تعیین سود و زیان توسط کارگزاری


محاسبه دقیق سود و زیان در بورس

سود و زیان در بورس شاید مقوله‌ای ساده به‌نظر برسد. یک عدد به‌صورت درصد روی پنل آنلاین نوشته شده و بیشتر افراد، این عدد را به صورت سود و زیان در نظر می‌گیرند. مثلا سهمی را خریده‌اند و در مقابل این سهم، سود 43% ثبت شده است.

اما این عدد، واقعا نشان‌دهنده سود و زیان شما نیست. در این مقاله می‌خواهیم هر چیزی را که لازم است در مورد محاسبه سود و زیان بدانید، به شما بگوییم.

حسابدار خودتان باشید

بیشتر افراد وقتی سهمی را می‌خرند، هیچ چیزی را یادداشت نمی‌کنند. بعدها نمی‌دانند چند سهم را در چه قیمتی خریده و به چه قیمتی فروخته‌اند.

لازم نیست خیلی وارد جزئیات شوید. فقط آمار خریدها و فروش‌های خود را در اکسل وارد کنید.

برای این کار لازم است که تاریخ، تعداد سهم و قیمت را یادداشت کنید.

خوبی استفاده از اکسل این است که بعدها می‌توانید خریدها و فروش‌های خود را مرتب کنید.

علاوه‌بر این، می‌توانید واریزها و دریافت وجه‌های خود را هم در اکسل بنویسید.

محاسبه سود و زیان در بورس

اگر از جمله کسانی هستید که سهم را می‌خرید و از فروش آن سود می‌کنید (و معمولا مجمع نمی‌روید)، سود و زیان به این صورت محاسبه می‌شود.

محاسبه سود و زیان بورس

کارمزد خرید + (تعداد سهم ⨯ قیمت خرید) = مبلغ خرید

کارمزد فروش و مالیات - (تعداد سهم ⨯ قیمت فروش) = مبلغ فروش

مبلغ خرید – مبلغ فروش = میزان سود نقدی

مبلغ خرید ÷ میزان سود نقدی = درصد سود

فرض کنید من 1000 سهم شمثال را در قیمت 1000 تومان خریده و در 3000 تومان فروخته‌ام.

برای خرید این سهم یک میلیون تومان پرداخت می‌کنم. علاوه‌بر این معادل 0.0049 از مبلغ خرید را به عنوان کارمزد می‌پردازم. یعنی 4900 تومان. پس مبلغ خرید برابر می‌شود با 1،004،900 تومان.

برای فروش این سهم باید 3 میلیون تومان دریافت کنم. اما باید کارمزد 0.00975 را بپردازم. یعنی 29،250 تومان. پس در نهایت مبلغ 2،970،750 تومان دریافت می‌کنم.

از این معامله به اندازه 1,965,850 سود می‌کنم. (نه 2 میلیون تومان)

با تقسیم این عدد بر مبلغ خرید به عدد 1.95 درصد می‌رسم. یعنی 195 درصد سود کرده‌ام.

مشکل شروع می‌شود

همیشه کار به همین سادگی که گفتیم نیست. فرض کنید قیمت همین سهم به 3 هزار تومان رسیده‌ است. شرکت افزایش سرمایه می‌دهد، قیمت سهم به هزار و ششصد تومان کاهش پیدا می‌کند، اما حق‌تقدم دریافت کرده‌ام. بعد شرکت 300 تومان سود نقدی می‌دهد و قیمت سهم پس از بازگشایی 1500 تومان می‌شود. حالا من چقدر سود کرده‌ام؟

در سامانه آنلاین ممکن است عددی نزدیک به 50 درصد سود را ببینید. چون قیمت از 1000 تومان به 1500 تومان رسیده. اما سود واقعی 50 درصد نیست. بیایید ببینیم در این حالت چقدر سود کرده‌ام.

محاسبه سود و زیان بورس

برای خرید این سهم 1،004،900 هزار تومان پرداخته‌ام.

1000 سهم 1500 تومانی دارم، یعنی 1.5 میلیون تومان که برای فروش آن باید 14625 تومان کارمزد بپردازم. 1,485,375 تومان می‌ماند.

1000 حق تقدم دارم که مثلا 1400 تومان هستند. با احتساب کارمزد 13650 تومانی، 1,386,350 تومان از فروش حق‌تقدم به‌دست می‌آورم.

300 هزار تومان هم سود نقدی دریافت کرده‌ام.

جمع این اعداد برابر می‌شود با 3,171,725 تومان.

مبلغ سود نقدی من حاصل کسر همین عدد از مبلغ فروش است، یعنی 2,166,825 تومان.

در این حالت من 215 درصد سود کرده‌ام، نه 50 درصد.

یک خوبی دیگر اکسل این است که می‌توانید برای مبلغ ریالی سود و درصد سود، فرمول بنویسید.

چطور این مشکل را حل کنیم؟ به‌سادگی و با نوشتن خرید‌ها و فروش‌ها در اکسل. یک خوبی دیگر اکسل این است که می‌توانید برای مبلغ ریالی سود و درصد سود، فرمول بنویسید. در این صورت فقط کافی است مبلغ فروش را به‌روز کنید تا تمام درصدها به صورت خودکار محاسبه شوند.

زمان، عاملی که اهمیت دارد

تصور کنید دو سهم دارم. یکی شمثال و دومی خسوال.

هر دو سهم را هزار تومان خریده‌ام.

هر دو سهم امروز 3 هزار تومان هستند.

شمثال را یک سال پیش خریده‌ام و خسوال را سه سال پیش.

آیا از این دو سرمایه‌گذاری، به یک میزان سود کرده‌ام؟

قطعا خیر. نمی‌شود گفت دویست‌درصد رشد قیمت طی یک سال و سه سال، دقیقا عملکردی مشابه به هم هستند.

برای این کار باید مقدار تنزیل‌یافته سود رو محاسبه کنیم.

برای این کار، ابتدا باید نرخ تنزیل را حساب کنیم. فرض کنید بهره بانکی حدود 17 درصد باشد. یعنی اگر پول را در بانک می‌گذاشتیم، در پایان سال 17 درصد سود می‌گرفتیم و پول ما برابر می‌شد با یک میلیون به علاوه 17 درصد از این مبلغ.

از نظر ریاضی این اتفاق شبیه به این بود که هر سال، پول خود را در 1.17 ضرب کنیم. (1+r که در آن r نرخ بهره است).

برای این که سود تنزیل یافته را حساب کنیم از این فرمول استفاده می‌کنیم.

تعداد سال ^ (r + 1) / مبلغ سود

این حرف یعنی چه؟ اگر قرار است یک میلیون تومان را یک سال دیگر به من بدهید، باید آن را بر 1.17 تقسیم کنم، که برابر می‌شود با 854 هزار تومان. یعنی با نرخ بهره 17 درصد، اگر یک میلیون تومان را یک سال دیگر به من بدهید، به همان اندازه ارزش دارد که 854 هزار تومان را الان پرداخت کنید.

اگر قرار است همین پول را دو سال دیگر بدهید، باید بر 1.17 به توان 2 تقسیم شود.

اگر مبلغ، 1،004،900 بعد از یک سال به 2،970،750 تومان رسیده، با نرخ بهره 17 درصد، در عمل 2,539,102 سود تعیین سود و زیان توسط کارگزاری کرده‌ام. اگر همین پول سه سال بعد محقق شده باشد، در عمل مثل این است که به مبلغ 1,854,848 تومان رسیده باشم.

پس اگر سهمی در یک سال از 1000 تومان به 3000 تومان رسیده باشد، در واقع 152 دو درصد سود کرده‌ام. اگر همین رشد طی سه‌سال رخ داده باشد، در نهایت 84 درصد.

چه کسی پنیر مرا خورده است؟

شاید احساس کنید کمی بحث پیچیده شده است. یک سهم را خریده‌اید، قیمت آن 3 برابر شده، اما 84 درصد سود کرده‌اید؟ دلیل این ماجرا چیست؟

فرض کنید الان 1 میلیون و 840 هزار تومان را در بانک بگذارم و سود ثابت بگیرم. بعد از 3 سال حدود 3 میلیون تومان در بانک دارم. اما دقت کنید که من امروز دارم از 1 میلیون تومانم می‌گذرم که در آینده به این سود برسم. پس اگر الان 1 میلیون تومان را در بورس بگذارم و بعد از سه سال، 3 برابر شود، مثل این است که الان 1.8 میلیون را در بانک گذاشته‌ام. اختلاف این عدد با مبلغ سرمایه‌گذاری، 800 هزار تومان است.

مثالی برای درک ارزش زمانی پول

برای این که موضوع روشن شود، بگذارید دو حالت را با هم مقایسه کنیم.

دو سهم به شما معرفی می‌کنم که هر دو هزار تومان هستند.

سهم اول، شمثال، این سهم پس از یک سال 3 برابر می‌شود.

سهم دوم، خسوال، این سهم پس از پنج سال، 4 برابر می‌شود.

کدام سهم را انتخاب می‌کنید؟ درست است که سود خسوال بیشتر به نظر می‌رسد. اما برای رسیدن به این پول باید 5 سال صبر کنید. پنج سال دیگر، 4 میلیون تومان شما چقدر ارزش دارد؟ اما اطمینان دارید که تورم 200 درصد نخواهد بود و در آن زمان، 3 میلیون قدرت خرید بیشتری نسبت به 1 میلیون امروز دارد. پس شمثال را انتخاب می‌کنید.

حالا اگر برای هر دو، سود تنزیل یافته را (با نرخ 17 درصد) محاسبه کنیم، دلیل انتخاب خود را متوجه خواهید شد.

سهم شمثال، طی یک سال 171 درصد سود تنزیل یافته محقق می‌کند.

خسوال طی پنج سال 136 درصد سود تنزیل یافته می‌دهد.

واضح است که 171 درصد از 136 درصد بهتر است.

پس انتخاب شمثال یک انتخاب منطقی است و شما را به سود بیشتری می‌رساند.

هزینه فرصت، یک هزینه واقعی

به سه نفر، نفری بیست میلیون تومان می‌دهیم و از آن‌ها می‌خواهیم در یک بازار سرمایه‌گذاری کنند. یک نفر سکه، یک نفر دلار و دیگری سهام.

بعد از مدتی عملکرد هر سه فرد را می‌سنجیم.

سکه: کسی که در سکه سرمایه‌گذاری کرده بود، توانسته 50 درصد سود بگیرد.

دلار: این فرد توانسته پول خود را به ریال 25 درصد افزایش دهد.

سهام: این شخص موفق شده 84 درصد سود بگیرد.

اگر سرمایه‌گذاری این افراد را به دلار تعدیل کنیم، وضعیت چطور می‌شود؟

سکه: به او هزار دلار داده بودیم، حالا دلار به 25 هزار تومان رسیده است. او به ریال، 30 میلیون تومان معادل 1200 دلار دارد. پس او 20 درصد سود دلاری کرده است.

دلار: این فرد هزار دلار داشت، الان هم هزار دلار دارد. پس او به دلار سودی نکرده است.

سهام: در پایان سرمایه‌گذاری، او 37 میلیون تومان دارد. یعنی 1472 دلار. پس او به دلار، توانسته 47.2 درصد سود کند.

از آنجایی که بازه زمانی سرمایه‌گذاری هر سه‌نفر یکی بوده، برای مقایسه به تنزیل نیاز نداریم.

چرا این محاسبات مهم است؟ در ابتدای سرمایه‌گذاری می‌توانستیم 20 میلیون تومان را بدهیم و یک گوشی آیفون جدید بخریم. در پایان سرمایه‌گذاری، به‌خاطر افزایش قیمت دلار، گوشی آیفون 25 میلیون تومان شده بود. کسی که به ریال 100% سود گرفته باشد، در این زمان نمی‌تواند 2 آیفون بخرد. پس نمی‌تواند مدعی شود که واقعا پولش دوبرابر شده است.

اما دقت کنید کسی که پولش را روی دلار یا سکه سرمایه‌گذاری کرده، در عمل زیان کرده است. چرا که می‌توانست سهام بخرد و سود خوبی ببرد. اما حالا این سود را از دست داده است. به این سود از دست رفته، هزینه فرصت می‌گویند.

بورس، مسابقه نیست

موضوع هزینه فرصت خیلی‌ها را گمراه می‌کند. مثلا شخصی که در بورس بیشتر از شاخص سود کرده، شاید به یک سهم خاص نگاه کند و بگوید اگر این سهم را خریده بودم، الان پولم 10 برابر شده بود. آیا با احتساب هزینه فرصت، این فرد زیان کرده است؟ خیر.

تعیین سود و زیان توسط کارگزاری

صورت مالی عبارت است از ارائه اطلاعات دقیق و طبقه‌ بندی‌ شده درباره وضعیت مالی واحد تجاری، به صورتی که برای استفاده کنندگان آن در گرفتن تصمیمات اقتصادی سودمند باشد. یکی از اجزای صورت های مالی اساسی، صورت حساب سود و زیان است.

صورت حساب سود و زیان میزان درآمدها ، هزینه ها، و همچنین سود یا زیان انتهای دوره را که حاصل فعالیت های عملیاتی و غیر عملیاتی هستند، را مشخص می‌کند.

تهیه صورت سود و زیان به چند دلیل عمده صورت می‌گیرد که یکی از مهمترین آن‌ها، اطلاع از عملکرد شرکت یعنی تفاوت درآمد و هزینه است. علاوه براین، صورت سود و زیان برای تجزیه و تحلیل تغییرات میزان درآمد شرکت در طول یک دوره مالی نیز به کار می‌رود.

در این مقاله قصد داریم نگاهی به ساختار صورت سود و زیان بیندازیم و اجزای تشکیل دهنده آن را مورد بررسی قرار دهیم.

بخش های صورت حساب سود و زیان

صورت سود و زیان به طور کلی در سه بخش تقسیم بندی شده است:

  • بخش اول : نمایش میزان درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمات
  • بخش دوم : نمایش انواع هزینه ‌های تحقق یافته برای کسب درآمدها
  • بخش سوم : تعیین تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته و هزینه ‌های صورت پذیرفته

کاملا مشخص است درصورتی که درآمد بیشتر از هزینه‌ ها باشد به معنای کسب سود و چنانچه هزینه ‌ها بیشتر از درآمد شرکت باشد، به معنی زیان در طول دوره مالی است.

اجزا و ساختار تشکیل دهنده صورت سود و زیان

صورت سود و زیان شامل عناصر اصلی زیر است:

۱- درآمد

درآمد حاصل از فعالیت اصلی شرکت در صورت سود و زیان نوشته می‌شود.

سوال اصلی اینجاست که درآمد اصلی و فرعی چیست؟ برای درک بهتر، موضوع را با مثالی ادامه می‌دهیم؛ صاحب یک پمپ بنزین را فرض کنید، درآمد اصلی حاصل از فروش بنزین به دست می‌آید، همچنین در کنار جایگاه بنزین یک سوپر مارکت نیز وجود دارد که درآمد حاصل از آن به عنوان درآمد فرعی ثبت می‌شود.

۲- بهای تمام شده کالای فروش رفته یا هزینه های فروش

درواقع این بخش دارای ماهیت هزینه است و قیمت تمام شده کلیه اقلامی است که از موجودی کالای شرکت در طول یک دوره فروخته می‌شوند. لازم به ذکر است که در این بخش به صورت مجزا هزینه های مواد، سربار و دستمزد کارکنان مستقیم تولید و کارکنان پشتیبانی تولید درج می‌شود.

۳- سایر درآمد ها

سایر درآمدها شامل درآمدی می‌شود که از فعالیت اصلی موسسه به دست نمی‌آید به عبارت دیگر فعالیت فرعی موسسه است. (فعالیت اصلی و فرعی در بخش های بالا شرح داده شده است) به طور مثال درآمد سوپر مارکت کنار جایگاه پمپ بنزین .

نکته: درآمد حاصل از سود سپره موسسه در بانک و یا درآمد حاصل از فروش ارزهای خارجی جزو درآمد فرعی است.

۴- هزینه های توزیع و فروش:

هزینه های توزیع و فروش شامل هزینه های محتمل شده برای ارائه کالا از محل موسسه به مشتریان است. مانند: هزینه بازاریابی و نقل و انتقال محصول

۵- هزینه های اداری :

هزینه های اداری به طور کلی از هزینه هایی است که به طور مستقیم در تولید و عرضه کالا و خدمات ارائه شده توسط موسسه نیست .مانند هزینه های مربوط به مدیریت و پشتیبانی.

نمونه‌هایی از هزینه های اداری عبارتند از:

  • هزینه حقوق و دستمزد مدیریت اجرایی
  • هزینه های حقوقی و حرفه ای
  • استهلاک ساختمان اداری
  • اجاره بهای دفاتر مورد استفاده برای مدیریت
  • هزینه بخش های مالی ، بخش منابع انسانی و بخش مدیریت

۶- هزینه های مالی:

هزینه های مالی معمولا از بهره وام های دریافتی و بهره اوراق قرضه تشکیل می شوند.

۷- سود ناخالص

تفاوت بین درآمد و قیمت تمام شده کالای فروخته شده قبل از محاسبه هزینه‌ های عملیاتی، سود ناخالص نامیده می‌شود.

این سود میزان پوشش سایر هزینه ها را نشان می‌دهد و یک عامل تحلیلی مناسب برای مقایسه با سنوات قبل و شرکت های مشابه است. یادآوری می‌شود که هرچه موجودی انتهای دوره کمتر گزارش شود، سود ناخالص کمتر خواهد شد.

۸- سود عملیاتی

با کسر هزینه‌های فروش، اداری و عمومی از سود ناخالص می‌توان سود عملیاتی را استخراج کرد. بهترین شاخص کارایی عملیاتی مدیرعامل یک شرکت در گزارش سود و زیان، همین سود عملیاتی است.

۹- سود خالص

این سود، حاصل کسر کلیه هزینه‌ ها از درآمدها است و لذا بخشی از سود خالص به دست آمده ممکن است به صورت نقد و بخش دیگر آن به صورت حساب ‌های دریافتنی در آینده باشد.

۱۰- سایر هزینه ها:

شامل هزینه هایی است که در دسته هزینه ها آورده نمی‌شود.

کاربرد صورت حساب سود و زیان

عملکرد یک نهاد را در صورت سود و زیان می توان در شرایط زیر ارزیابی نمود به عبارت دیگر کاربرد صورت سود و زیان در موارد زیر می باشد :

– تغییر در درآمد فروش در دوره در مقایسه با رشد صنعت

– تغییر در حاشیه سود ناخالص ، عامل حاشیه سود خالص و ناخالص در طول دوره

– افزایش یا کاهش در سود خالص ، سود عملیاتی و سود ناخالص در دوره

– مقایسه سود آوری واحد تجاری با دیگر سازمان های فعال در صنایع

نتیجه گیری:تعیین سود و زیان توسط کارگزاری

صورت سود و زیان یکی از صورت های مالی مهم است که نتیجۀ فعالیت‌های مالی یک واحد اقتصادی را در طی یک دورۀ مالی نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، صورت سود و زیان بیانگر نتایج عملیات مؤسسه طی یک دوره مالی است. در این مقاله تلاش شد تا به‌طور کامل صورت حساب سود و زیان برایتان تشریح شود.

روش‌های تعیین حد سود و زیان

روش‌های مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همان‌گونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معامله‌گران به منظور پیش‌بینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در این مطلب به بیان مهم‌ترین روش‌های تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثال‌هایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.

فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود

برخی سرمایه‌گذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج تعیین سود و زیان توسط کارگزاری نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان می‌شوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معامله‌گر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود می‌گیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.

فواصل قیمتی نسبت به ناحیه ورود

اعداد رند

استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معامله‌گران کهنه‌کار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژه‌ای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آن‌ها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار می‌شود. برخی معامله‌گران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.

اعداد رند

اندیکاتورها

بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معامله‌گران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم می‌شوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایه‌گذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آن‌ها استفاده می‌کنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معامله‌گران مبتدی، سهولت کاربری آن‌ها تعیین سود و زیان توسط کارگزاری است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرم‌های تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی می‌شوند.

میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج می‌باشد. میانگین‌ها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده می‌شوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.

اگر قیمت بالاتر از میانگین‌ها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت هم‌زمان حد سود و زیان را پوشش می‌دهد.

اندیکاتورها

فیبوناچی

افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را می‌شناسند و داستان معروف آن را نیز شنیده‌اند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرم‌های معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار می‌آیند که حتی می‌توان صرفاً بر مبنای آن‌ها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معامله‌گران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده می‌کنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه می‌شویم که معامله‌گر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی می‌باشد؛ قرار داده شده است.

فیبوناچی

سطوح حمایت و مقاومت

تعداد کثیری از معامله‌گران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آن‌ها را شامل می‌شود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایه‌گذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانه‌ای به نظر می‌رسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونه‌ای از موقعیت‌های معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند.

سطوح حمایت و مقاومت

خطوط روند

همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط تعیین سود و زیان توسط کارگزاری روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده می‌شود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل می‌شوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار می‌روند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی می‌شوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آن‌ها تدوین یافته‌اند. به عنوان نمونه کانال‌های قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری می‌باشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم می‌شوند.

در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده می‌کنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معامله‌گر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم می‌نمایند. در چنین موقعیت‌هایی معامله‌گران بلندمدتی می‌توانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایه‌گذار افق کوتاه ‌مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، می‌توان از معامله خارج شد.

خطوط روند

الگوهای قیمتی

امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آن‌ها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شده‌اند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آن‌ها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کف‌های چند قلو، کنج.

این الگوها بر اساس شرایط وقوع می‌توانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی می‌تواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.

تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .

برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :

  1. روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
  2. روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
  3. روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
  4. روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .

بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .

اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :

۱ . نسبتهای نقدینگی :

نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :

نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .

هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .

نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .

این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود

۲ . نسبتهای ساختار سرمایه

نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت تعیین سود و زیان توسط کارگزاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .

نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .

نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است .

۳ . نسبتهای فعالیت :

این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .

نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط تعیین سود و زیان توسط کارگزاری فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .

نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد .

دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .

دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .

دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .

نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .

نسبت گردش سرمایه جاری : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .

دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .

۴ . نسبتهای سودآوری :

بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت تعیین سود و زیان توسط کارگزاری از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .

نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .

نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید .

از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .

درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند

نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :

۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی

۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد .

هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .

مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .

۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .

این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :

نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود

نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .

۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …

نسبت های نقدینگی

این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .

نسبت جاری

نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .

اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد .

در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .

در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .

نسبت آنی

مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :

  1. A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
  2. B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .

با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .

نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .

این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .

روش محاسبه سود و زیان سرمایه‌گذاری (مخصوصا سهام)

روش محاسبه درصد سود در بورس

این محاسبه، اطلاعاتی مهم برای هر سرمایه‌گذار محسوب می‌شود زیرا شخص می‌تواند عملکرد سرمایه‌گذاری خود را در مقایسه با تورم و یا در مقایسه با رشد شاخص بورس و… بسنجد.

برای محاسبه درصد بازگشت سرمایه (ROI) می‌توانید از ماشین حساب آنلاین زیر استفاده کنید:

برای محاسبه‌ی درصد سود حاصل از یک سرمایه‌گذاری، ابتدا فرد باید مقدار دقیق سرمایه‌گذاری یا قیمت خرید را بدست آورد.

در مرحله بعد، قیمت فروش سرمایه‌گذاری از قیمت خرید کسر شده و در آخر، سود یا ضرر سرمایه‌گذاری به دست خواهد آمد.

اگر سرمایه‌گذار، قیمت خرید اصلی خود را نداشته باشد، می‌تواند آن را از طریق کار‌گزاری خود به دست آورد.

شرکت‌های کار‌گزاری، تاریخچه خرید سهام و سایر اوراق بهادار را در اختیار مشتریان خود می‌گذارند. این اطلاعات ممکن است بصورت خام و یا پردازش شده در اختیار مشتریان باشد.

در هر حال، قیمت خرید و فروش و جزئیات سرمایه‌گذاری برای هر تراکنش ارائه می‌شود.

نکات کلیدی

  • در محاسبه درصد سود یا زیان یک سرمایه‌گذاری، فرد ابتدا باید هزینه‌ی اصلی یا قیمت خرید را مشخص کند.
  • در مرحله بعد، قیمت فروش سرمایه‌گذاری، از مبلغ خرید کاسته می‌شود تا سود یا زیان به دست آید.
  • سود یا زیان حاصل از سرمایه‌گذاری را بر مقدار اصلی سرمایه‌گذاری یا قیمت خرید تقسیم کنید.
  • در آخر، نتیجه را در صد ضرب کرده تا درصد تغییر در سرمایه به دست آید.

محاسبه سود یا ضرر در سرمایه‌گذاری

1-‌ قیمت فروش را از قیمت خرید اولیه بکاهید. نتیجه، سود یا ضرر شما از سرمایه‌گذاری خواهد بود.
2-‌ سود و زیان حاصل از سرمایه‌گذاری را بر مبلغ اصلی یا قیمت خرید سرمایه‌گذاری تقسیم کنید.
3-‌ در آخر، نتیجه را در صد ضرب کرده تا تعیین سود و زیان توسط کارگزاری به درصد تغییر در سرمایه‌گذاری خود برسید.

اگر درصد منفی به دست آمد، نشان دهنده‌ی پایین آمدن ارزش بازار نسبت به قیمت خرید اصلی (مبنای قیمت) و در نتیجه متضرر شدن سرمایه‌گذار است.

اگر این درصد مثبت باشد، نشان دهنده‌ی افزایش ارزش بازار یا قیمت فروش نسبت به قیمت خرید اصلی و در نتیجه حاصل شدن سود در سرمایه‌گذاری است.

فرمول محاسبه درصد سود یا زیان

محاسبه

1-‌ کم کردن قیمت فروش از قیمت خرید، مقدار سود یا ضرر را مشخص می‌کند.

2-‌ از تقسیم مقدار پولی سود یا زیان حاصل بر قیمت خرید، رقمی اعشاری به دست خواهد آمد. این عدد، سود کسب شده را با مقدار اولیه سرمایه‌گذاری مقایسه می‌کند و نتیجه را به نمایش می‌گذارد.

3-‌ ضرب رقم به دست آمده در 100 تنها برای جا‌به‌جایی اعشار و ارائه درصد سود یا ضرر نسبت به مبلغ سرمایه‌گذاری اصلی است.

محاسبات درصد سود یا ضرر یک سرمایه‌گذاری، بدون فروش سرمایه‌گذاری تعیین سود و زیان توسط کارگزاری نیز روندی بسیار مشابه دارد.

در زمانی که هنوز دارایی موردنظر (مثلا سهم) به فروش نرفته، قیمت فعلی بازار جایگزین قیمت فروش می‌شود.

نتیجه نیز سود (یا ضرر) غیر‌واقعی خواهد بود که به عنوان سود/زیان محقق نشده نیز شناخته می‌شود. دلیل این که به حاصل محاسبه، سود (یا زیان) غیرواقعی یا محقق نشده گفته می‌شود، این است که سرمایه‌گذاری هنوز فروخته نشده است.

به عبارت دیگر شما تا زمانی که سرمایه‌گذاری خود را نفروخته‌اید (دارایی‌تان چه سهام باشد و چه یک خانه) نمی‌توانید بگویید سود محقق شده است.

دلیل اهمیت محاسبه درصد سود یا ضرر

محاسبه سود یا زیان در یک سرمایه‌گذاری در قالب درصد بسیار اهمیت دارد. زیرا نشان می‌دهد که نسبت به مقدار مورد نیاز، چقدر سرمایه به دست آمده است.

به عنوان نمونه، اگر دو سرمایه‌گذار هر کدام 5 میلیون تومان، از سرمایه‌گذاری در سهام یک شرکت سود کسب کنند، هر‌دو سود یکسانی به دست آورده‌اند.

در ابتدا به نظر می‌رسد که هر دو نتیجه‌ی ثابتی داشته‌اند؛ اما اگر یکی از آن‌ها هنگام سرمایه‌گذاری 20 میلیون تومان سرمایه وارد کرده باشد و دیگری با تنها 10 میلیون تومان به همین نتیجه رسیده باشد، سرمایه‌گذار دوم بهتر عمل کرده و پول کم‌تری را در معرض ریسک قرار داده است.

علاوه بر این، سرمایه‌گذار دوم می‌توانسته 10 میلیون تومان دیگر را (با در نظر گرفتن این که هر دو 20 میلیون تومان در اختیار داشته‌اند) در سهم تعیین سود و زیان توسط کارگزاری دیگری سرمایه‌گذاری کرده و سود بیشتری به دست آورد.

مثال‌هایی از محاسبه درصد سود یا زیان

محاسبه‌ی درصد سود یا زیان، در بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها قابل استفاده است.

دو مثال برای محاسبه سود و زیان در زیر آورده شده:

بازدهی یک سهم در بورس

به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار تعداد 10 هزار سهم شرکت X را با قیمت هر سهم 3000 تومان خریداری می‌کند. بدین معنی که سرمایه‌گذاری اولیه 30 میلیون تومان است.

این 10 هزار سهم، هر کدام به ارزش 3800 تومان به فروش می‌رسند. بدین معنی که کل مبلغ فروش 38 میلیون تومان خواهد بود.

ارزش سودی که از این سرمایه‌گذاری کسب شده است، 8 میلیون تومان است.

محاسبه درصد سود به صورت زیر خواهد بود:

محاسبه

از طرف دیگر، می‌توان سود هر سهم را به روش زیر محاسبه کرد:

محاسبه

محاسبه بازدهی شاخص بورس (یا هر شاخص دیگر)

اگر سرمایه‌گذاری بخواهد عملکرد شاخص بورس را محاسبه کند نیز می‌تواند از همین روش استفاده کند. در مورد جزییات شاخص بورس این مطلب را بخوانید.

در خصوص محاسبه بازدهی شاخص بورس، فرض کنیم اگر شاخص بورس در ابتدای هفته 900 هزار و در آخر هفته، 935 هزار باشد محاسبه‌ی درصد رشد شاخص به صورت زیر خواهد بود:

محاسبه

ملاحضات ویژه: کار‌مزد معاملات و سود نقدی سهام

سرمایه‌گذاری بدون هزینه انجام نمی‌شود و این هزینه باید در محاسبات درصد سود یا زیان اعمال شوند. در مثال‌های بالا، کار‌مزد کار‌گزاری، کمیسیون‌ها یا مالیات در نظر گرفته نشده‌اند.

برای گنجاندن هزینه‌ی تراکنش‌ها، کار‌مزد را از سود حاصل (قیمت خرید – قیمت فروش) کم کنید.

کارمزد‌ها

در ادامه‌ی مثال سهم شرکت X، بیایید فرض کنیم فرد جمعا 530 هزارتومان به عنوان کار‌مزد معامله و مالیات پرداخت کرده است.

با در نظر گرفتن کارمزد معامله و مالیات، درصد سود کسب شده به صورت زیر محاسبه می‌شود:

محاسبه

می‌توان دید که کار‌مزد کار‌گزاری بیش از 1.5 درصد از بازده سرمایه‌گذاری را کم می‌کند. به بیانی دیگر، 26.66 درصد را به 24.9 درصد کاهش می‌دهد.

سود نقدی سهام

اگر سرمایه‌گذاری انجام شده هر گونه پرداخت نقدی مثل سود سهام (DPS) داشته باشد، این مبلغ نیز باید به سود اضافه شود.

سود سهام، مبلغی نقدی است که به سهام‌داران پرداخت شده و بر اساس هر سهم تنظیم می‌شود. نکته: در خصوص سود نقدی سهام این مطلب را بخوانید

در مثال شرکت X، در نظر بگیریم که اگر شرکت به ازای هر سهم، 200 تومان به عنوان سود سهام پرداخت کرده باشد و سرمایه‌گذار مشمول دریافت این سود نقدی شود از آن جایی که سرمایه‌گذار مذکور 10 هزار سهم خریداری کرده بوده، 2 میلیون تومان نیز به عنوان سود نقدی سهام بدست می‌آورد.

در صورت دریافت سود نقدی سهام، درصد سود به روش زیر محاسبه می‌شود:

محاسبه

فرض کنیم هیچ کارمزدی برای کارگزاری وجود نداشته باشد و سهام نیز برای یک سال نگهداری شود. می‌بینیم که سود سهام، نرخ بازده سرمایه گذاری را بیش از 6 درصد افزایش داده است. به بیان دیگر، سود سرمایه‌گذاری از 26.66 درصد به 33.33 درصد افزایش یافته است.

با لحاظ هزینه‌های معامله، کار‌مزد‌ها و همچنین سود سهام، سرمایه‌گذاران می‌توانند به دید دقیق‌تری از سود یا ضرر خود در سرمایه‌گذاری دست یابند.

محاسبه سود و زیان در نرم‌افزارها و پنل‌های معاملاتی

در اغلب نرم‌افزارهای تحت وب که کارگزاری‌های بورس تهران به مشتریان خود ارائه می‌دهند سود و زیان به صورت خودکار محاسبه شده و به نمایش در می‌آید.

بنابراین کار سرمایه‌گذار بسیار ساده است و در اغلب مواقع نیازی نیست فرمول‌های فوق را بصورت دستی محاسبه کنید.

بطور مثال تصویر زیر متعلق به بخش “سبد سهام” نرم‌افزار آساتریدرآگاه کارگزاری آگاه است:

محاسبه سود سبد سهام

همانطور که در تصویر مشخص است، سود/زیان تحقق نیافته هرسهم بصورت جداگانه بصورت ریالی و درصدی نمایش داده می‌شود.

در انتها نیز سود/زیان محقق نشده کل سبدسهام تجمیع شده است.

چند نکته در مورد محاسبات سود/زیان موجود در نرم‌افزار آساتریدرآگاه:

  • محاسبات سود/زیان محقق نشده در این نرم‌افزار براساس قیمت تمام‌شده (با لحاظ کارمزد خرید و فروش) و قیمت روز سهم در بازار است. بنابراین به دلیل نوسان قیمت سهم در بازار، سود و زیان محقق نشده به طور مداوم کم و زیاد می‌شود.
  • در نهایت، سود و زیانی که بدست می‌آورید (سود/زیان محقق شده) براساس قیمت فروش شما محاسبه خواهد شد. این مقدار سود و زیان را در بخش “عملکرد سبدسهام” ببینید.
  • ق سر به سر (قیمت سر به سر) که بصورت خودکار محاسبه شده، قیمتی است که اگر در این قیمت سهم را بفروشید نه زیان کرده‌اید و نه سود.
  • پس از خرید سهام، ممکن است متوجه شوید فورا حدود 1.5 درصد به زیان محقق نشده شما اضافه شده است. این موضوع به این دلیل است که نرم‌افزار هم کارمزد خرید و هم کارمزد فروش را در محاسبات سود/زیان محقق نشده لحاظ می‌کند.
  • تمام مبالغ در نرم‌افزار به ریال نوشته می‌شود.

توجه کنید که نرم‌افزار سایر کارگزاری‌ها ممکن است ویژگی‌های متفاوتی داشته باشد و مورد اشاره شده مربوط به کارگزاری آگاه است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.