تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام
تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است.
تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است.
چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد.
که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژهی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست.
تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را انتخاب کند.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد.
استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله میشود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم.
تحلیل تکنیکال، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
تعریف تحلیل تکنیکال را میتوان به سه صورت مطرح کرد.:
تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال
روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
تحلیل فاندامنتال چیست و چه عواملی را باید در نظر بگیریم؟
در تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام همه بازارهای مالی، چه بازارهای سنتی و چه بازارهای نوپا مثل ارزهای دیجیتال، چند روش کلی برای تحلیل وضعیت بازار و تصمیمگیری برای خرید یا فروش وجود دارد که یکی از مهمترین آنها تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال (Fundamental analysis) است.
در این مقاله به تعریف تحلیل فاندامنتال و مقایسه آن با دیگر انواع تحلیل میپردازیم.
تحلیل بنیادی چیست؟
“فاندامنتال” (Fundamental) در لغت به معنای بنیادی و پایهای است و در علم معاملات بورس اوراق بهادار، به نوعی تحلیل گفته میشود که به بررسی همه جانبه شرکتهای بورسی در سطح خرد و کلان میپردازد.
سرمایهگذاران در هر بازار اعم از اوراق بهادار، طلا، مسکن و… همواره نیازمند بررسی همه جانبه فرصتها و هزینههای سرمایهگذاری و روند آینده آن هستند.
برای انجام این تحلیل باید از اخبار جهان، وقایع سیاسی و اقتصادی مطلع و بروز باشیم.
تحلیل بنیادی یک نوع روش تجزیه و تحلیل است که بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکتها، آمار اقتصاد کلان کشور و عوامل تاثیرگذار بر صنایع مختلف تمرکز دارد.
لذا در آن خرید و فروش سهام یا هر نوع دارایی، پس از بررسی اطلاعات کامل در خصوص عوامل ذکر شده، صورت میگیرد.
در این فرایند با توجه به متغیرهای اقتصادی و غیر اقتصادی خرد و کلان، به بررسی ارزش بنیادین داراییها و پیش بینی روند آینده آن میپردازیم.
و از این طریق شرکتهای ارزشمندی را شناسایی میکنیم که داراییهای با ارزش، ترازنامه قوی و منطقی و همچنین ثبات در روند سودآوری دارند.
ارزش سهام یک شرکت با توجه به آیندهای که برای رشد آن شرکت پیش بینی میشود میتواند از ارزش ترازنامهای آن بیشتر یا کمتر باشد.
تحلیلگر بنیادی کیست؟
تحلیلگر بنیادی کسی است که ارزش ذاتی سهام یا هر نوع دارایی دیگر را از طریق مطالعه و بررسی عوامل خرد و کلان اقتصادی و غیراقتصادی از جمله: مدیریت شرکت، صورتها و نسبتهای مالی، وضعیت کلی اقتصاد کشور و وضعیت صنایع مختلف، تعیین میکند.
تحلیلگر اخبار و اطلاعات منتشر شده را از نظرتاثیر منفی یا مثبت بر قیمت سهام شرکت، بررسی کرده و با توجه به آن عکس العمل مناسب (خرید و فروش یا انتظار) نشان میدهد.
تحلیلگران بنیادی معتقدند قیمت بازار یک سهم، ممکن است با ارزش واقعی آن متفاوت باشد.
هدف آنها شناسایی فرصتهای کسب سود و یا شرایط زیان آور، از طریق ارزیابی ارزش ذاتی و مقایسه آن با قیمت روز سهام است.
تحلیلگر بنیادی فردی است که به بررسی داراییها، بدهیها، فروش، ساختار سرمایه شرکت، سهم از بازار، عملکرد مدیریت، و مقایسه آن با سایر شرکتهای مشابه میپردازد و در نهایت ارزش واقعی سهام را تخمین میزند.
در این بررسی عوامل خرد و کلان اقتصادی و غیراقتصادی نیز ارزیابی میشوند. کاری که یک تحلیلگر انجام میدهد این است که علت و چرایی تغییرات قیمت را کشف میکند.
تحلیل بنیادی یا تکنیکال کدام یک بهتر است…
مهم ترین تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در چیست؟
فعالان بازارهای مالی برای بررسی و تحلیل رفتار بازار از روشهای مختلفی استفاده میکنند.
این روشها از مفاهیم بسیار ساده و ابتدایی شروع شده و تا مفاهیم و روشهای پیچیده پیش میرود.
بنابراین هر سرمایهگذار برای موفقیت در بازارهای مالی باید روشهای مختلف تحلیل بازار را بشناسد و بتواند بر حسب موقعیت از آنها استفاده کند.
برای سرمایهگذاری و ورود به بازار بورس لازم است با دو مفهوم تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) آشنا باشید.
هر کدام از این دو تحلیل از زاویه و دیدگاهی متفاوت بازار سهام را بررسی میکنند.
تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
طرفداران تحلیل تکنیکال اعتقاد دارند که همه اطلاعات مهم بازار در قیمت خلاصه شده است.
این روش تحلیلی مبتنی بر دادههای گذشته است و با استفاده از قیمتها، الگوهای گذشته و نمودارها، سعی میکنند که آینده را پیش بینی کنند.
علاقهمندان تحلیل تکنیکال، با تکیه بر نمودارها و بررسی تغییرات قیمتهای گذشته و با توجه به شاخصهای مختلف (شاخص حمایت، شاخص فرکتالی، شاخص مقاومت و …) روند و تغییرات بازار و تغییرات آتی قیمتها را بررسی میکنند.
یک تکنیکالیست اعتقاد دارد که روند قیمتها تلقی سرمایهگذاران را از عوامل گوناگون سیاسی، اقتصادی، پولی و حتی روانشناسی نشان میدهد.
تحلیلگر فنی اعتقاد دارد که بازار خود بهترین منبع برای کسب اطلاعات است.
پیروان مکتب تحلیل تکنیکال معتقدند که اطلاعات مهم درباره نوسانهای آتی قیمت سهام را میتوان از طریق مطالعه تغییرات قبلی قیمتهای سهام بدست آورد.
اطلاعات مالی بر روی نمودارها ثبت میشود و این اطلاعات به منظور دستیابی به الگوهای تکراری به دقت مورد بررسی قرار میگیرد.
با توجه به آنکه اطلاعات قبلا اثر خود را بر روی قیمت گذاشته است، لذا قیمت نشاندهنده ارزش منصفانه است و باید اساس تحلیل را تشکیل دهد.
در مجموع قیمت بازار نشاندهنده کلیه اطلاعات مشارکتکنندگان در بازار است، مشارکتکنندگان شامل معاملهگران، سرمایهگذاران، شرکتهای سرمایهگذاری، تحلیلگران خرید سهم، تحلیلگران فروش سهام، تحلیلگران فنی، تحلیلگران بنیادی و سایر تحلیلگران است.
اعتقاد تحلیلگران فنی بر این است که تشخیص روند امکانپذیر بوده و میتوان بر مبنای روند قیمت همه چیز را دانست ولی ارزش واقعی را نشان نمیدهد.
در این تحلیل هدف اصلی یافتن زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از آن، بر اساس روند گذشته و حال میباشد.
تحلیل بنیادی چه کاربردی دارد؟
علاقمندان به روش تحلیل بنیادین بر روی اطلاعات مالی شرکتها تمرکز دارند.
«ترازنامه»، «حساب سود و زیان»، «جریان وجوه نقد»، «EPS» و «DPS» از جمله فاکتورهایی هستند که برای تحلیلگران بنیادی مهم هستند.
رویه کلی در تحلیل بنیادی، از کل به جز است، در واقع سرمایهگذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به صورت کلی تجزیه و تحلیل میکنند تا زمان مناسب برای سرمایهگذاری را تشخیص دهند.
سپس به تحلیل صنایع و بخشهایی از اقتصاد میپردازند که آیا دارای چشمانداز مناسبی هستند یا خیر.
و اگر تحلیلگر به این نتیجه برسد که زمان برای سرمایهگذاری مناسب است، صنایع مطلوب را مشخص کرده و سپس به تحلیل شرکتها میپردازند.
تحلیل بنیادی یک شرکت شامل تحلیل گزارشهای مالی و سلامت شرکتها، مدیریت و امتیازات رقابتی است.
در تحلیل بنیادی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پیشبینی صورت میپذیرد.
تحلیلگران بنیادی معتقدند که تمام تغییرات در قیمتها حتما یک علت اقتصادی و بنیادین دارد.
نتیجه …
با اینکه طرفداران هر یک از دو روش «بنیادی» و «تکنیکال»، همچون متعصبان مذهبی به سختی ارزشهای روش دیگر را قبول میکنند. اما واقعیت این است که بسته به شرایط به کارگیری هر دو روش میتواند سودده باشد. و احتمال ریسک را کاهش دهد. و یک سرمایهگذار بایستی سبدی از داراییها را تشکیل دهد.
پس باید بتواند این داراییها را از مناظر مختلف مورد بررسی قرار دهد.
لذا همواره توصیه شده است با استفاده از ترکیب هردو تحلیل مورد اشاره (بنیادی و تکنیکال) در بازار معامله و سرمایهگذاری نماید.
شیوه معمول که همواره به سرمایهگذاران توصیه میشود این است که در ابتدا سهمهای بنیادی را رصد نموده و با اینکار بهترین سهمهای بازار را از نظر تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام بنیادی انتخاب کند و سپس با کمک تحلیل تکنیکال بهترین زمان برای ورود و خروج از سهم را بیابد.
تحلیل بنیادی چیست + نحوه مقایسه ارزش ذاتی با قیمت فعلی یک سهم
لازمه موفقیت و بهره وری در بازار سرمایه فراگیری دو اصل مهم، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال می باشد. اگر میخواهید که سرمایه گذاری شما در بازار سهام حداکثر بازدهی را به همراه داشته باشد و سود خوبی داشته باشید باید با اصطلاحات بورسی و همچنین علم و دانش اولیه در این زمینه آشنایی داشته باشید.
از این رو ما قصد داریم در این مطلب به تعریف تحلیل بنیادی بپردازیم و همچنین در مطلب دیگری تحلیل تکنیکال را معرفی کنیم تا با آن قادر به تحلیل یک سهم باشیم با ما همراه باشید در صورت تمایل می توانید از مطالبی که در گذشته در رابطه با اصطلاحات بورسی منتشر نمودیم همچون حجم مبنا چیست بازدید نمایید.
تحلیل بنیادی چیست؟
با توجه به مفهوم عبارت تحلیل بنیادی می توان دریافت که موارد اصلی تاثیر گذار بر قیمت سهام را مورد بررسی قرار می دهد از این رو به تحلیل بنیادی ، تحلیل پایه ای و تحلیل ریشه ای نیز گفته می شود و افرادی که علم تحلیل بنیادی را داشته باشند می توانند تا حدودی تشخیص دهند که آیا سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص پر بازده است و یا خیر؟
عوامل تأثیر گذار بر تحلیل بنیادی:
برخی از عوامل نظیر عوامل تاثیر گذار بر صنعت ، عوامل محیطی و همچنین عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی بر تعیین قیمت یک سهام تاثیر بسزایی دارد. و سرمایه گذاری که با تحلیل بنیادی آشنایی داشته باشد می تواند با بررسی این عوامل به ارزش واقعی و یا ارزش ذاتی آن سهام دست یابد.
با مقایسه ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس میتوان یک تصمیم بجا گرفته و یک سرمایه گذاری با درصد ریسک کمتری را تجربه کرد.
نحوه مقایسه ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن
از نظر تحلیلگران اقتصادی ، سهمی گران بوده که ارزش ذاتی آن نسبت به قیمت فعلی آن در بورس پایین تر باشد و خرید آن سهم نه تنها پربازده نیست بلکه اگر از آن سهم در سبد دارایی های خود دارید وقت آن رسیده که آن را بفروشید در چنین شرایطی به اصطلاح گفته می شود که سهم overvalue است.
و همچنین سهمی برای خرید و سرمایه گذاری مناسب بوده که ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد زیرا امکان رشد و افزایش قیمت در چنین سهامی وجود دارد به آنها اصطلاحا undervalue گفته می شود.
و اگر قیمت فعلی یک سهم با ارزش ذاتی آن برابر باشد می توان گفت که سهام دارای قیمت منصفانه می باشد و معامله آن سود چندانی را نصیب خریدار و فروشنده نمی کند.
می دانیم که با توضیحات ارائه شده تا حدی با مفهوم تحلیل بنیادی آشنا شدید اما برای اینکه ای مطلب رو بهتر درک کنید این مبحث رو با ذکر یک مثال خدمت شما عزیزان ارائه می دهم.
فرض کنید که شرکتی بورسی A با سهامی با قیمت 500 تومان در بورس مبادله می شود. تحلیلگران و همچنین سرمایه گذارانی که با تحلیل بنیادی آشنا هستند ارزش واقعی سهام شرکت A را محاسبه نموده و متوجه شدند که سهام شرکت مذکور حدودا 700 تومان می ارزد و از این رو اقدام به خرید سهام آن می کند زیرا معتقد است که قیمت این سهام حداقل 200 تومان ازان تر بوده و جای رشد دارد.
و اما بلعکس اگر با اعمال تحلیل بنیادی سرمایه گذار به این نتیجه رسید که ارزش ذاتی سهام آن شرکت 500 تومان نیست باید از خرید آن سهم خودداری کند و اگر در سبد دارایی های خود از آن سهم دارد بفروشد.
و همچنین اگر تحلیلگر متوجه شد که ارزش واقعی این سهام 600 تومان است و یا به اصطلاح منصفانه است آن را نمی خرد زیرا سود چندانی در معامله این سهام نیست زیرا سهم به قیمت واقعی در بورس معامله میشود.
مطمئنا برای شما این سوال پیش می آید که اگر با تحلیل بنیادی می توان ارزش ذاتی یک سهام را محاسبه نمود چگونه سهام بسیاری از شرکت های بورسی با قیمتی پایین تر و یا بالاتر از ارزش واقعی در بورس داد و ستد می شود و به این ترتیب پر بازده بوده و یا بلعکس برای سرمایه گذار ضرر مالی به همراه داشته است؟
همانطور که گفته شد عوامل بسیاری بر قیمت سهام تاثیرگذار بوده و مدام تحت تاثیر یکسری تغییرات قرار می گیرند. از این رو ارزش واقعی سهام بطور پیوسته در حال تغییر می باشد اما سهامداری سود می کند که این عوامل تاثیرگذار را شناسایی کند و همچنین اتفاقاتی که پس از تغییر عوامل ممکن است روی دهد را نیز مورد بررسی قرار دهد و قیمت سهم را تحلیل کند و بتواند ارزش واقعی سهم را تخمین بزند. در ادامه درک این مساله را با ذکر یک مثال برای شما آسان می کنیم.
فرض کنید شرکتی مقدار بودجه ای که برای سال آینده خود را پیشبینی نموده و آن را علنی ساخته و سودی که در سال آینده عاید آن شرکت می شود نسبت به سال جاری 50 درصد بیشتر بوده در چنین شرایطی سهامداران و سرمایه گذارانی خوب سود می کنند که بتوانند زودتر از بقیه عواقب ناشی از این پیشبینی را بر قیمت سهام آن شرکت تحلیل و اختلاف بین ارزش واقعی و قیمت فعلی سهم در بورس را محاسبه کنند.
و از سوی دیگر ، محاسبه ارزش واقعی سهم بر اساس تحلیل بنیادی بستگی به نوع تحلیل سرمایه گذاران دارد. بطور مثال شرکتی خبر از افزایش 40 درصدی میزان فروش محصولاتش در ادامه سال جاری می دهد. این خبر ممکن است که برخی از سرمایه گذاران را تحریک کند تا سهام آن شرکت را بخرند زیرا برخی بر این باورند که افزایش فروش یک شرکت به معنای سود آوری آن شرکت است.
اما برخی از سرمایه گذاران بر این باورند که افزایش 40 درصدی فروش آن شرکت باعث بیشتر شدن هزینه های شرکت شده و نه تنها این اقدام سود آور نبوده بلکه ممکن است که از ارزش سهام آن شرکت نیز کاسته شود از این رو برخی از سرمایه گذاران اقدام به خرید سهان آن شرکت می کنند و در مقابل برخی اقدام به فروش می کنند.
خلاصه مطلب:
بنابراین تحلیل بنیادی برای همه نتیجه یکسانی ندارد و هر شخصی به روش خود به تحلیل بنیادی یک شرکت می پردازد. در این نوشته سعی کردیم به زبان ساده بگوییم تحلیل بنیادی چیست. به طور کلی در تحلیل بنیادی به دنبال تعیین قیمت ذاتی یک سهم هستیم تا بتوانیم سودآوری آن را پیش بینی کنیم.
در تحلیل بنیادی اطلاعاتی مانند درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده را که در صورت های مالی یک شرکت موجود است مورد بررسی قرار می دهند تا ارزش و پتانسیل رشد یک شرکت را پیش بینی کنند.
دوره آموزش تحلیل بنیادی
این روزها با داغ شدن بازار بورس، بسیاری به دنبال کسب سود از این بازار هستند. اما باید توجه داشت قبل از خرید و فروش سهم هر شرکت باید وضعیت آن شرکت را به صورت جامع و کامل بررسی کرد و بعد وارد معامله شد. معامله بدون بررسی و تحلیل قبلی، مانند قدم گذاشتن در یک راه نامشخص است. واضح است که مسیر نامشخص ممکن است رسیدن به مقصد را ناممکن کند.
دو روش کلی برای تحلیل بورس، به نامهای تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال وجود دارد. شرکت در دوره تحلیل بنیادی و دوره آنلاین تحلیل بنیادی، روشی موثر برای یادگیری و به کارگیری این تحلیل و سرمایهگذاری موفق است.
مباحث کلی دوره حضوری تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی را با نامهای تحلیل اساسی، ریشهای و پایهای نیز میشناسند. همانطور که از نامش پیداست، در این تحلیل عوامل اساسی و پایهای که بر قیمت سهام شرکت اثر میگذارند، بررسی میشوند و سپس تصمیم لازم گرفته میشود که آیا این سهم ارزش سرمایهگذاری دارد یا نه؟
در دوره تحلیل بنیادی، چگونگی اثرگذاری عوامل مختلف بر تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام قیمت سهام بررسی میشوند. این عوامل شامل عوامل محیطی، عوامل درونی شرکت و عوامل مرتبط با صنعت هستند. پس از این تحلیل، ارزش واقعی یا همان ارزش ذاتی یک سهم مشخص میشود. با مقایسه قیمت فعلی یک سهم در بورس با ارزش ذاتی آن میتوان برای خرید یا فروش سهم تصمیم گرفت.
حالت undervalue یک سهم زمانی رخ میدهد که قیمت فعلی یک سهم در بورس از ارزش ذاتی آن کمتر شود. در این حالت سهم امکان رشد دارد و بهتر است که خریده شود.
حالت overvalue زمانی اتفاق میافتد که قیمت فعلی سهم در بورس از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد. در این حالت سهم مناسب خرید نیست و گران است و حتی بهتر است اگر این سهم در سبد سهام موجود است، فروخته شود.
مدت دوره
روزهای برگزاری
ساعت کلاس
و حالت سومی هم وجود دارد که خرید و فروش سهم سودی ندارد، حالتی که ارزش ذاتی آن با قیمت فعلیاش در بورس برابر است.
برای مثال اگر قیمت سهام شرکتی در بازار بورس۲۵۰ تومان باشد و با استفاده از آموزشهای دوره تحلیل بنیادی این نتیجه گرفته شود که ارزش ذاتی آن سهم، ۳۰۰ تومان است باید نسبت به خرید اقدام کرد و اگر این نتیجه به دست بیاید که ارزش ذاتی سهم مبلغی کمتر از ۲۵۰ تومان، مثلاً ۲۰۰ تومان است، این نتیجه گرفته میشود که سهم برای خرید گران است و بهتر است فروخته شود. اگر هم ارزش ذاتی سهم و قیمت آن در بورس هر دو ۲۵۰ تومان باشد، این خرید و فروش سودی ندارد.
شاید این سوال مطرح شود که چرا با وجود اینکه ارزش ذاتی هر سهم با استفاده از تحلیل بنیادی به دست میآید، قیمت در بازار بورس و ارزش واقعی تفاوت دارد؟
پاسخ این است که عوامل اثرگذار بر قیمت سهام شرکتها، همواره در حال تغییر هستند و در نتیجه آن ارزش واقعی سهام نیز تغییر میکند. سرمایهگذارانی که زودتر از دیگران این عوامل و تغییرهایشان را شناسایی کنند و دریابند که تغییرها چه اثری بر ارزش ذاتی سهم میگذارند، موفقتر از دیگران خواهند بود.
در نظر بگیرید که شرکتی با پیشبینی و انتشار بودجه سال آینده خود، به این نتیجه رسیده است که سودش ۶۰ درصد افزایش مییابد. سرمایهگذارانی که به درستی و زودتر از دیگران تأثیر این افزایش سود را بر سهام شرکت تحلیل کنند و اختلاف ارزش واقعی و قیمت سهم در بورس را به دست آورند، موفقتر از دیگران هستند.
محاسبات ارزش ذاتی سهم و تحلیل بنیادی تا حد زیادی به نوع تحلیل سرمایهگذاران وابسته است. فرض کنید شرکتی تصمیم میگیرد که میزان فروشش را ۴۰ درصد افزایش دهد، ممکن است بعضی از سرمایهگذاران این افزایش ۴۰ درصدی فروش را باعث افزایش سودآوری و رشد ارزش سهام بدانند و عدهای دیگر این افزایش فروش را سبب افزایش ۵۰ درصدی هزینههای شرکت و کاهش سود سهم بدانند.
سرمایهگذاران در دوره تحلیل بنیادی یاد میگیرند که چگونه درباره یک شرکت تحقیق کنند و اطلاعاتی مانند زمینه فعالیت شرکت، محصولات تولیدی، ارزش بازار شرکت، رقبای شرکت و افزایش یا کاهش فروش شرکت را به دست آورند.
همچنین یاد میگیرند که چگونه صورتهای مالی شرکت مانند بدهی و دارایی و افزایشی بودن یا نبودن سود را به دست آورند و در آخر قیمت یک سهم را بررسی کنند و تحلیل کنند که این شرکت در سال آینده چهقدر سود میسازد؟ و آیا قیمت کنونی سهم مناسب است یا نه؟
برای داشتن تحلیل درست و به موقع و معامله سودآور به سرمایهگذاران توصیه میشود در دوره تحلیل بنیادی شرکت کنند.
آموزش تحلیل بنیادی در اصفهان
آموزش تحلیل بنیادی در اصفهان
از آنجایی که این روزها سرمایهگذاری در بورس منبع درآمد و شغل دوم افراد زیادیست و با افزایش سرمایهگذاری نگرانیها بابت داشتن معامله کم خطر بالا میرود و همچنین ممکن است سرمایهگذاران اطلاعات و دانش کافی را برای سرمایهگذاری نداشته باشند، توصیه میشود که در دوره تحلیل بنیادی شرکت کنند و با استفاده از آموختههای خود تصمیم بگیرند.
دوره تحلیل بنیادی، یک دوره کاملا کاربردی است و به سرمایهگذاران فرصت یادگیری کلیه مهارتها برای تحلیل عالی و پیدا کردن سهام سودده که با قیمتی کمتر از ارزش ذاتیشان در بازار بورس معامله میشوند، را میدهد.
تحلیل بنیادی فقط مناسب بازار بورس نیست و در زندگی روزمره هم کاربرد دارد. برای مثال یکی از کاربردهایش هنگام خرید خودرو است. هیچ کس مایل نیست خریدی انجام دهد که در آینده هیچ خدمات و قطعاتی برایش یافت نمیشود. یا هنگام استخدام در یک شرکت، هیچ کس تمایل ندارد جایی کار کند که توانایی پرداخت حقوقش را ندارد یا امیدی به رشد حقوق نیست. بنابراین در رقابت، شراکت و یا همکاری با شرکتها نیز میتوان از تحلیل بنیادی استفاده کرد.
سرمایهگذاران با شرکت در دوره تحلیل بنیادی، توانایی تسلط بر صورتهای مالی سهام را پیدا میکنند. همچنین میتوانند شرکتهای مناسب و سودده را بر حسب فروش آینده شرکت، ارزش تمام شده شرکت، ارزیابی جریانات نقدی و ارزش ذاتی و قیمت در بورس یک سهم، برای معامله انتخاب کنند.
هیچ کس تمایل ندارد با سرمایهگذاری نامطمئن و بیهدف، اسباب ضرر خود را مهیا کند. بنابراین یادگیری تحلیل بنیادی امکان سرمایهگذاری هدفمند را به افراد میدهد و نگرانی کاهش روز به روز سرمایه را از بین میبرد.
راتین بورس با اخذ مجوز از سازمان فنی و حرفهای اصفهان، همچنین کمیته آموزش بازار سرمایه کشور، اقدام به برگزاری دوره تحلیل بنیادی برای علاقهمندان کرده است. در این دوره صفر تا صد تحلیل بنیادی آموزش داده میشود. این دوره پیش نیازی ندارد و شامل مباحث آموزش بنیادی، از مبتدی تا تحلیلگری حرفهای به صورت جامع و کامل است.
معرفی فاندامنتال
و رفته رفته عوامل بیشتری به رویکــرد تحلیل بنیادین اضافه شد .
شاید در نگــاه عموم بازار تحلیل ها به دو دسته بنیادی و تکنیکال تقسیم شود ، در حالی که عوامل تحلیلی بیشتری در بازار ها باعث حرکت دارایی ها می شود به عنوان مثال حرکت بزرگان
بازار یا تاثیر گرفتن دارایی ها نسبت به هم در دسته بندی هیچ یک از تحلیل هایی که عنوان کردیم قرار نمیگیرند
تحلیل بنیــادی
در بازار سهــام : قیمت سهم هر شرکت برآیندی از سود آن شرکت می باشد فلذا با بررسی و پیش بینی فروش فصلی یا سالیانه شرکت ، نرخ رشد ، ترازنامه در مدل های ارزشگذاری همانند
با ضریب اتکا می توان به ارزش واقعی قیمت پی برد و بدیهی است که قیمت به سمت ذات خود حرکت می کند
در بازار ارز : در سالیان گذشته که طلا در اکثر اقتصاد های بزرگ پشتوانه ارز محلی آن کشور محسوب می شد ، میزان دارایی بانک های مرکزی می توانست معیاری برای سنجش قیمت
ارز محسوب شود اما از آنجایی که پیشرفت اقتصادی در جهــان با سرعت بالایی صورت گرفت
حجم صادرات و واردات (تراز تجاری) ، نرخ رشد اقتصادی و … پشتوانه ارز هر کشور شد و با
اندازه گیـری سایز اقتصاد و سبد صادرات هر کشور با معیارهایی همچون آر ای ای آر و… میتوان
به ارزش ذاتی هر ارز دست پیدا کرد .
در بازار رمز ارز : در این بازار پیدا کردن نرخ واقعی ارز همچنان غیر ممکن است و اساسا تحلیل کوین یا توکن ها با درک ذهنی و شهــودی از صحت و دست یافتنی بودن و نو بودن ایده ای
که در پروژه وجود دارد یا تحلیل رزومه تیم تولید کننده ، شبکه های اجتماعی و … به کارا بودن و
ارزش سرمایه گذاری به عنوان دارایی با دیدگاه زمانی مشخص پی برد .
تحلیل سنتیمنت
احساسات بازار و بررسی مود اصلی بازیگران بزرگ و خرده پای بازار راجع به بازار یکی از ارکان اصلی تحلیل می باشد ، چه بسا در خیلی از موارد دارایی ارزنده بوده ولی توجه و اقبالی از سوی معامله گران نداشته
در بازار سهــام : تحلیل خرید وفروش یک سهم در بازار و حجم های خرید و فروش ، تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام تحرکات حقوقی ، نحوه تزریق یا تسویه پول هوشمند در یک سهم و روند اقبال بازار در خرید و فروش یک صنعت و حتی بررسی و عکس العمل معامله گران نسبت به شاخص های بازار و … از جمله موارد مهم در بررسی انتظارات بازار یا همان تحلیل سنتیمنت می باشد .
در بازار ارز : در فارکس تجزیه و تحلیل بانک ها و موسسات مالی و اعتباری مجاز و مقایسه آن با
آنالیز حرکات سفته بازارن و مارکت میکرها و بررسی شاخص ترس و طمع و …
در بازار رمز ارز : برخورد تحلیل سنتیمنت کمی فراتر از بازارهای دیگر می باشد چرا که ورود نکردن بانک ها تا به این لحظه به صورت قوی و با پشتوانه باعث می شود سنتیمنت بازار به سمت معامله گران خرده پا برود و غیر از تحلیل سفته بازها که در این بازار به اصطلاح نهنگ ها گفته می شود و وزن زیادی را در تحلیل به خود اختصاص میدهد ، تحلیل شاخص های مهم از جمله دامیننس بیت کوین و تتر، نرخ گس اتر یا شاخص کل و بررسی فروم های بحث در رابطه با یک ارز خاص ، ترکینگ تی ایکس آی دی ها ، توئیت ها و … به شدت در این بازار تاثیـر گذار می باشد .
تحلیل اینتر مارکت
یا در زبان فارسی به آن تحلیل بین بازاری گفته می شود که میـزان تاثیر دارایی ها نسبت به هم را می سنجد و یکی از مهمترین موارد برای مدیریت سبد محسوب میشود
در بازار سهــام : نسبت حرکت یک سهم در سهم های هم صنعت خودش و تغییرات قیمت با تغییرات شاخص کل ، تاثیر دارایی و بازارهای موازی در آن سهم و …
در بازار ارز : بررسی گسترده دارایی های امن و غیر امن نسبت به همدیگر ، تاثیر بازار سهام و نرخ های بازده نسبت به ارزها و میـزان همبستگی جفت ارزها به هم بر اساس درصد
در بازار رمز ارز : در زمان نوشته شدن این متن همچنان بیتکوین بالاترین قیمت را همچنان در بازار رمز ارز به خود اختصاص داده و درصد حرکت و تاثیر آلت کوین نسبت به بیت کوین و رمز ارزهایی با پلتفرم یکسان یا لانچ شده در یک بلاکچین
تحلیل بنیادی چیست؟ (هرآنچه باید در مورد این تحلیل بدانید)
خرید و فروش مستقیم در بازارهای مالی به دانش تحلیل نیاز دارد. اگر کسی بدون تحلیل دست به معامله در بازارهایی چون بورس، طلا، ارز یا رمزارزها بزند، مانند این میماند که تیری را در تاریکی پرتاب کند. با این حساب، امکان به هدف خوردن تیر یک در هزار خواهد بود. دو نوع تحلیل اصلی وجود دارد که معاملهگران در بازارهای مالی با کمک این تحلیلها دست به ترید زده و سودهای قابل توجهی را نصیب خود میکنند. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، دو نوع تحلیلی هستند که هر معاملهگر باید بر یکی یا هردوی آنها مسلط باشد تا بتواند به سود برسد. در این مطلب به صورت جامع به بررسی تحلیل بنیادی میپردازیم و سپس آن را با تحلیل تکنیکال مقایسه میکنیم. با ما همراه باشید تا شما نیز به شیوه تحلیل مورد علاقه خود پی ببرید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یا «Fundamental Analysis» تحلیلی است که بر مبنای ارزش حقیقی بازار انجام میشود. برای مثال، تحلیل بنیادی در بورس، باید بر پایهی ارزش ذاتی سهام انجام شود. یعنی یک تحلیلگر بنیادی یا فاندامنتال، با بررسی تمام عوامل دخیل در تعیین نرخ سهام، به ارزش ذاتی یک سهم در بازار پی برده و خرید یا فروش خود را بر پایهی آن ارزش انجام میدهد.
ممکن است کسی تنها از روی نمودارها و خبرهای روز، به صعودی بودن یک بازار اعتماد کرده و معاملهای را استارت بزند. اما اخبار سیاسی و اقتصادی تنها بهصورت موقت بر روند بازار تأثیر میگذارند. اگر کسی خواهان معامله براساس اطلاعات حقیقی و ارزش واقعی یک بازار باشد، از تحلیل فاندامنتال استفاده میکند. این تحلیل را میتوان کاملترین نوع تحلیل در نظر گرفت و به کمک آن تمام جزئیات مربوط به هر بازاری را به دقت بررسی کرد. هیچ تحلیلی نمیتواند به اندازه فاندامنتال دقیق و اصولی باشد. بنابراین اگر شما هم خواهان تجربهی یک تحلیل جانانه در مورد بازار موردنظر خود هستید، فراگیری این تحلیل را آغاز کنید.
چرا تحلیل بنیادی اهمیت دارد؟
برای خیلی از معاملهگران، بورس دقیقاً مانند یک قمارخانه است که در آن با شانس خود معامله میکنند و به همینصورت گاهی میبرند و گاهی هم میبازند. وقتی تیرها در تاریکی پرتاب میشوند، طبیعی است که بورس و بازارهای دیگر با کازینوها اشتباه گرفته شوند. تشکیلات اقتصادی و بازارهای بزرگ نمیتوانند از روی شانس به معاملهگران خود سود یا زیان برسانند. چیزی که باعث میشود تا معاملهگران از این فضای مبتنی بر شانس و اقبال فاصله بگیرند، تحلیل فاندامنتال است. تحلیلی که میتواند ارزش حقیقی یک بازار را برای شما مشخص کند.
میتوان وجه اهمیت تحلیل فاندامنتال را در دقت و اطلاعات وسیع آن جستجو کرد. شما در مورد وضعیت هر شرکتی شک و شبهه داشته باشید، تنها کافیست با ترفندهای این نوع از تحلیل، تمام موارد دخیل در قیمتگذاری سهام آن شرکت را بررسی کنید تا بتوانید فراتر از شایعات، اخبار و روندهای موقت آن به موقعیت آن شرکت نگریسته و تصمیمات تعیینکنندهتری بگیرید.
در تحلیل بنیادی بورس، چه بررسیهایی انجام میشود؟
تحلیل بنیادی را تحلیل اساسی، تحلیل ریشهای و تحلیل پایهای هم میگویند. دلیل این نامگذاری به ماهیت این نوع از تحلیل برمیگردد که در آن تمام عواملی که بر نرخهای بازار تأثیر میگذارد را بررسی میکنند. از جمله فاکتورهایی که در تحلیل فاندامنتال مورد بررسی دقیق قرار میگیرد، میتوان موارد زیر را نام برد:
- عوامل محیطی
- عوامل مرتبط با صنعت
- عوامل درونی شرکت
- دوره گردش انبار
- تیم مدیریت شرکت
- اقتصاد کلان
- میزان بدهی
- جریان آزاد گردش نقدی
- سایر عوامل
هر اطلاعاتی که بتواند چهرهی حقیقی یک شرکت را برای ما آشکار کند، میتواند یکی از عواملی باشد که برای تحلیل بنیادین تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام مورد استفاده قرار میگیرد. در این نوع تحلیل، تمام تلاشها برای آن است که فریب شایعات را نخورید و بتوانید با دیدی باز و براساس ارزش حقیقی یک شرکت، سهام را خریداری کرده یا به فروش برسانید.
تحلیل فاندامنتال چه چیزهایی را مشخص میکند؟
تحلیل اساسی یا بنیادی، مقدار سلامت مالی شرکتها را برای شما نمایان میکند؛ اما این تحلیل تارگت قیمتی دقیق را برای شما مشخص نمیکند، گاهی حتی ممکن است نتیجه این تحلیل در مورد برخی از قیمتها منطقی به نظر نرسد. در واقع همیشه مدتی زمان میبرد تا دیگران به ارزنده بودن سهام موردنظر شما پی ببرند. فاندامنتال صرفاً حقیقتها و ارزشهای ذاتی یک شرکت را برای شما مشخص میکند و نمیتوان از آن برای دادن چشماندازهای موقتی استفاده کرد. بنابراین بهتر است در آموزش تحلیل بنیادی این اصل را مورد توجه قرار دهید.
تحلیلگران بنیادی چگونه ترید میکنند؟
تصور کنید که یک تحلیلگر فاندامنتال یک شرکت را مورد بررسی قرار میدهد که سهام آن با قیمت 3000 تومان در بورس معامله میشود. پس از تحلیلها مشخص میشود که هر سهم آن شرکت 3500 تومان ارزش دارد. در این حالت ارزش ذاتی آن سهام در بورس 500 تومان بیشتر از نرخی است که با آن معامله میشود. در چنین صورتی تحلیلگر آن سهم را خریداری میکند. حالا تصور کنید که در بررسی یک شرکت دیگر که با نرخ 4000 تومان در بورس معامله میشود، طبق تحلیلها مشخص شود که ارزش ذاتی هر سهم آن شرکت 3700 تومان است. در چنین حالتی تحلیلگر از خرید چنین سهمی که ارزش آن کمتر از مقداری است که در بازار معامله میشود، چشمپوشی میکند و اگر آن سهم را در پرتفوی خود داشته باشد نیز، آن را میفروشد.
تحلیل بنیادی چه تفاوتی با تحلیل تکنیکال دارد؟
گفتیم که دو نوع تحلیل اصلی بنیادی و تحلیل تکنیکال در بورس وجود دارد که بیشتر معاملهگران برای فعالیت در بازارها از این دو تحلیل استفاده میکنند. در تحلیل بنیادی تمام عوامل تأثیرگذار بر قیمت مورد بررسی قرار میگیرد و سپس در مورد آن تصمیمگیری میشود؛ اما در تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، تنها نمودارها و سابقه بازار مورد بررسی قرار میگیرد.
تحلیلگران تکنیکی با بررسی قیمتهای گذشتهی یک سهم در بورس، در مورد حرکتهای بعدی آن تصمیمگیری میکنند، چراکه معتقدند تاریخ در بازار تکرار شده و قیمتها نیز در یک چرخه تکرار میشوند. در این نوع تحلیل هیچ بررسی بنیادی صورت نمیگیرد و صرفاً از نمودارهای دورهای قیمتها برای پیشبینی روند صعودی یا نزولی بودن بازار استفاده میشود.
تحلیل تکنیکال بهتر است یا فاندامنتال؟
بیشتر فعالان بورس و دیگر بازارهای مالی ترجیح میدهند تا از تحلیل تکنیکی استفاده کنند. ایشان بر این باورند که تحلیل فاندامنتال به زحمتی و وقتی که نیاز دارد، نمیارزد. در واقع آنها تحلیل تکنیکال را میانبری میدانند که میتواند آنها را به نتایج بنیادی برساند. با وجود آنکه نمیتوان اهمیت تحلیل تکنیکی را نادیده گرفت، اما دقت تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام آن در برابر فاندامنتال بسیار پایینتر است.
هرگز نمیتوان به کمک تحلیل تکنیکال به نتایج فاندامنتال رسید. پس گاهی در شرایط رکودی که برای کل بازار پیش میآید و تمام قیمتها به یکباره برخلاف تمام پیشبینیهای انجام شده تغییر جهت میدهند، این فاندامنتال است که میتواند در بین مهی که بازار را فراگرفته، نقاط ارزشمند را روشن کند!
اگر یک تحلیلگر بر هردو استراتژی تکنیکی و فامندامنتال تسلط داشته باشد، در شرایط بحرانی و فوری با بررسی نمودارها، به پیشبینیها تکنیکی موردنظرش دست مییابد و در شرایطی هم که وقت بیشتری در اختیار داشته باشد و حساسیت بیشتری در انتخاب سهام وجود داشته باشد، از فاندامنتال استفاده میکند. با این حساب هردوی این استراتژیها در جای خود به معاملهگران کمک میکنند تا بهترین تصمیم ممکن را بگیرند.
تحلیل فاندامنتال و استفاده در بازارهای مالی
تقریباً در تمام بازارهای مالی موجود میتوان از تحلیل فاندامنتال استفاده کرد، اما میتوان گفت که تحلیل بنیادی در بورس جایگاه ویژهای دارد. با توجه به اینکه هر کشور بازار بورس منحصر به خود را دارد و بیشتر مردم کشورها نیز در این بازارها فعالیت میکنند، تحلیل بنیادی در بورس گستردگی بیشتری دارد. این در حالی است که در بازارهایی چون کریپتو، فارکس و …. نیز از آن استفاده میشود. البته باید این نکته را در نظر داشت که مباحث تحلیل بنیادی در بازارهای مختلف کمی با هم تفاوت دارند، اما این محدودیت برای تحلیل تکنیکی وجود ندارد. یعنی اگر شما تحلیل تکنیکال را فرا بگیرید، در هر بازاری میتوانید از آن استفاده کنید، اما به دلیل ماهیت متفاوتی که بازارهای مختلف دارند، نوع بررسی و جمعآوری اطلاعات آنها در فاندامنتال تفاوت دارد. مثلاً نمیتوان از ترفندهای بررسی مسائل مالی شرکتها برای بررسی ارزهای دیجتال استفاده کرد!
سخن نهایی
مباحث تحلیل بنیادی برای هر معاملهگری که قصد سود بردن دائم از بازارها تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام را دارد، ضروری است. با توجه به ویژگیهایی که هر یک از تحلیلها دارند، میتوان به این نتیجه رسید که از تحلیل تکنیکی برای چشماندازهای کوتاهمدت و از فاندامنتال برای تشخیص سهام ارزنده استفاده میشود. در این صورت بهتر میتوان با بورس ارتباط برقرار کرده و موقعیتهای آن را رصد کنید. آنگاه میتوانید با خیال راحت سهام ارزنده را برای بلندمدت و سهام با ارزش کمتر را برای زمانهای کوتاهتربرای سرمایه گذاری در بورس در نظر بگیرید.
آموزش تحلیل بنیادی به شما کمک میکند تا در کنار سایر ابزارهای تکنیکی به ارزش ذاتی سهام پی ببرید. برای آموزش این تحلیل میتوانید از مباحث تحلیل بنیادی کارشناسان دلفینوِست استفاده کنید. یادتان باشد که ارتقای دانش تحلیلی، اصلیترین عامل موفقیت در بازارهای مالی است. بنابراین از همین حالا شروع به یادگیری بیشتر در این زمینه کرده و آیندهی ترید درخشانی را برای خود رقم بزنید. سایت دلفین وست با شما همراه است تا بتوانید مراحل سرمایه گذاری را به صورت گام به گام پیش ببرید.
برای یادگیری “تحلیل بنیادی و تخمین سودآوری” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما