش خانههای جدید شان در بازار پیدا نکنند، انجام ندهند. این استدلال در مورد سهام نیز صادق است. از آنجایی که در خصوص سهام و اوراق قراضه، بازاری به نام بازار ثانویه وجود دارد (بورس اوراق بهادار)، مردم دیگر نگران فروش سهامشان در آینده و نگهداری دائم آن نیستند. بنابراین سهام خود را بدون هیچ گونه نگرانی از بازار اولیه خریداری میکنند. در واقع بدون وجود این بازار، فرصت خرید یا فروش بیشتر نیز وجود ندارد.این مطلب را حتما بخوانید: سرمایه گذاری در بورس ایران به چه روش هایی انجام می شود؟
بازارهای خصوصی
برای شرکتهای نوپا و کوچک، همیشه عرضه عمومی جهت تامین منابع مالی امکان پذیر نیست و وجود چنین بازاری شرایط را برای آنها آسانتر کرده است. علاوه بر این، در حال حاضر شرایط بسیاری برای کسب مجوز IPO وجود دارد. اینگونه شرکتها دیگر نگران تامین منابع مالیشان نیستند، زیرا با وجود بازار ثانویه میتوانند سهام خود را در فرابورس و از طریق شبکه معامله گران بفروشند. این در حالی است که همه چیز کاملا خصوصی باقی میماند. بدون وجود بازار ثانویه، بازار خصوصی نیز وجود نخواهد داشت.
کمک به رشد اقتصادی
در بازار اولیه، آزادی محدود است. اما در بازار ثانویه اینگونه نیست و میتوانید انتخاب کنید که در کدام سهام سرمایه گذاری و کدام سهام را رها کنید. چون در چنین وضعیتی، رشد اقتصادی بیشتری برای سرمایه گذار ایجاد میشود که در نهایت به رشد کلی اقتصاد نیز کمک خواهد شد. بنابراین بازار ثانویه به عنوان یک کل، به ایجاد پیشنهادهای سرمایه گذاری هرچه پربازدهتر و رونق و رشد اقتصادی کمک میکند.
مکانی عالی برای نظارت و کنترل شرکتها
بازار ثانویه، به شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته نشدهاند اجازه معامله نمیدهد و برای شرکتهایی که پذیرفته شدهاند نیز فرصتی را فراهم میکند تا از این بازار سود کسب کنند. این بازار به عنوان واسطهای عمل میکند که به شرکتها در رابطه با تقاضای سهامشان در بازار و همچنین هر حرکت نزولی یا صعودی، اطلاعات ارائه میدهد. در نتیجه، وجود بازار ثانویه به شرکتها این امکان را میدهد تا به سرعت اقدام کنند و اگر مشکلی پیش بیاید میتوانند بدون تأخیر در جمع آوری اطلاعات، کارهای لازم را برای بهبود وضعیتشان انجام دهند.
حجم مبنا در بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
قانون همواره در پی ایجاد امنیت و آرامش است؛ در هر بازار و کسبوکاری نیز برای جلوگیری از سودجویی، قوانینی پایهگذاری میگردد. حتی گاهی طبق نیاز روز، قوانین قبلی تغییر و یا بهروزرسانی میشود. بازار سهام بهعنوان یکی از بازارهای حساس مالی از این قاعده مستثنی نبوده و قوانین به خصوصی در جهت ایجاد هرچه بیشتر امنیت و فضای آرام برای انجام دادوستد و معاملات دارد.
این قوانین، چارچوبی است که بهوسیله آن تمام افراد دخیل در چرخه معاملات بازار بتوانند بهراحتی و با حداکثر امنیت به دادوستد بپردازند. یکی از ابزارهای حفظ امنیت در معاملات سهام، «حجم مبنا» است که در این مقاله بهتفصیل به آن میپردازیم.
حجم مبنا چیست؟
به حداقل تعداد سهامی که باید در طول یک روز معامله شود تا قیمت اصلی (پایانی) آن سهم بتواند نوسان مثبت یا منفی داشته باشد، «حجم مبنا» گفته میشود. حجم مبنا ابزاری است که تنها در بورس تهران برای کمک به حفظ آرامش در معاملات از آن استفاده میشود. بهاینترتیب که این ابزار باعث کاهش هیجانات کاذب قیمت سهام شرکتهای بورسی شده و همچنین از افت یا رشد بیرویه آن جلوگیری میکند. در تعیین میزان آن هیچ معامله گری دخالت نداشته و بهطور خودکار توسط سامانه معاملات اندازهگیری میشود. برای مشاهده حجم مبنای مربوط به هر نماد بورسی، میبایست در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc.com) به جستجوی نماد موردنظر پرداخت.
قیمت آخرین معامله
آخرین قیمتی که یک سهم روی تابلو بین خریدار و فروشنده معامله میشود، قیمت آخرین معامله است. به این صورت که حتی اگر یک سهم مورد معامله قرار بگیرد قیمت معامله تغییر خواهد کرد و حجم معاملات در قیمت معامله تأثیری ندارد.
قیمت اصلی/پایانی
قیمت اصلی یا پایانی یک سهم به میانگین قیمتهای مورد معامله سهام در یک روز گفته میشود. از همین رو به قیمت پایانی، میانگین وزنی هم گفته میشود و حجم معاملات در قیمت پایانی کاملاً تأثیر دارد.
تاریخچه شکل گیری حجم مبنا
حجم مبنا در سال ۱۳۸۲ توسط سازمان بورس و اوراق بهادار به سردبیری حسین عبده تبریزی شکل گرفت. در ابتدای این قانون، اساس بر این بود که ۱۵ درصد از کل سهام یک شرکت بورسی طی یک سال مورد معامله قرار گیرد و روزهای کاری سال ۲۵۰ روز در نظر گرفته شده بود. بر این اساس حجم مبنای روزانه یک سهم، ۰.۰۰۰۶ (شش دههزارم) کل سهام شرکت در نظر گرفته شد تا قیمت اصلی/ پایانی بتواند نوسان کند.
این قانون در سال ۱۳۸۳ از ۱۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش یافت و حجم مبنای روزانه سهم به ۰.۰۰۰۸ (هشت دههزارم) تغییر کرد؛ اما از سال ۱۳۹۳ به بعد به ۱۰ درصد کاهش یافته و تا به امروز ثابت مانده است؛ بنابراین حجم مبنای روزانه یک سهم به ۰.۰۰۰۴ (چهار دههزارم) حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ تبدیل گردید و ابتدای هر هفته در صفحه نماد هر سهم قرار میگیرد.
نکته: در تمام شرکتهای بورسی در حال حاضر باید ۱۰ درصد از تعداد سهام کل شرکت در یک سال مورد معامله قرار بگیرد تا قیمت اصلی/پایانی آن بتواند به بالاترین یا پایینترین حد خود برسد.
تاثیرات حجم مبنا بر معاملات بورس
یکی از تاثیرات اصلی حجم مبنا، جلوگیری از افزایش یا کاهشهای ناگهانی قیمت سهام است.
با وجود حجم مبنا سرمایهگذاران اطمینان خواهند داشت که نوسانات قیمت بر اثر خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام به وجود آمده است.
در این صورت قیمتهای غیرواقعی و کاذب ایجاد نخواهد شد.
در شرایطی که حجم مبنا وجود نداشته باشد، معامله حتی چند عدد از سهام یک شرکت میتواند قیمت پایانی را تحت تاثیر قرار دهد.
از سوی دیگر، اعمال هر گونه محدودیت در بازار مورد پسند سرمایهگذاران نیست. بسیاری از سرمایهگذاران علاقه دارند قیمت بر اساس میزان عرضه و تقاضا مشخص شود و وجود حجم مبنا و دامنه نوسان را باعث محدودیت بازار میدانند.
قوانین جدید حجم مبنا در بورس
در قوانین جدید، استثناهایی برای محاسبه حجم مبنا وجود دارد که قبل از بیان آنها، لازم است با ارزش مبنا آشنا شوید.
ارزش مبنا، عبارت است از ضرب حجم مبنا در قیمت آخرین روز معاملاتی در پایان هفته و عموما چهارشنبهها. برای شرکتهایی که کمتر از ۲۰هزار میلیارد ریال سرمایه دارند، به شرح زیر است:
- اگر ارزش مبنا بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد ریال باشد، حجم مبنا همان عدد محاسبهشده یعنی، ۰.۰۰۰۴ درصد از کل سرمایه است.
- اگر ارزش مبنا کمتر از ۵۰ میلیارد ریال بود، حجم مبنا برابر است با ۵۰ میلیارد ریال تقسیم بر قیمت پایانی در آخرین روز معاملاتی
- اگر ارزش مبنا بیش از ۱۰۰ میلیارد ریال بود، حجم مبنا برابر است با ۱۰۰ میلیارد ریال تقسیم بر قیمت پایانی در آخرین روز معاملاتی
- برای شرکتهایی که سرمایه بیش از ۲۰ هزار میلیارد ریال دارند، حجم مبنا همان مقدار معین و برابر با ۰.۰۰۰۴ درصد، برای ارزش مبنای بین ۵۰ تا ۱۲۰ میلیارد ریال است و کمتر و بیشتر از این مقدار مانند روش فوق محاسبه میشود.
- برای بازار اول و دوم فرابورس و شرکتهایی که سرمایه آنها کمتر از ۲۰ هزار میلیارد ریال است، در بازه ارزش مبنای ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد ریال و با سرمایه بیش از ۲۰ هزار میلیارد ریال، در بازه ارزش مبنای ۵۰ تا ۱۲۰ میلیارد ریال، همان ۰.۰۰۰۴ درصد کل معاملات و در غیر این صورت، مانند بالا محاسبه خواهد شد، یعنی حداقل و حداکثر ارزش مبنای معینشده، تقسیم بر حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ قیمت پایانی معاملات
- در بازار پایه زرد، تفاوت در حداقل ارزش مبنا است که ۲۰ میلیارد ریال است و سایر قوانین مانند بازار پایه است.
- در بازار پایه نارنجی فرابورس نیز، همه چیز به جز حداقل ارزش مبنا که ۱۰ میلیارد ریال است مانند سایر بازارها است.
- در بازار پایه فرابورس نیز این حداقل میزان مشخصشده، ۵ میلیارد ریال است.
نحوه محاسبه حجم مبنا
در بالا ذکر گردید که قیمت پایانی هر سهمی برای داشتن نوسان باید حداقل ۱۰ درصد تعداد سهام کل شرکت مورد معامله قرار بگیرد. این درصد برای یک سال سهم است و برای محاسبه هرروز باید آن را تقسیمبر تعداد روزهای کاری هرسال کنیم که ۲۵۰ روز است. از تقسیم این دو عدد، رقم ۰٫۰۰۰۴ به دست میآید. با ضرب این عدد در تعداد سهام کل شرکت، حجم مبنا هر سهم محاسبه میشود.
۰.۱= ۱۰۰÷۱۰ ۱۰ درصد تعداد سهام کل شرکت
۰.۰۰۰۴ = ۲۵۰ ÷ ۰.۱
تعداد سهام کل شرکت × ۰.۰۰۰۴ = حجم مبنا (۱
۲۵۰ روز کاری÷ ۱۰ درصد تعداد سهام = حجم مبنا (۲
ارزش حجم مبنا چگونه محاسبه میشود؟
در حال حاضر، حجم مبنا ابتدای هر هفته محاسبه میشود و تغییر مییابد. ارزش حجم مبنای تعیینشده برای یک هفته باید بین ۵۰ میلیون تا ۱ میلیارد تومان باشد و نمیتواند خارج از این محدوده باشد. این قانون به دلیل مشکلاتی که برای سهام شرکتهای دارای ارزش بسیار بالا و یا شرکت های با سهام ارزش پایین پیش میآمد، وضع گردیده است.
بعد از به دست آمدن عدد حجم مبنا به روش فوق، میبایست آن را در قیمت پایانی سهم در روز چهارشنبه ضرب نماییم:
• چنانچه عدد بهدستآمده در آخرین روز کاری هفته (چهارشنبه) عددی بین ۵۰ میلیون تومان و ۱ میلیارد ریال باشد، حجم مبنا برای روز شنبه همان عدد بهدستآمده خواهد بود.
• چنانچه عدد بهدستآمده کمتر از ۵۰ میلیون تومان بود، حجم مبنا برای روز شنبه برابر با ۵۰ میلیون تومان تقسیمبر قیمت پایانی روز چهارشنبه خواهد بود.
• چنانچه عدد بهدستآمده بیشتر از ۱ میلیارد تومان بود حجم مبنای ما برای روز شنبه، برابر با ۱ میلیارد تومان تقسیمبر قیمت پایانی روز چهارشنبه خواهد بود.
حداکثر ارزش حجم مبنا: ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان
حداقل ارزش حجم مبنا: ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان
نکته: محاسبات حجم مبنا در آخرین روز کاری هفته (چهارشنبه) و برای هفته آینده انجام میشود.
مثال:
فرض کنید قیمت روز گذشته نمادی،۱۲۰ تومان است. چنانچه نماد دارای حجم مبنایی معادل با ۲ میلیون سهم باشد و میزان معاملات آن در روز موردنظر به ۱ میلیون سهم (۵۰ درصد حجم مبنا) برسد، برای محاسبه قیمت پایانی روز جاری، میبایست ابتدا میانگین وزنی معاملات آن روز را حساب کنیم. سپس میانگین بهدستآمده را منهای قیمت پایانی روز گذشته کرده و در حجم مبنا ضرب مینماییم و حاصل آن را با قیمت پایانی روز گذشته جمع کرده تا قیمت پایانی بهدستآمده در این روز محاسبه شود. بهاینترتیب اگر میانگین وزنی معاملات روز جاری را ۱۳۰ در نظر بگیریم، قیمت پایانی نماد برابر با ۱۲۵ تومان خواهد بود.
میانگین وزنی معاملات امروز: ۱۳۰
قیمت پایانی روز گذشته: ۱۲۰ تومان
حجم مبنا: ۲ میلیون سهم
حجم معاملات روز جاری: ۱ میلیون سهم
تفاوت میانگین وزنی معاملات امروز باقیمت پایانی در روز گذشته:۱۰=۱۲۰-۱۳۰
تعدیل با حجم مبنا: ۵=۱۰×۰.۵
قیمت پایانی امروز: ۱۲۵=۱۲۰+۵
بنابراین مبنای تغییرات قیمتها و سقف مجاز نوسان روز بعد، در بازه ۵ درصد مثبت و ۵ درصد منفی خواهد بود.
محاسبه قیمت پایانی
همانطور که قبلاً حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ گفته شد قیمت پایانی بهنوعی میانگین وزنی قیمت نیز محسوب میشود؛ اما قیمت پایانی هر سهم محاسبات پیچیدهای دارد که فرم آن در ادامه قرار داده شده است.
حالت اول: حجم معاملهشده کمتر از حجم مبنا باشد.
P2 = قیمت پایانی روز جاری
P1 = قیمت پایانی روز قبل
z = میانگین وزنی قیمت در روز جاری p2 = p1 [(z-p1) y ÷ x]
y = حجم معاملات
x = حجم مبنا شرکت
حالت دوم: حجم معاملات مساوی یا بیشتر از حجم مبنا باشد.
p2 = قیمت پایانی روز جاری
z =میانگین وزنی قیمت در روز جاری p2 = z
مجموع تعداد سهام ÷ مجموع ارزش = z
حجم مبنای شرکت های فرابورسی
برای شرکتهایی که در فرابورس فعالیت میکنند، حجم مبنا ۱ (یک) است؛ یعنی کافی است یک سهم در نماد موردنظر معامله شود تا افزایش یا کاهش قیمت در سهم اعمال شود و ربطی هم به حجم معاملات ندارد. البته توجه داشته باشید که برای محاسبه قیمت پایانی همان میانگین وزنی را در نظر میگیرند. علاوه بر شرکتهای فرابورسی، حجم مبنای سهام شرکت ها در روز بازگشایی نماد که میتواند علتهای مختلفی مانند افزایش سرمایه، عرضه اولیه، پس از مجمع، تقسیم سود نقدی و … داشته باشد نیز یک است. ازآنجاکه دامنه نوسان در این روز وجود ندارد، قیمت سهام طبق عرضه و تقاضا مشخص گردد.
مزایا و معایب حجم مبنا
مهمترین مزیت حجم مبنا، جلوگیری از حرکات پرشیب و یکباره در روند قیمتها است. همچنین حجم مبنا در بورس مانع از ایجاد قیمتهای کاذب میشود؛ اما نکته قابلتوجه این است که در مواقعی مانند تشکیل صف خریدوفروش، باعث بلوکه شدن مقدار زیادی از پول میگردد و نوسان قیمت در هر دو روند نزولی و صعودی کند میشود. هنگامیکه میزان حجم معاملات بسیار پایین میآید، سرمایهگذاران در بورس در این شرایط میگویند سهم خشک شده است و نوسان نمیکند. در این شرایط سازمان بورس در یک محدوده زمانی معین همانند یک روز نماد سهام را بدون هیچگونه حجم مبنا و دامنه نوسان باز میکند تا معاملات انجام گیرد و قیمت موردنظر خریداران و فروشندگان از طریق عرضه و تقاضا مشخص گردد.
سخن آخر
بازار بورس، بازاری همراه با ریسک است، لذا سازمان بورس و اوراق بهادار تهران همواره در تلاش برای به حداقل رساندن ریسک و اتخاذ قوانینی در جهت ایجاد فضایی امن برای انجام معاملات است. ازاینرو حجم مبنا را بهعنوان ابزاری برای کمک به حفظ آرامش تعیین کرده است. در کنار تمام مزایای حجم مبنا که در این مقاله به آن اشاره گردید، به معایب آن نیز پرداختیم و در نهایت اشاره کردیم که سازمان بورس برای رفع مشکلات و معایب ناشی از آن نیز راهکارهایی اندیشیده و حجم مبنا را به ابزاری کارآمد و ضروری در معاملات بورس تهران تبدیل نموده است.
نمودار عمق بازار چیست و چه کاربردی دارد؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که هنگام انجام معامله در بازار ارزهای دیجیتال، با پارامتری به نام عمق بازار یا «Market Depth» روبرو شده باشید. هر چند استفاده از ابزارهای گوناگون برای انجام معاملات میتواند کمی گیج کننده باشد، اما داشتن یک دانش کلی نسبت به مفاهیم اولیه بازار میتواند به معاملهگران کمک کند تا ریسک سرمایهگذاریهای خود را کم کرده و خرید و فروشهای خود را با اطمینان بیشتری انجام دهند.
نمودار عمق بازار به زبان ساده میتواند میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار را در قیمتهای مختلف به ما نشان دهد. به عبارت دیگر عمق بازار عبارت است از مقدار سفارشهای ثبت شده برای خرید یا فروش یک دارایی در قیمتهای مختلف. استفاده از این روش میتواند دید خوبی نسبت به سطوح احتمالی عرضه و تقاضا یه به بیان دیگر، حمایت و مقاومتها، به همراه نحوه واکنش خریداران و فروشندگان نسبت به آنها ارائه دهد.
در زمان نگارش این مقاله که قیمت بیت کوین در محدوده ۸ تا ۹ هزار دلار در حال نوسان است، با استفاده از نمودار عمق بازار یا «Market Depth» میتوانیم بفهمیم، در قیمتهای بالاتر از ۹ هزار دلار چه مقدار سفارش فروش وجود دارد و یا در قیمتهای زیر ۸ هزار دلار، توزیع سفارشات خرید ثبت شده به چه صورت است.
برای روشنتر شدن موضوع، مثال زیر را در نظر بگیرید:
با نزدیک شدن به ماههای سرد سال میتوان پیشبینی کرد میزان تقاضا برای انرژیهای گرمایشی افزایش مییابد. سرمایهگذاران بازار بورس ایران که از میزان تقاضا برای این انرژیها آگاه هستند، با دانستن میزان عرضه و تقاضایی که برای آنها در ماههای سرد سال صورت خواهد گرفت، پیشبینیهای تقریبی در رابطه با قیمت این انرژیها انجام داده و بنابراین در بازار بورس ایران بر روی آنها سرمایهگذاری میکنند.
بازار ارزهای دیجیتال نیز به همین صورت است. با این تفاوت که در این بازار با دسترسی داشتن به عمق بازار که میزان حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ سفارشات ثبت شده، چه برای خرید و چه برای فروش را نشان میدهد، میتوان به پیشبینی دقیقتری نسبت به قیمت این ارزها در آینده دست یافت.
بازار عمیق (Deep Market)
با توجه به تعاریفی که برای عمق بازار مطرح شد، بازار عمیق به بازاری گفته میشود که در آن خرید و فروش به آسانی انجام میشود و مدت زمانی که لازم است منتظر بمانیم تا خرید یا فروش ما انجام شود، کوتاه است.
به بیان دیگر در بازار عمیق، ورود یا خروج سرمایه به بازار نمیتواند تاثیر زیادی بر روی قیمت داشته باشد، زیرا به همان میزان که سفارشات خرید ثبت میشود، فروشنده نیز در بازار حضور دارد و سفارشات فروش هم ثبت شده است که به معنی نقدینگی بالای بازار است. به طور کلی در بازار عمیق، نقدینگی بالاست و قیمت روند منطقیتری را در پیش میگیرد بطوریکه نهنگها نمیتوانند تاثیر زیادی بر روی بازار داشته باشند.
اگر نمودار عمق بازار مربوط به جفت ارزهای مختلف را باهم مقایسه کنیم، مشاهده میکنیم که بین منحنی سبز رنگ که نشانه سفارشات خرید و منحنی قرمز که نشانه سفارشات فروش انجام نشده است، در جفت ارزهای مختلف فاصلههای متفاوتی وجود دارد که بر حسب درصد نشان داده شده است. این درصد، اختلاف بین قیمت نزدیکترین سفارشهای خرید و فروش را نسبت به آخرین قیمت بازار نشان میدهد. در واقع این شکاف فاصله بین بالاترین قیمت خرید و پایینترین قیمت فروش را نشان میدهد. هرچه این شکاف بین قیمت خرید و فروش کمتر باشد بیانگر این است که آن ارز به قیمتی اصلی خود نزدیکتر است و هزینههای معاملاتی آن کمتر و نقدینگی آن نیز بیشتر است.
دستکاری عمق بازار توسط نهنگها
نکتهای که نباید از آن غافل شد حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ این است که امکان لغو کردن سفارشات خرید و فروش در همه صرافیهای ارز دیجیتال وجود دارد و به همین دلیل برخی از سرمایهگذاران بزرگ بازار که به آنها نهنگهای بازار میگویند، اقدام به ثبت سفارش با حجم بالا در یک قیمت مشخص و سپس لغو آن میکنند.
مثلا فرض کنید قیمت فعلی بیت کوین ۸ هزار دلار است، یکی از نهنگهای بازار اقدام به ثبت سفارش خرید ۲۰,۰۰۰ واحد بیت کوین در قیمت ۷ هزار دلار کرده که از این طریق یک بازی روانی در بازار ایجاد کرده و این حدس را برای سرمایهگذاران دیگر به همراه خواهد داشت که در قیمت ۷ هزار دلار تقاضا برای خرید بیت کوین زیاد است و یک دیوار خرید در این قیمت ایجاد میشود. تشکیل دیوار خرید در قیمتی خاص، سبب به وجود آمدن این تفکر در بازار میشود که قیمت پایینتر از آن نمیآید.
بنابراین سرمایهگذاران خرد نیز اقدام به ثبت سفارش خرید در قیمتهای نزدیک ۷ هزار دلار میکنند و در نهایت بازار در جهتی که نهنگها میخواهند، هدایت میشود.
علاوه بر این، سفارشات استاپ لیمیت در صرافیها این امکان را فراهم کرده که بتوان در قیمتهایی بالاتر از قیمت فعلی سفارش خرید قرار داد. مثلا زمانی که قیمت بیت کوین ۸ هزار دلار است، میتوان سفارش خریدی قرار داد که به محض رسیدن قیمت به بیشتر از ۹ هزار دلار، سفارش خرید انجام شود.
اما سفارشهای استاپ لیمیت در نمودار عمق بازار قابل مشاهده نیست. هرچند سفارشات استاپ لیمیت، ممکن است برای دستکاری بازار توسط نهنگها قرار داده شود، اما دسترسی نداشتن به آنها در نمودار عمق بازار، معاملهگران را از بخش مهمی از اطلاعات محروم میکند. با نگاهی به نمودار عمق بازار میتوان متوجه شد حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ که این نمودار فقط سفارشات محدود، یعنی سفارشات خریدی که از قیمت خرید فعلی پایینتر هستند و سفارشات فروشی که از قیمت فروش فعلی بالاترند را نشان میدهد و معاملهگران با این نمودار عملا به بخش مهمی از سفارشات فروش و خرید ثبت شده دسترسی ندارند.
دیوار خرید و دیوار فروش
در نمودار عمق بازار یک جفت ارز، در سمت چپ نمودار (بخش سبز) سفارشات خریدی وجود دارند که توسط خریداران قرار داده شده است. اگر به عنوان مثال جفت ارز بیت کوین تتر (BTC/USDT) را در نظر بگیریم، در سمت چپ نمودار که با رنگ سبز مشخص شده سفارشات خرید بیت کوین نشان داده شده و در سمت راست نمودار، سفارشات فروش بیت کوین ثبت شده است.
سفارشات خرید بیت کوین که در نمودار عمق بازار با رنگ سبز، مشخص شده است، آنهایی هستند که چون در قیمتی پایینتر از قیمت فعلی بیت کوین ثبت شدهاند، فروشندهای حاضر به فروش بیت کوینهای خود با قیمت پیشنهادی آنها نشده و به همین دلیل سفارش آنها به صورت باز یا انجام نشده باقی مانده است.
سفارشات فروش بیت کوین نیز به همین صورت است، یعنی چون فروشندگان، سفارش فروش بیت کوینهای خود را در قیمتی بالاتر از قیمت بازار ثبت کردهاند، هنوز خریداری پیدا نشده که حاضر باشد بیت کوینهای آنها را با قیمت پیشنهادیشان بخرد و بنابراین سفارش آنها در حالت باز یا انجام نشده باقی مانده است.
در نمودار عمق بازار که یک طرف سفارشات خرید و در طرف دیگر سفارشات فروش انجام نشده را داریم، دو مفهوم به نامهای دیوارهای سبز و قرمز یا دیوارهای خرید و فروش نیز وجود دارند.
دیوار سبز رنگ یا دیوار خرید در نمودار عمق بازار زمانی اتفاق میافتد که حجم سفارشات خرید بسیار بیشتر از سفارشات فروش باشد. بیشتر بودن سفارشات خرید نسبت به سفارشات فروش به زبان ساده به معنای بیشتر بودن تقاضا نسبت به عرضه است.
همانطور که در شکل بالا معلوم است، در نزدیکترین سفارشات خرید و فروش ثبت شده با قیمت فعلی، تعداد سفارشات فروش ثبت شده تقریبا دو برابر سفارشات خرید است، بنابراین میتوان گفت که در این قیمت، دیوار فروش ایجاد شده منجر به نزولی شدن قیمت در کوتاهمدت میشود.
به عبارت دیگر، حجم زیاد سفارشات خرید در یک قیمت را میتوان هم ارز و هم معنی سطح حمایتی در آن قیمت دانست و حجم زیاد سفارشات فروش در یک قیمت را نیز برابر با سطح مقاومتی.
نکتهای که در تشخیص دیوارهای خرید و فروش باید به آن توجه کرد این است که دیوارها فقط زمانی معتبر هستند و میتوان به آنها اعتماد کرد که به صورت تدریجی افزایش یافته باشند. افزایش ناگهانی سفارش خرید یا فروش در قیمتی که با قیمت سفارشات قبلی و بعدی خود فاصله زیادی دارد میتواند سرنخی باشد از اینکه آن سفارش توسط یک نهنگ و برای گمراه کردن خرده معاملهگران بازار قرار داده شده است.
نمودار عمق بازار در صرافیهای مختلف
دسترسی به نمودار عمق بازار در اکثر صرافیها امکانپذیر است. اما استفاده از این نمودار چیزی نیست که تحلیلگران بخواهند بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرند و معمولا از آن به عنوان یک ابزار کمکی استفاده میکنند که روند پیشبینی شده توسط آنها را تایید میکند.
محور افقی در نمودار عمق بازار نشاندهنده قیمتی است که در آن سفارش خرید یا فروش ثبت شده و محور عمودی، حجم سفارشات ثبت شده در آن قیمت را نشان میدهد.
در نمودار بالا که نمودار بیت کوین بر حسب تتر است، محور افقی سفارشات ثبت شده برای خرید یا فروش را بر حسب تتر و محور عمودی تعداد بیت کوینهای ثبت شده برای خرید یا فروش را در قیمتهای مختلف نشان میدهد.
همانطور که در شکل بالا واضح است، مقدار ۲۲.۴ بیت کوین، از قیمت ۸,۰۹۸ تا ۸,۱۰۵ دلار برای فروش قرار گرفتهاند.
همانطور که از شکل نمودار عمق بازار نیز مشخص است، یک نمودار تجمعی است. یعنی مقدار سفارشات در هر قیمت با مقدار سفارشات قبلی جمع زده شده و نقطه بعدی نمودار بدست میآید.
برای پیدا کردن تعداد سفارشات خرید ثبت شده در قیمت ۹ هزار دلار، تمام سفارشات خرید ثبت شده در ۹ هزار دلار و کمتر از آن (تا قیمتی که در آن لحظه در حال معامله است) با هم جمع میشوند. به همین دلیل است که اگر به نمودار عمق بازار هر جفت ارزی از وسط نگاه کنیم، چه در قسمت سفارشات خرید (منحنی نمودار سبز رنگ) و چه سفارشات فروش (منحنی قرمز رنگ)، نمودار به صورت پلهای و صعودی است.
جمعبندی
نمودار عمق بازار که بر اساس سفارشات خرید و فروش انجام نشده در صرافیهای مختلف رسم میشود، میزان عرضه و تقاضا برای یک جفت ارز را در آینده نزدیک نشان میدهد. با استفاده از این نمودار میتوان مشخص کرد اگر سفارشات خرید و فروش انجام نشده در آینده با موفقیت انجام شود، یعنی سفارشی به آن اضافه نشده و همچنین از بین سفارشهای موجود نیز سفارشی لغو نشود، روند حرکت قیمت به چه صورت خواهد بود.
اما از آنجایی که امکان لغو سفارشهای خرید و فروش وجود دارد و در صورت لغو یک سفارش خرید یا فروش هیچ کارمزدی از معاملهگر کسر نمیشود، نهنگهای بازار در بسیاری از مواقع با قرار دادن سفارش خرید و فروش با حجم بالا و سپس لغو کردن آن، باعث فریب خوردن معاملهگران خرد میشوند.
علاوه بر امکان دستکاری بازار توسط نهنگها، دلیل دیگری که باعث میشود این نمودار به تنهایی قابل اتکا نباشد این است که نمودار در هر صرافی بر حسب سفارشات خرید و فروش همان صرافی رسم شده است و اطلاعات یک صرافی به تنهایی نمیتواند جهت حرکت قیمتی یک ارز را مشخص کند.
تایید شکست ها با استفاده از حجم
حجم معاملات یک ابزار بسیار محبوب برای معامله در سهام، آپشنز، فیوچرز و دیگر بازارهاست. اما وقتی صحبت از فارکس میشود، میبینیم که تعداد زیادی از تریدرها اصلا از آن استفاده نمی کنند. دلیل آنها این است که فارکس یک بازار غیر متمرکز است و حجم کلی معاملات بازار در دسترس نیست که البته درست هم میگویند.اما در صورتی که در یک کارگزاری بزرگ فارکس که حجم زیادی از معاملات را انجام می دهند حساب کاربری داشته آن استفاده کنید.
البته باز هم باید توجه داشته باشید که این حجم معاملات ٬ تنها Volume باشید می توانید از اندیکاتور می تواند نمونه ای از حجم کلی بازار باشد و میزان حجم تریدها در سراسر دنیا نیست. در این حالت می توانیم حجم نسبی نوساناتFXCM بازار را مشاهده کنیم. (Validate Breakouts) در این مطلب قصد داریم تا در مورد استفاده از حجم معاملات در تعیین شکست های معتبر صحبت کنیم.
مطمئنا با مفهوم شکست آشنا هستید. اما به صورت ساده می توان گفت که شکست به معنای بالاتر رفتن یا پایین تر آمدن از قیمتی است که قبلا سدی را در برابر این کار ایجاد کرده بود.حالا این سطح می تواند یک حمایت یا مقاومت افقی و یا یک خط روند صعودی یا نزولی باشد. هنگامی که این سطح شکسته شود، شاید بتوان یک موقعیت معاملاتی را شکار کرد.
اما آیا همه شکست ها معتبر هستند؟ مسلما پاسخ این سوال منفی است. چون در این صورت مفاهیمی مثل تله معنایی نداشتند. بنابراین باید شکست معتبر را از شکست غیر معتبر ( Bull and Bear Traps ) های صعودی حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ و نزولی تشخیص دهیم. هر معامله گری روشی برای این کار دارد. ممکن است از اندیکاتورهای خاصی استفاده کند و یا تکنیک های نموداری را به کار ببرد. ولی استفاده از حجم معاملات می تواند گزینه بسیار جذابی باشد.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که سطوح حمایتی و مقاومتی داریم. گاهی اوقات قیمت آنها را می شکند اما مجددا برخلاف جهت شکست حرکت می کند و تریدرهایی که با این شکست ها وارد معامله شده اند را وارد زیان می کند.
چراFalse Breakout ؟ چون این فقط یک روی شکست هاست ولی شکست معتبری رخ نداده است یا همان شکست غلط است. در واقع تشخیص شکست های درست از غلط مشکل ترین بخش استراتژی معامله بر اساس شکست هاست.
اما چگونه از حجم معاملات برای تشخیص شکست های معتبر استفاده کنیم؟
اصل اساسی در این مبحث این است که حجم بالای معاملات در زمان شکست شدن یک سطح، نشان دهنده است که گروهی که قدرت را در دست دارد (حالا چه خریدار و چه فروشنده) با تمام توان وارد شده است و به تعبیری در جنگ نهایی برای عبور از سطح مورد نظر، پیروز بوده است.
بنابراین حجم های بزرگ و قدرتمند معاملات باید از حجم های کوچک و کم اهمیت تشخیص داده شده و در مواقع حساس بازار به کار گرفته شوند. بنابراین هنگامی که قصد معامله بر اساس یک بریک آوت را دارید ٬ حجم معاملات را در آن زمان بررسی کنید و ببینید که آیا نسبت به حجم معاملات در همین محدوده زمانی بیشتر بوده است یا خیر. درصورتی که اینگونه نباشد، باید در مورد صحبت شکست مورد نظرتان تردید کنید.
تصویر زیر بیانگر همه توضیحات بالاست:
در تصویر بالا مشاهده می کنید که شکست های غیر معتبر و شکست های معتبر نشان داده شده اند. در نیمه پایینی تصویر که حجم معاملات به تصویر کشیده شده است میبینیم که در زمانی که شکست های غیرمعتبر رخ میدهند.
حجم معاملات رشد زیادی نداشته است (نسبت به همان محدوده زمانی که در آن قرار دارد). این شکست ها غیر معتبر حتی نتوانستند کندل خود را نیز زیر حمایت یا بالای مقاومت مورد نظر ببندند. در تصویر بالا این شکست های غلط با استفاده از دایره های قرمز رنگ فیلتر شده اند.
اما نگاهی به دو شکست معتبری که در نیمه دوم تصویر داریم بیندازید. مشاهده می کنید که چقدر زیبا حجم معاملات به ما در تشخیص این شکست های معتبر کمک کرده است. این شکست های درست نیز با دایره های سبز رنگ نشان داده شده اند. بنابراین اگر شما یک معامله گر هستید و اساس استراتژی معاملاتی تان بر اساس شکست هاست، می توانید از حجم معاملات نیز در کنار سایر روش ها و اندیکاتورها استفاده کنید.
حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟
حجم (Volume)، مقدار اوراق بهادار و یا داراییای است که در یک بازه زمانی (معمولاً روزانه) جابهجا میشود. برای مثال، حجم سهام، اشاره به تعداد سهام مبادله شده در بین بازه زمانی باز شدن، و بسته شدن بازار دارد. حجم، و تغییرات آن در طی زمان، اطلاعاتی مهم برای معاملهگران تکنیکال به شمار میرود.
نکات کلیدی:
- حجم، تعداد سهام یا دارایی مبادله شده در طی یک بازه زمانی است.
- بهطورکلی، اوراق بهاداری با حجم بالا، دارای نقدینگی بیشتری نسبت به اوراقی هستند که حجم معاملاتی پائینی دارند؛ زیرا آنها «فعالتر» میباشند.
- حجم، یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود، زیرا برای بررسی اهمیت حرکت قیمت در بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
- هرچه حجم یک حرکت قیمتی بیشتر باشد، آن حرکت از اهمیت بیشتری برخوردار است و هرچه حجم در طی یک حرکت قیمتی کمتر باشد، آن حرکت از اهمیت پایینتری برخوردار است.
درک مفهوم حجم
هرگونه مبادلهای که بین خریدار و فروشنده یک سهم انجام میشود، در محاسبه حجم معاملاتی کلی آن سهم؛ در نظر گرفته میشود. معامله، زمانی صورت میگیرد که خریدار قبول کند تا مبلغ مورد نظر فروشنده را بپردازد. اگر تنها 5 سهم در یک روز معامله شوند، حجم معاملاتی آن سهم در آن روز، برابر با عدد 5 بوده است.
برای آشنایی با میانگین حجم معاملات روزانه مقاله آموزشی «میانگین حجم معاملات روزانه» را مطالعه نمایید.
تمامی بازارهای مبادلاتی، حجمهای معاملات را ثبت کرده و آنها را به شکل اطلاعات حجم معاملاتی (trading volume)، بهصورت رایگان و یا با دریافت هزینهای با کاربران خود به اشتراک میگذارد.
اعداد مربوط به حجمهای معاملاتی، ساعتی یکبار طی روز معاملاتی بروز رسانی میشوند. البته در نظر داشته باشید که این گزارشهای منتشرشده، تخمینی میباشند. همچنین میزان کلی حجم معاملاتی که در پایان روز اعلام میشود نیز عددی تخمینی است.
اعداد واقعی و دقیق، در روز بعدی منتشر میشوند. همچنین ممکن است سرمایهگذاران به دنبال حجم تیک (tick volume) یک سهم، و یا تغییرات در قیمت قراردادها (changes in contract’s price)، بهعنوان جایگزینی برای حجم معاملاتی باشند. زیرا قیمتها در حجمهای معاملاتی بالا تمایل به تغییر بیشتری دارند.
حجم معاملاتی به سرمایهگذاران در مورد فعالیت بازار و میزان نقدینگی (liquidity) آن اطلاعرسانی میکند. میزان حجم معاملاتی بالاتر برای یک سهام به معنی نقدینگی بالا، اجرای بهتر دستورات معاملاتی و بازاری فعال برای متصل کردن خریداران و فروشندگان به یکدیگر، میباشد.
زمانی که سرمایهگذاران در مورد جهت حرکت بازار مُردد هستند، حجم معاملاتی در قراردادهای آتی افزایش مییابد، که باعث میشود که قرارداد اختیار معامله (options) و قراردادهای آتی (futures) مربوط به این سهام، بهصورت فعالتری مورد معامله قرار گیرند.
حجمهای معاملاتی بهصورت کلی حین باز شدن و بسته شدن بازارها، بالاتر میباشند. همچنین میزان این حجمهای معاملاتی در روزهای دوشنبه و جمعه بالاتر است. به حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ یاد داشته باشید که حجمهای معاملاتی در ظهر و همچنین روزهای پیش از تعطیلات، کاهش پیدا میکنند.
حجم در تحلیل تکنیکال
برخی از سرمایهگذاران از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، استراتژی که بر اساس قیمت سهام بنا شده و بهمنظور تصمیمگیری برای ورود به یک سهم از آن استفاده میشود.
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیدا کردن نقاط ورود و یا خروج هستند. سطوح حجم بازار نقشی مهم را در یافتن این نقاط بازی میکنند، و میتواند سرنخهایی برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و یا خروج از بازار را به ما بدهند.
حجم، یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود، زیرا برای بررسی میزان اهمیت حرکات بازار از آن استفاده میشود. اگر قیمتها در بازار، حرکت بزرگی را در یک بازه زمانی داشته باشند، قدرت این حرکت به دو شکل تفسیر میشود:
- یا این قدرت حرکتی به روند ما اعتبار بیشتری میدهد
- ایجاد بدبینی در خصوص حجم معاملاتی در آن بازه زمانی، میکند.
هر چه حجم معاملاتی در یک حرکت قیمتی بالاتر باشد، آن حرکت از اهمیت بیشتری در تحلیل ما برخوردار خواهد بود. بهطور عکس، اگر حجم معاملاتی در یک حرکت قیمتی پایینتر باشد، آن حرکت اهمیت پایینتری خواهد داشت.
حجم یکی از شاخصههای اصلی در اندازهگیری قدرت حرکت سهام، برای معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال میباشد. از دیدگاه مزایدهای (َauction perspective)، زمانی که خریداران و فروشندگان در یک قیمت خاص در بازار به فعالیت بیشتری میپردازند، حجم معاملاتی بالاتری را نیز در آن نقطه از بازار شاهد خواهیم بود.
تحلیلگران از نمودارهای میلهای ( bar charts) برای تشخیص سریع سطوح حجم استفاده میکنند. نمودارهای میلهای همچنین تشخیص روند در حجمهای معاملاتی را آسانتر میکنند. زمانی که میلهها در یک نمودار میلهای از میانگین بالاتر باشند، نشانههایی از حجم معاملاتی بالا و یا قدرت بیشتر بازار، در یک قیمت خاص را شاهد هستیم.
با بررسی نمودارهای میلهای، تحلیلگران میتوانند از حجم معاملاتی بهعنوان یک تأییدیه حرکات قیمتی، استفاده کنند. اگر حجم در هنگام حرکات صعودی و یا نزولی قیمت افزایش پیدا کند، حرکت مد نظر یک حرکت قدرتمند خواهد بود.
اگر معاملهگران قصد گرفتن تأییدیه بازگشت قیمتی در سطوح حمایتی را داشته باشند، به حجم خرید بالا (high buying volume) نگاه میکنند. بهطور عکس، اگر معاملهگران به دنبال تأییدیه شکست یک سطح حمایتی باشند به دنبال حجم معاملاتی پایین از خریداران، خواهند بود.
اگر معاملهگران بخواهند تا تأییدیه در خصوص بازگشت قیمتی در یک سطح مقاومتی (یا سقف قیمتی) را به دست آورند، آنها به دنبال حجم فروش بالا در بازار خواهند بود. بهطور عکس، اگر معاملهگران به دنبال تأییدیه یک شکست در یک محدوده مقاومتی باشند، به دنبال حجم معاملاتی بالا از خریداران، خواهند بود.
دیگر ملاحظات
در دوران اخیر، معاملهگرانی که با تناوب بالا به معامله میپردازند (High Frequency Traders – HFT) و صندوقهای سرمایهگذاری در شاخصها (Index Funds)، بخش مهمی از حجمهای معاملاتی در بازارهای ایالاتمتحده آمریکا را تشکیل دادهاند.
با استناد به تحلیل سال 2017 موسسه JP Morgan، سرمایهگذاران منفعل مانند صندوقهای قابل معامله در بازار بورس (Exchange traded funds حجم معاملات چیست و چه کاربردی دارد؟ – ETFs) که از الگوریتمهای متناوب برای معاملهگری استفاده میکنند، حدود 60 درصد از کل حجم معاملاتی در بازار را تشکیل دادهاند.
در حالیکه معاملهگران بنیادی اختیاری (fundamental discretionary traders) – یا معاملهگرانی که پیش از سرمایهگذاری، به بررسی عوامل بنیادی تأثیرگذار در قیمت سهام میپردازند – تنها 10 درصد از کل حجم معاملاتی در بازار را تشکیل دادهاند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید. مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما